سیاست > دولت – رییس جمهور در سیزدهمین جشنواره شهید رجایی از برنامههای دولت و مسوولیتهایی که بردوش رئیس جمهور است یاد کرد و با اشاره به لزوم حضور جوانان، زنان و اقلیتهای مذهبی در پستهای مدیریتی بر اجرایی شدن حقوق شهروندی تاکید کرد.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از خبرگزاریها، حجتالاسلام حسن روحانی یاد و نام شهیدان رجایی و باهنر و سایر شهیدانی که در نظام جمهوری اسلامی مسئولیت های سنگینی بر عهده داشتند و جان خود را در راه اسلام و نظام فدا کردند، گرامیداشت.
رییسجمهور سال ۱۳۶۰ را سال بسیار سختی برای ملت توصیف کرد و گفت: در سالهای ۵۸ و ۵۹ نیز مردم ما در برابر سختیها و توطئهها ایستادگی و مقاومت کردند و نظام جمهوری اسلامی را استقرار بخشیدند؛ اما در سال ۶۰ خون شهیدان ما در سایه تجاوز بعثیها و شهیدان ما در سایه ددمنشی تروریستها در مرکز شهرهای ما و از جمله تهران به زمين ريخته شد. اگر این خونها و ایثارها نبود، نه از نظام چیزی باقی مانده بود و نه از انقلاب و نه از کشور.
وی به تقدیر از خانواده شهید تندگویان در مراسم امروز اشاره کرد و گفت: در دوران دفاع مقدس کمتر سابقه داشت که فردی در سطح وزیر به جبهه و خط مقدم برود. شهید تندگویان برای اینکه پالایشگاهها و مراکز نفتی که برخی تخریب و برخی محاصره شده بود به منطقه رفت. این نشان میدهد مردم و مسئولان ما همیشه در کنار هم بودند. فرزندان مردم عادی این سرزمین، نمایندگان، وزرا و ائمه جمعه خون هایشان در کنار هم در جبههها ریخته شد و این عظمت نظام ما است.
اهم صحبت های رئیس جهور از این قرار است:
* دو روز پیاپی که در جبهههای جنوب حضور داشتم فرزندان روسای سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه را در جبههها به عنوان بسیجی و رزمنده دیدم و بخاطر این مساله سجده شکر بجا آوردم.
*علت اینکه نظام ما در برابر همه توطئه ها ایستاد، این بود که ملت یکپارچه در کنار هم قرار گرفتند و از همه چیز خود در راه اسلام، نظام و انقلاب گذاشتند.
*اکنون که هر یک از خاطرات آن زمان را از ذهن میگذارنم یاد آیتالله هاشمی رفسنجانی میافتم که در جلسات مهم چه قبل و چه بعد از انقلاب در کنار بزرگانی همچون مقام معظم رهبری و بسیاری از شهدا حضور داشتند.
* رجایی شدن، باهنر شدن، بهشتی شدن و مطهری شدن کار آسانی نیست. ما در این هفته باید درون خودمان ببنیم که توانستهایم کاری انجام دهیم یا خیر و از خداوند بخواهیم که کمک کند این راه را اداهم دهیم .
* به یاد دارم شبی جلسهای را در خدمت شهید رجایی بودیم. در آن جلسه مقام معظم رهبری، مرحوم آیت الله هاشمی و شهید بهشتی نیز حضور داشتند. شهید رجایی پشت میزش مشغول کار بود که به ناگاه خوابش برد. شهیدبهشتی به ما گفت چیزی به ایشان نگویید، ۴۸ ساعت است که نخوابیدهاند.
* ما تعهد کرده ایم و آمده ایم و برای این خدمت نیز حقوق دریافت میکنیم. اگر کسی راضی نیست میتواند برود اما اگر ماندن این حرف غلطی است که بگویند حقوقشان کم است. حقوق ما برای ساعت اداری بوده و وظیفهمان این است یک ثانیه کمتر کار نکنیم. بدانید فردای قیامت باید پاسخ خداوند را بدهید نه پاسخ رییس جمهور یا وزیر را. شما از مال بچه یتیمان و فقرای این کشور که همان بیت المال است دستمزد دریافت میکنید.
* بار مستقیم کشور بر دوش رییس جمهور است و از امور برنامه و بودجه گرفته تا استخدامی، شخص رییس جمهور مسوول استخدام است. یک دستگاه نمیتواند بیاید بگویید که این تعداد را استخدام میکند و این امر طبق اصل ۱۲۶ قانون اساسی برعهده رییس جمهور است.
* رییس جمهور مسوولیت اجرای تمام اصول قانون اساسی را برعهده دارد و از این رو بار سنگینی بر دوش اوست.
*کشور از آن ملت بوده و صاحب این کشور ملت هستند. این ملت است که ما را در سمتهای مختلف با رای مستقیم یا غیرمستقیم خود میگمارند. رهبری، رییسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نمايندگان خبرگان رهبری، اعضای شورای شهر و به صورت غیر مستقیم وزراء، با رای مردم انتخاب میشوند و آراء مردم مشروعیت قانونی و شرعی ماست.
* اگر ما خادم مردم نباشیم و به مردم خدمت نکنیم کار ما نامشروع است.
*ملت اختیار دارد و ما را طبق قانون اساسی با رای خود انتخاب می کند. مجلس، نیروهای مسلح همه و همه تماما مشروعیت شان را از آرای مردم ميگیرند.
*سازمان اموردارایی و استخدامی کشور مسوولیت بسیار سنگینی دارد که طبق قانون به عهده رییس جمهور است.
* اگر پول کشور درست خرج نشود، سازمان برنامه و بودجه مسئول است و اگر ادارات خوب کار نکنند، سازمان امور استخدامی مسئول است.
* به مردم نباید پشت میز این آقا و آن آقا توهین شود. اگر یک ثانیه از وقت مردم تلف شود ما مسئولیم و پیش خدا باید پاسخگو باشیم.باید بتوانیم ببینیم که کارمندهای ما چگونه کار میکنند. در جوامع دیگر این گونه است.
*لازم است به سیستم دولت الکترونیک سامان داده شود، اگر این طور نشود به مشکل بر خواهیم خورد. شفافیت در امور اجرایی دولت نیز باید بیشتر شود. یکی از دلایلی که حقوق های غیر متعارف پیش آمد همین عدم شفافیت بود. تمام مناقصه ها و مزایده ها باید در پیشگاه مردم باشد.
*نباید امضای طلایی وجود داشته باشد نباید مردم معطل بمانند. بیشتر مشکلات ما به بخش سرمایه گذاری بر میگردد.
* ما در حال حاضر می خواهیم برای جوانان کار ایجاد کنیم. ما به شغلهای پایدار احتیاج داریم و برای ایجاد شغل پایدار احتیاج به سرمایه گذاری داریم. این سرمایهگذاریها در حال حاضر چند ماه طول میکشد و اگر بخواهیم کاری کنیم چند مدیر باید امضا کنند و چند ماه پشت در سازمان محیط زیست و فلان اداره و دستگاه مختلف معطل بماند.
* کشورهایی هستند که مجوز فعالیتهای اقتصادی ظرف ۴۸ ساعت در آنها صادر میشود. مجوز ۴۸ ساعته نمیخواهم بلکه ۴۸ روزه صادر شود.
*حقوق شهروندی که سال گذشته رونمایی و ابلاغ شد، سیستم اداری ما باید آن را اجرا کند. من آن را برای تماشا ننوشتم. حقوق شهروندی را برای تبلیغات ننوشتم. من آن را والله بالله برای انتخابات ننوشتم بلکه تا آن را نوشتیم تا مردم احساس امنیت و آزادی کنند؛ برای آنکه قانون اساسی و دیگر مقررات اجرا شود.
* نمیشود در یک کشور گفت همه مدیران از یک مذهب هستند. مگر افراد از مذاهب دیگر جزو ملت ایران نیستند؟ پس از آنها مالیات نگیریم و آنها را به سربازی نبریم. اگر آنها قرار باشد تکلیفشان مثل همه باشد، پس حقوقشان باید مثل همه باشد. بگذاریم همه کار کنند. اساس باید براساس شایستهسالاری باشد.
* چطور همه را در موقع انتخابات پای صندوق دعوت میکنیم ولی منصب مدیریتی به آنها نمیدهیم. اگر به آنها منصب نمیدهیم خب بگوییم فقط یک گروه به پای صندوقهای رای بیاید.
* من برای این دولت خیلی مشورت کردم. هرچه لیست میآمد همه سنها بالا بود. چرا؟ چرا گردش مدیران و نخبگان ما متوقف شده است؟ چرا جوانان ما نمیتوانند بالا بیایند. من به وزرا و معاونان دستور دادهام که در این دوره حداقل دو جوان بین ۳۰ تا ۴۵ سال بالا بیایند و به سمت معاون وزیر برسند.
* یکی از وزرا شوخی میکرد و میگفت اگر جوانان معاون وزیر شوند، پس ما باید خداحافظی کنیم. بله، همه باید یک روز خداحافظی کنیم.
*چون خانمها در این سالها از نظر مدیریتی بالا نیامدند، ما مشکل داریم. آنها در بخشهای مختلف باید بالا بیایند. اینها توانمند هستند. بگذاریم تجربههای مختلف را کسب کنند. اینکه من تاکید میکنم در سطح دولت و در بخشهای مختلف است.
* انحصار را بشکنیم. خدمات را تا جایی که میتوانیم رقابتی کنیم و در اختیار مردم قرار بدهیم.
* سیستم دولتی لخت است و ذاتش این است. ما اگر یک ماشین فرسوده را به یک جوان بدهیم نباید توقع داشته باشیم که او رانندگی خوبی داشته باشد. از ماشین فرسوده کاری بر نمیآید همانطوری که از سیستم اداری کهنه و فرسوده ما بر نمیآید.