«کتاب اسناد مرتبط با کودتای ۲۸ مرداد ایران برای نخستین بار از سوی وزارت امور خارجه امریکا منتشر شد. سندی که از نقش تاریخی امریکا در دست داشتن در کودتای 28 مرداد و براندازی دولت محمد مصدق پرده برمیدارد و نشان از آن دارد که امریکاییها تا چه اندازه در شکل دادن به بدبینی ریشهدار ایرانیها به سیاستهای کجدار و مریز کاخ سفید و بحرانی ماندن روابط دوجانبه با وجود تلاش مقامهای سابق دولت امریکا برای کاستن از اختلافات با ایران نقش تأثیرگذاری داشتهاند. با این حال این سند که پیش از این از طرف دولتهای قبلی امریکا مجوز انتشار نیافته بود، در شرایط متفاوتی رونمایی شد. شرایطی که رکس تیلرسون، وزیر خارجه امریکا از هدف دولت ترامپ برای سیاست تغییر رژیم در ایران سخن گفته و حمایت از اپوزیسیون ایرانی را وجه اصلی سیاست واشنگتن در قبال ایران توصیف کرده است.
اسناد منتشره بخشی از رویدادهای سالهای 1954-1951 میلادی است که طی آن حوادث قبل از کودتا، عملیات سرنگون کردن مصدق و نیز وقایع پس از آن را به تصویر می کشد. بنا به گزارش ایرنا به نقل از سایت اسناد امنیت ملی وابسته به دانشگاه جرج واشنگتن امریکا، در این اسناد افشاگرانه که از سوی وزارت خارجه امریکا منتشر شده است، به عملیات پنهانی دولتهای ترومن و آیزنهاور و سیاستهای آنها درباره ایران اشاره شده که در نهایت به سرنگونی دولت محمد مصدق انجامید. علاوه بر آن، این اسناد از دخالت سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی امریکا در ایجاد چنین سیاستهایی حکایت میکند.
این مجموعه همچنین دربرگیرنده صدها سند درباره مکاتبات میان سفارت امریکا در تهران، وزارت خارجه امریکا و سازمان سیا است. این اسناد در قالب چهار محور کلی «تلاشهای ایالات متحده برای فهمیدن مصدق از فوریه 1951 تا فوریه 1953»، «بحران سیاسی جولای 1952 ایران و تبعاتش»، «برنامهریزی و اجرای عملیات آژاکس در اوت 1953» و «روزهای پس از عملیات آژاکس از سپتامبر 1953 تا دسامبر 1954» منتشر شده است. نقش مستقیم امریکا در کودتاى ٢٨ مرداد پیش از این هم در اسناد مراجع دیگر تشریح شده بود، اما اسناد تازه منتشر شده حاوى جزئیات بیشترى است.
یکى از این اسناد به تاریخ ١٩ اوت ١٩٥٣ نشان مىدهد رابط سیا در تهران و سفیر امریکا از واشنگتن خواستهاند پس از کودتا، براى کمک به دولت زاهدى ٥ میلیون دلار بودجه اختصاص دهد. در میان دیگر اسناد منتشر شده، درخواست از دولت وقت امریکا برای اختصاص 5 میلیون دلار برای حمایت از کودتا و تعیین متن سخنرانی شاه مخلوع از جانب سفیر وقت امریکا و توصیه به وی برای دعوت از مردم برای پیروی از دستورات زاهدی دیده میشود.
پیش از وزارت خارجه امریکا در سال ۱۹۸۹ میلادی کتاب اسناد مربوط به روابط ایران و دولت آیزنهاور را منتشر کرد که اسناد کودتا در آن جایی نداشت. اقدامی که پس از اعتراضهای زیاد منجر به آن شد که وزارت خارجه امریکا در سال 1992 تاریخ دیپلماسی ایالات متحده را دقیقتر چاپ کند. مقامهای دیپلماتیک این کشور همچنین پذیرفتند که نسخه تکمیل شده روابط ایران و امریکا در دهه ۱۹۵۰ میلادی را چاپ کنند که نهایتاً این نسخه پنجشنبه گذشته (25 خرداد) در دولت ترامپ رونمایی شد.
کودتای سال 1332 با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) علیه دولت محمد مصدق در مرداد ماه همین سال به انجام رسید. مطابق قانون آزادی اطلاعات در امریکا، دستگاههای دولتی این کشور موظفند پس از گذشت 30 سال اسناد طبقهبندی شده خود را علنی کنند. این دستگاه ها اگر بخواهند سندی را همچنان در حالت طبقهبندی شده نگه دارند، باید دلیل موجهی ارائه کنند.»
ایران همچنین بر موضع گیری وزیر خارجه آمریکا مبنی بر تلاش برای تغییر ساختار سیاسی ایران از طرق غیرنظامی تمرکز کرده و با اشاره به مواضع ظریف در مقابل تیلرسون گزارش کرده است. ایران همچنین در یادداشتی با تیتر «28 مرداد؛ درسی برای ترامپ و تندروهای آمریکا» به ادعاهای دروغین آمریکا در سالهای اخیر برای مداخله های مخرب نظامی و امنیتی این کشور اشاره کرده و در این زمینه با تأکید بر نمونه عراق و ادعای دروغ سلاح های کشتار جمعی برای بهانه حمله نظامی آورده است: «اما بی پایه بودن این بهانهها چه نتیجهای داشت؟ عملاً هیچ. امریکا عراق را به توسعه سلاحهای کشتار جمعی متهم کرده بود، به این کشور حمله کرد و بعد معلوم شد این بهانه دروغ بوده است. چیزی که اما در عمل رخ داد، حضور چندین ساله امریکا در عراق و ویرانی این کشور بود.
امروز نیاز داریم تا در یک سیاست عملی به این سؤالات بیندیشیم که آیا روشن شدن دروغهای امریکا برای حمله به عراق توانست تأثیری به نفع عراق یا ضرر امریکا بگذارد؟ آیا مانعی شد برای جلوگیری از این حمله؟ آیا عاملی برای پاسخگویی بعدی امریکا و طرفداران جنگ در این کشور بود؟ آیا باعث شد تا عراق بتواند حق ضایع شده خود را در این جنگ و اشغال طولانی بگیرد؟ امروز در امریکا سیاستمدارانی بر سر کار هستند که نه تنها در قیاس با آیزنهاور سال 1332، بلکه در قیاس با جرج بوش پسر هم شناخت کمتری از سیاست دارند و خوی تندتری در برخوردهای خارجی.
خصوصاً رویای ترامپ برای بازسازی آنچه امپراتوری امریکا میداند بر خطرات این موقعیت میافزاید. چیزی که در این میان مهم است، این نکته است که ما در این سوی میدان، لزوماً امریکا و سیاست امریکا را موجودیتی یکدست ندانیم و بر تفاوتها و اختلافات داخل آن اشراف داشته باشیم. بزنگاههای تاریخی همچون کودتای 28 مرداد هر چند گواهی بر این هستند که دخالت خارجی در کشورها به بهبود وضعیت منجر نخواهد شد، اما یک روی دیگر هم دارند و آن اینکه طیفهای تندرو، مانند دولت فعلی امریکا هیچ درسی از این عبرتهای تاریخی نمیگیرند و خوانشی متفاوت از آن دارند.»