چهارشنبه , ۱۸ مهر ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » مردم هم می‌دانند فساد به کجاها رخنه کرده است/به قلم نرگس مستوفی

مردم هم می‌دانند فساد به کجاها رخنه کرده است/به قلم نرگس مستوفی

اسحاق جهانگیری گفت: “می دانم فساد به کجاها رخته کرده است.”

مردم هم می دانند فساد تا کجاها پیش رفته است.

مردم هم سالهاست که زیر لب زمزمه می‌کنند: “ردپای دزد آبادی ما، چقدر شبیه چکمه‌های کدخداست؟”

مردم می‌دانند قوه قضاییه و نهادهای بازداشت کننده به سراغ بعضی‌ها می‌روند وبه سراغ بعضی دیگر نمی‌روند.

مردم می‌دانند بعضی‌ها مصون هستند و با کمترین خطا و یا حتی بدون خطا راهی زندان می‌شوند و بعضی دیگر در حصار آهنین محفوظ هستند و هیچ نهادی یارای رفتن به سراغ آنان را ندارد.

مردم می‌دانند برادران لاریجانی با وجود پرونده‌های زمین خواری و چندین و چند پرونده‌ی فساد اقتصادی مصونیت آهنین دارند و کمترین نقدی به رییس قوه‌ی قضا چه تبعاتی در پی دارد.

مردم می‌دانند به اسم و رسم کدام قاضی فساد اقتصادی دارد و کدام قاضی به دلیل تک خوری در فساد تبعید شده است و منتظر هستند تا ببیند قاضی‌های دادگاه‌های فرمایشی کی خود محاکمه می‌شوند؟

مردم می‌دانند اسکله‌های غیر مجاز در گوشه گوشه‌ی این کشور توسط چه کسانی اداره می‌شود و کدام سردارها امنیت کانترهای کالاهای قاچاق را در جاده‌ها تامین می‌کنند و در مقال کولبرانی که برای گذران زندگی کولبری می‌کنند، هدف گلوله قرار می‌گیرند.

مردم می‌دانند قرارگاه خاتم طی سال‌های گذشته عهده دار پروژه‌های کلان نفتی و گازی بوده و سوال دارند که نتیجه آن همه پروژه‌ی میلیاردی چه شد و چه بر سر سفره‌های آنان آمد؟

مردم می‌دانند این مجموعه با استفاده از بودجه‌ی بیت المال و حمایت‌های رانتی همه جانبه چطور توانسته قراردادهای کلان ببندد و اقتصاد کشور را در انحصار خود درآورد برای همین سوال دارند که نتیجه‌ی این همه رانت چه شد و پس کی کارنامه‌ی این نهادها بررسی می‌شود؟

مردم می‌دانند بعضی از مقامات عالی رتبه‌ی سپاه به دلیل فساد بازداشت شده‌اند و سوال دارند که چرا در مورد آنان اطلاع رسانی نمی‌شود؟ مردم سوال دارند که چطور عکس و خبر فعالان سیاسی به اتهام‌های واهی بارها و بارها منتشر می‌شود و داستان سرایی‌ها در باره‌ی آنان صورت می‌گیرد اما در مورد فرمانده‌هان و سرداران فاسد اصل حفظ حرمت افراد می‌شود و کسی چیزی نمی‌گوید که مبادا تشت رسوایی پیش از این از بام برافتد؟

مردم می‌دانند بودجه‌های میلیاردی آستان قدس خرج چه می‌شود و به کجاها می‌رود؛ مردم می‌دانند این نهاد مالیات نمی‌دهد اما از امکانات مالی بسیار برخوردار است، مردم می‌دانند این نهاد در ایام انتخابات از جیب چه کسانی خرج فقرا کرد و متولی‌اش با پول چه کسانی عکس یادگاری انداخت.

مردم در مورد ستاد اجرایی فرمان امام سوال دارند و می‌خواهند بدانند ستادی که وظیفه‌ی مدیریت اموالی که طبق اصل ۴۹ قانون اساسی و دیگر قوانین در اختیار ولی فقیه است را بر عهده دارد چه می‌کند و چه بر سر اموال مردم آورد و چرا در بیشتر پروژه‌های اقتصادی شریک است؟

مردم در مورد دیگر نهادهای زیر نظر رهبری سوال دارند و می‌خواهند بدانند بودجه‌های میلیاردی این نهادها چه شده است و چقدر به وظایف خود عمل می‌کنند؟

مردم همه چیز را می‌دانند و به یاد دارند، کما اینکه به یاد دارند میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۸ خود درباره این فسادها چه نوشت: امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟ چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: “کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید.”