روزنامه شرق:
محمدعلی زم در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان« زیر پوست مناظره » نوشت:« با اینکه در دور نخست گفتوگو (و نه مناظره!)های تلویزیونی کاندیداهای ریاستجمهوری نتیجه یک به صفر بهنفع جریان اعتدال تمام شد، اما من از این مناظره اصلا خشنود نشدم. خشنود نیستم از اینکه «ز هر طرف شود کُشته سود آنان (دشمن) است». اگرچه همه کاندیداهای از فیلتر گذشته، فرزندان ملت و منصوبان و خادمان انقلاباند، اما همه مشکل امروز ما ناشی از اندازه ناشناسی اشخاصی است که ظاهرا راهی برای گریز از «وهم» نمیجویند و اساسا با «فهم»، چون نفوذی بیگانه در وجود خود برخورد میکنند. من بهعنوان یک طلبه وقتی هم کسوتیام را در هر وقت و در هرکجا، مواجه با ضعف استدلال و منطق میبینم و تأثیر ضعف او را در گفتار و رفتار مردمان با خود میسنجم. از قضاوتی که آنها درباره من و هملباسیهای من میکنند، اصلا خشنود نمیشوم. من بهعنوان کسی که نزدیک نیم قرن از عمر خود را در حوزه مسائل فرهنگی و مباحث اجتماعی صرف كرده و در این امور مدیریت کرده است، وقتی شهردار ١٢ساله پایتخت امالقری اسلام و شهریار (شهردار) شهرم را اینچنین تهیدست از فرهنگ، وامانده از متانت، جامانده از رفتار مدیریت شهری و اخلاق شهریاری میبینم اصلا خرسند نمیشوم. باوجود آن از «باب من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» خود را موظف به اداي سپاس از برخی زحمات خالصانه سردار قالیباف در کسوت شهرداری تهران میدانم؛ اما در مناظره عصر آدینه برای چندمین مرتبه «شیرفهم» شدم که چرا برای مشکل «ترافیکی، آلودگی هوا، ناامنی شهری، هزینههای اسرافگون در شهر، ساخت پلهای زشت، حفر تونلهای قرون وسطایی، حرکت اتوبوسهای قراضه، زبالههای ناکارآمد شهری، توسعه متروی بیفرهنگ، نبود آموزشهای شهروندی، رواج معماریهای زشت شهری، برجسازیهای ناهنجار، نبود کمترین اصول و عناصر زیباییشناسی در شهرسازی در همه جای شهر … »
روزنامه وطن امروز در گزارشی با عنوان«این قرارمان نبود» با اشاره به انتقادات صریح کاندیداهای منتقد و رفتار منفعتطلبانه جهانگیری در مناظرهتلویزیونی وضعیت حسن روحانی را متزلزل کرده است نوشت:« نخستین مناظره زنده تلویزیونی 6 کاندیدای انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری تا اندازه قابل قبولی آرایش انتخاباتی کاندیداها را مشخص کرده است. تیم روحانی و جهانگیری از یک سو و قالیباف و رئیسی از سوی دیگر در کنار ضلع سوم میرسلیم و هاشمیطبا مثلث انتخاباتی سال 96 را شکل داده اند. اگرچه تا قبل از مناظره اول تلویزیونی برآوردهایی درباره میزان موفقیت هر کدام از این اضلاع صورت میگرفت اما با توجه به اتفاقاتی که در نخستین مناظره تلویزیونی افتاد، به نظر میرسد باید مثلث مذکور را تبدیل به یک چند ضلعی جدید کرد. یک مربع جدید که ضلع تازه آن با شکست ضلع روحانی- جهانگیری ایجاد شده است. به گزارش «وطن امروز»، انتقادات و گزارشات صریح و جسورانه محمدباقر قالیباف از وضعیت نابسامان مدیریت اجرایی و همچنین انتقادات متین و ساختاری سیدابراهیم رئیسی از وضعیت معیشتی کشور باعث شد در نخستین مناظره زنده تلویزیونی، حسن روحانی از جایگاه ویژهای که به عنوان رئیسجمهور مستقر برای خود تصور میکرد خارج شود و در مقام یک فرد پاسخگو قرار گیرد. به گواه حامیان و منتقدان، روحانی نتوانست به انتقادات قالیباف و رئیسی درباره ضعف مدیریتی در ایجاد وضعیت نابسامان معیشتی و عدم تحقق مطالبات اقشار محروم پاسخ دهد. اما از دیگر سو آنچه به عنوان عامل نهایی در شکست ضلع روحانی- جهانگیری بود، رفتار منفعتطلبانه و شخصی جهانگیری در مناظره بود. در حالی که جهانگیری با موضع کاندیدای پوششی و مکمل روحانی وارد انتخابات شده بود اما در میانه مناظره به گونهای دیگر رفتار کرد و با مواضع خود روحانی را در مقام ضعف و خودش را نیز در وضعیت یک کاندیدای جدی قرار داد. نتیجه آن شد که از همان دقایق ابتدایی پایان مناظره، اصلاحطلبان به تعریف و تمجید از جهانگیری پرداخته و از عملکرد ضعیف روحانی انتقاد کردند.»
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان« مناظره اول از منظر مخاطبان» مدعی می شود که واکنش کاربران شبکهها غالباً از واکنش توأم با توهين روزنامهها و شخصيتهاي زنجيرهاي وزانت بيشتري داشت. در بخش دیگری از این گزارش می خوانیم:« يك روز پس از مناظره اول شش نامزد رياست جمهوري، نظرات مردم درباره مناظرات بسيار منطقيتر و با اهميتتر از واكنش بعضاً توهينآميز رسانههاي زنجيرهاي ديده شد. در حالي كه به نظر ميرسد عصبانيت اصلاحطلبان از رقباي روحاني موجب شده حتي با نام فاميل رقبا بازي توهينآميز انجام دهند، اما در كنار آن، بيشتر نظرات مردمي، وزانت و منطق قابل قبولي دارد.
يكي از كاربران شبكههاي اجتماعي نوشت: جهانگيري از مظلوميت هاشمي حرف زد، در حالي كه وزارت ارشاد دولت اصلاحات (جناح جهانگيري) 27 بار كتاب عاليجناب سرخپوش را كه كتابي در وهن هاشمي بود از يك ضد انقلاب فراري تجديد چاپ كرد. بهتر بود جهانگيري بگويد چرا خودشان با هاشمي چنين كردند.
كاربر ديگري نوشته است: چرا يكباره روحاني همه فيلمهاي انتخابات 92 را از وبسايت خود حذف كرد، آن هم بعد از رسوايي فيلم وعده اشتغال 4 ميليوني در بخش گردشگري؟! آيا حذف همه فيلمهاي سال 92 از روي وبسايت را ميتوان به معناي عدول روحاني از همه وعدهها و قولها و قسم جلاله خوردنهايش دانست.
كاربري با نام علوي نوشته است: روحاني در مناظره گفت كه اوضاع شرق كشور را بهبود بخشيديم و گاز به زاهدان رسيد اما مردم زاهدان ميگويند ما هنوز گاز نداريم! در ثاني منظور روحاني را از اينكه اوضاع غرب كشور از شرق بهتر است، نفهميديم. يعني بيكاري در آذربايجان غربي و ايلام و كردستان و خوزستان و اوضاع اسفبار زندگي زير گرد و غبار را بهتر ميداند؟!
كاربر ديگري در تلگرام نوشته است: آقاي جهانگيري ميگويد «احساس بيعدالتي در جامعه بالا گرفته است»، سؤال ما از آقاي جهانگيري اين است: «شما به عنوان شاكي سخن ميگوييد يا متهم؟! طوري حرف ميزنيد كه گويا مملكت دست شما نبوده و حضورتان در مناظرهها اتفاقي بوده نه به عنوان معاون اول و براي پوشش دادن رئيسجمهور مستقر؟!»كاربري هم به حملات جهانگيري و روحاني به قاليباف اشاره كرده و نوشته است: آقاي جهانگيري فكر كرد استفاده مجدد از واژه «گازانبري» كه روحاني در مناظرات چهار سال قبل به كار برد، سودي به حال ايشان دارد، در حالي كه نشستن قاليباف بين روحاني و جهانگيري و حمله هر دو اينها به قاليباف، بيشتر از هر چيزي حمله گازانبري را تداعي ميكرد.
كاربري هم به شيوه اداره جلسات مناظره ايرادي وارد ميداند و مينويسد: نحوه كار به شكلي پيش رفت كه نامزدهاي مدافع وضع موجود هيچ برنامه جديدي براي عبور از مشكلات ارائه نكردند و بيشتر به شخصيت و عملكرد نامزدهاي رقيب حمله ميكردند. گويي اگر ثابت شود كه نامزد رقيب، صلاحيت ندارد به معناي صلاحيت داشتن آنان است »
روزنامه شهروند نیز در گزارشی با عنوان« راست و دروغ مناظره » نوشت:« عـــبــــاس آخوندی وزیر راه و شهرسازی هم با انتشار یادداشــتی در تلگرام خود به موارد عنوان شده در مناظره واکنش نشان داد و نوشت: ایشان چارچوب تبلیعاتی خود را اینگونه بسته است که ملت ایران را به یک ٤درصد و ٩٦درصد تقسیم کند و خود را غمخوار اکثریت و دولت را هواخواه اقلیت نشان دهد. حال آنکه فارغ از درستی و نادرستی این ادعا، واقعیت کاملا خلاف این مدعی است و آن ٤درصد ادعای یاری وفادارتر از ایشان در تاریخ ایران نداشتهاند.
١٢ سالی که ایشان شهردار تهران بودهاند، طلاییترین دوران برای سوداگران بوده است تا با دست باز هر آن نحو که بخواهند در تهران عمل کنند، تمام ظرفیتهای زیستی نسل فعلی و آتی این شهر را معامله کنند و این شهر بیسامان را که در آن نه حرکت میتوان کرد و نه زندگی؛ بهوجود آورند که صدها عاقل میخواهد تا آن را بسامان کند. بیگمان شهرداری قالیباف یکی از جولانگاههای اصلی همین گروه اندک است که ایشان از آنها نام میبرد و حال ژست مدعی گرفته است. البته اگر نقدی به آقای روحانی وارد باشد این است که چرا این مدت ایشان را تحمل کرد؟ »
طرح از روزنامه شهروند
مرتضی مبلغ نیز در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان« جای خالی برنامه در مناظره اول » نوشت:« در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری، اصل بر ارائه برنامههای عملیاتی و واقعبینانه به مخاطبان است. در مقابل رقبا هم فرصت دارند تا این برنامهها را نقد کنند. چنین شرایطی است که مردم، تصویر دقیقی از صحنه سیاسی کشور، برنامهها و راهکارهای هر نامزد یا جریان سیاسی برای رفع مشکلات کشور به دست خواهند آورد. اما آنچه اکنون در مناظرهها شاهد آن هستیم، دقیقاً خلاف این رویکرد است. به عبارت دیگر، آنچه در نخستین مناظره نامزدها مشاهده نشد، برنامهها و راهکارهای نامزدها برای حل مشکلات کشور و بهبود زندگی و معیشت مردم بود. هرچند در این میان نقش برخی نامزدها پررنگتر بود و آنان اساساً مسیر مناظره را به سمت دیگری هدایت کردند. چرایی وقوع این پدیده در مناظرات را باید در رویکردهای برخی جریانهای سیاسی کشور جستوجو کرد. این جریانها از دو سال پیش، استراتژی خود برای پیروزی در رقابت انتخاباتی را سیاهنمایی و تخریب رقیب قرار دادند. از این رو آنچه جمعه گذشته مشاهده شد، برآیند عملی این رویکرد دو ساله بود. طبیعی است که در چنین شرایطی، طرف مقابل این جریان یا نامزدها نیز در مقام پاسخگویی برخواهند آمد که این امر به نوبه خود، سبب بروز تنش در مناظرات و دور شدن آن از مجرای اصلی خواهد شد.
همین امر بود که در نهایت سبب شد میلیونها بیننده ایرانی مناظرهها، نتوانند با خاطری آسوده تماشای این کارزار را به پایان ببرند. این مناظره اگر چه نخستین تجربه در انتخابات پیش رو است، اما مشکل دیگری نیز وجود داشت که باید برای بهبود مناظرههای آینده به آن توجه کرد. آنچه برخی نامزدها تحت عنوان برنامه به مردم یا نامزدهای حاضر در این نشست ارائه کردند، چیزی جز کلیگوییهای مبهم نبود. در حالی که مردم از رؤسای جمهوری بالقوه خود انتظار دارند به طور مشخص و واضح بگویند که چه راهکار عملی برای برون رفت کشور از مشکلات در پیش خواهند گرفت، آنچه شنیدند، جز تکرار مشکلات و بیان صرف ضرورت حل آنها نبود. انتظار بحق مردم و حتی جریانهای سیاسی از نامزدها این است که در دور بعدی، پس از طرح وعدههای خود، بگویند که منابع مالی آنان برای تحقق این شعارها و وعدهها چیست. زیرا درآمدهای کشور نه تنها معلوم و مشخص است، بلکه اساساً دولتها باید براساس برنامههای سالانه تحت عنوان بودجه یا برنامهها و اسناد بالادستی همچون برنامه ششم و سند اقتصاد مقاومتی حرکت کنند. از این رو، بیان وعدههایی خارج از این چارچوبها، چیزی جز ادامه همان کلیگوییهای مبهم نخواهد بود.»
دوئل هسته ای
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان« دوئل هستـه ای!» با اشاره به فعالیت های اتمی کره شمالی ، منازعات پیونگ یانگ- واشنگتن را وارد مرحله جدیدی کرد نوشت:« چند روز پیش بود که دونالد ترامپ، توییت کرد و نوشت ، فکرش را نمی کرده که شغل رییس جمهوری اينقدر سخت باشد و دلش برای رانندگی کردن تنگ شده است! اما حال در عرصه روابط بین الملل، فرمان از دستش در رفته و بهصورت واضح و روشن، برنامه درست و درمانی برای مقابله با کره شمالی ندارد. دیروز در همین صفحه نوشتیم که کره شمالی با صراحت اعلام کرده با پنج میلیون بمب هسته ای، آمریکا را از روی زمین محو می کند! اما ساعاتی بعد اعلام شدآزمایش موشک بالستیک پیونگ یانگ با شکست مواجه شده است. حال ترامپ مانده که با کره شمالی که مانند یک گربه سیاه، بدجوری اوضاع فکری او را برهم ریخته، چه کند. حتی دست به دامن چین شدن نيز، دردی را دوا نکرده و پکن، پیغام داده که «اون» حرف شنوی ندارد! »