چهارشنبه , ۲۳ آبان ۱۴۰۳
صفحه اول » دستهبندی نشده » ابوالفضل قدیانی: آقای خامنه‌ای روزی به فکر توبه خواهد افتاد که توبه برای او سودی نخواهد داشت

ابوالفضل قدیانی: آقای خامنه‌ای روزی به فکر توبه خواهد افتاد که توبه برای او سودی نخواهد داشت

 

ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی سبز و از مبارزان قبل و بعد از انقلاب در یادداشتی نوشت؛

چند صباحی است که سینه‌چاکان مستبد امروز ایران به تکاپو افتاده‌اند تا با دروغ‌پراکنی، ننگ دستور ایجاد و ادامه حصر را از دامن او بزدایند. تلاش ایشان البته عبث و مذبوحانه است چرا که بارها به تلویح و تصریح از جانب منصوبان خود او گفته شده است که حصر به دستور شخص رهبر بوده و رفع آن هم تنها در گرو فرمان اوست.

نمی‌دانم که این آسمان به ریسمان بافتن و توجیهات مردم‌فریبانه به اشارت شخص مستبد است که کمی از سیاهی کارنامه او در حصر و بند مخالفان در پیشگاه مردم و تاریخ بکاهد یا سودای خوش‌خدمتی و تقرب، ‌‌‌به هر وسیله به خاقان است که این جماعت را وا داشته کبک‌وار سر در برف تملق و چاپلوسی فرو برند. گویی مردم چنان کم‌حافظه و نادان‌اند که چنین دروغ‌های اظهر من الشمسی را باور کنند.

این توجیهات و نعل وارونه زدن‌ها البته اعترافی است آشکار به اینکه حصر و بالتبع زجر و بند کردن زندانیان سیاسی عملی است غیرقانونی، ظالمانه، عدالت‌شکن و ننگین. اما آنچه این ننگ را ننگین‌تر می‌کند یاوه‌گویی بعضی از حلقه به گوشان مستبد است که راه چاره نشان می‌دهند و رفع حصر را مشروط به توبه محصورین می‌کنند. یعنی رهبران سرافراز جنبش سبز آقایان موسوی‌، کروبی و خانم رهنورد بایستی بخاطر دفاع از حقوق اساسی مردم و اعتراض به تقلب حکومت در انتخابات سال ٨٨ و کودتای بعد از آن که همگی به فرمان شخص مستبد انجام شد، اظهار ندامت کنند تا مگر حقوق اولیه شهروندی به ایشان بازگردانده شود.

یاللعجب! اگرچه اینگونه گفتار و کردار شیوه دیرینه همه حکومت‌های استبدادی است، اما در عصر و زمانه‌ی عالمگیر شدن فناوری ارتباطی، وقاحتی مضاعف می‌طلبد که عناصری که در سرکوب ملت و ویرانگری کشور و تشدید استبداد دینی و استمرار سلطه‌ی مستبد نقش داشته‌اند، چنین شرم‌آورانه از مظلومان طلب توبه کنند بلکه رافت ظالم شامل حالشان شود و بخشیده شوند. صد البته چنین وقاحت‌ها راه به جایی نخواهد برد چرا که قاطبه‌ی ملت ایران که حقیقت‌جو، آزادی‌خواه و عدالت‌طلبند به رای قاطع و صدای بلند از جمله در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، قضاوت خود را فریاد زده‌اند و حکم محکومیت شخص مستبد و عواملش را صادر کرده‌اند. در راس کسانی که باید از کردار و رفتار خویش عذر بخواهند و توبه کنند آقای خامنه‌ای است که برای حفظ سلطه‌اش فرمان به حصر محصورین داده و دستگاه استبدادش منتقدان قانون‌شکنی و مدافعان حقوق اساسی مردم، مدافعان حقوق بشر، و مدافعان آزادی نظیر عبدالفتاح سلطانی، نرگس محمدی، اسماعیل عبدی، رضا شهابی، علی شریعتی، جلال محمدلو ، محمود بهشتی، روئین عطوفت، مجید مقدم و دیگر زندانیان سیاسی را ظالمانه به زندان افکنده است.

همچنین دستگاه قضائی تحت فرمانش برای ایجاد هراس و تنگ‌تر کردن فضای سیاسی، چند روز قبل احکام بی‌پایه دادگاه‌های غیر‌قانونی انقلاب را با اتهامات واهی درباره‌ی ٧ نفر از اعضای حزب مشارکت اعلام داشته است. همچنین خودکامه‌ی ایران اخیرا در جهت گسترش اختناق، ارتباطات آقای خاتمی رییس جمهور اسبق ایران را که از مدت‌ها پیش آغاز شده بود تشدید کرده است و ایشان را به حصر نزدیک نموده و در حقیقت شبه‌حصری برای وی ایجاد کرده است. همگان می‌دانند که آقای خاتمی روشی بسیار مسالمت‌جویانه داشته و همواره در صدد بدست آوردن اعتماد رهبر بوده و هرگز از این پایگاه وسیع اجتماعی برای به چالش کشیدن قدرت استبدادی وی بهره نگرفته است. اما مدت زیادی است که هدف خشم و انتقام آقای خامنه‌ای است. چرا؟ به نظر بنده علت‌العلل آن همین محبوبیت وسیع و پایگاه گسترده‌ی اجتماعی آقای خاتمی است و این محبوبیت و پایگاه اجتماعی برای آقای خامنه‌ای قابل تحمل نیست و دائما از آن در رنج و هراس است و چیزی جز این رنج و هراس نمی‌تواند این محدودیت را توجیه کند. البته علیرغم بدخواهی‌های وی بر محبوبیت آقای خاتمی افزوده خواهد شد.

مستبد امروز ایران و دستگاه سرکوب‌گر او مانند فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی باید از اینکه دار‌و‌ندار ملت شریف ایران را در ید خود گرفته‌اند و با تاراج آن استبداد خود را تداوم می‌بخشند و ده‌ها میلیارد دلار هزینه نگهداری بشار اسد جنایت‌کار و ملت‌کش کرده و در نتیجه سبب فقر وفاقه بخش عظیمی از مردم ایران گردیده‌اند، عذر تقصیر به پیشگاه خداوند و این ملت بیاورند.

این آقای خامنه‌ای است که می‌بایست از مردم ایران طلب عفو و بخشش کند چرا که دستگاه‌های اقتصادی زیر نظر مستقیم او بیش از نیمی از کل ثروت این مملکت را به زور سر نیزه در اختیار گرفته‌اند و به حیف و میل آن مشغولند. شاید افشاگری‌ها از عمق این فسادها و ناکارآمدی این دستگاه‌ها است که متملقان دستگاه رهبری را وا داشته که دست پیش را بگیرند و از مخالفان و معترضان این فساد و چپاول و استبداد و باعث و بانی این تاراج بخواهند به درگاه مستبد توبه کنند!

کسی نیست که مسائل اقتصادی ایران را دنبال کند و نداند که ریشه ناکارآمدی اقتصاد ایران و ضعف دولت در مداوای این بیماری، دست‌اندازی‌های گسترده نهادهای اقتصادی وابسته به بیت رهبری است که بر اقتصاد ایران چنبره زده‌اند. بی‌دلیل نیست که ذهن علیل کسانی که بر خوان یغما نشسته‌اند و اموال ملت را ملک طلق خود پنداشته‌اند، درفشانی کنند و مخالفان و معترضان به استبداد را دعوت به توبه کنند. زهی خیال باطل. آقای خامنه‌ای و عوامل استبداد در این مرز و بوم روزی به فکر توبه خواهند افتاد که توبه برای آنان سودمند نخواهد بود و آن روز مصداق این بیت ملهم از قرآن خواجه شیراز خواهند بود:

در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت

الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم

والعاقبه للمتقین