به گزارش «تابناک»، جنجال برسر «آشتی ملی» ادامه دارد…

روزنامه جوان در گزارشی با تیتر «آن «براندازي» چه بود، این «آشتي ملي» چیست؟!» با مطرح کردن این پرسش که چرا بايد به موج خبرسازيهاي اخير رسانههاي اصلاحطلب با ديده شك نگريست نوشت: «شخصيتهاي گوناگون اصلاحطلب با مصاحبههاي گوناگون در خصوص ضرورت برقراري ارتباط با رأس نظام صحبت ميكنند و صد البته اين مسئله را پيش ميكشند كه حضور جريانهاي مختلف سياسي ميتواند امنيت كشور را در مقابل تهديدات بيگانه حفظ كند، حتي در اين ميان صحبت از اين است كه رهبري پدر جريانهاي مختلف سياسي كشور هستند و همه تلاش ميكنند تحت هدايت ايشان در كشور به فعاليتهاي سياسي بپردازند. صرفنظر از اينكه چنين سخناني تا چه ميزان از صداقت برخوردار است، نكته مهم اينجاست كه گرهزدن پايداري و امنيت كشور در مقابل تهديدهاي خارجي تا چه ميزان به اين آشتي ملي پيشنهادي بستگي دارد يا اصولاً طرفهاي پيشنهاددهنده ميتوانند خود را در چنين زميني و با اين مختصات تعريف كنند.نگاهي به تجارب گذشته و صدالبته تحليلهاي سياسي نشان ميدهد كه چنين نيست. فعالان فتنه بارها و بارها خواسته يا ناخواسته به عنوان لبه تيز فشار خارجي در داخل ايفاي نقش كردهاند و چنين سابقهاي در هيچ نظام سياسي به اين سادگي قابل گذشت نيست، البته خسارات فتنه 88 نيز به تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي هنوز برطرف نشده و برخي شكافهاي موجود در سطح جامعه نيز به همان رويدادها بازميگردد. با در نظر گرفتن تمام اين شرايط پيشنهاد آشتي ملي از اين ديدگاه به هيچ عنوان براي هيچ حاكميت سياسي قابل پذيرش نيست چرا كه سوابق گوناگوني كه نمونه آن در بالا ذكر شده تناقض چنين امري را نشان ميدهد.
هيچ تضميني در حال حاضر وجود ندارد كه در صورت بازگشت چنين جرياناتي به عرصه فعاليت سياسي بار ديگر فعاليتهاي مخرب عليه امنيت ملي و ثبات كشور به راه نيفتد. شايد بهتر باشد براي بازگشت اين جريانات به عرصه سياسي بحث تبري جستن از اقدامات سال 88 مد نظر آنان قرار بگيرد، البته اين تبري جستن بارها و بارها در محافل داخلي و خصوصي مطرح شده اما به نظر برخي ملاحظات مانع از علني شدن آنها شده است. اين مسئله شرط اصلي نظام براي هر سخني در اين باره بوده و بارها و بارها از تريبونهاي عمومي اعلام شده است. حالا اين به خود تجديدنظرطلبان باز ميگردد كه از شهامت لازم براي چنين امري برخوردارند يا نه. »
با این حال، حسين انصاريراد، فعال سياسي اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «توفيقات نظام در سايه وحدت» در این باره نوشت: «آشتي و وحدت ملي در كشوري كه مردمسالاري در آن حاكم است، يك ضرورت قطعي و مسلم براي حفظ مصالح ملي است. تلاش براي تحقق اين امر زمان و مكان نميشناسد و در تمام مراحل پيشرفت و توسعه كشور بايد متحد و منسجم گام برداشت. اگر ملت ايران در جريان مبارزه با رژيم گذشته وحدت نداشت، پيروز نميشد. در آن زمان حتي گروههايي با افكار متعدد، متكثر و در عين حال متضاد وجود داشتند. ماركسيستها، حزب توده، سازمان مجاهدين، فداييان خلق، جبهه ملي، نهضت آزادي، جامعه روحانيت مبارز و دستهها و گروههاي متعددي در آن زمان در كشور فعاليت ميكردند. علاوه بر اين مذاهب مختلفي در كشور وجود داشتند و بخش عظيم اهل سنت در جايجاي كشور به همراه ديگر مذاهب در ايران زندگي ميكردند. اگر تمامي اين گروهها آن زمان وحدت و انسجام پيدا نميكردند؛ زير يك پرچم قرار نميگرفتند و عليه رژيم گذشته متحد نميشدند، به طور قطع ملت ما موفق و پيروز نبود. در دوران پس از پيروزي انقلاب نيز كشور با مشكلات فراواني مواجه بود. جنگ، اختلافات فكري، مسلكي و مرامي در زمينه قانون اساسي و ديگر مسائل در كشور وجود داشت. در همان زمان نيز اين وحدت و آشتي ملي بود كه توانست هشت سال جنگ را ادامه داده و در نهايت با آبرومندي و حفظ وجب به وجب خاك كشور جنگ را پايان دهد. در دوران سازندگي نيز وحدت و انسجام ملي يك ضرورت انكار ناپذير بود. انقلاب اسلامي باب طبع استعمار گران نبود و همسايگان آنچنان با كشور همدل و همراه نبودند. آنچه كمك كرد سازندگي و بهبود خرابيهاي پس از جنگ را ممكن كند، وحدت و آشتي ملي بود. امروز نيز اختلافات و تفاوتهاي فكري بين دو جناح سياسي كشور وجود دارد. همچنين ديگر تفكراتي هم در زير پرچم ايران نفس ميكشند. اگر ميخواهيم كشور را با وجود تفاوتهاي طبيعي آن اداره و پيشرفت و توسعه را ممكن كنيم، بايد وحدت و انسجام ملي را جدي بگيريم.»
محمدتقی فاضل میبدی نیز در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «همبستگی ملی راه مقابله با هجمه بیرونی» نوشت: «دو طرح از سوی رئیس جمهور اصلاحات از گذشته تا به امروز مطرح شده است. این دو طرح از انسانیترین طرحهای سده اخیر است. طرح «گفت وگوی تمدنها» در محافل جهانی مورد استقبال قرارگرفت و پس از آن طرح «همبستگی» نیز طرحی برای مقابله با هجمه دشمنان است، اما هردو طرح در زمان انتشار با مخالفت روبهرو شد. در زمان مطرح شدن طرح گفتوگوی تمدنها عدهای همواره این سوال را مطرح میکردند که این طرح به چه معناست و اکنون نیز این سوال وجود دارد که طرح همبستگی ملی به چه معناست؟ اولین شخصیتی که طرح آشتی ملی را مطرح کردند، پیامبر(ص) در فتح مکه بود. پیامبر اسلام افرادی که ایشان را در مکه مورد اذیت و آزار قرار دادند را مورد لطف و بخشش قرار داد و پس از فتح مکه، اعلام کردند که امروز روز مرحمت وگذشت است. پیامبر(ص) با این برخورد اخلاقی توانستند سران قریش را خلع سلاح کنند. بنیان اسلام براساس صلح و دوستی است. همچنین پیامبر(ص) درمدینه عهدنامهای نوشتند که مسلمانان وغیرمسلمانان موظف به زندگی مسالمت آمیز درکنار یکدیگر هستند. پیامبر(ص) برای اولین بار« همبستگی » را پایهگذاری کرد تا از این طریق مکه و مدینه را در برابر دشمن خارجی بیمه کند. یکی از واقعیتهایی که در ایران وجود دارد و بعد از فوت حضرت امام (ره) هم افزایش یافته، برخوردهای غیرمنطقی درعرصه سیاسی است. در تمام دنیا رقابت سیاسی وجود دارد اما برخوردهای غیراخلاقی سیاسی و تهمت وابستگی به خارج از کشور به یاران نزدیک امام دل آزار است. به دلیل همین برخوردهای غیرمنطقی، برخی از قطار انقلاب عقب افتادند. اگر برخوردها براساس آشتی ملی بود، این روزها نخبگان به خارج از کشور سفر نمیکردند. برخوردی که با آیتا… هاشمی صورت میگرفت، توسط چه افرادی بود؟ همان کسانی که این روزها همبستگی را زیر سوال میبرند افرادی هستند که آیتا… هاشمی را ضد نظام وانقلاب معرفی میکردند. همگان شاهد بودند مردم در زمان تشییع پیکر آن مرحوم، حساب خود را ازحساب این افراد جدا کردند. اختلاف سلیقه همواره در میان گروههای سیاسی وجود دارد اما نباید این اختلاف سلیقهها را به کینه تبدیل کرد. چرا افراد شاخص جریانات سیاسی نمیتوانند مصاحبه رسانهای داشته باشند. »
در خانه سفیر چه خبر بود؟
روزنامه های اصلاح طلب امروز سعی کرده اند پاسخ به ادعای دیروز حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان را بدهند.
روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «در خانه سفیر چه گذشت» نوشت: «منتقدان دولت برای یک ضیافت شام دیپلماتیک این همه جاروجنجال به راه انداخته و مدافع اجرای عرف بینالملل هستند. این در حالی است که شاهد بودهایم وقتی عدهای خودسر از دیوار یک سفارتخانه بالا رفته و با اقدامی نسنجیده وزارت امور خارجه را وارد مسیر ناهموار ترمیم روابط کردند، اصلا نگران رعایتنشدن عرف بینالملل نشده بودند. فریدون مجلسی، دیپلمات اسبق و تحلیلگر مسائل بینالملل، دراینباره به «شرق» میگوید: «سفرا میتوانند در کشور میزبان به هر کاری که ممنوع نباشد، اقدام کنند. برگزاری میهمانی به افتخار یک هیئت تجاری و تشویق آنها به مشارکت در تجارت با کشور میهمان نهایت موفقیت در برنامههای سفیر و کشور میزبان به حساب میآید بنابراین چرا باید از امضای چند توافق همکاری در جریان آن انتقاد کرد؟».او با تأکید بر اینکه «منتقدان به میهمانی سفیر سوئد کسانی هستند که با عرف بینالمللی آشنایی ندارند»، گفت: «عرف بینالمللی دیوارنوردی سفارتخانهها، کمک به تخریب روابط با کشورها و تحمیل خسارات به روابط دیپلماتیک نیست». مجلسی با ابراز تعجب از اینکه «کسانی از عرف بینالملل حرف میزنند که با عرف خیابان آشنا هستند»، ماجرای حمله به سفارتخانههای انگلستان و عربستان را یادآوری کرد و گفت: «معمولا حملهکنندگان به سفارتخانهها هزینه این اقدامات را نمیدهند و من و شما باید هزینه کارهای آنها را بدهیم. آتشزدن سفارتخانهها هزینه دارد و مطابق عرف بینالملل نیست.»
روزنامه آفتاب یزد نیز در گزارشی با تیتر «مهمانی را پارتی دیدند» به نقل از علی خرم نوشت: «علی خرم، نماینده سابق ایران در سازمان ملل به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: امضای قراردادهای تجاری در سفارت و همینطور منزل سفیر به هیچ عنوان متعارف نیست. به هر حال سفارتخانه هر کشوری خاک آن کشور محسوب می شود و یک قرارداد تجاری یا هر چیز دیگری می تواند در آن محل امضا شود یا در محل دیگری امضای آن صورت گیرد. محل امضای یک قرارداد تجاری مسئله خاصی نیست که حائز اهمیت باشد. ممکن است حتی این امضا در یک رستوران و پس از صرف ناهار صورت گیرد. این کار خلاف نیست.
وی درخصوص اینکه مخالفان دولت بر این باورند که امضای قراردادهای تجاری در سفارت سوئد موجب زیر سوال رفتن امنیت ملی کشور می شود، اظهار داشت: این حرف ها اصلا درست نیست. این مخالفان دولت اگر معنای امنیت ملی را می دانستند هیچ گاه چنین سخنی را به زبان نمی آوردند. این مسئله اصلا ارتباطی با امنیت ملی ندارد.
سفیر سابق ایران در سازمان ملل در ادامه درباره شایعاتی مبنی بر برگزاری «کوکتل پارتی» و حضور بانوان بیحجاب نیز افزود: طرح این مسائل برداشت شخصی آنهاست و گمانه و احتمالی بیش نیست. اما حضور در اماکن صمیمانه تر از جایگاههای دولتی، یک رسم است. فرض کنید وزیر کشور ما به فرانسه سفر کند و پس از انجام مذاکراتی، سفیر ما در فرانسه، مذاکره کنندگان فرانسوی را به ناهار دعوت نماید. بعد آنها بیایند و در محل سفارت ما پس از صرف ناهار به امضای قرارداد بپردازند؛ این اتفاق بسیار معمول است و مسئله عجیب و غریبی نیست. حال اینکه در سفارتخانه سوئد، مسئولان ما به امضای قراردادهای تجاری پرداخته اند که نه بار اول بوده و دفعه آخر.
وی درخصوص بیحجاب بودن کارکنان سفارت سوئد نیز اظهار داشت: آنها در خاک کشور خودشان یعنی همان سفارت یا رزیدانس خود، قوانین و مقررات سوئد را اجرایی میکنند. سفارت هر کشوری جزو خاک آن کشور محسوب می شود و قوانین آن کشور بر آن حاکم است. در تمامی دولت ها هم چنین اتفاقی روی داده است و حالا مخالفان دولت این مهمانی را پوشش داده اند و خبری اش کرده اند. هیچ اتفاق خلاف عرف دیپلماتیک و غیرقانونیای صورت نگرفته است. در جمهوری اسلامی ایران دهها بار اتفاق افتاده است و ربطی هم به امنیت ملی ندارد.»
پای ولنتاین به روزنامه ها باز شد
روزنامه آفتاب یزد در درباره اظهارات اخیر سخنگوی ناجا درباره این جشن نوشت: «روز گذشته سخنگوی ناجا در مورد «ولنتاین» اظهارداشت که «نمی توان با مسائل اجتماعی برخورد غیراجتماعی داشت». یعنی وقتی می بینی این روزها از در و دیوار شهر قلب،شکلات و خرس قرمز رنگ آویزان است نمی شود و نباید با چماق و سلاح گرم به سراغش رفت. آری؛ ولنتاین یک نماد غربی است اما چه کرده ایم که جوانان این مرز و بوم برای ابراز محبت به یکدیگر منتظر چنین روزی هستند؟
به نظر می رسد همینکه برخی چیزها سرجای خودش نیست یکی از عوامل مهم این بیگانه پرستی است.یعنی ندانستیم برای اینکه جامعه را دلبسته همین خاک و گوهر کنیم چکار باید بکنیم.آنجا که باید برخورد جدی می کردیم تساهل و تسامح به خرج دادیم و آنجا که باید برخورد فرهنگی می داشتیم تیزی نشان دادیم.سخنان دیروز سخنگوی ناجا ای کاش چند سال پیشتر بیان می شد.برخی مواقع به جای آنکه ولنتاین را کنترل کنیم با اظهارات تند و خارج از قاعده اجتماعی و روانی، عطش جامعه را افزایش دادیم.غیرمستقیم پالس دادیم تا جوانان بیشتر حریص چنین روزی شوند. بیشتر نماد های
آن را خریداری کنند.بیشتر در مورد آن صحبت کنند.بیشتر آن را گرامی بدارند.این درحالی بود که چه در بعد ملی و چه در بعد مذهبی خلائی نداشتیم.لیکن آنقدر نگفتیم و کاهلی کردیم تا جامعه تصور کرد واقعا خلائی وجود دارد .فکر می کردیم محبت کردن به یکدیگر پدیده مذمومی است!حالا جوانان این خلاء را با وصله ناجوری پر کرده اند.ولنتاین وصله ما نیست باید فکری کرد.البته کسانی باید در مورد آن راه حل پیدا کنند که اهل فن هستند . خطابه و موعظه تنها راه کار نیست.اگر کارساز بود اکنون در بستر جامعه هیچ زشتی نبود چون تلویزیون از بام تا شام در حال نصیحت ملت است!»
طرح از روزنامه شهروند

آیدین سیار سریع هم در مطلب طنزی با عنوان «سورپرایز مسئولان در ولنتاین» در قانون درباره ولنتاین نوشت: «با سلام خدمت شما و خوانندگان محترم. فرو رفتن مداد در سر دانشآموز کرمانی در اثر تنبیه معلم دلسوز افقهای جدیدی را پیش روی ما براي گرفتن اعتراف از متهمین گشود. موندم این روشها چه جوری به ذهنتون میرسه.
(یکی از فرماندهان داعش از سوریه)
خطاب به آنهایی که دائم از تنبیه بدنی کودکان در مدارس انتقاد میکنند عرض میکنم که اولا بخشی از این تنبیهها طبیعی است. ثانیا فرو رفتن مداد در سر دانشآموز کرمانی نشان از جایگاه والای قلم و کتابت در سیستم آموزشی ما دارد. وگرنه چرا میز و صندلی در سر این کودک نازنین فرو نرفت؟
(دکتر مالهکشیان از آموزش و پرورش)
بار دیگر عناصر وابسته به بیگانگان و مزدوران بیجیره و مواجبی چون گرد و غبار، برف، باران و طوفان با غافلگیرکردن مسئولان عزیز ما با روشهای بسیار پیچیده و مرموز باعث شدند در برخی استانها شرایط از نظر امکانات مدرن به دوران پارینه سنگی برگردد. آیا وقت آن نرسیده است ارتباط اینگونه حوادث به اصطلاح طبیعی با مدعیان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی یک بار برای همیشه روشن شود؟
(حسین از کهکشان راه شیری)
از حوادث طبیعی که امسال هم در روز ولنتاین ما را غافلگیر کردند، تشکر میکنیم. اصلا از قدیم گفتن ولنتاینه و سورپرایزش.
(جمعی از مسئولان شوکه شده از استانهای کشور)
متاسفانه در غیاب نیروهای دلسوز و لغاو مراسم غیراخلاقی و به دور از عرف گِرَمی که به کنسرت موسیقی شباهت دارد، در میان غفلت دولت به ظاهر یازدهم برگزار شد و بدتر از آن به گروه موسیقیای که کیهان کلهر نیز در آن به نوازندگی میپرداخت، جایزه بهترین موسیقی جهانی سال اهدا شد. سوال من از نمایندگان محترم مجلس این است که دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا این عزیزان به استیضاح وزیر فرهنگ و ارشاد راضی شوند؟
(دلواگرم از تهران)
غربیها آنقدر خسیس و خشک دست هستند که با قطرهچکان به هنرمندانشان جایزه میدهند. نمونهاش همین مراسم گرمی که با ترازوی آشپزخانه جایزهها را میکشیدند و میدادند حال آن همگان دیدند که ما در همین جشنواره فیلم فجر با چه گشادهدستی، کیلویی به هنرمندان جایزه میدادیم.
(داور از جشنواره)
تو رو خدا، جون عزیزتون اینقدر از این ورزشکارهای شورای شهر انتقاد نکنید. جمعیت بز شاخدار رو به کاهشه، اینا هم هر چی شاخ بز بود رو جدا کردن الان میخوان بیان ما رو جدا کنن. رحم کنید.
(یک شاخ اینستاگرام از تهران)»
جسد می خرید؟
روزنامه شهروند در ادامه گزارش های جنجالی خود، این بار سراغ موضوع جسد خریدن رفته است. این روزنامه در این گزارش با تیتر «خرید جسد از مافیا» با اشاره به اینکه در نامه اعضای هیأت ممتحنه علوم تشریح به رئیس سازمان پزشکی قانونی افشا شد، نوشت: «اعضای هیأت ممتحنه علوم تشریح به سازمان پزشکی قانونی نامهای نوشتند و در آن نسبت به دراختیار قرارندادن جسد به دانشجویان علوم پزشکی انتقاد کردند. دراین نامه به آماری اشاره شد که نشان میدهد هفتهای ١٠٠ جسد مجهولالهویه درتهران کشف میشود، درحالی که بخشهای تشریح دانشگاههای علوم پزشکی ناچارند جسدها را از بازار مافیایی با پرداخت یک دیه کامل بخرند.
محمدحسین قربانی که نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی است، در گفتوگو با «شهروند» تأکید میکند که کمبود جسد برای تشریح، یکی از مشکلاتی است که از گذشته وجود داشته و دانشگاههای علوم پزشکی از دیرباز با آن مواجه بودهاند: «خود من هم که در دهه٦٠ دانشجوی پزشکی بودم، یادم میآید که با مشکل جسد مواجه بودیم، یکی از دلایل آن هم آموزههای دینی ماست که به هرحال خانوادهها راضی به تحویل جسد عزیزانشان برای تشریح دانشجویان پزشکی نیستند، با این همه معتقدم که اینگونه مشکلات باید درتعامل میان سازمانها حل شود و نیاز به رسانهایشدن نیست.»
او ادامه میدهد: «در زمینه تأمین جسد برای آموزش دانشجویان علوم پزشکی، برخی مسائل قانونی و شرعی وجود دارد، برهمین اساس استفاده از اجساد مجهولالهویه و ماکتهای شبیهسازیشده، میتواند این مشکل را برطرف کند، به هرحال، درکشورهای توسعهیافته هم قطعا ازشیوههای نوینتری برای آموزش دانشجویان استفاده میشود.»
«نیوشا محمدزاده»، پزشکی است که حالا در یکی از مناطق محروم مشغول گذراندن دوره طرح است، او به «شهروند» می گوید:« چند سال پیش که دانشجوی دانشگاه آزاد بودم، دانشگاه سه جسد برای گذراندن واحدهای آناتومی در اختیار داشت. دانشجویان دوره عمومی پزشکی، در طول تحصیل، باید ٩ واحد آناتومی گردن، تنه و اندام را بگذرانند که حدود سه ترم می شود، این در حالی است که سه جسدی که دانشگاه ما در اختیار داشت، بیش از سه سال بود که مورد استفاده دانشجویان قرار می گرفت و به دلیل تشریح های مکرر، تقریبا تجزیه شده و قابل استفاده نبود. این در حالی است که هر ترم باید یک جسد در اختیار دانشجویان قرار گیرد.»
او ادامه می دهد:« مشکل بیشتر دانشگاه های علوم پزشکی کمبود جسد است، دانشگاه ما هم همین سه جسد را به زحمت تهیه کرده بود، یکی از آنها مربوط به یک اعدامی بود که خانواده نداشت و دانشگاه به قیمت ١٠ میلیون تومان از سازمان پزشکی قانونی خریده بود، یکی دیگر مربوط به یک بی خانمان بود و یکی دیگر هم معلوم نبود از کجا آمده بود.»