جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » سرتیپ پاسدار کودتاچی محمدباقر ذوالقدر -از بنیانگذارهای جریان ورشکسته موسوم به “جمنا!!!” در مورد باخت فاحش ابراهیم رئیسی چه گفت؟

سرتیپ پاسدار کودتاچی محمدباقر ذوالقدر -از بنیانگذارهای جریان ورشکسته موسوم به “جمنا!!!” در مورد باخت فاحش ابراهیم رئیسی چه گفت؟

 

ادعای وقیحانه اتاق خالی از فکر پاسدارهای شکست خورده و فسیلهای شورای نگهبان!

افرادساده لوحی که فریب خوردند و به دوست و رفیق “امیر تتلو” (یعنی ابرام دراکولای ناسید) رأی دادند، رأیشان حلال بود! اما سی میلیون نفری که به دکتر حسن روحانی رای دادند، رایشان حرام بود!!!

سرتیپ “محمد باقر ذوالقدر” از دست اندرکاران سرهم بندی کردن و راه اندازی جریان موسوم به “جبهه مردمی نیروهای انقلاب!!!” (جمنا) که  یکی دو ماه مانده به انتخابات اردیبهشت با دستپاچگی سرهم بندی شد و پس از هزار زد و بند بالاخره ابرام دراکولای ناسید را به عنوان به اصطلاح “کاندیدای اصلح” پیشنهاد کرد در یک نشست با حضور مسئولان و اعضای “جمنا” چنین ادعاهایی را مطرح کرد:

« مجمع عمومی “جبهه مردمی” مدیریت فرایند تصمیم‌ گیری نهایی(برای کاندیدای ریاست جمهوری) را به شورای مرکزی واگذار کرد و در نهایت در جریان انتخابات،  شورای مرکزی تصمیم گرفت که با یک نامزد که آقای رئیسی (یعنی همان ابرام دراکولای ناسید)  بود کار را ادامه بدهد!!!”

محمدباقر ذوالقدر برای ماله کشی بر فضاحت شکست فاحش ابرام دراکولای ناسید در یک ادعای ننگین و مسخره گفت:

“البته ایشان هم در انتخابات ۲۹ اردیبهشت، ۱۶ میلیون رأی حلال (!!!) کسب کرد و با این رأی، عدم‌الفتحی (یعنی شکست مطلق و مفتضحانه!!!) افتخارآمیز برای خود به دست آورد.»

 

محمد زعیم‌زاده

جمنا در انتخابات 96 چه کرد؟

در روند تبلیغات انتخاباتی در حالی که بدیهی بود بخش قابل توجهی از سبد رای باقر قالیباف به حسن روحانی می رسد و در حالی که هنوز عدد رای روحانی به 50 نرسیده بود ،با استناد به کار آماری موهومی که معلوم نبود مبنایش کجاست اصرار فراوان کردند تا قالیباف انصراف دهد و با موج ایجاد شده انتخابات در مرحله ی اول به نفع رئیسی به پایان برسد!تحلیلی که دقیقا در واقعیت معکوس شد و بهترین پاس گل برای کمپین انتخاباتی روحانی از سوی این دوستان ارسال شد.
برای برخی دوستان دو سوال پیش آمده است اول اینکه واقعا نقش جمنا در انتخابات چه بوده است و ثانیا این نقد در حال حاضر چه سودی دارد؟در پاسخ به هرکدام از این سوالات می توان نکات فراوانی گفت که بیانش آسوده سری خواهد و مهتاب شبی اما اجمالا در این فرصت در پاسخ به سوال اول نکات زیر به ذهنم می رسد::
1- اعضای هیئت موسس و بعد شورای مرکزی جمنا با اینکه عموما افراد موجهی بودند ولی هیچ نسبتی با مسئله ی اصلی کشور یعنی اقتصاد و فساد نداشتند.هر چند در عمل هم عموم این افراد هم خیلی تصمیم گیر نبودند واز نوع کنش های سیاسی مشخص بود کار توسط چند نفر اداره می شود.
2- جمعی 3 هزار نفره با گرایش حزب الهی و ارزشی را جمع کردند و بین آنها انتخابات برگزار کردند که شما دوست دارید چه کسی رئیس جمهور شود؟احتمالا پیش فرض آقایان این بوده است که قرار است انتخابات 29 اردیبهشت هم فقط در پایگاه های بسیج یا مصلی های نماز جمعه برگزار شود.
3- پس از کش و قوس های فراوان و پر حرف و حدیث که حالا  مجال بیانش نیست به پنج گزینه رسیدند در بین این پنج گزینه دو نفر اصرا داشتند که مستقل هستند و در هیچ کدام از همایش های جمنا هم شرکت نکردند،3 نفر دیگر هم یا نخواستند به سد شورای نگهبان برسند یا نتواستند از آن عبور کنند.
4- در حالی که همه می دانستند نقطه ی قوت حسن روحانی مناظره هاست گزینه ای چون ضرغامی که توانایی خوبی در سخنوری داشت از جمع گزینه ها حذف شد .
5- در حالی که همه می دانستند نقطه ی ضعف دولت در بحث اقتصاد است در بین گزینه های جمنا فردی چون نادران که به عنوان یک استاد اقتصاد می توانست مرجعیت اقتصادی داشته باشد و هم چنان فن بیان خوبی هم داشت و می توانست پا به پای روحانی و جهانگیری در مناظره ها دولت را به چالش بکشد اصلا جز گزینه های  اولیه جمنا  هم نبود.
6- در حالی که واضح بود یکی از زمینه های آسیب روحانی در انتخابات  پایگاه مستضعفین است ،جوری با پرویز فتاح رفتار کردند که عطای  ادامه ی کار را به لقایش بخشید.
7- برخی نیروهای جبهه ی انقلاب که شاید خودشان هم فکر کاندیداتوری به سرشان نمی زد با وارد شدن به پروژه ی انتخاباتی جمنا احساس تکلیف کردند که برخی آنها از پس روند انتخاباتی  دموکراتیک! جمنا بر نیامدند و برخی دیگر هم صلاحیتشان  توسط شورای نگهبان احراز نشد که در هر حال نتیجه اش برای آنها سر خوردگی و عدم حضور با ظرفیت حداکثری در نقد وضع موجود در انتخابات بود.
8- مصطفی میرسلیم که جزو گزینه های محذوف جمنا بود،ضمن ثبت نام  از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد و وارد صحنه ی انتخابات شد؛ وعملا فلسفه ی وجودی جمنا را با چالش روبرو کرد.
9- در روند تبلیغات انتخاباتی در حالی که بدیهی بود بخش قابل توجهی از سبد رای باقر قالیباف به حسن روحانی می رسد و در حالی که هنوز عدد رای روحانی به 50 نرسیده بود ،با استناد به کار آماری موهومی که معلوم نبود مبنایش کجاست اصرار فراوان کردند تا قالیباف انصراف دهد و با موج ایجاد شده انتخابات در مرحله ی اول به نفع رئیسی به پایان برسد!تحلیلی که دقیقا در واقعیت معکوس شد و بهترین پاس گل برای کمپین انتخاباتی روحانی از سوی این دوستان ارسال شد.
10- با مثمر ثمر بودن تلاش برای انصراف قالیباف هم بخشی از سبد رای قالیباف به روحانی منتقل شد و هم با دو قطبی شدن فضا بدنه ی خاموش حامی روحانی فعال شد و هم آتش تخریب روحانی و کمپین انتخاباتی دولت یک سره به سمت رئیسی رفت.
11- در چند روز منتهی به انتخابات خصوصا در روز جمعه باز هم با استناد به همان نظر سنجی های موهوم-که در سال 92 در 23 خرداد می گفت قالیباف و جلیلی به دور دوم می روند و روحانی سوم می شود یا در انتخابات خبرگان 94 می گفت در صورت رای دادن به مشترکات لیست هاشمی و جامعه مدرسین هاشمی و روحانی حذف می شوند!- تاکید کردند که کار در مرحله ی اول تمام است و آقای رئیسی رئیس جمهور است و متاسفانه آن قدر این ادعا را محکم گفتند و تکثیر کردند که برای برخی دوستان حزب الهی تبدیل به باور شد و حالا ممکن است پذیرش نتیجه ی انتخابات برایشان سخت باشد.
جالب است که نهایت استدلال دوستان هم در نقد عملکردشان این است که بگویند گر تو بهتر می زنی بستان بزن!