پیش از برگزاری نشست دو روزه آستانه، سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه بیان کرده بود که بشار اسد تنها سه هفته تا سقوط کامل فاصله داشت که نیروهای روسیه وارد سوریه شدند.
در راستای مذاکرات صلح سوریه، اکنون روسها با نزدیک شدن به نتیجه های ملموس، بیش از همیشه سعی بر آن دارند تا این مذاکرات را به نام خود تمام کنند.
روسیه، ایران و ترکیه روز گذشته بعد از دو روز نشست در آستانه قزاقستان طی بیانیه ای مشترک بر طرحی برای تداوم آتش بس تا زمان انجام مذاکرات بعدی در ژنو تأکید کردند. این نشست علیرغم همه تلاشهای توانست پارامترهای گسترده اما مبهمی را در مورد تداوم آتش بس در سوریه بدست دهد که البته در کنار آن تأکید اصلی برای ادامه مبارزه علیه گروه تروریستی داعش و شاخههای القاعده بود.
به گزارش «تابناک» اما بیش از همه باید گفت که مذاکرات آستانه آزمون مهمی برای یکپارچگی محور ایران – روسیه – ترکیه و همچنین نقش روسیه به عنوان قدرت بزرگ و تأثیر گذار در منطقه بود. در جایی که ایالات متحده عملاً حضوری ندارد، روسیه در پی آن است که بعد از پیروزی در نبرد اکنون صلح را نیز پیروز شود تا خود را به عنوان یک ابرقدرت دارای توان لازم برای ایجاد پویایی و تغییر در مسیر معادلات بینالمللی نشان دهد.
نکته مهمی که در این مذاکرات شاهد آن بودیم، عدم امضای بیانیه نهایی توسط گروههای معارض و همچنین دولت سوریه بود. این بیانیه تنها توسط سه کشور ایران – روسیه – ترکیه به امضا رسید تا یک پیام مهم را مخابره کند: اکنون این سه کشور هستند که برای آینده سوریه تصمیم گیری میکنند و سایر گروههای درگیر در سوریه بعد از شش سال جنگ وابستگی کامل به تصمیمات این سه کشور دارند.
یکی دیگر از مهمترین تغییراتی که در طی این نشست دو روزه در مورد پارامترهای جنگ ایجاد شد، آن بوده که همه طرفهای مذاکره کننده در آستانه تعهد خود را به مبارزه مشترک با داعش و گروههای تروریستی استثناء شده از این آتش بس ابراز کردند. این موضوع به ایران نقشی جدی در مبارزه با داعش میدهد که گزینه های آینده دونالد ترامپ در راستای همکاری با مسکو برای مبارزه با این گروه تروریستی را محدود میکند. همچنین تعهد ترکیه به دست برداشتن از مبارزه علیه اسد و تمرکز بر مبارزه با داعش را رسما اعلام کرد.
اما اکنون آنچه به نظر میرسد این است که روسها با نزدیک شدن به نتیجه در راستای مذاکرات صلح سوریه بیش از همیشه سعی بر آن دارند تا این مذاکرات را به نام خود تمام کنند. پیش از برگزاری نشست دو روزه سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه بیان کرده بود که بشار اسد تنها سه هفته تا سقوط کامل فاصله داشت که نیروهای روسیه وارد سوریه شدند.
در طی مذاکرات نیز برخی گزاره ها از سوی هیات روسی در راستای عدم پذیرش حملات نیروهای دولت سوریه به وادی البردی و انتقاد از آن به همراه گونه ای از رسمیت دادن به گروه احرار الشام و جیش الاسلام نشان داد که روسها به دنبال آن هستند که نتیجه دلخواه خود را از مذاکرات هرچه سریعتر به دست آورند. پایان دادن به یکی از خونین ترین تعارضات قرن 21 تا کنون برای ولادیمیر پوتین اهمیت بسیاری دارد و نیات وی برای شکل دادن به یک نظم نوین را تا حد زیادی به پیش میبرد.
روس ها به خوبی میدانند که دو محور اصلی سیاستهای دونالد ترامپ در خصوص خاورمیانه عبارتند از حمایت از اسرائیل و مبارزه با داعش. مورد دوم به ویژه با همکاری روسیه برای آمریکایی ها خرسند کننده است. همچنین میدانند که برای ترامپ اهمیت زیادی ندارد که تعارضات فعلی در خاورمیانه اصلاً چه منشاء دارد و این موضوع دست روس ها را برای دیکته کردن شرایط و ضوابط مورد نظر خود باز میگذراد.
همچنین هماهنگی و رویکرد نزدیک ترکیه و روسیه در این مذاکرات بخش مهمی از سیاستهای آتی روسیه را تضمین میکند. دو کشور در مورد قدمهای بعدی در مذاکرات به توافق رسیده و همچنین در مورد موضوع کردها در سوریه و همچنین موضوع گروه احرار الشام نیز یک دستور کار محوری دارند.
مسکو تا همینجا نیز موفق شده است تحول بزرگی را به نام خود ثبت کند: اولین مذاکره جامع در خصوص صلح سوریه با حضور همه گروههای درگیر و حتی مقابل هم نشستن مخالفان و دولت، آن هم در غیاب ایالات متحده آمریکا. یعنی کشوری که بعد از دو جنگ جهانی همواره ستون اصلی پویایی های جهانی بوده و معمولاً حل تعارضات بزرگ در دنیا بدون حضور آن قابل تصور نبوده است.
اکنون روس ها به دنبال آن هستند تا با محکم کردن آتش بسی که پیش از این بسیاری بر شکننده بودن آن اذعان داشتند، قدمهای بعدی را برای به صلح رساندن سوریه بردارند. در این راستا فشار بر ایران و دولت سوریه برای توقف آتش در وادی البردی – که در دست تروریست ها است – از یک سو و امتیاز دادن به ترکیه با مهار کردن کرد ها همگی برای روسها بر روی میز است. قطعاً روسیه اجازه نخواهد داد که آتش بس تا زمان رسیدن به نتیجه مشخص در مورد مذاکرات دولت و معارضان نقض شود و این مساله با کار سخت همراه کردن ایران و ترکیه و گروههای معارض پیوند خورده است.
تلاشهای روسیه برای تبدیل مبارزه به دیپلماسی منجر به آن شده است که بسیاری از گروههای درگیر در سوریه بعد از شش سال جنگ خونین نه علاقه و نه توانی برای ادامه درگیری داشته باشند. گروههای معارض دریافتهاند که شرط بندی آنها برای سقوط بشار اسد با باخت مواجه شده و دولت سوریه نیز متوجه شده است که روسیه بعد از نجات اسد، اکنون به دنبال صلحی به نام خود است. صلحی که نه الزاماً منافع دولت سوریه را تضمین خواهد کرد و نه ترکیه و معارضان را تا حد ممکن راضی و خشنود میکند. این صلح به نظر برای روسها یک صلح روسی است با توجه به خواستهها و سیاستهای روسی.