“بیله دیگ، بیله چغندر” که میگویند یعنی همین بصیر سلحشور و ادامه خط مشی فرج الله سلحشور!
اگر بر صنعت “خالیبودی سینمای ایران” خون گریه کنند، اغراق نکرده اند!
بصير سلحشور پسر فرج الله سلحشور با جوان گفت و گویی کرده و دلیل ساخته نشدن سریال را بودجه 11 یا 12 رقمی خارج از توان سازمان صداوسیما نخوانده، بلکه در ادامه موج فشار به صداوسیما تاکید کرده است: «مشکل قایان با معجزات موسی (ع) است!» پسر مرحوم سلحشور در بخشی از این گفت و گو ادعا کرده است: «گاهي مشاهده ميشد كه تنها در يك روز حدود 5 هزار نسخه از آن خريداري ميشد. واضح بود كه اين اقدام با واسطه يا بيواسطه توسط خود صهيونيستها انجام شده و كتابها را به اين شكل جمع ميكردند تا واقعيتها به دست مردم نرسد. تمام دغدغه صهيونيستها اين است كه اگر قرار است هر تعريفي از داستان موسي و قوم بنياسرائيل شود، اين كار توسط خود آنها و با قرائتهاي خاص خودشان صورت گيرد نه بر اساس ساير قرائتها يا قرائتهاي قرآني و…
…پدرم با آن توكل و شجاعتي كه از ايشان سراغ داريد، بارها گفته بودند كه حتي در همين جمهوري اسلامي كه قرار بود اسلام و مفاهيم قرآني به بهترين شكل ممكن تبيين و به مردم جهان عرضه شود، كساني هستند كه مانع اين كار ميشوند و حتي ايشان اعتقاد داشت كه هيچ بعيد نيست عقبه اين جريان و مانعتراشيها خواسته يا ناخواسته با چند واسطه به صهيونيستها برسد. مرحوم سلحشور بالغ بر دو سال پيش نگارش فيلمنامه را به اتمام رسانده و به تلويزيون واگذار كردهاند. الان هم حدود يك سال و نيم از فوت ايشان ميگذرد. در طول اين سالها چند سريال دم دستي در تلويزيون مشاهده كردهايد؟»
پسر سلحشور عدم ساخت سریال پدرش را نیز آب به آسیاب دشمن ریختن قلمداد میکند و میگوید: «شايد كساني كه بازيگران اين نقشها هستند، خودشان متوجه نباشند كه در چه زميني بازي ميكنند ولي ماهيت كار آنها در حقيقت آب به آسياب دشمن ريختن است، زيرا همگان به خوبي ميدانند كه دشمن نميخواهد چنين سريالي ساخته شود. دوستان ما اگر واقعا ميخواهند كه اين سريال ساخته شود و اگر ضرورت آن را درك ميكنند، اين چه وضعيتي است كه براي آن فراهم كردهاند؟ تقريباً در تمامي كارهايي كه در جهان براي حضرت موسي(ع) ساخته شده، نهايت قصه را پس از عبور قوم بنياسرائيل از نيل به اتمام رسانده و به ساير معجزات و پيامهاي داستان كاري ندارند و تعمداً تلاش ميكنند معجزات به فراموشي سپرده شود تا مردم از طريق درك اين معجزات اميدوار نشوند. كاري كه پيوسته درباره انقلاب اسلامي هم جريان دارد و عدهاي در تلاشند پيامها، مفاهيم و معجزات انقلاب به گوش جهانيان نرسد تا به آينده اميدوار نباشند.
جالب اينجاست كه برخي مسئولان امر در تلويزيون به بهانه نداشتن بودجه همين پيشنهاد را به سازندگان سريال مطرح ميكنند و ميگويند چه ضرورتي دارد كه همه معجزات حضرت موسي را به تصوير بكشيد؟ يا مشكلات و موانع ديگري را بر سر راه اين مجموعه قرار ميدهند. بنده اعتقاد اساسي دارم كه عدهاي هستند كه واقعاً سازماندهي شده نميخواهند اين اثر ساخته شود و حال اين عده چه كساني هستند بماند ولي يقين دارم كه نه از سواد قرآني كافي برخوردارند و نه اهميت اين كار فاخر را درك ميكنند، زيرا هرگونه مانع تراشي بر سر راه اين مجموعه قرآني، حتي اگر بدون قصد و غرض هم باشد، آب به آسياب دشمن ريختن است.
با كمال تأسف بايد گفت كه امروزه كساني در برابر اين كار ارزشي قد علم كردهاند و در رسانه ملي حكم مسئوليت گرفتهاند كه در گذشته داراي سابقه محكوميت بوده و عليه مباني ديني و اعتقادي و عليه امام زمان(عج) مطلب نوشتهاند. چه تأسفي بالاتر از اينكه چنين افرادي امروز در جايگاهي قرار بگيرند كه براي ساخت و حتي جزئيات ساخت اين سريال قرآني تصميم بگيرند و با استضعاف قلم و عقيده خود براي فيلمنامه شخصيتي مانند سلحشور كه چندين اثر قرآني را با اقبال گسترده به جهان عرضه كرده، نظر بدهند يا با ايجاد تشكيك و شبهافكنيهاي گوناگون و مقايسههاي ناروا، هر روز مانع جديدي را بر سر راه سريال«موسي كليم الله(ع)» و سازندگان آن ايجاد نمايند. يقين بدانيد كه اگر ضرورت اقتضا كند و اين كارشكنيها در برابر قرآن ادامه پيدا كند، ما نه به عنوان ورثه مرحوم سلحشور بلكه در دفاع از مظلوميت قرآن، نسبت به معرفي اين چهرهها و جريانها و افشاي دستهاي پشت پرده، دريغ نخواهيم كرد.»
او در ادامه تاکید میکند که باید به اندازه بودجه فیلم محمد (ص) ساخته مجید مجیدی به پروژه سلحشور اختصاص میدادند: «متأسفانه تاكنون عمده حرفهايي كه در اينباره مطرح كردهاند صرفاً بهانههايي بيش نبوده كه ريشه آن را بايد در جاي ديگري جستوجو كرد. در كشور ما براي يك فيلم سينمايي تاريخي كه براي زندگي حضرت محمد(ص) اختصاص دارد، بودجه بسيار بالايي اختصاص ميدهند كه اتفاقاً مورد تأييد ما هم هست و دعا ميكنيم كه آقاي مجيدي و همه سازندگان اين اثر ديني از دست پيامبر اكرم (ص) سيراب شوند. حرف ما اين است حال اگر همين مبلغي كه براي يك فيلم سينمايي هزينه شده است براي يك سريال 62 قسمتي هزينه شود آيا بايد به ولخرجي و تشكيك در شخصيت سازندگان اثر تعبير شود؟ اين از همان بهانههايي است كه با هيچ شيوهاي نميتوان آن را توجيه كرد.»