فاطمه هاشمی در گفتگو با روزنامه جهان صنعت:
برخی حدس میزنند شاید اطلاعات مهم و محرمانهای از نظام نزد ما وجود داشته و برای همین تعدادی از ما را ممنوعالخروج کردند؛ در حالی که نزد خاندان آیت اللههاشمی هیچ اطلاعات سری و مهم وجود ندارد
همان موقعی که پدرم فوت شدند، آقایان آمدند و هرچه بود و نبود را با خودشان برداشتند و بردند
آیتالله هاشمی در دفتر کارشان که مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده، مطالب مهمی را در گاوصندوق و چند کشو نگهداری میکردند و وقتی من به آنجا رفتم تا وسایل پدرم را به خانه بیاورم، با کشوهای خالی مواجه شدم و هیچ چیزی وجود نداشت
ما به دنبال وصیتنامه آیتالله هاشمی بودیم و پیش خودمان فکر کردیم که شاید وصیتنامه آنجا باشد، برای همین به دفتر کار ایشان رفتیم تا داخل کشو و گاوصندوق را ببینیم اما دیدیم که کشوها و گاوصندوق خالی است
وصیتنامهای که چند روز بعد از رحلت پدرم در رسانه ملی توسط محسن قرائت شد، مربوط به سال ۷۹ است
آیتاللههاشمی در آن نوشته بودند که «وصیتنامه بعدی را مینویسم»، اما بعد از کلی جستوجو، وصیتنامه بعدی هیچ وقت پیدا نشد. نه در منزل و نه در دفتر کار پدرم هیچ اثری از آن نبود.
حدود ۴ یا ۵ سال پیش پدرم به همراه مادرم در حال نوشتن وصیت نامهای بودند و حالا خیلی مشتاق هستیم بدانیم که آن وصیت نامه کجاست!
من یکی از موافقان جدی حضور زنان ایرانی به استادیومها هستم و امیدوارم این اتفاق هرچه زودتر رخ دهد.
ما در ایران زودتر از عربستانیها اصلاحات را شروع کرده بودیم، سرعت لاکپشتی در تغییرات اصلاحی تا به حال مانع اتفاقاتی قابل لمس و شگرف شده است
مطمئنا این جمله معروف روحانی در مجلس که گفتند «دلم میخواست وزیر زن انتخاب کنم اما نشد» را نمیتوانیم باور کنیم
خود آقای روحانی نخواستند وزیر زنی را معرفی و انتخاب کنند
برای آینده «اعتدال» در کشور نگرانم. ما هنوز به حد مطلوبی نرسیدهایم که بخواهیم اعتدال را حفظ کنیم