روزنامه های امروز، سخنان دیروز رهبر نظام در جمع برخی از معلمان و فرهنگیان و انتقاد از اجرای بی سر وصدای سند 2030 یونسکو را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که سفر رئیس جمهور به گلستان و بازدید از معدن یورت، مورد توجه جدی قرار گرفته است.
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «تحریف نکنید/ دولتها در رفع سایه جنگ تأثیر ندارند» نوشت: «رهبر انقلاب در خصوص این سخن که حضور مردم تضمینکننده امنیت و رفعکننده سایه جنگ است فرمودند: من این را میگویم نیایند حرفی را که بنده به صراحت بیان کردم تحریف کنند و بگویند مراد فلانی این است که حضور مردم دولتی را سر کار میآورد، که آن دولت… نه آقا؛ دولتها تأثیری ندارند.»
حضور روحانی در معدن گلستان
روزنامه های اصلاح طلب از اقدام روحانی در رفتن به گلستان دفاع کرده اند اما مخالفان دولت به شدت به آن تاخته اند.
روزنامه جوان در گزارشی با تیتر «معدنچي خشمگين به روحاني: 10هزار تومان براي بيماري بچهام ندارم» نوشت: «در جريان سفر ديروز حسن روحاني به استان گلستان و بازديد از معدن آزادشهر، يك كارگر معدن خطاب به روحاني گفت: آقاي رئيسجمهور، تا الان كجا بوديد؟ آيا خودتان با ماهي يك ميليون تومان ميتوانيد زندگي كنيد؟ 22سال در معدن كار كرديم، آقاي روحاني، شما ميدانيد معدنچي يعني چي؟! 170بچه بيپدر شدند.40 زن بيوه شدند. چند سال پيش آمديم فرمانداري و اعتراض كرديم كه ماههاست حقوق نگرفتهايم. با زن و بچه آمديم اما مسئولان رسيدگي نكردند.
20ميليون از اين شركت طلب دارم اما 10هزار تومان ندارم كه فرزندم را دكتر ببرم. معدنچيان 25سال در معدن كار ميكنند و بعد از 25 سال كه بازنشسته ميشوند تنها يك ميليون و 400هزار تومان حقوق بازنشستگي ميگيرند. 1700 متر در كوه بدون تهويه كار ميکنيم. معاون فرماندار شب گذشته اعلام كرده كه اين معدن گاز ندارد. همه دروغ ميگويند، دلم درد دارد. بيمه كارگران معدن، آرايشگري و كتابداري است. بيمه سخت و زيانآور نميگيريم. زن و بچه مردم يك هفته است كه اينجا هستند. تا يك ماه ديگر هم نميتوان معدنكاراني را كه داخل معدن ماندهاند، نجات داد.»
اما روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «فرياد «درد» بر سر رئيسجمهور» با اشاره به اینکه معدنچيان اندوهگين و خشمگين تندترين انتقادها را بدون لكنت زبان از حسن روحاني داشتند و نوشت: «ديروز براي دولتمردان با پيام استاندار گلستان آغاز ميشود. پيامي كه به معاون سياسي دفتر رياستجمهوري ارسال ميشود، توصيهنامهاي است تا با سفر رييسجمهور به معدن يورت آزادشهر به علت غم و اندوه بالاي كارگران و التهاب خانوادههاي آنان مخالفت شود. اما روحاني نميپذيرد. او خود را رييسجمهور زمان درد مردم و التهاب آنان ميداند و ميگويد «اگر فرياد آنان در برابر من، سبب آرامش ملي خواهد شد، من بايد بروم». او «تنها» به معدن ميرود تا معدنچيان براي فرياد كشيدن بر سر بالاترين مقام رسمي كشور احساس آرامش و راحتي كنند و اين را افتخار خود ميداند.اما، افتخاري كه در ديدن حق اعتراض كارگران براي روحاني وجود دارد، براي مخالفان او بهانهاي ميشود براي نشان دادن ناكارآمدي دولت.»
صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه ایران پیرامون این موضوع نوشت: «رئیس جمهوری روز گذشته برای بازدید از معدن آزادشهر به محل حادثه رفت و با خانوادههای جانباختگان هم دیدار و گفتوگو کرد. در کنار این حضور، حاشیههایی هم پدید آمد و تعدادی از کارگران معدن اعتراض خود نسبت به وضع معیشتی و شاید شرایط کار را در حضور رئیس دولت بیان کردند. اعتراضی که البته توأم با خشم و عصبانیت هم بود. در پی این حادثه، رسانههای اصولگرا و حامی رقبای انتخاباتی رئیس جمهوری بلافاصله درصدد بهرهبرداری سیاسی از این ماجرا برآمدند و فیلم این اعتراض را با آب و تاب منتشر کردند و این گونه القا کردند که این خشم، نارضایتی از عملکرد دولت یازدهم بوده است.
حال آنکه بروز چنین واکنشی از سوی تعدادی از کارگران با توجه به عمق حادثه رخ داده امری کاملاً طبیعی است و به هیچ وجه نمیتوان آن را به منزله نارضایتی یا انتقاد از رئیس جمهوری و دولت قلمداد کرد. بدون تردید روز گذشته یا قبلتر از آن هر مقام مسئولی اعم از رقبای انتخاباتی آقای رئیس جمهوری یا رؤسای سایر قوا به جمع کارگران معدن آزادشهر میرفتند، با همین واکنش توأم با خشم و عصبانیت روبهرو میشدند. این عمل کارگران قابل درک است اما آیا اگر مسئول دیگری و بخصوص نامزدهای مورد حمایت اصولگرایان با چنین صحنهای روبهرو میشدند، آیا این رسانهها باز هم این گونه آن را بازتاب میدادند و حکم صادر میکردند که کارگران از عملکرد آن نهاد یا مسئول ناراضی هستند؟
نکته قابل تأملتر اما نوع مواجهه آقای رئیس جمهوری و هیأت همراه ایشان با کارگران معترض است. آن گونه که مشاور آقای روحانی گفتهاند، به رئیس جمهوری پیشنهاد شده که به محل معدن نرود چرا که ممکن است چنین واکنشی از سوی کارگران دیده شود. اما آقای روحانی نمیپذیرند و با وجود پیشبینی چنین واکنشی به جمع کارگران و خانوادههای جانباختگان میرود تا از نزدیک با آنها ابراز همدردی کند و قول دهد که به مشکلاتشان حتماً رسیدگی میشود. این اقدام رئیس جمهوری کاملاً اخلاقی و درخور تمجید است. با این حال بر اساس خبرهای منتشر شده در پی این اتفاق، هیچ کدام از کارگران معترض مورد بازخواست قرار نگرفتهاند، همراهان یا محافظان رئیس جمهوری هیچ گونه بیحرمتی به آنها نکردهاند و کسی بازداشت نشده است. حال دوست دارم در چشم مدیران رسانههای اصولگرای حامی برخی نامزدهای انتخابات نگاه کنم و این سؤال را بپرسم که اگر به جای آقای روحانی نامزد مورد حمایت آنها یا برخی مقامات مسئول دیگر در صحنه حاضر شده و با چنین واکنش همراه با خشم کارگران روبهرو میشدند، باز هم کسی بازداشت نمیشد؟»
احتمال تکرار ماجرای مینو خالقی
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «تکرار ماجرای مینو خالقی» نوشت: «سیاری از چهرههایی که به صورت گسترده در تایید صلاحیتهای انتخابات مجلس، رد شدند و نتوانستند نظر شورای نگهبان را به خود جلب کنند پر امید درانتخابات شورای شهر تهران، که مرجع رسیدگی به صلاحیتهای اعضایش، مجلس دهم است، نام نویسی کرده و تایید شدند. در کنار آنها اما نام کسانی هم بود که شاید هیچ شخصی تصور تایید شدن آنها را نمیکرد. کسانی که بنا به مسائل سیاسی سالهای سختی را گذرانده بودند و اکنون آزاد و رها از آن سالهای سخت برای نمایندگی شهرشان داوطلب شده و از قضا جزو تاییدشدگان نهایی نیز بودند. در کنار این اما، عدهای از شخصیتها نیز رد شدند که بازهم هیچکس فکرش را نمیکرد… فکر این که از میان کاندیداهای شورای شهر فعلی، صلاحیت کسانی برای دور بعد تایید نشود.
بسیاری میگفتند که این به معنای آن است که با روی کار آمدن مجلس دهم، فصل جدیدی در صحنه سیاست ایران به وجود آمده است که اینگونه نامزدهای شورای شهر میتوانند در فضا و بستری متفاوت از فیلترها و سدها بگذرند و برای نمایندگی شهر نامزد شوند.
اگرچه، طبیعی بود که ممکن است ردصلاحیت عدهای از افراد (ردصلاحیتهایی که به دلیل مسائل سیاسی نبوده است) در مرحله نخست باعث ایجاد فشارهایی از یک ناحیه خاص و هیئت نظارت وادار به آن شود که این عده سفارش شده را تایید صلاحیت کند اما کسی فکرش را نمیکرد که این فشارها برای رد صلاحیت عدهای که تایید شدهاند هم صورت بگیرد.
اکنون خبرهایی مبنی بر این میرسد که قرار نیست در برروی همان پاشنه خوشبینی تایید صلاحیتهای همه چهرههای اصلاح طلب بچرخد. و امروز در حالیکه خبرهایی از تایید صلاحیت ردصلاحیت شدههای قبلی به گوش میرسد، خبرهایی از ردصلاحیت شدههای تایید شدهاولیه نیز هست.
به نظر یک بار دیگر آنچه در مورد مینو خالقی یعنی همان نامزد رای آورده مجلس که تأیید صلاحیت شده بود و دوباره رد شد افتاد، قرار است برای عدهای از نامزدهای تایید شده شورا نیز روی دهد.»