کلید واژه «آشتی ملی» به تدریج به موضوع اصلی بحث ها و تحلیل های سیاسی در آستانه انتخابات 96 تبدیل شده است.
سوشیانس شجاعیفرد در مطلب طنزی درباره این شهرآورد در شهروند نوشت:« میخواستم راجع به اینکه برگزاری دربی چگونه به اقتصاد ملی کمک میکند، بنویسم و راجع به بازار بوق و کرنای کنار استادیوم و بالارفتن آمار فروش تخمه، چیپس، ماست، سیگار، پادزهر مار، شیر سماور، اگزوز خاور بگویم و درباره اینکه چطوری یک ریال، حتی یک ریال از پول پیامکهایی که شما میدهید، توی جیب مخابرات و صداوسیما و حسینی و اینها نمیرود و این وسط من… توی جیب من میرود و اینها بنویسم، دیدم هنوز سر مطلب قبلیم دامپزشکان عزیز ازم دلخور هستند، بیخیال شدم! والللا! تماشاگران اعصابشان خرد است میآیند جلوی خانهمان هی میگویند اگزوز سماور و شیر خاور و اینها!
از آنجایی که باید ثابت کنید مرد نیستیم، اول میگوییم طرح ترافیک هرگز تمدید نمیشود، بعد سهبار تمدید میکنیم! میگوییم بنزین کارت سوخت باطل نمیشود، باطلش میکنیم! میگوییم بلیت دربی رو حضوری نمیفروشیم، بعدش میفروشیم! بابا این همه راه هست برای نشاندادن اینکه مرد نیستید و حرفتان حرف نیست! نشانتان بدهم؟!
یکی از جذابیتهای استادیوم آزادی- همراه اول آینده!- این بازارهای جانبی لباس و ابزار طرفداری و ضدطرفداری است! از لباس اصل بارسلونا و رئالمادرید و منچستر بگیرید تا بوق و اگزوز و برف شادی! یکی از فروشندههای لباس که میگفت: خود باشگاه بارسلون، لباسهایش را از کارگاه منیریه همین آقا تأمین میکنه، بعد میبره بارسلون، دانهای ٨٠ یورو میکنه توی زنبیل مردم! کامران نجفزاده راست میگفت کلاهبرداری کل اروپا را برداشته!
سازمان لیگ برای حفاظت از زمین درمقابل باران و برف احتمالی، کل زمین را پلاستیک کشیده بود که یکهو ٦ تا کامیون شن و نمک و دو تا لودر برف روب اومد وسط زمین و قالیباف آمد پایین گفت: من ٩ساعته برفها را جمع میکنم، شما ببین توی قطب شمال هنوز که هنوزه نتونستند برف رو جمع کنند! تاج رئیس فدراسیون جواب داد، قربون زلف طلات برم، ببین، زمین بازی رو ساییدی با کامیونت! ما پلاستیک کشیده بودیم اون سه نفر هم اونجا بودند که اگه برف اومد پارو کنند! یکهو سه نفر از کنار زمین فریاد زدند: برف… پارو… میکنیم!»
پوریا عالمی نیز در مطلب طنزی در روزنامه شرق پیرامون دربی نوشت:« چه کسی برنده مسابقه استقلال و پرسپولیس خواهد بود؟ الف- استقلال. ب- پرسپولیس. پ- سازمان آگهیهای صداوسیما. ت- مخابرات (درآمد sms) نتیجه رأیگیری این شد: سازمان آگهیهای صداوسیما و مخابرات هرکدام با کسب ۴۹ درصد آرا اول شدند. پرسپولیس با دو گل زده، دوم شد و استقلال با چهار گل خورده پنجم.ممکن است شما الان به توییتر من مراجعه کنید تا سندش را ببینید. معلوم است که چیزی که آنجا نظر دادند با چیزی که اینجا ما اعلام کردیم فرق دارد. پس چه توقعی دارید؟ ما طوری نتایج را اعلام کردیم که به نتیجهای که میخواستیم برسیم؛ یعنی برنده همه مسابقههای ورزشی، سازمان آگهیهای صداوسیما و شرکت مخابرات است. »
آشتی ملی در کانون مجادله
روزنامه ای امروز از طیف های مختلف له یا علیه آشتی ملی مطلب نگاشته اند.
عبدالله گنجی در یادداشتی با عنوان«حل تعارضات درون جرياني به مثابه آشتي ملي» به شرط نظام برای پذیرفتن طرح آشتی ملی پرداخته و نوشت:« مسئلهاي به نام «آشتي ملي» را چند سال پيش كرباسچي طرح كرد، سپس خاتمي و روحاني در آن دميدند و تعداد ديگري از اصلاحطلبان يا آن را تأييد کردند يا با فرار به جلو شروطي را براي آنچه خود طرح كرده بودند گذاشتند. طبيعتاً طرح اين مسئله براساس يك «نياز» عنوان ميشود، اما بايد ديد بين اين نياز و «مسئله» و «گره» موجود چه نسبتي وجود دارد؟ توقع «شتر ديدي، نديدي» يا «نه خاني آمد و نه خاني رفت» واقعاً سادهانديشانه است؛ چرا كه گره و مسئله به عنوان يك واقعيت وجود دارد و هيچ گامي جهت باز كردن يا عبور از مسائل پيشين ديده نميشود و استخوان لاي زخم همچنان باقي است.
نه همه اصلاحطلبان بلکه برای بیشترشان طرح آشتي ملي از آن جهت بحث انحرافي است كه نه مسئله آنان با نظام «ملي» است و نه كل جناح را در برميگيرد. بسياري از اصلاحطلبان در دولت و نظام و مجلس حضور دارند، لذا نه تراز، تراز ملي است و نه مسئله گفتوگوي جناحهاست. اصلاحطلبان ناب تلاش ميكنند مسائل خود با نظام را به جناح مقابل ارجاع تا منازعه را سياسي و يا سطح آن را تقليل دهند.
حال كه نظام هيچ دادگاهي تشكيل نداده است با «خوداظهاري» به صورت رسمي و علني دو مسئله را حل كنيد. شجاعت گفتن عدم تقلب را داشته باشيد، همانگونه كه جسارت اتهام آن را داشتيد. از ضد انقلاب و ساختارشكنان ابراز برائت كنيد و شعارهاي طرح شده عليه اصل انقلاب و نظام را محكوم كنيد. اين خواسته مشخص نظام از شماست كه نه نامش توبه است و نه محاكمه.»
احمد نقیب زاده نیز در یادداتشی در روزنامه آفتاب یزد با عنوان« مقابل این موج نایستید» درباره آشتی ملی نوشت:« چندی است که طرح « آشتی ملی» نقل محافل شده و موافقان و مخالفان بسیاری را هم به دنبال داشته است. در طلیعه بحث باید بگویم که هر زمان که ملت ها در برابر یک دشمن خارجی قرار میگیرند، مسئله «آشتیملی» ضرورت مییابد. چرا که اگر اقشار یا طبقاتی از جامعه از شرایط موجود ناراضی باشند یا آنکه رضایت خاطر داشته باشند اما از دایره بیرون رانده شده باشند، طبعاً این اتفاق پدید آورنده موجبات ضعف اقتدار ملی است و در چنین شرایطی دیگر نمیتوان در مقابل دشمن قد علم کرد. سالیان دراز است که جامعه ما تقریبا در یک حالت دو قطبی قرار گرفته است که یک قطب آن مترصد این است تا همه چیز را به دست بگیرد و قطب دیگر را به خارج از دایره قدرت پس براند. این موضوع سبب شده است تا یک ناامیدی بر اعضای قطب دوم که متشکل از اقشار تحصیلکرده و طبقات مفید جامعه هستند، مستولی شود. این امر بسیار خطرناک می نماید.
باید در نظر داشت که گروه دیگر، نمیتواند بیتوجه به این نکته باشند که بدون فرهیختگان، مملکت اداره نمیشود. در نتیجه این فراخوانی که در خصوص «آشتیملی» داده شده، ندایی بسیار به وقت بوده است و من امیدوار هستم که در نهایت در جامعه طنینانداز شود. کسانی هم که بیش از حد پافشاری میکنند بر مواضع غیراصولیشان به هوش آیند و به این ندا پاسخ مثبت دهند تا جامعه بینالمللی هم در مقابل وحدت ملت ایران حد و مرز خود را بشناسد.
اما نکتهای که در این میان حائز اهمیت می نماید، آن است که تا چه میزان طرح آشتی ملی قدرت عملی شدن دارد. به نظر میرسد در مورد محقق شدن آن نمیتوان به طور قطعی نظر داد. این موضوع بستگی دارد به اینکه جناح مقابل چقدر متوجه شرایط تاریخی کشور شده است. اکنون جناح مقابل اصلاح طلبان کشور باید بدانند که وقتی یک موجی در جامعه وجود دارد نمیتوانند با تخریب چهرههای شاخص آن، موج را از بین ببرند.
…چرا که آن موج، طبیعی است و در درون جامعه وجود دارد . چه بهتر که پرچم این موج در دست خودیها و کسانی باشد که نظام و سیستم را قبول دارند و حد اعتدال را هم نگه میدارند. اگر غیر از این باشد افراط و تفریط روی میدهد و جامعه دچار از همگسیختگی میشود.»
حصر به قوت خود باقی است
روزنامه شرق امروز در توضیح گزارش چند روز پیش خود درباره حصر نوشت:« در روزهای پایانی هفته گذشته، انتشار برخی نقلقولها موجب شد گمانهزنی درباره پیشرفت احتمالی در حل مسئله حصر، به سرخط خبرهای رسانهها تبدیل شود.پيگيريها حاكي از آن است كه دستگاههاي ذيربط و مسئول در ماجرا، همچون گذشته، مشغول انجام وظيفه خود در اين رابطه هستند و آنچه بهتازگي دراينباره مطرح شده، صرفا گمانهزني رسانهاي بوده است»
در خانه سفیر چه خبر بود
حسین شریعتمداری در یادداتشی در روزنامه کیهان با عنوان« درخانه سفیر چه خبر بود؟!» نوشت:« دیروز در اقدامی غیرمنتظره و سؤالبرانگیز، مراسم امضای قراردادهای تجاری میان ایران و سوئد به جای مراکز رسمی کشورمان در منزل سفیر سوئد برگزار شد. در این مراسم، نخستوزیر سوئد و هیئت همراه وی و تعدادی از وزرای کشورمان و معاونان آنها و تنی چند از فعالان اقتصادی حضور داشتند.
براساس یک اصل شناخته شده دیپلماتیک، قراردادها و مقاولهنامهها و… در مراکز رسمی کشور میزبان امضاء میشود و انتقال آن به منزل سفیر کشور میهمان نه فقط با روال جاری و تعریف شده سیاسی مغایرت دارد، بلکه تحقیر کشور میزبان را نیز به دنبال دارد و دولتمردان محترم باید توضیح بدهند که با چه انگیزهای به این اقدام تحقیرآمیز تن دادهاند؟ در این خصوص گفتنی است؛
1- عکسهای منتشر شده از مراسم مورد اشاره، نشان میدهد که خانمهای عضو هیئت همراه نخستوزیر سوئد بدون حجاب در مراسم حضور یافتهاند و گفته میشود نخستوزیر و سفیر سوئد برای حضور بدون حجاب این خانمها اصرار داشتهاند که مراسم در منزل سفیر سوئد انجام بپذیرد! این استدلال صرفنظر از صحت و سقم آن به یک بهانه شبیه است و نمیتواند توجیه کننده مراسم مزبور باشد چرا که خانمهای حاضر در مراسم میتوانستند مراسم یاد شده را که بیشتر به یک «کولتل پارتی» شبیه است بدون حضور وزرا و دولتمردان کشورمان در منزل سفیر برگزار کنند. اما سیاستمداران سوئدی میدانستهاند که، حضور مسئولان بلندپایه دولتی در مراسم یاد شده میتواند نشانه بیاحترامی مسئولان کشورمان به قوانین اسلامی باشد،که اینگونه نیز بوده است!
2- برگزاری مراسم امضای قراردادها در منزل سفیر سوئد، به جای مراکز رسمی و دولتی، میتواند این توهم را به دنبال داشته باشد که جمهوری اسلامی ایران توان حفظ امنیت مراسم را نداشته است و به این علت مراسم در منزل سفیر صورت گرفته است! یعنی القای ناامنی در ایران اسلامی، آنهم در حالی که جمهوری اسلامی ایران امنترین کشور منطقه و یکی از امنترین کشورهای جهان است. آیا مسئولان دولتی کشورمان با حضور در مراسم یاد شده، آشکارا به ملت ایران و نظام اسلامی اهانت نکردهاند؟!
3- امضای قرارداد تجاری در منزل سفیر سوئد، این تردید را پیش میکشد که -خدای نخواسته و با عرض پوزش- مبادا برخی از دولتمردان کشورمان حرفهای در گوشی! و محرمانهای! داشتهاند که نمیخواستهاند به گوش برخی دیگر از مسئولان نظام برسد و آنان را ملزم به پاسخگویی و توضیح کند! انشاءالله که اینگونه نباشد!
4- اقدامی مشابه آنچه در منزل سفیر سوئد انجام گرفته است در طول تاریخ، نه فقط در ایران بلکه در هیچ کشور دیگری سابقه نداشته و کشورهای میزبان، اینگونه حرکتها را نقض حاکمیت خود تلقی کرده و هرگز به آن تن نمیدهند.
اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان یک نمونه-تأکید میشود که فقط یک نمونه- از امضای قرارداد در خانه سفیر یک کشور میهمان را سراغ دارند، لطفاً به آن اشاره کنند و اگر سراغ ندارند – که به یقین ندارند- باید توضیح بدهند که با چه مجوزی دست به تحقیر ملت و نقض حاکمیت ملی زدهاند؟!»