روزنامه های امروز، تلاش کرده اند در آستانه مناظره سوم و آخر، مهمات آماده کنند و تا توانسته اند به تخریب رقیب پرداخته اند. اصلاح طلبان انتقادات شدیدی به طیف مقابل در رابطه با وعده ها انجام داده اند. مخالفان دولت نیز از اقدامات دولت در زمینه های مختلف نقادی کرده اند.
روزنامه کیهان در گزارشی با تیتر «اتاق عملیات افراطیون چه خوابی برای روحانی دیدهاند؟!» با اشاره به اینکه اتاق عملیات افراطیون یعنی همانهایی که در ظاهر همواره شعار دموکراسی سر میدهند، خواب های آشفتهای برای روحانی دیدهاند که بازتولید فضای ملتهب پس از انتخابات سال های گذشته و شایعهسازی و بر هم زدن قواعد رقابت سیاسی از جمله آن موارد است. نوشت:« بر پایه گزارشهای رسیده، بعد از انجام مناظره دوم کاندیداهای ریاست جمهوری، اعضای اتاق فکر دولت با حضور برخی از وزرا و مشاورین چون آقایان رحمانی فضلی، واعظی، علوی، نعمت زاده، ترکان و نوبخت تشکیل جلسه داده و روند و بازخورد مناظرات را مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند.
اعضای جلسه از روند کلی مناظرات اظهار نارضایتی کردهاند ولی برخی معتقد بودهاند اوضاع چندان نگرانکننده هم به نظر نمیرسد و آرای آقای روحانی ریزش آنچنانی نداشته ضمن اینکه میزان رای آقای قالیباف هم ثابت بوده است.
حجت الاسلام علوی وزیر اطلاعات، با اشاره به تزلزل رای روحانی اظهار داشته: خارج از بحث مناظره، روندی که ما در نظر سنجیهای خودمان داشتیم یک مقدار نگرانکننده است.
در نظرسنجیها آرای آقای روحانی تقریبا حول 32 تا 36 درصد و آقای قالیباف 15 درصد و حجتالاسلام رئیسی نیز 12 درصد بوده که بعد از ثبت نام آقای رئیسی در انتخابات، آرای او به سرعت رشد کرده است. با این اوصاف، اگر جریان مقابل دولت بخواهد به یک ائتلافی برسد موضوع نگرانکننده خواهد شد لذا ما باید فکر اساسی کرده تا آرای خاکستری را به نفع آقای روحانی تحریک کنیم.
برنامه اتاق عملیات افراطیون
مدیر مسئول کیهان دیروز در مصاحبهای گفت: «هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، این احتمال قوت بیشتری میگیرد که اعضاء اتاق عملیات پشتصحنه آقای روحانی، انتخابات را فقط یک بهانه میدانند و هدف نهائی آنها بیرون از دایره انتخابات تعریفشده است. این نکته از اظهارات ساختار شکنانه آقای روحانی بهوضوح قابلفهم است.»
تیم عملیات روانی اتاق فکر حامیان دولت که عمدتا از افراطیون تشکیل شده است به این نتیجه رسیدند که فعلا رای روحانی در کل کشور حداکثر 35درصد و در تهران حداکثر 39درصد است و این یعنی کار دولت یازدهم تمام است. طبیعی است که در چنین حالتی به دستورالعملهای جدیدی اندیشیده شود.
این دستورالعملها در برگیرنده مواردی از این دست بود: «از دختران جوان و بد پوشش برای جلب رای جوانان استفاده کنیم! موتور شایعه و دروغ را که در حال حاضر به عهده کانال… [یکی از کانالهایی که از خارج از کشور مدیریت میشود] گذاشته ایم به فضای عمومی کشور بکشانیم و این ممکن نیست مگر با اقداماتی مانند خودزنی و آتش زدن ستادهای خودی در تهران و شهرستانها.»»
روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان «دولت وعدههاي اشتغال و کارانه قاليباف را تأييد کرد!» نوشت: «روحاني و وزير كارش در يك سرقت آشكار تبليغاتي وعده اشتغال قاليباف را كه دو هفته تمام آن را فريبكاري و دروغ ميناميدند، تأييد كردند و همان را دوباره وعده دادند! دولت در اقدامي ديگر سايت کارانه قاليباف را فيلتر کرد و خود سايت کارورزي به راه انداخت! پريروز روحاني گفت كه سالي 955هزار شغل ايجاد ميكند و تأکيد کرد دليل اينكه مثل قاليباف نگفته يك ميليون، آن است كه اين رقم دقيق و كارشناسي شده است. يك روز پس از او، وزير كار مدعي شد كه دولت مطابق برنامه سالي 970 هزار شغل ايجاد خواهد كرد! بدون آنكه توضيح دهد اگر رقم روحاني «دقيق و كارشناسي شده» است، چگونه او 15 هزار بيشتر از رقم روحاني وعده ميدهد! اينها همه در حالي است كه روحاني و جهانگيري و حتي عناصري از مجلس، در طول دو هفته گذشته وعده ايجاد سالي يك ميليون شغل را كه قاليباف مطرح كرده بود، مردمفريبي و غيرممكن و خيالپردازانه توصيف كردند.»
اصلاح طلبان بر اصولگرایان تاخته اند
روزنامه شهروند در گزارشی با عنوان «تخریب هماهنگ» مدعی شد که رسانههای اصولگرا با زمینه تخریب دولت موجب پایین آوردن شأن و مقام رئیس جمهوری و مقامات اجرایی کشور می شوند و نوشت: «کمتر از دو هفته مانده به انتخابات ریاستجمهوری و شوراها، رسانهها و فضای مجازی سایر موضوعات خبری را در حاشیه نگاه داشته و بخش عمده تیترهایشان را به انتخابات اختصاص دادهاند. با وجود اینکه انتخابات شوراها به دلیل ثبتنام زودتر نامزدها، پیش از ریاستجمهوری روی خط خبری رفت، اما از وقتی که ثبتنام کاندیداهای ریاستجمهوری آغاز شده تا به امروز عملا شوراها در سایه رفتهاند و ممکن است تنها در آخرین روزهای مانده به انتخابات و پس از اعلام لیستها به آفتاب بیایند. فضای رسانهای، تبلیغاتی و انتخاباتی که ایران در این دوره از انتخابات تجربه میکند، تفاوتهای آشکاری با دورههای پیشین دارد. در شهرهای بزرگ مانند تهران از بنرهای بزرگ و تبلیغات کاغذی و توزیع بروشور و سیدی بین مردم خبری نیست و همه توان و برنامهریزی تبلیغاتی نامزدها بر فضای مجازی متمرکز شده است؛ مگر در شهرهای کوچکتر که همچنان استراتژیهای تبلیغاتی سنتی جوابگو است.
برخی جناحها که تا همین چندسال پیش گسترش شبکههای اجتماعی را عاملی برای نفوذ و ابراز تهاجم فرهنگی معرفی میکردند، حالا در همه این شبکهها صفحات و کاربران فعال دارند و تبلیغات و برنامههایشان را از همین مجراست که به مخاطبانشان میرسانند. همان جریانی که سالها مدافع فیلترینگ شبکههای اجتماعی و پیامرسانها بود، حالا با حضور همهجانبه نیروهای انقلابی، این شبکهها را فتح کرده است، حتی در توئیتر که سابق بر این عمدتا کاربران نزدیک به جریان فکری اصلاحطلب و تحولخواه در آن فعالیت و توئیت میکردند هم اینروزها از حضور اصولگریان خالی نیست و اکثریت آنها بهویژه در چند ماه اخیر به عضویت توئیتر درآمدهاند. نهتنها در توئیتر و تلگرام، سایتها و خبرگزاریها و بهطورکلی فضای رسانهای تحت وب حاضر هستند. از میانه دهه ٧٠ تا سال ٨٨ فضای رسانهای ایران عمدتا تحتتاثیر فعالیت رسانهای روزنامههای تحولخواه و نزدیک به جریان فکری اصلاحات بود.»
آیدین سیار سریع در مطلب طنزی در قانون نوشت: «ما کلی فکر کردیم که چطور میتوانیم یک مناظره بدتر از مناظرهای که تلویزیون راه انداخته بین کاندیداهای این دوره ریاستجمهوری برگزار کنیم که به مدل زیر رسیدیم. از هر کاندیدا نظرش را راجع به اتفاقات اخیر میپرسیم.
مجری: آقای میرسلیم! من یک خبر میخوانم. شما نظرتان را راجع به آن بفرمایید.
میرسلیم: بخوانید.
مجری: گیورگی مارگولاشویلی، رییسجمهور گرجستان دستور آزادی سه زندانی ایرانی را که در زندانهای این کشور به سر میبردند، صادر کرد.
میرسلیم: این سه زندانی لباس بر تنشان بوده است یا نبوده است؟
مجری: بوده است.
میرسلیم: خب به درد ما نمیخورد. سوال بعدی.
مجری: روز بهاری استاد شجریان به تفرج در باغ گذشت/ایرنا… آقای روحانی.
روحانی: بله. ملاحظه میکنید که در دولت یازدهم روزهای بهاری هنرمندان در باغ میگذرد در حالی که قبلا شبهای بهاری هنرمندان در باغ میگذشت.
مجری: نزاع دستهجمعی در شهرستان کوهرنگ یک کشته داشت… آقای قالیباف.
قالیباف: بیکاری و فشار اقتصادی ناشی از عملکرد دولت اینقدر به اعصاب شهروندان محترم و مظلوم فشار آورده که با هم نزاع دستهجمعی میکنند. چرا مردم باید همدیگر را کتک بزنند آن هم وقتی ما این همه دستفروش در کشور داریم؟ دولت اگه دولت بود از ظرفیت نزاع شهروندان در جهت اشتغالزایی استفاده میکرد.
مجری: ممنون… آقای رئیسی لطفا نظرتان را راجع به این تیتر بفرمایید، میرسلیم: وعده افزایش یارانه عوام فریبی است.
رئیسی: ما نفهمیدیم فاز آقای میرسلیم چیست. بنده پاسخی
ندارم.
مجری: پنه لوپه کروز تولد اصغر فرهادی را تبریک گفت… آقای جهانگیری.
جهانگیری (کاغذی در میآورد): به نام خدا… مردم عزیز ایران… سلام… به هوش باشید و به گوش باشید که هنگام انتخاب فرا رسیده است. اکنون شما باید میان…
مجری: آقای جهانگیری!
جهانگیری: حال من از شما میپرسم. آنها که 007 میلیارد دلار پول نفت را…
مجری: آقاااای جهاااانگیری!
جهانگیری: حال موقع انتخاب آگاهانه است…
مجری: میکروفون جهانگیری رو قطع کنید!
جهانگیری با میکروفون خاموش به خواندن متن ادامه میدهد.
مجری: و نظر آخر رو از آقای هاشمیطبا میگیرم… هاشمیطبا: لیست اموالم را اعلام نمیکنم!
هاشمیطبا: انصافا از من صادقتر دیدین تو این مناظرهها؟ دغدغه رای ندارم هر چی دلم میخواد میگم!
مجری: عالی هستید شما. ای کاش بقیه هم یاد بگیرن.
هاشمیطبا: حالا ایشالا هر کی شد دولت رو کوچیک کنه.
مجری: جان؟
هاشمیطبا: میگم دولت خیلی بزرگه، باید کوچیک بشه.
مجری: بله بله، انشاءا… که همه چی خوب پیش بره. تا مناظره مزخرفی دیگر همه بینندگان رو به خدا میسپاریم. شاد باشید و دیگران را هم شاد کنید.»

اسحاق جهانگیری یکی از نامزدهای انتخابات و معاون اول رئیس جمهور در گفت و گو با روزنامه شرق با عنوان «پروندهام را شخم زدهاند» روایتی از علت نامزد شدن بیان کرده و گفته است: «این قضیه مختص به روز آخر نيست. قبل از عيد نوروز گفتوگوهايي ميشد كه شما هم كانديدا شويد و گروه اصلاحطلب در كنار آقاي روحاني يك نامزد ديگر داشته باشند. به دلايل متعددي اين استدلال وجود داشت که فرد ديگری هم باشد. من به طور طبيعي رد ميكردم و ميگفتم به دليل اينكه كنار آقاي دكتر روحاني هستم، مصلحت نيست كانديدا شوم؛ اما اين فشار از طرف دوستان اصلاحطلب و شخصيتهاي درجه يك اصلاحطلب وجود داشت تا اينكه بعد از عيد خيلي جديتر شد. بنده گفتم اگر دكتر روحاني هم با اين ايده موافق باشند، در اين مورد فكر خواهم كرد. بالاخره آقاي دكتر روحاني هم با من صحبت كردند و گفتند دوستان با من صحبت كردهاند. دوستان ديگري هم از شوراي اصلاحطلبان با ايشان صحبت كرده بودند. به آقاي روحاني گفتم از نظر خودم، نامزدي من خيلي موضوعيت ندارد، ايشان گفتند فكر كن بعد با هم صحبت ميكنيم. تا رسيد به روز آخر ثبتنام كه نمايندگان شورايعالي اصلاحطلبان با آقاي روحاني صحبت كردند و ايشان هم با من صحبت كردند. من با دكتر روحاني قراري يكساعته گذاشتيم. معلوم بود ايشان از صحبتهاي دوستان متقاعد شده بودند که آمدن من ضرورت دارد؛ ولي آنها ظاهرا يك فهرست پنجنفره مطرح كرده بودند كه اگر جهانگيري قبول نكرد، يكي از اينها باشد. آقای روحانی هم گفته بود اگر قرار است كسي باشد، من با آقاي جهانگيري موافقم. با ایشان كه صحبت كردم، استدلالهايشان را گفتند و قرار شد من مجددا با آقاي خاتمي صحبت كنم كه منجر به تماس تلفني نيمساعته با ايشان شد. نيم ساعت به پايان زمان ثبتنام – به دلايل متعددي كه ممكن است بخشي از آنها را نگويم – به اين جمعبندي رسيدم كه اگر ثبتنام نكنم و مشكلي پيش بيايد، همه كاسهكوزهها بر سر من خواهد شكست.»
