وقایع اتفاقیه : «افق منازعه در مناسبات بازيگران مطرح در خاورميانه، بيشازپيش نگرانکننده و مخاطرهآميز شده است. در شرايطي که از ساحل مديترانه تا بابالمندب در آتش خشونت و جنگ ميسوزد، کمتر راهحل يا چشماندازي براي برقراري صلح و ثبات، قابل انتظار است.
شرايط فعلي منطقه بسيار پيچيده شده و حکايت از طراحيهاي امنيتي قدرتهاي فرامنطقهاي و قدرتهاي برتر منطقهاي براي تغيير چارچوبها و موازين رژيم امنيت منطقهاي در گذر از هرج و مرج کنوني دارد. آمريکا بهعنوان مؤثرترين قدرت فرامنطقهاي در پي هزينهها و منازعههاي سنگين پس از حمله به عراق، سعي در انتقال هزينههاي شکنندگي امنيت منطقهاي به ساير بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي دارد.
خاورميانه بحراني است؛ سوريه همچنان در جنگ و تعارض ميسوزد، عراق هنوز نتوانسته است به صورت کامل بر گروه داعش تسلط يابد، يمن در بحران است و جديدا قطر نيز به بحرانهاي اين منطقه حساس اضافه شده است. هرچند عقلانيت مهمترين نکتهاي است که رهبران منطقه بايد در چنين شرايطي مدنظر قرار دهند اما آنچه در حال حاضر مشاهده ميشود نشاندهنده نبود عقلانيت است. به قدرت رسيدن رهبراني جوان و بيتجربه در عربستان که تمايلاتي فراتر از واقعيتهاي موجود از خود بروز ميدهند ميتواند اوضاع منطقه را از اين نيز که هست خطرناکتر کند.
در شرايطي که ايران همه تلاش خود را براي جلوگيري از اين تيرگي انجام داد اما واقعيت اين است که عربستان سر آشتي با ايران ندارد. عربستان کمر همت به رويارويي تمامعيار با ايران بسته است. سلطنت سعودي از طرف ديگر اما از سوي جمهورياسلامي تهديد زيادي احساس ميکند. بهطور کلي بايد گفت که با آغاز بهکار ملک سلمان رويکرد عربستانيها در قبال ايران خصمانهتر شد.
خصومت زماني افزايش يافت که عادل الجبير، وزير امورخارجه جوان عربستان، زمامدار امور ديپلماتيک کشور شد. سران هيأت حاکمه جديد همگي خوي ضدايراني دارند؛ از الجبير گرفته تا محمد بن سلمان و حتي شخص پادشاه. يکي از دلايل اين نگاه منفي به ايران، نگاه بهشدت بسته طايفهاي آنهاست. مقامات جديد عربستان بهصراحت ميگويند ايران قدرتمند شده و قدرتمندشدن ايران، شيعيان را قوي کرده است.»
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «ناقوس جنگ قدرت در عربستان» تأکید کرد: «ارتقای روز گذشته محمدبن سلمان به مقام ولیعهدی در سلسله مراتب حکومتی عربستان سعودی نمیتواند با مقاومت جناحهای مخالف همراه نشود و برخی حرکات ایذایی آشکار را در پی نداشته باشد. این کار به بهای کنار گذاشتن محمدبن نایف از تمام پستها و مصادر محوله به وی صورت پذیرفته است.
هرچند بن نایف بلافاصله اعلام بیعت با محمد بن سلمان کرد، مشخص نیست نسبت به این تغییر وتنزل درجه سکوت اختیار کند. از طرف دیگر نیز محرز نیست که مخالفان به قدرت رسیدن سریع و بسیار خطرناک محمد بن سلمان در قبال اوجگیری سریعتر از انتظار وی هیچ کاری صورت ندهند.
پیتر اسلوگلت استاد رشته تحولات خاورمیانه در دانشگاه ملی سنگاپور میگوید: «حتی یک برخورد شدید قدرت در ریاض و حالتهای جنگ در دربار عربستان را نیز نمیتوان منتفی و دور از احتمال تلقی کرد. در گذشته انتقال قدرت سیاسی به نسلهای بعدی و جوانتر در پروسههای بسیار آرام و لاک پشت وار انجام میشد به طوری که فرد صاحبسمت جدید به خودی خود مردی مسن میبود اما حالا یک جوان در جایی نشسته است که امکان دارد تا همین سه چهار سال آینده بر مسند پادشاهی سعودیها هم تکیه بزند.
در سالها و دهههای قبلی پسران و نوههای عبدالعزیز، بنیانگذار سلطنت سعودیها آن قدر دیر و آرام به قدرت رسیدند که برخی بر اثر کهولت حتی در مقامهای تازه خود 5 سال هم عمر نکردند اما واقعه جدید تمام آن انگارهها را به هم ریخته و به تبع آن بسیار بعید است که مخالفت اعظم و کارسازی را برنینگیزد و همه چیز در صلح و صفا سپری شود.»
در همین راستا شرق این کارتن را درباره تغییرات رخ داده در عربستان منتشر کرده که کنایه به غیردموکراتیک بودن ساختار سیاسی این کشور است.
