اگر بنا باشد سند ۲۰۳۰ اجرایی شود، سند تحول آموزشوپرورش چه وضعیتی پیدا میکند و سند آموزش ۲۰۳۰ با اهداف و “ارزش” های انقلاب اسلامی چه رابطهای دارد؟

آخوند متقلبی موسوم به احمد سالک کاشانی – با سابقه پیروی غلیظ از مکتب منحله و باطله “حجتیه” و غاصب کرسی نمایندگی مردم اصفهان در مجلس شورا مدعی شد: پس از ارائه سند 2030 به دستور جلسه مجلس شورای اسلامی، برخی از نمایندگان با رئیس مجلس صحبت کرده و این سند را از دستور جلسه مجلس خارج کردند.
به گزارش مشرق، احمد سالک کاشانی امروز با اشاره به تصویب سند ۲۰۳۰ در شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار کرد: رهبری در مقابل شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به سند ۲۰۳۰ موضعگیری به حقی داشتند.کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل(یونسکو) از ایران درخواست کرده بود تا سیستم آموزشی آن تحت آموزشهای بینالمللی قرار گیرد که با کمال تأسف سند ۲۰۳۰ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت آموزش و پرورش در هیأت دولت تصویب شد.
* نمایندگان مجلس سند ۲۰۳۰ را از دستور جلسه خارج کردند
احمد سالک در ادامه گفت: دولت یازدهم سند ۲۰۳۰ را به مجلس شورای اسلامی ارائه داد تا بتواند نمایندگان را قانع به تصویب آن کند.پس از ارائه سند ۲۰۳۰ به دستور جلسه مجلس شورای اسلامی، برخی از نمایندگان با رئیس مجلس صحبت کرده و این سند را از دستور جلسه مجلس خارج کردند.خوشبختانه مجلس شورا نسبت به موضوع سند ۲۰۳۰ با هوشیاری برخورد کرد، در حالی که تصویب آن در دولت یازدهم باعث تأسف است.
* تأکید بر آزادی اختلاط دختر و پسر در سند ۲۰۳۰
وی اذعان داشت: مفهوم سند ۲۰۳۰ این است که تمامی آموزشهای بینالمللی که در کنوانسیون مربوطه تصویب میشود باید توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تائید و در سیستم آموزش و پرورش و دانشگاهها پیادهسازی شود.به عبارت دیگر سند ۲۰۳۰ به این معناست که در طول مسیر آموزشی یک کشور، اختلاط دختر و پسر آزاد است، سبک زندگی به سبک غربی و آموزشهای منحرفکننده باید ارائه شود.اجرای سند ۲۰۳۰ به مرور زمان منجر به نفوذ در سیستم آموزش کشور میشد و در طول زمان تمامی فضای آموزشی اسلامی کشور ما تغییر پیدا میکرد.
* اسلام دارای برنامه و آموزههای دینی است
سالک متذکر شد: موضعگیری رهبری در خصوص اجرای سند ۲۰۳۰ این بود که کشور ما جمهوری “اسلامی” است و اسلام برای مباحث آموزشی دارای برنامه و آموزههای دینی است و طبق آن باید عمل کرد.دلیلی وجود ندارد که در کنوانسیون جهانی تسلیم شیوه آموزشی غربی شد؛ متأسفانه در هیأت دولت افرادی هستند که به دنبال نشان دادن چهرهای به اصطلاح روشنفکر بوده و دغدغهای نسبت به اهداف اسلامی ندارند.
سند ۲۰۳۰ سندی است که کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل(یونسکو) برای آموزش در کشورهای جهان تدوین کرده است.

طبق سند 2030 که دولتها موظفند اهداف جهانی را آنگونه که ابرقدرتها تعریف میکنند در نظر داشته باشند، یعنی به نوعی بتدریج به سمت مستعمره شدن پیش بروند.
به گزارش مشرق، «محمود فرشیدی» وزیر اسبق آموزش و پرورش در روزنامه «جام جم» در مقاله ای با عنوان” 2030 سندی برای جهانی سازی ارزشهای غربی ” نوشت:
سند۲۰۳۰ برنامهای طراحی شده از سوی یونسکو است و یونسکو نهادی بینالمللی است که طبعا از قدرتهای بزرگ تاثیرپذیری داشته و تحت نفوذ آنهاست. جمهوری اسلامی ایران تجربههای تلخی از این نوع نهادها که به عنوان بازوی ابرقدرتها عمل میکنند، دارد. موضوعی که چنین نهادهایی عنوان میکنند، الگوهای جهانی و آموزههای فرهنگ غربی است که مبتنی بر سکولاریسم بوده و کاملا در تضاد با فرهنگ اسلامی است. پذیرش تعهدات این سازمانها برای اجرای برنامههایشان بدون دقت در اهداف برنامهها، اقدامی در جهت نفوذ سازمانهای بینالمللی در تعلیم و تربیت نسل آینده ایران است.
باید به این نکته اشاره کرد که در عرصه تعهدات بینالمللی، طبق اصل ۷۷ اگر دولت قصد ایجاد تعهدی را داشته باشد، نیازمند مصوبه مجلس است. طبق سند ۲۰۳۰ که دولتها موظفند اهداف جهانی را در سیاستهای ملی خود ادغام کنند به این معنی است که اهداف جهانی را آنگونه که ابرقدرتها تعریف میکنند در نظر داشته باشند، یعنی به نوعی بتدریج به سمت مستعمره شدن پیش بروند.
یکی از تاکیدات برنامههای یونسکو، واژه توسعه پایدار است. این واژه در ظاهر واژه خوبی است اما توسعه پایدار از نظر آنها تعریفی است که خودشان ارائه میدهند. یکی از شاخصههای توسعه پایدار از نظر آنها، برابری جنسیتی است، این در حالی است که در تفکر وحیانی معتقدیم زن و مرد هر کدام خصوصیاتی دارند و در عین عدالت جنسیتی معتقدیم زن و مرد مکمل هستند و تفوقی ندارند اما عین هم نیستند.
۱۷ بند و ۱۶۹ شاخص از این قبیل در سند ۲۰۳۰ وجود دارد که همه شاخصها براساس فرهنگ غربی است.
یکی دیگر از موارد، تعریف آنها از خانواده است که همجنسبازان هم خانواده محسوب میشوند و حقوقی دارند در حالی که براساس نظام مبتنی بر فطرت اسلامی و انسانی، چنین موضوعی شنیع است. بنابراین با پذیرش اینگونه شاخصها باب را برای نفوذ بیگانگان و دشمن به تعلیم و تربیت نسل آینده باز میکنیم که متاسفانه مقداری هم باز کردهایم.
طبق سند ۲۰۳۰ یکی از تعهدات این است که آمار تعلیم و تربیت، دانش آموزان و معلمان را باید در اختیار یونسکو قرار دهیم، این در حالی است که یونسکو واسطه ای برای دستگاه های جاسوسی بیگانه است. از نظر این نوع سازمان ها شهروند مطلوب جهانی، شهروندی است که در برابر نظام استکبار جهانی تسلیم باشد، بنابراین واژه جهاد و دفاع از مستضعفان و محرومان در سیستم شهروند جهانی معنا ندارد و طبق نظر این سازمانها باید بتدریج مفاهیم موردنظر خود را از فرهنگمان حذف و در دراز مدت شهروندان صلحدوست به معنایی که غرب تعریف می کند، تربیت کنیم.
رهبری در دیدار جمعی از معلمان، فرهنگیان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در جریان انتقاد و اعتراض خویش به سند 2030 یونسکو و متعاقباً اظهار گلهمندی از شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان داشت.
به گزارش مشرق: سند یونسکو به ده دلیل تعلیم و تربیت ایران را به تاراج میبرد!!!
سند ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران سندی است که آذرماه ۹۵ بدون هیچگونه اطلاعرسانی قبلی و حتی بدون حضور نهادهای تصمیمگیر، سیاستگذار و قانونگذار از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و چهرههای علمی کشور و خبرنگاران رونمایی شد و روز گذشته رهبر معظم انقلاب با گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند: «این شورا باید مراقبت میکرد و نباید اجازه میداد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم.»
سند ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران سندی است که بعد از رونمایی مشخص شد «یونسکو» به عنوان بازوی سازمان ملل متحد که کار و دستورالعمل اصلی فعالیت خود را از «مرکز عملیاتهای نظامی و غیرنظامی امریکا» دریافت میکند، متولی اصلی آن محسوب میشود. سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران همان سندی است که دولتهای متعهد شده از جمله ایران نیز خود را موظف کردند با اجرایی کردن شاخصهای هجدهگانه این سند، با بسیج تمامی توان خود، در راه دستیابی به اهداف این اعلامیه بکوشند و تا سال ۲۰۱۵ میلادی به تمامی مفاد آن در کشورهای خود جامه عمل بپوشانند.
سند ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران سندی است که محمد فرهادی، وزیر علوم در نشست عالیرتبه مشورتی در زمینه آموزش ۲۰۳۰ و رونمایی از سند ملی آموزش ۲۰۳۰ گفته بود: «تهیه سند ملی آموزش ۲۰۳۰ نشانه حرکت هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران مطابق با آخرین مصوبات و دستورالعملهای بینالمللی است.» هرچند که وی بعد از انتقادهای فراوان در زمینه استحاله فرهنگی کشورمان، قسم خورد که سند ۲۰۳۰ را امضا نکرده و از مغایرتهای آن اطلاعی ندارد!
سند ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران همان سندی است که ترویج نئولیبرالیسم در حوزه فرهنگی به عنوان مهمترین ایراد موجود به این سند وارد شد و این همان چیزی است که نهایتاً به حذف دین از فضای تعلیم و تریبت کشورها ختم میشود.
سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران همان سندی است که با غفلت از موارد مندرج در اسناد بالادستی، توجه به دیدگاههای اسلامی و مصالح ملی تدوین شده است؛ از قبیل عدم ذکر مفاهیمی چون اعتقاد به خدا، وحی، معاد، نبوت و امامت، رهبری نظام اسلامی و ولایت فقیه، آزادی توأم با مسئولیت در برابر خدا، ارزشهای انقلاب، حمایت از مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار، مصادیق تقوای الهی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری، عفت، شجاعت، همه مباحثی که به حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامی مربوط است، انسجام ملی، بیان تکالیف دینی، توجه به تمدن اسلامی ـ ایرانی، آرمانی بودن جامعه عدل مهدوی، خدامحوری نه انسانمحوری، اهمیت پاکدامنی و ازدواج، استحکام خانواده، ارزشها، نقشها و مسئولیتهای جنسیتی (دختران – پسران)، عدالت، قناعت و انضباط مالی و پرهیز از اسراف، معاش حلال، توجه به طبیعت به عنوان امانت الهی، مرزهای حلال و حرام در رفتارها، بزرگداشت ایامالله، تعظیم مجالس و اماکن مذهبی، انس با دعا و توسل، آموزش قرآن و… را زیر پا قرار داده است.
سند تحمیلی یونسکو سندی است که دولت را موظف میکند به طور مستمر و با فاصلههای کوتاه، تمامی اطلاعات آموزشی از حیث منابع، محتواها، افراد آموزشدهنده و آموزشگیرنده و مکانهای آموزشی را به سازمان ملل ارائه کند که این خود اطلاعات دقیق به سازمان ملل و از آن طریق به امریکا و مراکز براندازی نظام ارائه کردن است. سند صهیونی – امریکایی یونسکو سندی است که دبیرکل کمیسیون عالی یونسکو در ایران نیز خود با اشاره به اینکه در برخی موارد این سند مغایرتهایی با منافع و ارزشهای ایران وجود دارد، با صراحت اظهار داشته بود: «اقرار میکنم که بخشهایی از سند ۲۰۳۰ با منافع و ارزشهای ایران تضاد دارد.»
سند سازمان ملل، در نهایت به ترویج اباحهگری و افکار منحط لائیسیته در نظام تعلیم و تربیت ایران میانجامد.
سند ۲۰۳۰ ناقض همه اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی، سیاستهای کلی ابلاغ شده توسط رهبر انقلاب و سایر قوانین لازمالاجرای حوزه تعلیم و تربیت است.
بیانات صریح رهبر معظم انقلاب درباره این سند و اشاره به آن در حالی بوده که ایشان پیشتر از این نیز هشدارهای لازم را ارائه کرده بودند و در دیدار سال گذشته معلمان و فرهنگیان فرمودند: «ما برای تربیت نسل آینده با حریفی به نام «نظام سلطه بینالمللی» مواجه هستیم که برای نسل جوان ملتها به ویژه ملت ایران برنامه دارد. نوسازی نظام آموزشی به شیوه تقلیدی و رونویسی از دست غربیها کاری غلط است.
آموزش و پرورش در قانون اساسی، مسئلهای «حاکمیتی» است و دولت باید نقشآفرینی کند.» اما بهرغم این، همواره این حامیان امضای این سند بودند که آن را رشدی برابر با شاخصهای استاندارد جهانی توصیف میکردند که «آموزش باکیفیت» را به همراه دارد. دولت و شخص وزیر پرحاشیه آموزش و پرورش و همچنین وزیر علوم باید در این رابطه و ظلمی که به جامعه فرهنگی و نظام تعلیم و تربیت کردهاند پاسخگو باشند. البته از بیتدبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی هم نمیتوان در این رابطه به راحتی گذشت.
منبع: روزنامه جوان
به گزارش مشرق، محمد حسن قدیری ابیانه در یادداشت روزنامه حمایت زیر عنوان “سند 2030 یا معبر نفوذ فرهنگی” نوشت:

رهبر حکیم انقلاب از چندی قبل نسبت به پروژه خطرناک «نفوذ فرهنگی» مکرراً هشدارهای لازم را ارائه فرموده و خواستار حفظ هوشیاری مسئولین نسبت به این توطئه جدید شدند که پس از شکست دشمن در نقشههای قبلی در دستور کار آنان قرار گرفت. اما اتفاقاتی که در این حوزه از بیتفاوتی نسبت به شبیخون فرهنگی گرفته تا باز کردن پای بیگانگان به سازوکار آموزشی کشور رخ داد، از اهمال و سادهاندیشی برخی مسئولین ذیربط حکایت دارد. یکی از این موارد، تعهد مخفیانه برخی نهادهای مسئول به اجرای «سند جهانی توسعه پایدار ۲۰۳۰» سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل متحد (یونسکو) مربوط میشود که روز گذشته مورد اعتراض شدید مقام معظم رهبری قرار گرفت. این سند درواقع، وضعیت حوزه آموزش در ایران بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۳۰ را ترسیم کرده و تعیین میکند که شرایط و چگونگی تحصیل و سطح سواد در ایران و دیگر کشورهای عضو این پیمان کجا و چطور باشد. ایشان در جمع فرهنگیان و معلمان فرمودند: «این سند ۲۰۳۰ یونسکو و از این قبیل، چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند زیر اینها شانه قرار بدهد و تسلیم شود … به چه مناسبت یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست، این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا با فرهنگهای مختلف، تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است.» دراینباره گفتنیهایی هست:
۱. در برخی موارد متأسفانه به نظر میرسد اتخاذ تصمیمات مهم و پنهان کردن آن از ملت و مراجع قانونی، به سیاستی رایج تبدیلشده و این موضوع حتی به مفاد آموزشی مدارس و دانشگاهها نیز سرایت پیداکرده است. اینکه کسانی یک توافق بینالمللی را امضاء کرده و تعهدی از سوی جمهوری اسلامی ایران را بپذیرند و بدون اینکه این موضوع در مجلس شورای اسلامی و کمیسیون فرهنگی آن مطرح و بررسی شود، امری است که در گذشته سابقه نداشته و با قانون اساسی نیز تطابق ندارد.
سازمانهای بهاصطلاح بینالمللی و ارگانهایی که تحت لوای سازمان ملل به فعالیت میپردازند، مقرراتی منطبق با فرهنگ غربی را تنظیم و به اجرا درمیآورند و اسناد اجرایی آنها در موارد متعددی با دیدگاه اسلامی و قوانین جاری کشور نیز مغایرت دارد که ملزم نمودن دستگاه آموزشی کشور به اجرای این اسناد قطعاً امری خطا، سؤالبرانگیز و غیرمجاز است.
۲. پذیرش سند موسوم به «۲۰۳۰» از طرف مسئولین در حالی است که رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ دستورالعملی روشن و مشخص را تحت عنوان «سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزشوپرورش» برای پوشش دادن و رفع مشکلات دیرینه نظام آموزشوپرورش به مسئولین وقت ابلاغ فرموده و مدتی بعد، دو سند مهم «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» و «برنامه درسی ملی»، که مبتنی بر اصول تعلیم و تربیت اسلامی است، تدوین و بهصورت قانونی تصویب شد که وزیر آموزشوپرورش بر اساس این دو سند، موظف است هرساله گزارش مدونی از مجموع اقدامات انجامشده برای عملیاتی کردن آنها ارائه دهد. سال گذشته نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هفت تکلیف قانونی برای دولت در راستای تحول در نظام آموزشوپرورش در طول برنامه ششم توسعه تعیین کردند.
اگر بنا باشد سند ۲۰۳۰ اجرایی شود، سند تحول آموزشوپرورش چه وضعیتی پیدا میکند و سند آموزش ۲۰۳۰ با اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی چه رابطهای دارد؟ آیا دستاندرکاران مربوطه بهاندازهای که برای اجرای سند ۲۰۳۰، همت و اراده از خود نشان دادند، برای این دو سند که از اسناد بالادستی بومی ایرانی – اسلامی و در زمره کاملترین اسناد ملی کشور محسوب میشوند، کارگروه تعیین کردهاند ؟ این در حالی است که از زمانی که سند تحول بنیادین آموزشوپرورش رونمایی شد، دغدغهای از مسئولین برای اجرایی و عملیاتی کردن سند تحول در کشور و حتی ارائه گزارش در این خصوص، تاکنون مشاهده نشده است.
۳. سابقه سازمان یونسکو نشان میدهد که رویکردی مبتنی بر اهدافی همچون صلح جهانی و جهانی سازی از طریق «آموزشهای مشترک عمومی» را دنبال میکند و میکوشد ارزشهای سکولاریسم و لیبرالیسم را در نظام تعلیم و تربیت کشورهای مختلف جهان بگنجاند تا از این رهگذر، اصطکاک برآمده از بیداری اسلامی در نسلهای جدید را با نظام استکباری و سرمایهداری بکاهد. ازجمله برنامههای یونسکو برای اصلاح بنیادین مفاهیم آموزشی و تربیتی در کشورهای اسلامی مانند بحرین، فلسطین، لبنان، قطر و عربستان، ایجاد امنیت به نفع رژیم صهیونیستی و جادهصافکنی برای حل بحران اعراب و رژیم صهیونیستی به روش آمریکاییها است و تلاش آنها این است که این سیاست را از مسیر تغییرات فرهنگی و ارزشهای ملی در قالب برنامه بهاصطلاح «صلح جهانی» به سرانجام برسانند.
۴. یکی از بندهای این سند، ایجاد به اصطلاح «مدارس عاری از خشونت» است! سؤال اینجاست که آیا در مدارس ما خشونت وجود دارد که مسئولان این بند را تأیید و قول اجرای آن را دادهاند یا در پس آن توطئه شومی نهفته است ؟ تفسیر آنها از خشونت و تروریسم چیزی نیست جز مقاومت در برابر قدرتهای زورگو و بر پایه دیدگاه یونسکو – العیاذ بالله – حتی درس عاشورا هم نباید در واحدهای درسی دانش آموزان بگنجد، نباید بسیج دانشآموزی آمادگیهای رزمی را بیاموزد، نباید حماسهآفرینیهای قهرمانانه رزمندگان جانبرکف در دوران جنگ تحمیلی به آنها تعلیم داده شود و نباید نشانی از روحیه ایثار و شهادتطلبی در دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی در کتابهای درسی وجود داشته باشد اما در مقابل، همین سازمانها از تروریستهایی حمایت میکنند که کودکان خردسال را به عملیاتهای انتحاری تشویق کرده و صدها کودک مظلوم و خردسال را یکجا به شهادت میرسانند. آقایان مسئول اگر ادعای خدمت دارند، کجای کار هستند و چقدر به عاقبت راهی که در آن قدم گذاشته بودند، فکر کردهاند ؟!
۵. از تکالیف مهم اجرایی برنامه آموزشی یونسکو که سبب نگرانی جدی است، گردآوری آمار و اطلاعات معتبر آموزشی از کشورهاست و همه کشورها باید تعهد بدهند که با «مرکز آمار و اطلاعات یونسکو» (UIS) همکاری کنند تا یونسکو و سازمانهای بینالمللی به آمارها و اطلاعات آموزشی و تربیتی کشورها بهصورت دورهای و منظم دسترسی کامل داشته باشند. نکته مهمی که باید به آن اشاره داشت اینکه ارائه اطلاعات آموزشی نسل آیندهساز کشور به مجامع بدنام بینالمللی آنهم مطابق با روش آنها، چه سودی برای کشور دارد و آیا این سازمانها در راستای اعتلا و رشد و پویایی جمهوری اسلامی تاکنون اقدامی درخور توجه انجام دادهاند؟
در بزنگاههای مختلف مانند برجام بهکرات مشاهده کردهایم که همین سازمانهای بهاصطلاح بینالمللی و کشورهای غربی، آمار و اطلاعاتی که بر اساس تعهد دادهشده از نهادهای رسمی کشورمان دریافت کرده و بالطبع باید محرمانه تلقی میشد را منتشر، علیه منافع مالی استفاده کرده و دانشمندان هستهای ما را ترور کردهاند. بنابراین سادهانگاری است که فکر کنیم ارائه اطلاعات نسل آیندهساز کشور به این نهادها، گرهای از مشکلات آموزشی کشور باز میکند، زیرا این سازمانها اساساً تحت نفوذ و سیطره کشورهای استکباری و رژیم صهیونیستی قرار دارند.
با توجه به تأکید مقام معظم رهبری و تجربه نظام اسلامی از همکاری با نهادهایی که روند مشخصی علیه کشور را دارند، ضروری است متولیان نظام آموزشی کشور و در رأس آنها شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، با رویکرد انقلابی به این مقوله ورود کرده و برای خنثیسازی جنگ نرم دشمن در قالب برنامه نفوذ فرهنگی، اقدامات قاطعی را در دستور کار خود قرار دهند.