اخیرا مقاله ای در اینترنت انتشار یافته و پرسشهایی را پیرامون ریشه خطی که زبان عربی به آن کتابت میشود و ربط آن را با خط اوستایی طرح کرده است.
یادآور میشویم که پاسخ این گونه پرسشها در کتابی تحقیقی درباره قرآن مجید (تحقیقات تازه پیرامون قرآن مجید) که دوسال قبل انتشار یافت برای پژوهشگران قابل دسترسی است. این کتاب به زبانهای آلمانی و انگلیسی در دسترس است و علاقمندان با رجوع به انتشارات بین المللی “بالوبا” در نیویورک میتوانند این کتاب را سفارش دهند. این کتاب همچنین برروی آمازون نیز قابل دسترسی و تهیه است.
نخستین ابهامی که درباره عربی بودن خط ما بر اندیشۀ کنجکاوان میگذرد این که چگونه ایرانیان در کشور پهناور خود، چندین گونه خط و گویش بومی داشتهاند، یکباره خطی از بیابانهای تفته و میان قبائل فاقد مدنیت، وام گرفته و به جای خط کهن خود به کاربردهاند؟
اعراب خطی را که دربارهاش سخن میگوییم کوفی مینامند و برای نخستین بار در حیره و کوفه در میان رودان با خط آشنا شده و آن را کوفی نامیدند. زیرا تا پیش ازآن با خط آشنا نبودند و به گفته استاد رکنالدین همایون فرّخ، اعراب خط نداشتهاند و خطی که از حمیر و انبار به حجاز رفته و در زمان ظهور اسلام انتشار یافته، خط عربی نیست بلکه یکی از متداولترین خطوط ایرانی بوده که با دگرگونیهایی برای نوشتن زبان عربی بکار رفته است.
تغییرشکل الفبای ایرانی به صورت کنونی پس از اسلام روی داد، تا فراگیری آن برای نوآموزان عرب آسان باشد. حیره سرزمینی بود در کرانه فرات در عراق فعلی و مردمان این شهر مهاجرین عرب بنام لخمیان بودند که درآن دیار فرود آمده و شهر حیره را بنا نهادند.
حاکمان حیره دستنشاندگان شاهنشاهی ساسانی و تابع ایران بودند. در آن روزگار برای آسان شدن امور میان حیره و دربار ایران، دبیران ایرانی برآن شدند تا الفبای خط پارسی میانه-پهلوی را اندکی دگرگون ساخته و با افزودن هشت واژه «ث ح ط ظ ص ض ع ق» شمار واژههای آن را به سی و دو رسانده و بدین گونه زبان اعراب حیره را که نبتی-عربی بود با این خط تکاملیافتۀ ایرانی بنگارند. واژۀ «ط» دستهدار در پهلوی اشکانی دیده میشود ولی در پهلوی ساسانی جای خود را به «ت» دونقطه داده است.
در نتیجه الفبایی که امروز عربی خوانده میشود خطی برگرفته از خطهای کهن ایرانی است که از فرگشت خط ایرانی کهن به ایرانی هخامنشی-اشکانی و ساسانی پدیدار شده و سرانجام خط دبیرۀ پارسی امروزی از آن پدید آمد.
حال اگر این خط عربی بوده و در عربستان اختراع و استفاده میشده چرا قرآن را با آن به نگارش درنیاوردند؟ چرا ایشان تا هنگام خلافت عثمان به گردآوری قرآن نپرداختند؟ و تنها پس از تهاجم به ایران و آشنایی با خط، آکادمیسینهای ایرانی در حیره به تدوین آن همت گماردند؟ اگر این خط از دیرباز در استان حجاز و کاروانشهر مکه کاربرد داشته، پس نشانههایش کجاست که تاکنون نوشتهای از آنکه مربوط به پیش از خلافت عثمان و ظهور اسلام باشد، بروی تکهای سنگ، دیوار، لوح گلی یا چرم یافت نشده است؟
به نقل از سایت مجذوبان نور