روزنامه ها از امروز سراسر انتخاباتی شده اند و هر یک بنا بر جناح و گروه وابسته، سعی بر آن داشته اند که فضای انتخاباتی را تحلیل و پیش بینی خود را از آینده بیان کنند. با این حال، حادثه تروریستی در روسیه نیز از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
به گزارش «تابناک»، جدال های انتخاباتی آغاز شده است.

روزنامه اعتماد در گزارش اصلی خود با عنوان «آيا اين دو با هم رقابت خواهند كرد» نوشت: «آشفته بازار اصولگرايي اگر تا چند ماه پيش هيچ كانديدايي نداشت حالا با انبوهي از بازيگران سياسي روبهرو شده است. اسم پشت اسم است كه ميآيد تا شايد بتوان يكي از آنها را كانديداي نهايي اصولگرايان براي رقابت مقابل حسن روحاني نشاند. در ميان اسامي تكراري كه در ماههاي اخير مطرح ميشد اما يكي دو ماهي است كه يك اسم بيشتر مطرح است؛ ابراهيم رييسي كه يك سالي است مسووليت آستان قدس رضوي را برعهده گرفته است. اگر تا ديروز تاكيد داشت كه خدمت به زائران امام رضا را اولويت كاري خود ميداند حالا براي اعلام كانديداتورياش قدمهايي برداشته است. زمزمهها در مورد آمدن يا نيامدن سيد ابراهيم رييسي آنقدر تاييد و تكذيب شده است كه شايد اين روزها كمتر اصولگرايي بداند كه رييسي كانديداي رياستجمهوري ميشود يا خير. تكليف اصلاحطلبان معلوم است. كسي به گزينهاي جز «حسن روحاني» فكر نميكند. حتي اسم آوردن از گزينه «كانديداي پوششي» هم به نوعي تبديل به يك حاشيه جزيي شده است. تكليف معلوم اصلاحطلبان اين ترس را در ميان اصولگرايان به وجود آورده است كه خرداد ٩٢ و اسفند ٩٤ يكبار ديگر تكرار شود.»
صادق زیبا کلام نیز در گفت و گو با روزنامه اعتماد با عنوان «ترديد رييسي جدي است» در این باره بیان داشته است که من فكر ميكنم آقای رئیسی همچنان نگران است كه اگر بيايد و از آقاي روحاني شكست بخورد، از نظر پرستيژ اجتماعي برايش خوب نباشد. به نظر من فشارها روي ايشان ظرف يك هفته آينده افزايش پيدا خواهد كرد تا ايشان در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم ثبت نام كند. فكر ميكنم ترجيح ميدهد كه وارد رقابت انتخابات رياستجمهوري نشود.

مصطفی معین نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 84 نیز در گفت و گو با روزنامه آفتاب یزد با عنوان «مهمترین رقیب روحانی کارنامه اوست» می گوید: «مهمترین رقیب آقای روحانی عملکرد خودش و نوع نگاهش به انتخابات و دولت بعدیاش است و مردم نقش تعیینکننده خواهند داشت. البته این سخنان به این معنی نیست که رقیب ایشان بالا بیاید ولی حداقل این است که آراء تقسیم شود و در یک شرایط ضعیفی یا خود ایشان یا یک نفر دیگر انتخاب شود.»

روزنامه آرمان سراغ یک احمدی نژادی رفته است. جوانفکر در گفت و گو با این روزنامه با عنوان «كاشت نهال با پيت حلبي خاك را غنيتر ميكند!» می گوید: «كانديداتوري دكتر احمدينژاد در انتخابات رياستجمهوري يك مطالبه ملي است و ايشان بهشدت از سوي مردم براي اين منظور تحت فشار قرار دارند، اما با توجه به توصيه رهبري، دكتر احمدينژاد تبعيت خود را از خواست ايشان اعلام كردهاند.»
آیدین سیار سریع نیز در ستون طنز بی قانونی در روزنامه قانون نوشت: «با تبریک فرارسیدن سال نو خدمت همه شما همراهان بیقانون امروز هم با تفسیری دیگر از حضرت حافظ مقبره آن مرحوم را به لرزه درخواهیم آورد. با ما باشید.
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید/ وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
تفسیر: حافظ در مصرع اول آمدن بهار را تبریک میگوید و در مصرع دوم از انگیزههای انتخاباتی این غزل رونمایی میکند. حافظ با بیان «وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید» تلویحا میگوید این حجم احساس وظیفه در ایام منتهی به انتخابات نتیجه مصرف گل و استعمالهای نادرست است.
صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست/ فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید
تفسیر: سعی شده تا جنجالها و سر و صداهای انتخاباتی در این بیت به نمایش درآید. مرغ فریاد میکشد که ظرف آب پرتقال کجاست، نقاب گل از سرش میافتد و فریاد بلبل از وضعیت نابهنجار فرهنگی در دولت یازدهم به هوا میرود و اتومبیل گلِ ناهنجار را به پارکینگ منتقل میکند.
من این مُرَقع رنگین چو گل بخواهم سوخت/ که پیر باده فروشش به جرعهای نخرید
تفسیر: میفرماید ما رفتیم آب پرتقال بخریم برای بچهها ویتامین رسانی کنیم، دیدیم گران است. مرقعمان (لباس کهنه) را درآوردیم که مبادله کالا به کالا کنیم گفتند ارزان است، یه چیزی باید سر بدهید. همانجا خودسوزی کردیم، به جرم سیاه نمایی زنده ماندیم.
ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز/ که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
تفسیر: میفرماید امروز که بنفشها و بنفشهها سر کارند گلت را بچین و استفاده کن که فردا معلوم نیست چه پیش خواهد آمد.
چنان کرشمه ساقی دلم از دست ببرد/ که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید
تفسیر: میفرماید: یک روز روزنامه فخیمه کیهان را ابتیاع نموده، ستون گفت و شنود را مطالعه کردم و کرشمه ساقی دلم را برد و هنوز هم دلم خوب نشده است.»
حادثه تروریستی در روسیه

روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «قطار ترور در ایستگاه روسیه» نوشت: «ساعت 14:40 دیروز دوشنبه به وقت محلی انفجار در ایستگاه مترو سن پترزبورگ روسیه به کشته شدن دست کم 12 نفر و زخمی شدن بیش از 50 تن دیگر انجامید که در میان کشتهها و زخمیها زن و کودک هم به چشم میخورد. برخی منابع تعداد انفجارها را دو مورد اعلام کردند و برخی دیگر تنها از وقوع یک انفجار خبر دادند.
تصاویر دودآلود سالنهای مترو، پیکرهای زخمی و خونین و واگنهای قطار تخریب شده که با دوربینهای غیرحرفهای گوشیهای تلفن همراه گرفته شده و در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده بود، نخستین اخباری بود که از این حادثه مخابره میشد و پس از آن شبکههای خبری و رسانهای روسیه به پوشش لحظه به لحظه و زنده حادثه پرداختند. فرماندار سن پترزبورگ نیز در ساعات اولیه مخابره اخبار حادثه مترو این شهر، آمار قربانیان این حادثه را دست کم 50 نفر اعلام کرد اما نگفت که چه تعداد از قربانیان کشته و چه تعداد زخمی شدهاند. با توجه به وخامت حال برخی از زخمیها احتمال افزایش تعداد کشتههای این حادثه وجود دارد. بنا بر گزارش رسانههای روسی از جمله راشا تودی و تاس، این انفجارها در حالی رخ داد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری برای دیداری رسمی با الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهوری»
بهرام امیر احمدیان نیز در یادداشتی در روزنامه شرق با تیتر «سنپترزبورگ؛ شوکِ روسیه» در این باره نوشت: «مدتها بود که از حوادث تروریستی در روسیه خبری نبود. پس از اشغال کریمه در سال ٢٠١٤ شاید بمبگذاری در متروی سنپترزبورگ را بتوان ضربه محکمی به امنیت روسیه قلمداد کرد. سنپترزبورگ پایتخت فرهنگی روسیه است و هر نوع حادثه شوکآور میتواند موجب بهت و حیرت سنپترزبورگیها شود که شهر ولادیمیر پوتین و دیمیتری مدودف و حلقه سیاسیون حکومتمدار سنپترزبورگیهای روسیه است.
برخی خرابکاریها و عملیات بمبگذاری را به جریان تروریستی داعش هم نسبت داد که اگرچه ممکن است از سوی فعالان تروریستی حاضر در سوریه نباشد ولی مانند عملیات داعش و هوادارانشان در اروپا میتواند از سوی داعشیهای بومی در روسیه تحتتأثیر جریانهای حاکم بر سوریه و عراق به طور مستقل از داخل روسیه هم صورت گرفته باشد که تروریستهای آن از آسیای مرکزی هم میتواند تغذیه شده باشد. میتوان حدس زد که این آغاز عملیات تروریستی است که پس از شکست مفتضحانه داعش در موصل و حلب اکنون تروریستهای فراری توانایی آن را دارند که دست به انتقام از روسیه بزنند.
ناآرامیهای داخل روسیه اگرچه تحت کنترل شدید حکومت قرار دارد ولی تبعات بحران اوکراین و شبهجزیره کریمه و نارضایتیهای حاصل از آن بر بحران اقتصادی روسیه و ناآرامیهای فرقهای هم میتواند مسبب این وقایع باشد. تا بهدستآمدن اطلاعات جدید باید صبر کرد. روسیه ممکن است در یک فرایند ناآرامی گرفتار شود که آرامکردن رویدادها، وابسته به مدیریت بحران از سوی پوتین و یاران اوست که کنترل شدید امنیت جامعه و رسانه و اقتصاد و سیاست روسیه را در دست دارند.»