جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » مشایی در یادداشتی برای بقایی: در پی هفده روز مقاومت قهرمانانه پوزه عفونت بار ابلیس را به خاک مذلت و مظلمت نشاندی

مشایی در یادداشتی برای بقایی: در پی هفده روز مقاومت قهرمانانه پوزه عفونت بار ابلیس را به خاک مذلت و مظلمت نشاندی

 اسفندیار رحیم مشایی: برادرجان! در صفر عاشقی تو یکه و تنها، دور از کاشانه، در کنج مریضخانه، سرسخت در امتحانی سخت، در نمایش وفا و صفا، بی گناه و بی پناه ، در عاشقی بیست شدی!

به گزارش دولت بهار، اسفندیار رحیم مشایی در یادداشتی برای حمید بقایی «که در پی هفده روز اعتصاب غذا و وخامت حال هم اکنون در بیمارستان به سر میبرید» نوشت: اکنون ساعت صفر عاشقی است. امروز بسیاری از قلب ها در اتصال به هم شادمان شدند. امشب دخترکان بسیاری با تبسمی رویایی به خواب رفته اند. دیشب‌، امروز و امشب، دختران زیادی فارغ از سن و سالشان کودکی کردند و یکبار دیگر در آغوش والدین و خصوصاً پدر، طعم شیرین زندگی را مزه مزه کردند و نیز والدین و باز خصوصاً پدران که در این روزگار وانفسا بیش از فرزندان به نگاه، تبسم، لبخند و قهقهه خانواده محتاجند…

زن که مظهر جمال خداست، لطف و مهر او را بیش از مرد باز می تاباند و چنین است که وجود زن، هر محفلی را لطیف می کند. در روابط بین انسانی، هر جا سخن از زن می رود، بوی عشق و محبت، و نور لطافت و پاکی جاری می شود. عطر حضورش خانه را گرم و ذکر وجودش دل ها را نرم می کند. مهرانگیز است و شورانگیز، دل انگیز است و روح انگیز! … و زن یعنی امتداد دختر در افق آینده!

و اما امروز! بودند قلب هایی که در فراق هم توفنده تر تپیدند تا فاصله ها شکست خویش فریاد کنند.

وه! چه سنگین بود امروز، کار قلبی ضعیف در کالبدی نحیف که در پی هفده روز مقاومت قهرمانانه ، پوزه عفونت بار ابلیس را که بر جشن ضلالت، غفلت و جهلت برخی مدعیان بی هنر، چشم طمع بسته، به خاک مذلت و مظلمت نشاند!

و اما امروز، دربین بهت فسون شدگان! این تپش، چه جهش! داشت. جوشش مهر انسانی، توفان شد، غلیان ضربان هیجان، در فراق جوهر جان، دختر! …

برادر! روزه عشق قبول !

برادرجان! در صفر عاشقی تو یکه و تنها، دور از کاشانه، در کنج مریضخانه، سرسخت در امتحانی سخت، در نمایش وفا و صفا، بی گناه و بی پناه ، در عاشقی بیست شدی!

برادر! روزه عشق قبول!