«استعفای دولت موقت و برکنار ی بنیصدر پدیدههای مهم سیاسی دهه اول انقلاب بودند. بازرگان سیاسی ترین شخصیتی بود که از طرف امام مسئول دولت شد. حادثه ای در انقلاب اتفاق افتاد و دولت موقت استعفا داد. الان خیلی از آنها میگویند اشتباه کردیم و نباید استعفا میدادیم. اما همان موقع هم افرادی میگفتند دولت نباید استعفا دهد بلکه باید بایستد و مساله را حل کند. اگر دولت موقت میماند و مساله را حل میکرد مسیر به کلی تغییر میکرد.» وزیر اسبق اطلاعات در ادامه سخنانش مرحوم مهدی بازرگان را مخاطب قرار داد و گفت: «آقای بازرگان از چه قهر کردی؟ شما خودت صاحب انقلابی. قهر میکنی و میدان را به دیگری میدهی؟» یونسی ادامه داد: «از این بدتر رفتار بنی صدر بود که جزء انقلابیون بود و با امام به ایران آمد اما جلوی امام ایستاد. بعد از اینکه برکنار شد هم رفت. باید میایستاد. شاید اگر میماند در دوره بعد انتخاب میشد. اما با رجوی فرار کرد.» یونسی با اشاره به این رفتارها از سوی بازرگان و بنیصدر تاکید کرد: اینها رجال سیاسی ما بودند که اشتباه کردند. آن وقت شما توقع دارید دیگران اشتباه نکنند؟ وقتی ما اشتباهات دهه اول خود را اگر با اشتباهات اوایل انقلاب روسیه یا فرانسه مقایسه کنیم میبینیم وضع ما خیلی بهتر است. ما نه قتل عام داشتیم و نه گیوتین. الان اما میگوییم چرا یک سری تندروی شده است.»
کسی نمیتوانست انقلاب را پیش بینی کند
علی یونسی بیشتر درباره دهه اول انقلاب صحبت کرد. او گفت: «هیچ ایرانی پیدا نمیشود که در خصوص انقلاب اسلامی سوال نداشته باشد. اگر هم کسی تظاهر به بی تفاوتی کند میخواهد بگوید که دخالت نمیکنم. در واقع همه یا موافقتند، یا مخالفند و ساکتند.» او افزود: «هیچ کس نمیتوانست وقوع انقلاب را پیشبینی کند. چه آنهایی که در زندان بودند و چه کسانی که خارج از ایران بودند نمیتوانستند درباره انقلاب پیشبینی کنند. انقلاب اتفاق بزرگ و سریعی بود که همه را غافلگیر کرد. به همین خاطر درک و فهم مسائل مهمی مثل انقلاب اسلامی کار سختی است.»
وزیر اسبق اطلاعات در تکمیل سخنانش خاطره ای از شهید بهشتی تعریف کرد. او گفت: «یکبار پیش شهید بهشتی رفتم تا اجازه بگیرم که به قم برگردم تا درس بخوانم گفتم. ایشان گفتند موقعی که ما میگفتیم بروید درس بخوانید میگفتید برویم انقلاب کنیم. حالا که انقلاب شده میخواهید درس بخوانید؟ الان موقع کار است.»
بعضی سوالات از اساس غلط است
یونسی طرح سوالاتی مثل اینکه «چرا ملت انقلاب کرد؟» را نادرست خواند و گفت: «گاهی این جور سوالها پیش میآید که چرا در فلان سال این اتفاق افتاد یا کندروی یا تندروی شد؟ در شرایط انقلاب هنجارها قوانین را میشکنند. بنابراین نمیشود امروز گفت چرا در آن سالها فلان کلانتری را گرفتند یا فلان شخص کشته شد و یا کشته نشد؟ کسانی این حرفها را میزنند که انقلاب را درک نکردند. مثل این است که یک جا زلزله آمده افراد زیادی کشته شده اند بعد کسی میپرسد چرا جنازهها را غسل و کفن ندادهاید.»
هزینههای سنگین نظام برای تحمیل هزینههای کمتر
وزیر اسبق اطلاعات در ادامه به حوادث دهه اول انقلاب اشاره کرد مانند وقایعی چون جنگ و تروریسم کور گفت: «در هرجای دنیا جنگ داخلی، جنگ خارجی و کودتا هرکدامشان میتوانند یک کشور را نابود کند. نظام جمهوری اسلامی هم تازه تاسیس بود اما چون مردم حضور داشتند حوادث مهم را از سر گذراند. استراتژی جمهوری اسلامی در آن زمان بر این شکل گرفت که جمهوری اسلامی با کمک مردم دوران تثبیت را بگذراند. این دوران با کمک مردم و هزینههای سنگین پشت سر گذاشته شد. هزینههایی که ما دادیم مثل شهید بهشتی، مطهری، قدوسی و … که هرکدامشان یک رهبر بودند. نظام این هزینهها را داد تا هزینه کمتری بر مردم تحمیل شود.»
امنیت سوال روزهای اول انقلاب مردم بود
او در ادامه سخنانش به سوالاتی اشاره کرد که درباره سالهای اول انقلاب مطرح میشود. یونسی گفت: «الان ممکن است سوالاتی پیش بیاید. چراهایی که امروز مطرح میشود که چرا فلان شخص اعدام شد سوال آن روز مردم نبود. سوال مردم آن روز امنیت بود. در هرجایی که ناامنی باشد سوال اصلی مردم امنیت است. مردم وقتی میدیدند رئیس جمهور و نخست وزیر در اتاقشان کشته میشوند و بخشهایی از کشور جدا شده میگفتند امنیت. به همین خاطر بعضی قضاوتهایی که امروز درباره ابتدای انقلاب میشود صحیح نیست. باید تلاش کنیم که سوالات فرعی جای سوالات اصلی را نگیرند. این سوال که ملت چرا انقلاب کرد سوال غلطی است.
شهید قدوسی در رعایت حقوق مردم بسیار محتاط بود
علی یونسی در ادامه سخنانش به شخصیت شهید قدوسی پرداخت و گفت: «امام در مسئولیتهایی که به دیگران میدادند، بیشترین احتیاط را داشتند که حقوق مردم رعایت شود. امام شهید قدوسی را به عنوان دادستان کل تعیین کردند که در احتیاط برای رعایت حقوق مردم دومی نداشت. این احتیاط در حکم امام هم آمده است. من این افتخار را داشتم که از شاگردان ایشان بودم. ایشان وقتی به مدرسه حقانی میآمدند اگر از برق آنجا استفاده میکردند هزینه آن را پرداخت میدادند. ایشان نه قبل از انقلاب نه بعد از انقلاب مطلقا از بیت المال استفاده نمیکردند. رعایت حقوق مردم، آبروی مردم، جان و مال مردم از وظایف قوه قضاییه است که شهید قدوسی در آن به شدت محتاط بود. این نشان میداد امام با اینکه انقلاب کرده بود و هنجارهای گذشته را کنار گذاشته بود بسیار به رعایت حقوق مردم توجه میکرد. رعایت حقوق ملت ایران در آن موقع یعنی مخالفین، ضدانقلاب، کودتاچیان، تروریستها و سلطنتطلبها. امام کسی را انتخاب کرده بود که حقوق مخالفین را رعایت کند.»
برای مدیریت بعد از انقلاب تربیت نشده بودیم
در بخش پرسش و پاسخ یکی از حاضرین در جلسه از یونسی پرسید: «آیا قضات در مدرسه حقانی درباره اداره دادگاههای نظامی آموزش دیده بودند؟ یونسی در پاسخ گفت:« مدیرانی که بعد از انقلاب بر سر کار آمده بودند هیچ کدام برای ریاست جمهوری، نخست وزیری، قضاوت یا دادستانی آموزش ندیده بودند. نمیشد دادگاهها را به کسانی داد که جزء بدنه اصلی رژیم شاه بودند. غیر از بعضی موارد که تندرویهایی صورت گرفت در کل قضاوتها عادلانه و اخلاقی بود. وقتی از گروه فرقان چند نفر دستگیر شدند تا قاتل شهید مطهری را پیدا کنند دستگیرشدگان هیچ آزار و اذیتی ندیدند و هیچ قاضی دستوری برای آزار اینها صادر نکرد. میگفتند شهید مطهری انسان بزرگی بود اما نمیشود کسی را شکنجه داد. نگاه انقلابیون این بود که حقوق ضدانقلاب رعایت شود. من از طرف شهید قدوسی مامور شدم با گودرزی قاتل شهید مطهری در زندان مذاکره کنم. همچنین مخصوصا قبل از فاز نظامی مجاهدین خلق حقوق آنها رعایت میشد.»
خلخالی تندروی میکرد اما طرفداران زیادی داشت
سوال دیگری که از یونسی پرسیده شد این بود که «نظرتان را درباره افرادی مثل آیت الله خلخالی بگویید.» او نیز پاسخ داد: «خلخالی از پدیدههای انقلاب بود. اعتقادم این است پدیدهها و هزینههای انقلاب الان به نظر ما غیرطبیعی میرسد اما در آن زمان طبیعی مینمود. اتفاقا علما و روحانیون سعی کردند ایشان را محدود کنند. من هم جزء کسانی بودم که امام به آنها دستور داد بر روی پروندههای زیر دست ایشان تجدید نظر کنم. امام (ره) به شهید قدوسی دستور داده بودند که چهار فرد مطمئن برای تجدید نظر پروندههای ایشان انتخاب کند. یکی از افرادی که شهید قدوسی انتخاب کرده بود من بودم. با این حال باید در نظر بگیریم اگر خلخالی تندرویهایی داشت در آن زمان بیشترین طرفدار را هم داشت. همین طرفدار فراوان کار را برای محدود کردن خلخالی سخت میکرد.»
او در بخش دیگری از سخنانش استعفای دولت موقت و رفتارهای ابوالحسن بنیصدر را اشتباه خواند. او گفت: «استعفای دولت موقت و دیگری برکنار بنیصدر پدیدههای مهم سیاسی دهه اول انقلاب بودند. بازرگان سیاسی ترین شخصیتی بود که از طرف امام مسئول دولت شد. حادثه ای در انقلاب اتفاق افتاد و دولت موقت استعفا داد. الان خیلی از آنها میگویند اشتباه کردیم و نباید استعفا میدادیم. اما همان موقع هم افرادی میگفتند دولت نباید استعفا دهد بلکه باید بایستد و مساله را حل کند. اگر دولت موقت میماند و مساله را حل میکرد مسیر به کلی تغییر میکرد.» وزیر اسبق اطلاعات در ادامه سخنانش مرحوم مهدی بازرگان را مخاطب قرار داد و گفت: «آقای بازرگان از چه قهر کردی؟ شما خودت صاحب انقلابی. قهر میکنی و میدان را به دیگری میدهی؟» یونسی ادامه داد: «از این بدتر رفتار بنی صدر بود که جزء انقلابیون بود و با امام به ایران آمد اما جلوی امام ایستاد. بعد از اینکه برکنار شد هم رفت. باید میایستاد. شاید اگر میماند در دوره بعد انتخاب میشد. اما با رجوی فرار کرد.» یونسی با اشاره به این رفتارها از سوی بازرگان و بنیصدر تاکید کرد: اینها رجال سیاسی ما بودند که اشتباه کردند. آن وقت شما توقع دارید دیگران اشتباه نکنند؟ وقتی ما اشتباهات دهه اول خود را اگر با اشتباهات اوایل انقلاب روسیه یا فرانسه مقایسه کنیم میبینیم وضع ما خیلی بهتر است. ما نه قتل عام داشتیم و نه گیوتین. الان اما میگوییم چرا یک سری تندروی شده است.»
نگاه مثبت شهید بهشتی و آیتالله قدوسی به شریعتی و روشنفکری
سخنران دیگر این همایش محمدحسین قدوسی، فرزند اولین دادستان انقلاب بود. او گفت: در ابتدای شکلگیری انقلاب در بین روحانیت عده قلیلی بودند که میدانستند انقلاب یعنی چه. دیگران بعدها به انقلاب پیوستند. آن عده قلیل ارزشها و اصول انقلاب را به خوبی درک میکردند و پای آن ایستاده بودند و محتوای معقولی را برای خود فراهم کرده بودند. اما عده زیادی بودند که نگاه مناسکی داشتند و معتقد بودند ما باید صرفا فرهنگ شهادت انقلاب را توسعه دهیم. نمونه روشن این مساله در مدرسه انقلاب پیش از پیروزی انقلاب بودند. آقای یونسی 15 سال در این مدرسه بودند و میدانند. این دو دستگی در مدرسه حقانی کاملا مشهود بود. آقایان بهشتی، قدوسی و حتی آقای جنتی که آن موقع به نوعی دنباله روی این دو نفر بود، در یک سو قرار داشتند که مثلا در ارتباط با روشنفکری، دگراندیش، سران مجاهدین خلق و دکتر شریعتی نگاه مثبتی داشتند. پدر ما از بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق مخصوصا درباره مرحوم حنیف نژاد بسیار تعریف میکرد. گاهی ایشان در درسهای اخلاقشان از حنیف نژاد و حالات او میگفتند. در مقابل آقای بهشتی و قدوسی گروه اقلیتی قرار داشت که طرفدار برخورد با دگراندیشان بود، تا جایی که مجبور شد از مدرسه حقانی خارج شود.»
مردم مداح را بیشتر از فیلسوف میفهمند
فرزند دادستان انقلاب در بخشی از سخنان خود گفت: در طول انقلاب پروسهای رخ داد که قدرت، تبلیغات و میدانهای اجتماعی و فرهنگی به دست مذهبیون رسید که توان جلب مردم را بیشتر از گروه اقلیت داشت. فرض کنید اگر بین یک عالم فیلسوف تیز اندیش و عمیق و یک مداح دعوایی شکل بگیرد. در این صورت مداح پیروز میشود، چرا که مردم با مداحی که با صدای او سینه میزنند بیشتر ارتباط برقرار میکنند تا کسی که از فلسفه صحبت میکند. همین شد که فردی که در مدرسه حقانی آن روز در اقلیت قرار داشت بعدها به عنوان ایدئولوگ کشور مطرح شد.»
دعوای خواص کار را خراب کرد
قدوسی در ادامه سخنانش از گفتوگویی که با مرحوم ابراهیم یزدی درباره برخی دعواهای اول انقلاب داشت، سخن گفت. او گفت: «در صحبتی که با مرحوم دکتر یزدی داشتیم، من به ایشان گفتم خواص فهمیده و تیزهوش چه در روحانیت و چه در دانشگاه یک اشتباه کلیدی کردند. اشتباه آنها این بود که فکر میکردند اگر با هم رقابت کنند مثل یک تز و آنتی تز سنتزی به وجود میآید که شرایط را بهتر میکند. آنها فکر نکردند که در اثر این دعوا، این دو این دو گروه حذف میشوند و دیگرانی میآیند که در انقلاب نقشی نداشتند. مرحوم دکتر یزدی این را پذیرفتند و البته این را اضافه کردند که حساب دولت موقت جداست. مرحوم یزدی همچنین گفتند روشنفکران در یکی دو سال اول انقلاب موقعیت تاریخی خود را نشناختند. با این حال من حساب دولت موقت را مثل مرحوم یزدی جدا نمیکنم. آنچه در سالهای 84 تا 92 شکل گرفته بود برآیند همه سطحی نگریهایی بود که در همه جریانها وجود
داشت.»
کارکنان زندان اوین علیه شهید قدوسی اعتصاب کردند
یکی از حاضرین از محمدحسین قدوسی درباره پوشیده بودن چهره قدوسی در سالهای بعد از انقلاب پرسید. محمدحسین قدوسی به این سوال پاسخ داد: «بخشی از این گمنامی به رویه اخلاقی خود ایشان برمی گردد. اصولا ایشان علاقهمند به ظاهر شدن در نمایشهای تلویزیونی نبود. شاید این روحیه را ایشان تحت تاثیر استادشان علامه طباطبایی بودند. علامه طباطبایی هم از هر نوع نمایشی بیزار بودند.» فرزند دادستان انقلاب همچنین به روحیات دیگر پدرش پرداخت و گفت: «شهید قدوسی در زمان خودش با تندرویها بسیار درگیر شد. روزنامهها بسیار علیه ایشان نوشتند و انواع و اقسام فحاشیها را کردند. در خود زندان اوین علیه ایشان اعتصاب شد البته نه از سوی زندانیان. کادر اداری علیه ایشان اعتصاب کردند. شهید قدوسی در کلیپی که الان موجود است اشاره میکند که طی دو روز متوالی همه پروندههای اوین را زیر و رو میکنند تا علیه ایشان چیزی برای انتشار در روزنامه کیهان پیدا کنند. ایشان همانجا میگوید «روزنامه کیهان اعتراض میکند که چرا مصادرهها برمیگردد؟ حتی اگر من را به مسلسل ببندند، باز هم از این رویه کوتاه نمیآیم.» افرادی چون شهید قدوسی جلوی مصادرهها را میگرفت میگفتند قدوسی انقلابی نیست. ایشان هم به ندرت جواب میدادند.»
نامه همسر شهید قدوسی به آیت الله هاشمی شاهرودی
محمدحسین قدوسی در بخش دیگری به نامهای از همسر شهید قدوسی به آیت الله هاشمی شاهرودی اشاره کرد و گفت: یکی از کارهای خانواده شهید قدوسی، نامه همسر شهید قدوسی در سال 81 به آیتالله هاشمی شاهردوی رئیس وقت قوه قضاییه بود. همسر شهید قدوسی در این نامه درخواست کردند عکس و نام شهید قدوسی و شهید بهشتی از روی قوه قضاییه
حذف شود.»