روزنامه های امروز موضوع روابط ایران و امریکا را از ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. این در حالی است که برگزاری جلسه مجمع به ریاست آیت الله موحدی کرمانی و برخی معضلات اجتماعی از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
به گزارش«تابناک»، موضوع ترامپ و روابط ایران و امریکا در کانون توجه روزنامه ها قرار دارد.

روزنامه جوان در گزارشی با عنوان« تعليق تحقيرآميز ترامپ » با اشاره به این موضوع که قاضي ايالتي فرمان نژادپرستانه را لغو كرد نوشت:« هر روز يك بحران؛ اين داســتان رئيسجمهور جديد امريكا بعد از ورود به كاخ سفيد است. بعد از اعتراضات گسترده به فرمان اجرايي نژادپرستانه دونالد ترامپ و طفره رفتن چند ايالت از اجراي آن، يك قاضي فدرال در شهر سياتل ايالت واشنگتن، فرمان اجرايي رئيسجمهور امريكا را لغو كرد. اداره گمرك امريكا با استناد به همين حكم گفته كه ورود شهروندان هفت كشور مشمول فرمان ترامپ آزاد شده و شركت هواپيمايي هم كار سوار كردن مسافران اين هفت كشور به امريكا را از سر گرفتهاند ولي دونالد ترامپ توئيت كرده: «حكم خندهدار اين به اصطلاح قاضي لغو خواهد شد.»»
محمد تقی فاضل میبدی در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان« دنیا خطر ترامپیسم را جدی بگیرد» نوشت:« میتوان گفت حاكم فعلی كاخ سفید با دستورات جدیدش تیر خلاص بر «رؤیاهای» مارتین لوتركینگ، آن مرد بزرگ تاریخ آمریكا، زد. او كه میگفت: «رؤیای من این است که روزی این کشور به پا میخیزد و به معنای واقعی به اعتقادات خود جان میبخشد. ما این حقیقت را که همه انسانها برابر خلق شدهاند آشکار و بدیهی میدانیم». به نظر میرسد، دولتمردان فعلی آمریكا – كه با كمتر از ٣٠ درصد رأی مردم به قدرت رسیدند-در قرن بیستویكم اصل ضدبشری نژادپرستی را جزء اعتقادات خود میدانند و این دموكراسی نیمبند در این چرخه سیاست ابزاری بیش برای بهقدرترسیدن نبوده است؛ همان نگاهی كه هیتلر در قرن بیستم برای آلمان داشت و دنیا را به خاكوخون كشید. كشورهای بزرگ دنیا، بالاخص ممالك اروپا، باید خطر ترامپیسم را جدی بگیرند و سازمان ملل و نهادهای حقوقبشری نگذارند این سیاستهای نابخردانه و خطرناك ادامه یابد. الفبای نخست سیاست ترامپیستها این است كه باید در برابر مسلمانان بهعنوان مبارزه با داعش ایستاد، همه میدانند خاستگاه داعش اسلام نیست و اگر هست، آن نوع اسلامی است كه بیشتر در نگاه وهابیگری و طالبانیسم وجود دارد و خاستگاه آن عربستان است و این كشور جزء چند كشوری نبود كه اتباعش حق ورود به آمریكا را نداشته باشند. تاكنون از ایران بهعنوان یك كشور مسلمان حتی یك نفر به داعش نپیوسته است و اسلام ایرانی همان اسلام رحمانیت و صلح و همزیستی با ادیان و مذاهب و همه آدمیان است. سیاستمداری كه بخواهد با داعش بجنگد، اما خاستگاه و خط فكری داعش یا تروریسم را درست نشناخته باشد، خود ترویج و تشویق تروریسم خواهد بود یا اینكه دولتمردان فعلی آمریكا مانند جورج بوش در پی این هستند تا آتش جنگی دیگر را در منطقه خاورمیانه شعلهور كنند. غافل از اینكه آتش این جنگ دیگر تنها دامن منطقه را نخواهد گرفت. در اینجا توجه به چند نكته لازم است: فرهنگیان، نخبگان و سیاستمداران غیرحكومتی آمریكا و اروپا و دیگر كشورهای جهان كه خطر ترامپیسم را درك میكنند، باید این خطر را برای جهان جدی ببینند و نگذارند تا جهان در قرن بیستویكم شاهد هیتلری دیگر باشد و انسانها در آتش نابخردی امثال ترامپ بسوزند.»
علی بیگدلی نیز در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان« ساختار قدرت امریکا، ترمز ترامپ» نوشت:« به نظر میرسد که ترامپ اگرچه تلاش میکند وعدههای انتخاباتیاش را به سرعت عملیاتی کند اما نباید فراموش کرد که با در نظر گرفتن موانع قانونی در داخل امریکا و طیف وسیع مخالفانش که بخش زیادی از گروههای مردمی، صاحبنظران و همچنین بسیاری از رسانههای جمعی امریکا را شامل میشود، راه بسیار سختی دارد تا جایی که باید منتظر ماند که اجرایی شدن تصمیمات غیرقابل پیشبینی او به محل تنش داخلی جامعه امریکایی تبدیل شود. »
کی روش و دعوا با برانکو
علي عالي در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان« درباره «كيروشِ امروز» » نوشت:« اين ما هستيم كه ميان دو نقش آقاي كيروش دچار تناقض شدهايم: يكي نقش كيروش به عنوان تنها نجاتدهنده فوتبال ايران در اين سالها و ديگري نقش او به عنوان يك پيمانكار كه زيرمجموعه هيچ ارگاني نيست، به جايي پاسخگو نيست و هر رفتار تحقيرآميزي نسبت به فوتبال ايران از او سر ميزند. اشكال نقش اول اين است كه باتوجه به تاريخ اين نوع رفتار، كمكم كل ملت جزو اردوگاه «دشمن» محسوب ميشوند و اشكال نقش دوم اين است كه با وجود نيات خير، هرگز بخت آن را نداشتيم كه از اين شرايط استفاده كنيم. برعكس؛ اين ما هستيم كه در خدمت كيروش هستيم، صورتحسابهاي عجيبي كه نميدانيم بابت چيست را پرداخت ميكنيم و حق هيچگونه شكايتي نداريم. اين قطعا آرمان ما نيست. اما با اين مديران، اميدي به آينده نيست.»
غمگین ترین جلسه مجمع

روزنامه ارمان در گزارشی با اشاره به ریاست موقت آیت الله موحدی کرمانی در مجمع نوشت:« نخستين جلسه بدون حضور آيتا…هاشمي! جلسهاي كه فضاي دلتنگي سايه سنگيني بر آن انداخته بود. حتي آسمان هم دلتنگ او بود. ديروز غم در چهره تك تك اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام نمايان بود و برخي از آنها در دقايق نخست جلسه سر در گريبان فرو برده بودند و جاي خالي آيتا…هاشمي آنها را بسيار غمگين كرده بود. حتي آیتا…موحدي كرماني كه ديروز بر كرسي رياست مجمع تشخيص نشسته بود، دلتنگ يار قديمي امام (ره) بود و با ابراز تاسف از رحلت جانسوز آيتا…هاشميرفسنجاني و تسليت اين ضايعه اسفبار به مردم و اعضاي مجمع گفت:«از اينكه جاي ايشان را در جلسه خالي ميبينم، كوهي از غم بر دل من نشسته است؛ به ويژه براي شما اعضاي مجمع كه سالهاي سال با ايشان اُنس داشتيد و از نظرات و ديدگاههاي ارزشمند ايشان در موضوعات مختلف بهرههاي فراوان بردهايد.» تصوير آیتا…هاشمي رئيس فقيد مجمع تشخيص در جلو كرسي رياست كه آیتا…موحدي كرماني بر آن جلوس كرده بود هم بر سنگيني فقدان او افزود »
کمپین تبریزی ها

روزنامه شهروند در گزارشی با عنوان« کمپین تبریزیها برای کفش ایرانی» با اشاره به حرکت مردمی «با افتخار فقط اجناس ایرانی میفروشیم» از آذربایجان شرقی آغاز شد نوشت:« ٤٠٠ فروشگاه تبریز در مدت یک ماه دست به دست هم دادند تا فقط کفش ایرانی بفروشند خراسانیها، مراغهایها، شبستریها، مرندی ها و آذرشهریها به حرکت بزرگ بازاریان تبریز پیوستند »
آزار زنان

روزنامه قانون در گزارشی با عنوان« نا امنی زنان در سایه سکوت » به بررسی گستره ضمانت اجرای کیفری در موضوع تعرضهای خیابانی پرداخته است. این روزنامه در این گزارش نوشت:« آنقدر حقوق زنان نادیده گرفته شده که گمان می کنند هنگام تجربه آزار جنسی فقط خودشان بايد از خودشان محافظت کنندعمق آزارهای جنسی علیه زنان آنچنان پیش رفته که گویی نوعی فرهنگ میان گروهی از مردان این سرزمین شده است. تا زمانی که بیان مورد خشونت قرار گرفتن، از سوی زنان در جامعه تابو باشد ،مساله خشونت علیه زنان دیده نخواهد شد.نبود آموزش اجتماعی به زنان و به رسمیت نشناختن مساله آزار جنسی زنان ،به تلخی بیشتر دامن می زندسکوت قانونگذار در مقابل آزار جنسی و فقدان قوانین حمایتی از آزاردیده، ازدلایل سکوت زنان در برابر آزار جنسی است. بررسیهای کارشناسی نشان میدهد تا زمانی که سازمانهای غیردولتی اجازه ورود به مساله خشونت علیه زنان را نداشته باشند، این پدیده به شکل جدی به عنوان یک مساله اجتماعی در جامعه مورد توجه قرار نخواهد گرفت زیرا مطالبهگری در زمینه رسیدگی به خشونت علیه زنان وجود ندارد. تا زمانی که بیان مورد خشونت قرار گرفتن از سوی زنان در جامعه و فرهنگ ایرانی تابو باشد، مساله خشونت علیه زنان دیده نخواهد شد. متاسفانه مسیر خشونت علیه زنان از مسیر قانونی نیز کمتر دیده شده و افزایش زمینههای بروز خشونت علیه زنان نشان از جای خالی قانون در این مساله مهم اجتماعی دارد. هرچند لوایحی همچون تامین امنیت زنان در برابر خشونت سعی در پر کردن جای خالی این مهم دارد اما از سوی دیگر زمینههای فرهنگی لازم در جامعه همراه با تصویب این نوع قوانین باید فراهم شود. تا زمانی که زنی بعد ازشكايت از خشونت و حقوق انسانیاش، مورد مذمت قرار گیرد، نمیتوان انتظار داشت که صرف قانونگذاری موجب شود در زماني کوتاه، این معضل جدی زنان در فضای جامعه حل شود. پیش درآمد این نوع قانونگذاریها، آموزشهاییست که باید به شهروندان داده شود تا هرکسی به حق و حقوقش وحدو حدودش آشنایی پیدا کند. »
