خبر نامه شب تاب در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود – از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت.
چه وحشتناک ! اژه ای پر مدالترین خونریز قرن — ماله کشی بر فاضلاب قضا ! اژه ای و آدرس های غلط !!! ” ۵ ” قاضی دستگیر شدند !؟ چه مضحک !؟
آنگاه که سلول های ۲۰۹ مملو شد از قضات ……. گر حکم شود که مست گیرند ، در قوه ی قضا از هر آنچه هست گیرند !
در زمان حکومت مطلقه این فاسق ، باید که وسعت این ویرانی ها را به تماشا نشست!؟ در واقع علت العلل و فلسفه ی دادگاه های ویژه را باید از تعفن عمیق روحانیت دانست ! روحانیتی که کارکرد اصلی اش تحت لوای اسلام ، اعمال خباثت بار است ! — خاطره بنام یزدان پاک — خدای میلیون ها ظلم کشیده ی وطنم زمان زیادی از مرگ خمینی و جانشینی خامنه ای بر اریکه ظلمت رهبری نمی گذشت که وزارت دست به ابتکاری زد . البته اگر اشتباه نکنم جمع آوری این اطلاعات از زمان خمینی و وزارت ری شهری آغاز شده بود . ” بعلت آلزایمر ممکن است تاریخ ها را اندکی جابجا بگویم ” اطلاعات طی چهار پنج سال ! انبوهی از مدارک فساد قضات را گرد آوردی کرد ! اطلاعاتی که فی الواقع از تعفن یک فاضلاب چندش آور تر بود ! این مدارک مستند شامل انبوهی از ؛ تصاویر ، فیلم ، صدا ، اسناد مکتوب و فوج عظیمی از شاهدان و قربانیان میشد که توسط ادارات مختلف ساواما جمع آوری و ضبط گردیده بود ! اگر سالش را فراموش نکرده باشم ” ۷۰ تا ۷۳ ” بود که بخشی از این اسناد خلاصه بندی و طی یک ویدیوی فشرده به عرض ملوکانه رسید . از آنجا که این اسناد بسیار مستهجن بود ، خامنه ای هیچ گریزی جز صدور مجوز “باز داشت ” را نداشت . که ناگهان با دستگیری صدها قاضی ، تمامی سلول های بند ۲۰۹ اطلاعات ، مملو شد از قضات شریف ! قضات عادل ! قضات حکومت اسلامی ! و ……. انباشت و تراکم در یکصد سلول بقدری بود که هر سلول تک نفره تا چندین قاضی را در خود جای داده بود که بسیاری بعلت سر ریز بند به خانه های امن وزارت در سطح شهر انتقال یافتند !؟ ” البته پیشتر دیگر متهمین به زندان توحید یا همان کمیته مشترک انتقال داده شدند “.
آری اینان قضاتی بودند که با نصایح و دروس همه روزه ی شخص خمینی از بوق های رسمی ، تربیت و موعظه شده بودند ! قضاتی که تا بدان روز صدها هزار حکم عادلانه ! داده بودند و آنگونه بر ملت ایران حکم قضا رانده بودند که …. علی ! آیت الشیطان یزدی — ناگهان یزدی دچار شوک گردید ! نه بدان سبب که با افشای اقیانوسی از فساد زیر مجموعه اش مواجه گردیده بود ، بل بخاطر خالی شدن بیدادگاه هایش از قاضی و مدیر و دادستان و باز پرس و دادیار و … !؟
یزدی وقتی محاکم را مواجه با بحران خلا مجریان عدالت ! یافت به یکباره خونش به جوش آمد و با برگه ی استعفایش به نزد خامنه ای رفت ! یزدی به خامنه ای گفت : یا همین الان قضات آزاد می گردند و یا دیگر من نیستم !؟ این بود که خامنه ای برای پیش گیری از فروپاشی عدالت در رژیمش ! با استعفای این ملعون مخالفت و دستور آزادی تمام بازداشت شدگان معصوم ! را صادر کرد . آری !این گرگان بیشه ی فسق و فجور بار دیگر به جان مردم افتادند و طی این سه دهه با مردم آن کردند که می بینیم ! تا جایی که معاونین این قوه در مصاحبه ها به رسیدگی سالیانه پانزده میلیون پرونده افتخار می کنند ! حتی تا جایی که این قوه طی عمرش بیش از ۶۰۰ میلیون پرونده علیه ایرانیان تشکیل داده ! به عبارت دیگر این رژیم اسلامی چنان مردم را تربیت کرده که فقط خصومت ها و تجاوزاتشان به یکدیگر تا کنون به بیش از ششصد میلیون شکایت رسیده !؟ البته آنچه مخفی می کند !؟ اعدام و سربه نیست کردن نزدیک به یکصد و پنجاه هزار ایرانی است ! بله درست شنیدید ؛ یکصد و پنجاه هزار قربانی ! برای ارزیابی میزان خیانت این رژیم به اعتماد مردم نسبت به یکدیگر ، کافی است، این آمار وحشتناک را کنار تعدادجلسات دادگاه های بی رونق اروپایی قرار دهید تا میزان این تعفن در ایران ضد اسلام واقعی را در یابید . اتهامات این قضات معصوم !؟ ؛ از اسناد رشوه ها ! دزدی ها ! فجایع مستهجن و حق و ناحق های دستگیر شدگان فوق که بگذریم ، فقط به بیان یک نمونه از تجاوزات این مدعیان عدالت ! مدعیان اسلام ! و سینه چاکان ولایت مطلقه به نوامیس این ملت قربانی شده اشاره می کنم : آری ! آری ! فیلمی بود که قاضی به همراه رییس یک کلانتری ، زن قربانی را در میان گرفته بودند ! یکی شان در زیر و دیگری در روی او همچون همبرگر های دوبل در حال تجاوز همه جانبه به این زن بودند !؟ “که البته اینجانب در جای خودش این تمثال و ویدیوی نامبارک را به شرف حضور ملت ایران خواهد رساند ” آری این است مملکت امام زمان ! اما امروز آن دو متجاوز ” سرهنگ و قاضی ” ؛ آن قاضی جزو بالانشینان این قوه شده و آن سرهنگ نیز از برادران و سردارانی است که در حفای ناجا و طی کودتای ۸۸ چه جنایاتی که مرتکب نشد !؟ اما تفاوت عدالت در آن روز با امروز ؛ آن زمان که مثلا منبر های اخلاقی خمینی جامعه را ، به ظاهر مملو ساخته بود از فضای اخلاقی و احکام ؛ بکن ! نکن! مجریان و کارگزاران قضایی رژیم در آن حد فراگیر و عظیم ، در حال تجاوز به مال و جان و ناموس ملت ایران بودند ! امروز باید دید ؛ در حالی که فسق و فجور خود رهبر و اطرافیانش ، زبانزد خاص و عام گشته ! این قوه را که به تاسی از او و دیگر حاکمان فاسد و بی لیاقت ، تبدیل به فاضلابی تحت نام قضا گشته ، چه ها که بر سر مردم نمی آورد ! آیا ؟ اسلام جعلی ، اسلام انحرافی ولایت مطلقه ، اسلام دروغین و متجاوز ناب محمدی ، تا چه حد و در چه وسعتی توانسته جامعه و مردم را با بحران اخلاقی مواجه سازد!
موضوع سوال و پاسخی است که با آن مواجه ایم . باشد که روزی رژیم را از درون متلاشی و همچون پلاسکو به فوریت فرونشاند .
خاطره — قرار بود زیر هر پست یک خاطره از دوران ۱۳ ساله ی زندانم نقل کنم ؛ زندان — پس از آنکه هشت سال از حبسم گذشته بود و یکسالی نیز در زندان قزلحصار پس از انتقال از ۲۰۹ بسر می بردم ! یک روز مرا به حفاظت خواندند . اتاق رییس جدیدحفاظت — کیانی . وقتی وارد شدم دو نفر را روی مبل دیدم . در همان نگاه اول حدس زدم باید یکی شان وزارتی و دیگری رییس حفاظت باشد ! لذا پیش از آنکه آنها حرفی بزنند ، من گفتم : به نظرم شما آقای کیانی رییس حفاظت و او نیز شکنجه گر حفاظت وزارت اطلاعات و بازجوی جدید پرونده ام هست ! من پیشتر هیچیک از آنان را ندیده بودم . لذا همین جمله باعث شد که بفهمند با چه کسی طرفند ! آن ابلیس با اهداف متفاوتی آمده بود ! از جمله تحقیر و کوبیدن من ، البته بعدا با زیر پاکشی از کیانی فهمیدم که بازجو با گوشی اش ، بخش هایی از ویدیوی مرا که در سلول های ۲۰۹ تهیه کرده بودم به کیانی نشان داده بود و از او خواسته بود در اطرافم خبر چین بگمارد ! ” البته عرض کنم ، هفته ی قبل از این جلسه وزارت اطلاعات ، یکنفر بازجوی حفاظت را بدون اطلاع حفاظت زندان ! از کانال بهداری و تحت پوشش پزشک فرستاده بود تا همین ” دویل ” را با من او داشته باشد ! و چون من او را که مسئول دستگاه دروغ سنج وزارت بود دورا دور می شناختم و او اینرا نمی دانست لذا با او کاری کردم که از دستم واقعا گریخت !؟
جالب اینکه در همین جلسه به کیانی این موضوع را گفتم : که وزارت بدون اطلاع شما بازجویش را از طریق بهداری به سراغ من می فرستد ! که همین جمله سبب مختصری در گیری لفظی بین این دو شد !
” اتاق کیانی …. بازجو شروع کرد به نطق و تحقیر ، او برگه ی پیرینتی از کیفش درآورد و به آرامی روی میز گذاشت ! و با دست آن را بسمت من هدایت کرد ! طوری که من آن را بخوانم ! من البته طی این خیمه شب بازی خیلی بی تفاوت و عادی و ساکت نشسته بودم و فقط بدون آنکه به او نگاه بیندازم فقط گوش می کردم و گاهی هم اندکی به برگه نگاهی می انداختم ، بطوری که او شک کرد که من نوشته را دیده باشم ! ؛ ” نوشته بود همسر رضا ملک به بازجویش شوهر کرده !” “”البته پیشتر ، در روزهای آخر دویست و نه ، وقتی که از سلول به یک اتاق جمعی انتقال شدم ، اتاقی که سعید ماسوری ، منصور اصانلو و …. بودند . یک روز در جمع ، این خبر را سعید درخشندی بر زبان آورد که برای جلو گیری از ناراحتی من ، دیگران آنرا ماست مالی کردند .”” ” البته همسرم با اطلاعات علیه من همکاری کرد ! حتی در بازجویی ها ! و جایزه اش که بکار گیری و اشتغال در قوه ی فاسد قضا بود را دریافت کرد! ” بگذریم ، برگردیم به اتاق حفاظت ….. بله بازجو که دید من بی تفاوتم و بشدت دارم خودم را کنترل می کنم “حتی با فرض خواندن آن پیرینت ” تند تر رفت ! یعنی شروع کرد اهانت به وکیلم خانم شیرین عبادی ! پس از اندکی تحمل با مدیریت آن شرایط ؛ یکباره از جای برخواستم و با فریادی غرا که سبب شد از اتاق های دیگر حفاظتی ها به آنجا بریزند ! گفتم : اگر او فاسد است ، شوهرش مثل شوهر خجسته ” زن علی خامنه ای ” مفعول ، لواط ده و فاسد که نبوده !؟ این را فریاد زدم و در را محکم بهم کوبیده و از اتاق کیانی خارج شدم و سپس در راهروی بلوک حفاظت شروع کردم به قدم زدن ! تا به بند برگشتم . البته پس از آن بود که بشدت توسط خبر چین ها و جایزه بگیرها زیر نظر بودم تا جایی که بسیاری از بیانیه هایم گیر می کرد و پرونده سازی می شد ! البته پس از انتقالم به اوین ، کیانی هم به اوین آمد تا در اینجا هم بتواند روی من کنترل داشته باشد ! که البته در اینجا هم بسیاری از مکتوباتم توسط او و عواملش گیر کرد و پرونده ی قطور و جدیدی در دادسرای اوین برایم تشکیل شد و بارها مورد بازجویی دادسرا قرار گرفتم که البته در هیچیک سخن نگفتم ! ” بگذریم از اینکه بالاخره خود کیانی هم بعلت فساد اخلاقی و رابطه با ….. گیر کرد و از حفاظت اخراج و هم اینک بعنوان کارمند ساده در اوین باقی است ! ”
بله دوستان هم وطن ، سربازان رسوای امام زمان و سپاهیان ظلمت ، برای بزانو در آوردن زندانیان سیاسی و عقیدتی از هیچ ستمی فروگذار نمی کنند . اینجانب نیز با یاد زندانیان در اعتصاب غذا ، این نوشتار را به پایان می برم .
با آرزوی آتش گرفتن بیت فاسد قضا با تمامی جنایتکارانش و نجات مردم عزیز کشورم .
رضا ملک
