خبر نامه شب تاب در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود – از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت.
انا لله و انا الیه راجعون
نابغه سیاسی قرن، چشم از جهان فرو بست!
موتور انقلاب از حرکت ایستاد! آری او موتور انقلاب بود، صبور و آرام، مهره ها را یکی بعد از دیگری می چید، با هزار رجل سیاسی هزارداستان داشت، دشمنش را در آغوش می کشید و با لبخندی معنا دار بدرقه اش می کرد، می گفت دو اشتباه کرده ام، یکی زمینی را فروختم که نباید و دیگری کسی را به کاری گماشتم که نشاید!
بارها به او عرض کردم که:”این آشی است که شما برای ما پختید و خود باید چاره اش کنید” و با آرامش خاص خود می پذیرفت، اما درمان های او هم آرام و با طمانینه بود، در آخرین دیدار از خیانت منفعت طلبان و جفای فرصت طلبان با او گفتم، می گفت:” اینها می خواهند به معاش خود برسند، می خواهند زندگی کنند، نمی خواهند هزینه دهند و تو هم اگر نیایی در سطح آنان، تنها می مانی!
می گفت:” تو خودت درسیاست مجتهدی و خود میدانی که چه کنی، به عنوان پدر می گویم، مراقب باش، خانواده ات سختی زیادی کشیده اند، دیگر بس است، به فکر آنها باش! فائزه را با پای شکسته به دادسرا می برند و حسین و … را هم احضار کرده اند”
عرض کردم:” فلان اصلاح طلب چنین می گوید”
با لبخندی تلخ گفت:”راست می گوید، اینها کسی را ندارند که بایستد”
گفتم:” من از مهدی خواستم تا پخش فیلم محاکمه اعتصاب غذا کند”
با لبخندی فرمود:” بله می خواستی او را از راه بدر کنی و من نگذاشتم! البته قضات رای بربرائت او دارند و اجازه صدور رای نمی دهند!”
خدایش رحمت کناد، خار چشم انحصار و استخوان در گلوی استبداد شده بود، با هزار تدبیر، آخرین پایگاه امید را زنده نگاه داشت، اما افسوس و صد افسوس، افغان و هزار افغان، که نگاهداشت این آخرین روزنه امید، نتوانست مردم را به آزادی و دموکراسی برساند، مدعیان اصلاحات خود به فساد آلوده شدند و دولت امید مردم را نا امید کرد و اینک پیر صبر و اعتدال چشم از جهان فرو بست و نمی دانیم گلایه از رجاله ها را کجا بریم؟!
هاشمی رفت!
بدرقه او باید خواب راحت را از دیکتاتورها بستاند، این حضور بهانه ای است تا نگذاریم آب راحت از گلوی استبداد پایین رود، این حضور رفراندمی دوباره است!
تشییع هاشمی، باید پیامی رسا داشته باشد، باید با حضورمان به خشونت و جنگ افروزی نه بگوییم، باید از این فرصت طلایی بهره گرفت و جمعیت تشییع سال 68 را تکرار کرد، تا جناح حاکم تفاوت با مردم بودن و بر مردم بودن را درک کند، باید فرق تشییع هاشمی رفسنجانی و مهدوی کنی را ببیند!
ما بدرقه هاشمی را به رفراندمی مردمی بدل خواهیم کرد.
مهدی خزعلی
19 دیماه 95
