سایت زبون شده موسوم به مشرق نیوز وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران مذبوحانه در یک مقاله طولانی برای تخریب چهره دکتر حسن روحانی در مقاله ای با عنوانِ “دیوار کشهای دیروز…” نوشت:
متاسفانه آقای روحانی مدتی است که عملا دارد برای ماندن در قدرت به هر وسیلهای چنگ بزند، حتی اگر آن وسیله زیر سوال بردن نظامی باشد که همه هست و نیست خود او وابسته و مدیون آن است.
به گزارش مشرق؛ حسن روحانی، رییس «جمهوری اسلامی ایران»، کسی که بخش عمده سوابق او در نظام یا مستقیما امنیتی بوده یا به امنیت ربط وثیقی داشته، روز دوشنبه در گردهمایی انتخاباتی خود در همدان گفت:
” اینها در جلسه ای تصمیم گرفته بودند در خیابان دیوار بکشند/ اینها می خواستند خیابان ها را زنانه مردانه کنند همانطور که در محل کارشان بخشنامه زنانه مردانه کردن ابلاغ کردند.”
این تاکتیک نخ نمای اسناد دروغ بستن به اردوگاه رقیب، چیز جدیدی نیست و البته ابتکار آقای روحانی هم نیست. بلکه از انتخابات سال ۸۴ همین بحث ها از داخل ستاد مراد سیاسی روحانی، مرحوم هاشمی رفسنجانی» بر علیه رقیب بیرون آمد و البته در انتخابات ۹۲ هم ستاد روحانی همین ترفند را علیه یکی از نامزدهای جناح رقیب مطرح کرد.
اما حقیقت تاریخی این است که بحث «دیوارکشی» تنها یک بار، آن هم نه در خیابان، که در کلاس درس دانشگاه، در دهه ۶۰ انجام گرفت که با یک تشر حضرت روح الله، این بساط جمع شد. نکته این جاست، که عاملین این یک مورد تاریخی از «دیوارکشی» کسانی بودند که اکنون در اردوگاه انتخاباتی آقای روحانی جمع هستند و امروز «عَلَم کش» آزادی خواهی در کشور شده اند: اصلاح طلبان امروز و چپی های دهه ۶۰ که یک کانون اصلی قدرت آن ها در سال های اول بعد از پیروزی انقلاب در انجمن های اسلامی داشنگاه و دفتر تحکیم وحدت بود. پایگاه اینترنتی «جماران»، به نقل از سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبایی، عروس محترمه حضرت امام، اصل ماجرا را چنینی شرح داده است:
“” انجمن اسلامی های دانشجویان به عنوان نماد و پایگاه این تحول خواهی مطرح بود و منشا بسیاری از این حرکت های انقلابی نظیر خود انقلاب فرهنگی و تسخیر سفارت آمریکا که با محوریت دانشجویان عضو انجمن های اسلامی صورت گرفته بود. در یکی از حرکت های ابتکاری که بی شک، به زعم مبتکرین آن طرحی انقلابی و اسلامی نیز تلقی می شد اعضای انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران یکی از کلاس های گروه فلسفه این دانشکده را به صورت آزمایشی برای طرح جداسازی دانشجویان دختر و پسر انتخاب می کنند و با تیغه ای چوبی میان کلاس را دیوار می کشند.
سرکار خانم فاطمه طباطبایی همسر حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی که در این برهه دانشجوی دوره لیسانس رشته فلسفه دانشگاه تهران بوده است پس از حضور در کلاس و مشاهده مشکلات این شیوه و بازخورد آن میان دانشجویان موضوع را برای حضرت امام(س) گزارش می کنند. این گزارش با واکنش تند امام مواجه می شود و ایشان با تأکید از حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی فرزند گرانقدرشان می خواهند که شبانه دیوار میان کلاس برداشته شود تا فردا که دانشجویان به دانشگاه می آیند دیوار وجود نداشته باشد. حاج احمدآقای خمینی نیز در تماس هایی با رئیس دانشکده حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی شیخ الاسلامی تا جمع آوری این دیوار مسئله را پیگیری می کنند. بنا بر گزارش افراد درگیر در این مسئله، حضرت امام(س) این شیوه را بدعت و خلاف موازین اسلامی و موجب زیان تشخیص داده بودند.””
متاسفانه آقای روحانی مدتی است که قصد دارد برای ماندن در قدرت به هر وسیله ای چنگ بزند، حتی اگر آن وسیله زیر سوال بردن نظامی باشد که همه هست و نیست خود او وابسته و مدیون آن است.
آقای روحانی کم کم به طور کامل در قالب یک «اپوزیسیون» جمهوری اسلامی فرو می رود و چنان جلوه می دهد که گویی او در همه سال های پس از انقلاب در مثلا «ژنو» سوئیس مشق حقوق بشر می کرده و کبّاده دموکراسی خواهی و آزادی خواهی بر دوش می کشیده است و ناگهان در سال ۱۳۹۲ متوجه «ویرانه ای» به نام ایران شده و برای نجات آن احساس تکلیف کرده و بدو بدو خود را وارد عرصه کرده است.
بعید نیست که اگر آقای روحانی با همین فرمان پیش برود، همین روزها در سخنرانی های تبلیغاتی خود با لحن «فرنگی»هایی که درفیلمفارسی های قدیم نشان می دادند، یعنی مخلوطی از زبان خارجه و فارسی دست و پاشکسته بگوید: من هست لیبرال. من دیکتاتوری دوست نداشت. دیکتاتوری هست «وِری وِری» بد.”
بد نیست نگاهی به سوابق امنیتی آقای روحانی بیاندازیم:
-رییس کمیسیون دفاع و امنیت مجلس شورای اسلامی( دوره های اول و دوم)
-عضویت در شورای عالی دفاع (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷)
-عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرائی آن (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)
-معاونت فرماندهی جنگ (از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)
-ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶)
-فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰)
–۱۶ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴) دبیر شواری عالی امنیت ملی
-ریاست کمیسیون سیاسی، امنیتی و دفاعی مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰
و البته باید به تیم حلقه اول آقای روحانی هم اشاره کرد که آقایان محمد شریعتمداری، حسام الدین آشنا، علی ربیعی(عباد)، حسین فریدون، علی یونسی همه سمت هایی از وزارت تا معاونت و مدیرکلی در وزارت اطلاعات داشتند.
البته لازم به تاکید است که سابقه کار اطلاعاتی و امنیتی در نظام جمهوری اسلامی باید جزو درخشان ترین و افتخارآمیزترین بخش های رزومه کاری مدیران نظام باشد، نه این که با تغییر جهت های سیاسی و موج سواری سعی در پنهان کردن این سوابق نمود و به عکس، رقبای سیاسی را به واسطه داشتن چنین سوابقی زیر سوال برد، که این اوج بی اخلاقی و بی تقوایی سیاسی است. رفتار و گفتار هفته های اخیر جناب روحانی دقیقا مصداق «بر سر شاخ نشستن و بن بریدن” است.
نظام جمهوری اسلامی با همه نقاط قوت و ضعف خود، ثمره ۳۹ سال نقش آفرینی همه کارگزاران آن در همه این سال ها، از جناح ها و دسته های مختلف سیاسی است، و علی الاصول کسانی چون خود حسن روحانی، به واسطه در اختیار داشتن حساس ترین مسوولیت ها، اکنون باید بیش از دیگران مدافع کارنامه کلی جمهوری اسلامی باشند، نه این که خود برای چند صباح بیشتر ماندن در قدرت، در قامت اپوزیسیون ظاهر شوند و به ملکوک کردن چهره نظام بپردازند.
” اردیبهشت ۹۶ هم یک بار دیگر مردم ما اعلام خواهند کرد آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند. مردم شما را نمی خواهند.”
اشتباه نشود! این سخنرانی رهبر یک گروه ضدانقلاب در گردهمایی پاریس یا لس انجلس نیست. این سخنرانی «رییس» جمهوری اسلامی است که پیش تر از آن، «۱۶ سال» دبیر عالی ترین نهاد امنیتی کشور، یعنی شورای عالی امنیت ملی، بوده است.
باید به صراحت به روحانی گفت که اگر پایمردی و شجاعت همان کسانی که او امروز به سان یک اپوزیسیون به ایشان می تازد، در قوه قضاییه، در نیروهای مسلح، در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی نبود که ریشه های فتنه ترور و خشونت را از ساحت ایران بزداید، امروز نه از ” تاک نشان بود، و نه از تاکنشان” که آقای روحانی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و تازه ژست «لیبرال مابی» و «آزادیخواهی» خود را چون چماقی علیه هر کسی غیر از خود و دار و دسته خود به کار بگیرد.
متاسفانه جناب رییس جمهور که دست خود را در حوزه ای که دغدغه اصلی امروز مردم ایران است، یعنی بحث اقتصاد و معیشت، خالی می بیند، و خود هم به خوبی می داند که وعده های رنگین و شیرینی که درباره «آفتاب تابان» برجام داده بود، چه اندازه پوچ از کار درآمده است، اکنون تاکتیک «آدرس عوضی دادن»، «دوقطبی سازی کاذب» و در یک کلام «جنگولک بازی سیاسی» را در پیش گرفته است.
مع الوصف، هر اندازه او بخواهد با «اپوزیسیون نمایی» از خود، دغدغه ها و پرسش های جدی درباره کارنامه ۴ ساله خود را که در افواه عمومی مطرح است، به حاشیه ببرد و جواب سفره های خالی کارگر و معلم و پیشه ور را با بلیط کنسرت «شجریان» و به به و چه چه گفتن درباره «اصغر فرهادی» و «رفع حصر» و ……بدهد، تنها مصداق «الغریق یتشبث به کل حشیش»(غریق برای نجات به هر خس و خاشاکی روی آب چنگ می زند) خواهد بود. جواب کف جامعه به شعارهای «لوکس» و «۴ درصدی» رییس جمهور را در «استقبال پرشور» معدن کاران داغدیده در گلستان دیدیم و دیدند.
آقای رییس جمهور که در سخنرانی های انتخاباتی خود، به سان کسی که مشاورانش فهرستی بلندبالا از موضوعات و مطالبات به زعم خود «رای جمع کن» را به دستش داده اند تا همه را در آخر «تیک» بزند، به مانند MP۳، بدون انسجام و ارتباط منطقی، از شاخه ای به شاخه دیگر می پرد و موضوعات را با ربط و بی ربط مطرح می کند تا چیزی از «فهرست» مورد نظر از قلم نیفتد. در سخنرانی همدان، کما فی السابق با مطرح کردن بحث یکی از سران فتنه، به مظلوم نمایی و مرثیه خوانی برای او پرداخت تا احتمالا از «تکرار می کنم»های فرد مورد نظر بهره کافی و وافی را ببرد.
اما جا دارد برای یادآوری تاریخی، و تذکر این که «موج سواری» سیاسی به هر قیمت، آدمیزاد را کم حافظه می کند و به تناقض گویی می اندازد، سخنان سالیان گذشته روحانی را درباره چگونگی برخورد با «فتنه» و «فتنه گر» به یاد ایشان می آوریم. حسن روحانی، دبیر وقت شورای امنیت ملی، در سخنرانی ۲۳ تیرماه ۷۸، ۵ روز پس از غائله تاسف بار و ضدامنیتی ۱۸ تیر کوی دانشگاه(که به لحاظ دامنه و تبعات اصلا قابل قیاس با فتنه ۸۸ نبود و بسیار سطح پایین تری داشت) چنین سخنانی گفته بود:
” ما همچنان باید آمادگی و هوشیاری توأم با صبر و متانت خودمان را حفظ کنیم. مطمئن باشید دولت و ارگانهای امنیتی کاملاً بر کشور مسلط هستند و این گروهکها و این چند صد نفر اوباش چیزی نیستند که بخواهند برای ملت ما و برای مردم عزیز و قهرمان تهران، نگرانی بوجود آورند.(تکبیر حضار) حادثه تلخ سوم، حمله به اموال عمومی، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، برهم زدن آرامش و امنیت، سلب آسایش از مردم، آزار مردم و حتی دستبرد به اموال شخصی و اهانت و تعدی به مردم بود.”
” در کدام کشور جهان، حرکتهای آشوبطلبانه این چنین تحمل میشود؟ این ها خیلی پست تر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط کدام دولت، آشوب، تخریب و بر هم زدن نظم جامعه، تحمل میشود. مگر دولت مقتدر جمهوری اسلامی ایران مسئولین امنیتی نظام، این گونه حوادث را تحمل خواهند کرد. این صبر و متانت، در یکی دو روزه برای این بود که ماهیت این چند صد نفر اوباش به خوبی برای مردم ما روشن میشود و همه به خوبی بدانند اینها چه کسانی هستند و دارای چه ماهیتی هستند.”
” دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند.(تکبیر حضار) مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصتطلب و آشوبگر – اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند کرد.(تکبیر حضار)”
” حوادث چند روز اخیر به ما نشان داد و روشن نمود که در جهان سیاست، اول باید قواعد بازی را بیاموزیم. بدون آشنایی به قواعد بازی ورود به صحنه رقابتها و مجادلههای سیاسی ممکن است خطرات جبران ناپذیری را برای کشور به بار آورد. در تمام کشورهای جهانی حتی آنهایی که مدعی هستند که مهد دموکراسی هستند، قواعد بازی را به عنوان محور اصلی حرکت سیاسی، همواره مورد توجه و مراعات قرار می دهند. مصالح ملی، امنیت ملی و منافع ملی باید خطوط قرمز همه گروهها و جناحها باشد. امیدوارم این حوادث درس خوبی برای همه ما باشد.”
” حوادث چند روزه اخیر، در کنار حوادثی که در این ۲۰ سال گذشته داشتیم که یک پالایش دیگر برای انقلاب ما بود. انقلاب ما در هر مقطعی نیاز به یک پالایش دارد و این حوادث چند روزه زمینهای را برای پالایش جدید در انقلاب ما و نظام ما به وجود آورده است. در مجموع، خسارتهایی در این چند روز دیدیم، اما در کل و در نتیجه نهایی شاید این حادثه مایه تکامل انقلاب و سالم سازی حرکتهای انقلابی و فضای سیاسی کشور باشد.”
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۲۰۳۱۹۰۰۰۷۴۹