دشمنان هاشمی رفسنجانی زبان به مدح او گشوده اند… عجبا از این فرصت طلبیهای خائنانه!!
آخوند حقه باز مصباح یزدی:حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی فردی بود که عمری در کنار امام و در راستای تحقق منویات علما و بزرگان نظام، تلاش کرد.
اختلاف در ارزشگذاری و قضاوت دیگران میتواند دارای دو ریشه باشد؛ گاهی جاهلانه نسبت به آن فرد قضاوت صورت میگیرد و گاهی سوءتفاهم ایجاد میشود، بدان معنی که با آنکه آن فرد میداند فاعل، کار درستی انجام داده از روی دیدگاه شخصی خود قضاوت میکند.
در قرآن کریم داستانهایی درباره قضاوت و شیوه قضاوت بیان شده که یکی از آنها ماجرای ارائه قربانی توسط فرزندان حضرت آدم(ع) به درگاه خداوند متعال است، در ماجرای قربانی دو فرزند آدم به خداوند، قابیل این اعتقاد را نداشت که قاضی این کار خداوند است.
گاهی اختلاف در قضاوت به این دلیل است که به نکتههای موجود در آن عمل توجه نمیشود، چراکه اگر آن نکتهها مشخص شود، هیچگاه در قضاوتها اختلافی صورت نخواهد گرفت.
ارزش کار افراد را میزان پول مصرفی آن فرد تعیین نمیکند، بلکه نیت افراد در این مسأله موثر است، بهطور مثال 2 نفر وارد مسجد میشوند و دو رکعت نماز میخوانند، اما در زمانی که از مسجد خارج میشوند، امام صادق(ع) میگویند که یکی از این دو نفر وارد بهشت و دیگری وارد جهنم میشود، دلیل آن این است که یکی از افراد خالصانه نماز خوانده است و دیگری از روی ریا.
اختلافاتی که در ارزش گذاریهای رفتار دیگران صورت میگیرد، به این دلیل است که فرد از نیت آن فاعل آگاه نبوده است؛ باید این را دانست که قضاوت دیگران آسان نیست، چراکه فقط خداوند از عمق قلب انسانها آگاه بوده و انسان نمیتواند قضاوت کند که عمل صورت گرفته، کار درست یا غلطی بوده است.
قوام ارزش اخلاقی به این اندازه است که خود فاعل نیتاش مشخص باشد، بدان معنی که این کار برای رضایت مردم صورت میگیرد یا رضایت خداوند متعال؛ البته باید این را هم دانست که در یک عمل میتوان مردم را با خدا تجمیع کرد و خدمت را به مردمی ارائه داد که خداوند آنها را دوست دارد.در کشف حقیقت یعنی اعتقاد مطابق با واقع، گاهی مستقیماً میتوان یک حقیقت را دریافت، اما در برخی اوقات گاهی برای کشف یک حقیقت باید چندین واسطه را مهیا کنیم. اگر قرار است امر به معروف صورت گیرد باید با روی خوش و بیان لطیف باشد، چرا که سبب توجیه آن فرد میشود، اگر امر به معروف با اخم صورت گیرد، آن فرد لجاجت کرده و این خود تبدیل به امر به منکر میشود، درحالیکه مهمترین اصل امر به معروف اصلاح افراد است.یکی از مهمترین دلایل اختلاف در کارهای ارزشی این است که گاهی خود فاعل در محاسبات اشتباهی میکند و همین کار ممکن است سبب انحراف فرد شود. ما به خاطر اینکه در دام اختلافات نیافتیم، نباید نسبت به قضاوت دیگران حساس باشیم.
اگر ما میخواهیم عملی را انجام دهیم، ابتدا باید خود را اصلاح کنیم و پس از آن ببینیم که نتیجه عمل به رضایت خداوند منجر خواهد شد یا خیر.
حسین شریعتمداری: کارهای رفسنجانی برای من روحیه بخش بود!
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی، طی خاطره ای نوشت:
“یک بار در اتاق بازجویی خودم را به بیهوشی زده بودم تا ماموران شکنجه دست از سرم بردارند. در آن حال متوجه شدم آقای هاشمی رفسنجانی را به اتاق شکنجه آوردند. ایشان را قبلا در جلسات دیده بودم و میشناختم. ازغندی، شکنجهگر معروف، دستگاه فرنچ (وسیلهای که دور گردن قرار میگرفت و با پیچاندن پیچ، هر لحظه محکمتر میشد و راه تنفس را میبست) را دور گردن آقای هاشمی قرار داد و آن را پیچاند. من از زیر چشم شاهد صحنه بودم. ازغندی به حدی فرنچ را پیچاند که آقای هاشمی درحال خفه شدن بود. همزمان با این شکنجه، ازغندی فحاشی هم میکرد. بعد گفت: تو چرا برای خمینی تبلیغ میکنی. ازغندی در حالی که باز هم فرنچ را محکم میکرد به هاشمی گفت: دیگر از این کارها نکن و بعد از لحظاتی فرنچ را باز کرد. به محض اینکه فرنچ باز شد، آقای هاشمی گفت: «باز هم از این کارها میکنم.» این رفتار هاشمی برای من خیلی روحیهبخش بود.
منبع: باشگاه خبرنگاران
ضمن تسلیت به دلیل فقدان جناب آقای هاشمی رفسنجانی باید عرض کنم نسل اول انقلاب نسلی بود که در شرایط بسیار بسیار سخت بار نهضت را به دوش گرفت. ما در انتهای دهه 30 و ابتدای دهه 40 شرایط بسیار خفقانباری داشتیم. بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 و بعد به فاصله دو سال تشکیل ساواک توسط آمریکاییها، رژیم ستم شاهی توانسته بود فضای رعب و وحشت زیادی بهوجود بیاورد که بسیاری از مبارزین با گرایشهای ملی یا غیر دینی به دلیل هزینههای بالای مبارزه صحنه را ترک گفتند؛ یا به خارج از کشور رفتند و یا در داخل کشور سکوت اختیار کردند.
وقتی امام مبارزه خودشان را رسما آغاز کردند، صحنه برای مبارزه آنطور هموار نبود که بعدها در دهه 50 هموار شد. این زمان دوران غربت بود، لذا نسل اول انقلاب اسلامی از این جهت متمایز و برجسته هستند که در شرایط بسیار بسیار سخت مبارزه را برای رهایی ملت از استبداد و استعمار در پیش گرفتند.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از شاگردان امام راحل و یکی از کسانی که متاثر از اندیشه امام (ره) بود، طبیعتا در این راه هم به لحاظ مدیریت و هم به لحاظ تلاش و هم به لحاظ ارتباطات عنصر شاخصی بود.
تلاش ایشان در عرصههای مختلف بود. هم بحث مبارزه را مد نظر داشتند و هم به لحاظ تشکیلاتی فعال بودند و هم به لحاظ اینکه مبارزه نیاز به امکاناتی دارد تا بتوانند رنج و آلام مبارزه را برای اطرافیان شخصیتهای مبارز کم کنند، ایشان در مسائل اقتصادی هم دستی در کار داشتند و از طریق کمک اقتصادی به خانوادههای مبارزین ایفای نقش موثری می کردند که خیلی مهم بود. این خصوصیات آقای هاشمی درواقع وجوه مختلفی را داشت. برخی از نیروهای مبارز عمدتا در عرصه مبارزه فکری کار میکردند اما آقای هاشمی هم در مسائل فکری فعال بود و هم در مسائل اقتصادی و هم در مسائل سازماندهی و ارتباطات.
** سابقه همکاری رهبر انقلاب و آقای هاشمی دارای سابقهدیرینهای است که در فراز و فرودهای انقلاب اسلامی این ارتباط تداوم داشته است، ارزیابی شما از روابط این دو یار دیرین امام راحل چیست؟
رهبر معظم انقلاب و مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی همزمان به نهضت امام خمینی (ره) پیوستند. یعنی در یک دوران وارد مبارزه شدند. طبیعتا هم به لحاظ اینکه با هم همخانه بودند و مدتها در یک ساختمان زندگی میکردند که یک خانه دو طبقهای بود و یک طبقه آن را رهبر انقلاب و طبقه دیگر را آقای هاشمی زندگی میکردند، این موجب می شد که ارتباطات بسیار گستردهای را با هم داشته باشند. یعنی هم در علم و دانش و مطالعه دروس حوزوی و هم مبارزه و نیز ارتباطات عاطفی و شخصی بین این دو بزرگوار در این مدت ایجاد شد.
حتی وقتی آقای هاشمی دستگیر میشوند و ایشان را به سربازی میفرستند، آقای خامنهای مرتبا جمعهها که فراغتی داشتند و میتوانستند ایشان را در درب پادگان ملاقات کنند به این کار مبادرت می ورزیدند؛ یعنی به این اندازه رابطه عاطفی میان این دو بزرگوار وجود داشت.
** در پس از انقلاب چطور؟
در بعد از انقلاب در دهه اول انقلاب این ارتباطات بسیار بسیار تنگاتنگ بود. چه در قالب تشکیل حزب جمهوری اسلامی که این دو شخصیت در کنار هم به اتفاق شهید بهشتی و آقای موسوی اردبیلی و شهید باهنر حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دادند و چه در همکاری تشکیلاتی و فکری. حتی بعدها هم در این دهه که هر کدام از این بزرگواران مسئولیتهایی را به دوش گرفتند، چه آیت الله خامنهای که مسئول ریاست جمهوری را بر دوش کشیدند و چه ایشان که ریاست مجلس را عهدهدار شدند، این ارتباطات تداوم یافت. گرچه در همان دوران دیدگاههای متفاوتی به لحاظ اقتصادی و تشکیلاتی بین این دو بزرگوار بود اما این موضوع هیچ تاثیری در روابط نگذاشت.
هم مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی نقطه نظرات خودش را داشت و هم آیت الله خامنهای نقطه نظرات خودشان را داشت که امام نیز گاهی نقطه نظرات آیت الله خامنهای را قبول میکردند و بر آن صحه میگذاشتند و گاهی هم نقطه نظرات آقای هاشمی را و این موضوع نیز موجب فاصله بین این دو بزرگوار نمیشد. به خصوص در سالهای پایانی عمر امام (ره) بیشتر ایشان نظرات کارشناسی آیت الله خامنهای را میپذیرفتند. در سالهای شاید ابتدای دهه 60 قضایا به گونه دیگری بود اما این هم موجب رقابت کاذب یا موجب نقار و دلخوری نمیشد.
البته در دهه دوم انقلاب بخصوص وقتی جناب آقای هاشمی رفسنجانی به طرف امور اجرایی سوق یافتند، برخی از خصوصیات شخصی ایشان سوء استفادههایی میکردند که به طور طبیعی موجب گلایه دوستداران انقلاب و در راس آن آیت الله خامنهای میشد. خب در برخی جهات آقای هاشمی این گلایهها را میپذیرفتند و در مقام اصلاح بر میآمدند و در برخی موارد نیز نمیتوانستند آن سوء استفادههایی که از شخصیت ایشان به عمل می آمد را اصلاح کنند.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی دارای یک سعه صدری بودند که این سعه صدر در حوزه اندیشه بسیار خوب است اما در مسائل اقتصادی و حوزه عدالت یک مقداری به نظر من مشکلزاست.
ما نمیتوانیم در حوزه اقتصادی از موضع سعه صدر رفتار کنیم و بگوییم که با فساد میشود به گونهای مماشات و چشم پوشی کرد. چراکه حتی مفاسد کوچک را اگر اغماض کنید به تدریج این مفاسد کوچک زمینهساز مفاسد بزرگتر میشود و طبعا عواقبی را ایجاد میکند.
برخی از شخصیتها مانند امام (ره) هرگز اجازه نمی دادند اطرافیانشان وارد مسائل اقتصادی بشوند چراکه این موضوع را پلی برای سوءاستفادهءگران می دانستند، آیتالله خامنهای نیز همین مشی امام(ره) را به درستی پی گرفتند و نگذاشتند که هیچ کدام از اطرافیان وارد مسائل اقتصادی شوند، اما جناب آقای هاشمی علاوه بر آن سعه صدری که به آن اشاره کردم به این محدودیتها قائل نبودند که برای اطرافیان ایجاد شود. این موضوع منشاء برخی سوءاستفادهها را فراهم کرد که بعدها موجب نقار و ناراحتیهای نیروهای انقلاب از این ویژگی شخصیتی جناب آقای هاشمی رفسنجانی شد. این ویژی شخصیتی در آقای هاشمی رفسنجانی در حوزه مسائل فکری و اندیشهای بسیار و شایسته و قابل تقدیر بود اما در حوزه مصالح جامعه یا حقوق و بهویژه حقوق اقتصادی جامعه، نمیتوانست مورد اقبال افکارعمومی قرار بگیرد.
در دهه دوم و سوم به تدریج این مسائل یک مقداری پررنگ شد و مسائلی را به وجود آورد که من نقش خناسان را در این زمینه بسیار تعیین کننده می بینم. از یکسو نیروهایی که میخواستند نظام نتواند عدالت اجرا کند و از یک نوع تشتت در جامعه سوء استفاده کنند سعی می کردند روی این خصوصیات شخصیتی آقای هاشمی برنامهریزی کنند و بهرههای مورد نظر خودشان را ببرند. البته نباید این مطلب را از قلم بیندازم که برخی از نیروها هم در مقام انتقاد از جناب آقای هاشمی یک نوع افراط را پینمودند.
ما در ارتباط با شخصیتهایی که منشاء خدمات بزرگ بودند و شخصیتی عالم هستند باید یک اصولی را رعایت کنیم. اگر این شخصیتها در حوزه اندیشه کار کنند که باید خیلی مراعات حال این افراد را کنیم و آنان را پاس بداریم. اما اگر عالمی وارد حوزه اجرایی شد ما می توانیم او را نقد کنیم، یعنی لازم هم هست که او را نقد کنیم؛ چراکه اگر این شخصیت در حوزه اجرایی مورد نقد قرار نگیرد زمینه تخریب او بهوجود میآید و برخی از خطاها تشدید میشود که نقد میتواند خطاها را از بین ببرد و خطاها را محدود کند و لذا ما شخصیت آن عالم را با نقد درست پاس داشتیم اما باید این را رعایت کنیم که یک عالم و یک نیروی با سابقه مبارز به گونهای مورد نقد قرار نگیرد که شخصیت علمی او و سابقه مبارزاتیاش حذف شود.
سابقه اجرایی و مقام علمی او باید محترم باشد اما در عین حال کار اجرایی او هم باید مورد نقد واقع بشود. متاسفانه برخی از نقدها نسبت به آقای هاشمی را بدون درک این سوابق و شخصیت علمی ایشان میبینم. این چندان شایسته نیست و میتواند جایگاه علم را در کشور دچار مشکل کند.
** آقای هاشمی یکی از شخصیتهای طراز اول انقلاب اسلامی بودند که در برهههای مختلف انقلاب به عنوان شخصیت مهم سیاسی حضور چشمگیری داشتند، شاخصهها و ویژگیهای برجسته سیاسی ایشان را در چه مواردی میبینید؟
در حوزه سیاست علاوه بر سیاستمدار برجسته بودن، ریسکپذیری جناب آقای هاشمی بسیار مهم است. ما برخی از شخصیتهای سیاسی را بسیار محتاط میبینیم؛ چراکه مقداری سیاست افراد را به سمت احتیاط سوق میدهد اما آقای هاشمی بسیار ریسکپذیر بودند. یعنی هاشمی شخصیتی است که وارد حوزههای بسیار پر مخاطره میشد که کمتر سیاستمداری وارد این عرصهها میشود و البته به همین دلیل شخصیتهایی که به این صورت وارد عرصههای پرمخاطره میشوند متعاقب آن خطاهای بزرگی را مرتکب میشوند زیرا ریسک کار بسیار بالاست. طبیعتا گاهی اوقات هم هزینههایی را به بار میآورد که در این زمینه هم بایستی دقت کرد که اگر شخصیت ریسکپذیری با ریسکپذیریاش برخی از مسائل را حل و فصل کرده حالا در یک موردی وارد عرصه پرمخاطره شده و مخاطراتی را برای انقلاب رقم زده باید با لحاظ کردن این معنا که او چقدر خدمت کرده، با این ویژگی و این خصوصیت به نقد بپردازیم.
مثلا مسئله مک فارلین را باید با این رویکرد نقد کنیم نه اینکه خدای نکرده جانب بیانصافی و بیعدالتی را بپیماییم که برخی به دلیل عدم اطلاع دقیق و درک نکردن دوران مبارزه در این زمینه دچار اشتباه شدند که اغلب اینها افرادی بودند که بعد از انقلاب به بلوغ سیاسی رسیدند. اینها بعضا یک مقداری از جاده صواب در نقد جناب آقای هاشمی رفسنجانی خارج شدند. میبایست شخصیت ها و عالمانی که اهل مبارزه بودند را مورد نقد قرار داد اما این انتقادات باید انتقادات کاملا عالمانه باشد.
در پایان ضمن تسلیت درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی به حضرت ولیعصر و رهبرمعظم انقلاب،جناب آقای هاشمی رفسنجانی به حق یکی از شخصیتهای موثر برای پیروزی انقلاب اسلامی بود. هرگز نباید اختلافات سیاسی مانع از تجلیل زحمات و تلاشهای ایشان در پیدایش این تحول بزرگ در کشور شود.
علاقه این یار سفرکرده به امور اجرایی طبعا ایشان را در معرض قضاوتهای عمومی و نخبگان جناحهای گوناگون قرار میداد اما لغزشها در امور اجرایی هرگز نباید سختیها و مجاهدتها را کمرنگ سازد. ایشان نقش موثری بر پیروزی ملت ایران بر استبداد و استعمار داشت. جا دارد همواره یاد او را گرامی بداریم و برای ارتقا شأن و مزلت ایشان دعا کنیم.
از اینکه وقت خود را در اختیار مشرق قرار دادید، از شما ممنونیم
به گزارش مشرق، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس عصر امروز پس از حضور در منزل آیتالله هاشمی و عرض تسلیت به خانواده ایشان در حسینیه جماران حاضر شد.
همزمان با حضور وی حاضران شعار «صل علی محمد(ص) سردار حرم آمد» سر دادند.
به گزارش مشرق، در پی ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، حجت الاسلام و المسلمین علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کرد.
متن پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون
رحلت مجاهد خستگی ناپذیر، روحانی مبارز، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را که در زمره حواریّون حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) و یاران دیرین رهبر معظّم انقلاب اسلامی امام خامنهای (مد ظلّه العالی) و از استوانه های انقلاب اسلامی ایران به شمار می رفت و عمر خود را در مجاهدت برای اعتلای اسلام عزیز و پیشبرد آرمان های انقلاب و نظام اسلامی سپری کرد، موجب تأثّر و تأسف گردید.
بیتردید نقش آفرینیهای بزرگ آن مبارز کهنسال و خدمات ارزنده وی در طول دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و سپس در عرصههای مختلف مسئولیتی در نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران به ویژه در جایگاه ریاست جمهوری، رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ انقلاب و میهن اسلامی ماندگار و یادآوری آن عزم راسخ در صراط مستقیم اسلام ، همراهی با ولایت و تلاش در راه انقلاب و خدمت به پیشرفت و آبادانی کشور را مورد تاکید قرار خواهد داد.
این مصیبت سخت و جانکاه را به محضر حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظم رهبری (مد ظلّه العالی)، ملت شریف ایران، روحانیت معزّز و خانواده محترم آیت الله هاشمی رفسنجانی تسلیت عرض نموده و برای آن فقید سعید رحمت و غفران واسعه الهی و برای بازماندگان ایشان صبر و شکیبایی مسألت دارم.
** جناب زارعی، درباره سوابق مبارزاتی و فرازوفرودهای سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی توضیح دهید.
در ابتدا تسلیت عرض میکنم فقدان آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ آقای هاشمی رفسنجانی بدون تردید یکی از پایهگذاران اصلی نهضت حضرت امام خمینی (ره) و یکی از شخصیتهایی است که برای تحقق اهداف حضرت امام در انقلاب اسلامی، تلاش گستردهای کرده و از معدود شخصیتهایی است که در این راه بیشترین شکنجهها و سختیها را تحمل کردهاند، درواقع ایشان از جان خود برای انقلاب مایه گذاشتند
بعد از انقلاب اسلامی هم آقای هاشمی یکی از چند شخصیت برجستهای است که در راه استقرار نظام جمهوری اسلامی و گذر کشور از مرحله اولیه انقلاب به مراحل بعدی و بهخصوص تأسیس نظام جمهوری اسلامی، تلاش گسترده و بیوقفهای داشته است.
هاشمی رفسنجانی یکی از شخصیتهایی که در تمام مقاطع و برهههای مختلف انقلاب درصحنه بود و قطعاً تا زمان درگذشتش، یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در کشور بهحساب میآمدند.
ما کمتر شخصیتی داریم که در تراز آقای هاشمی رفسنجانی در طول 50 سال، قبل و بعد از انقلاب اسلامی، ثابتقدم در میدان انقلاب، حضور مؤثر داشته باشند.
هاشمی بهعنوان یک شخصیت کلیدی در مقطع ابتدای انقلاب، ایفای نقش کرد و در جایگاه ریاست مجلس شورای اسلامی، یکی از پرماجراترین مراحل قانونگذاری را مدیریت کردند، در مقطع دیگری، مدیریت سکان اجرایی کشور را بهعنوان رئیس دولت یا حامی دولت پشت سر گذاشتند.
در مقاطع دیگری که به دلیل بروز حوادث سیاسی و نوسانات اجتماعی، از نقش آقای هاشمی کاسته شد درعینحال این نوسانات، از تأثیرگذاری وی در عرصه سیاسی کم نکرد.
** آقای هاشمی مخالف و منتقد هم در این دورههای سیاسی داشتند، به نظر جنابعالی چه کسانی منتقد واقعی بودند و چه کسانی مخالف و دشمن؟
هاشمی همیشه موافق و مخالفینی داشتند، این جبهه قبل از انقلاب وجود داشت و تا زمان وفات هاشمی استمرار پیدا کرد؛ در مقاطعی جبهه مخالف هاشمی، بهطور مشخص همان جبهه ضدانقلاب و ضد اهداف امام خمینی (ره) بود، منتها بعد از پیروزی انقلاب و در جریان روی کار آمدن دولت میرحسین موسوی، جبهه مخالفان هاشمی به دودسته تقسیم شد، دستهای که درگذشته به دلیل انقلاب اسلامی با هاشمی مخالف بودند و مخالفانی که با روش، سیاستها و برنامههای هاشمی مخالف بودند ولی درون خانواده انقلاب جای میگرفتند.
هاشمی در این برهه از سوی دسته اول، بیرحمانه موردحمله و از سوی گروه دوم، مشفقانه مورد نقد قرار گرفت.
بهمرور که جبهه مخالف آقای هاشمی درون نیروهای انقلاب گسترش بیشتری پیدا کرد، شخصیت این مرحوم از یک فرد میداندار در انقلاب، آرامآرام به شخصیت یک فرد سیاسی که رفتار و آرای اقتصادی، فرهنگی او موردنقد جدی بخش بزرگی از نیروهای انقلاب بود، تبدیل شد.
شاید اولین بار در جریان انتخابات سال 1372 بود که هاشمی برای دومین دوره، نامزد ریاست جمهوری بود و به دلیل عملکرد سیاستهای کارگزارانی هاشمی و وزرایش، جبهه موافقان و مخالفان هاشمی رفسنجانی درون نیروهای انقلاب شکل گرفت و این انتقادات باعث ریزش 6 میلیونی آرای هاشمی شد.
بهتدریج این انتقادات به سمت رفتارهای هاشمی و اطرافیان هاشمی، گسترش بیشتری پیدا کرد و هاشمی را از حالت یک فرد انقلابی، به یک فرد جناحی تبدیل کرد، درعینحال آقای هاشمی رفسنجانی را میشود در این دوران، از اطرافیانش مجزا دید و به همین دلیل است که تا همین امروز، مورد اعتماد رهبری قرار داشتند و بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، از سوی رهبری، انتخاب شدند.
مسئلهای که مناقشه پیرامون آقای هاشمی را اضافه کرد، حوادثی بود که در سال 84، زمانی که هاشمی بهعنوان رقیب انتخاباتی حضور داشت و حوادث انتخابات سال 88، اگرچه هاشمی نامزد نبود ولی به یکطرف اصلی منازعه انتخاباتی تبدیلشده بود و گره خوردن عملکرد اطرافیان هاشمی و بعضاً اظهارات و عملکرد مبهم خود آقای هاشمی نسبت به وقایع ناگوار 88، بیش از گذشته روی موقعیت اجتماعی ایشان تأثیر گذاشت و انتقادات بیشتری را متوجه هاشمی کرد.
نکته مهمی که باید اشاره شود، این است، نیروهای انقلاب اگرچه انتقادات مهم و برجستهای نسبت به عملکرد هاشمی و اطرافیان وی داشتند، ولی هیچگاه هاشمی را بیرون از انقلاب تعریف و ضدانقلاب، تعریف نکردند و همواره برای شخصیت و جایگاه هاشمی، احترام قائل بودند، جدا از بعضی بیانصافیهایی که در حق هاشمی رفسنجانی توسط بعضی از افراد درون خانواده انقلاب انجام گرفت، اکثریت نیروها و نهادهای انقلابی، مثل بسیج و سپاه، هیئتهای مذهبی و سایرین، همواره احترام هاشمی رفسنجانی را حفظ کردند.
به گمانم اگر خواسته باشیم یک بیان دقیق از احساس نیروهای انقلاب درباره هاشمی بهخصوص داشته باشیم، میشود مصداق آن را در پیام دردمندانه رهبر انقلاب نسبت به ارتحال هاشمی رفسنجانی ببینیم.
امروز اگر به صفحات تبلیغاتی رسانهها نگاهی بی اندازیم، دوباره همان جبهه ضدانقلاب که جای پایش خارج از کشور است، نسبت به فوت آقای هاشمی شادمانی بسیار کردند و بعضی از آنها با زهرخند، هاشمی را بهعنوان پدر برنامه هستهای ایران، مورد اشاره قراردادند و اعلام کردند آن کسی که باعث جنجال هستهای در دنیا شد، از دنیا رفت.
آنها اگرچه در دوره اخیر حیات آقای هاشمی، با سو تعبیر و سو استفاده از بعضی رفتارها و تعابیر، به دنبال تعریف آقای هاشمی در جریان تجدیدنظر بودند، اما بعد از ارتحال هاشمی رفسنجانی، از ابراز خوشحالی هیچ ابایی نداشتند.
در داخل هم، وقتی یک جریان آلوده نتوانست هاشمی را از انقلاب جدا کند و با هوشیاری هاشمی شکست خوردند، بعد از فوت ایشان تلاش کردند، با فتنهانگیزی، بر کوس نفاق و دودستگی در کشور بدمند، اینها نشان میدهد مخالفان و دشمنان واقعی هاشمی کسانی هستند که از شخصیت وی در زمان حیات سو استفاده میکنند و در زمان ارتحال، ابراز خوشحالی میکنند و به دنبال انگیزههای سیاسی هستند.
** آقای زارعی، از ابتدای انتشار خبر ارتحال آقای هاشمی، رسانههای ضدانقلاب، به دنبال ابهامآفرینی درباره دلایل فوت ایشان و بهنوعی به دنبال اتهام زنی بودند، به نظر جنابعالی، ضدانقلاب به دنبال چه هدفی است؟
طبیعتاً در مقاطع مختلفی، شاهد این نوع دروغپردازیها از سوی جریان ضدانقلاب بودیم، مثلاً در زمان ارتحال حاج سید احمد خمینی، همین جریان شایعاتی ایجاد کرد، در زمان فوت آیتالله منتظری هم همین تعابیر تکرار شد، درحالیکه بر اساس شواهد، هنگام ورود آقای هاشمی به بیمارستان، کادر پزشکی و متخصص، تمام تلاش خود را برای نجات ایشان به کار بستند و هیچکس نمیتواند در این مسئله شک و تردید به خرج دهد، به هر جهت ضدانقلاب به دنبال اهداف سیاسی است و نمیتواند از این حادثه در جهت انتخابات و بحرانهای امنیتی، سو استفاده کند
به گزارش مشرق به نقل از اداره کل روابط عمومی قوه قضاییه، آیت الله آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی، با تسلیت وفات کریمه اهل بیت حضرت معصومه(س) تصریح کرد: تعبیر «فان لک عند الله شانا من الشان» که در زیارت ایشان آمده است، کاشف از مقام معنوی کریمه اهل بیت است. وجود معنوی ایشان موجب جذب و جلب عالمان و بزرگان به شهر مقدس قم شده است و امروز قم به برکت مضجع شریف حضرت معصومه (س) یکی از بزرگترین مراکز علمی جهان اسلام و بلکه با ملاحظه برخی امور، بزرگترین مرکز علمی جهان اسلام و تشیّع است.
رئیس دستگاه قضایی افزود: تدریس علوم و تعلیم و تعلم معارف اهل بیت(علیهم السلام) و ترویج اخلاق اهل بیت (علیهم السلام) در این شهر از ناحیه عالمان بزرگ به سراسر کشور و جهان اسلام نورافشانی می کند و ما باید خداوند را به جهت اعطای این نعمت بزرگ به کشورمان شکرگزار باشیم.
رئیس قوه قضاییه در ادامه با تسلیت ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: از خدا می خواهیم که روح ایشان را با ارواح طیبه شهدا، صدیقین و ائمه اطهار(ع) محشور کند.
آیت الله آملی لاریجانی خاطر نشان کرد: آیت الله هاشمی رفسنجانی سالهای متمادی قبل از انقلاب از مجاهدان خستگی ناپذیر، بعد از انقلاب یار صدیق حضرت امام راحل(قدس الله نفسه الزکیه) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) و در همه فراز و نشیب های انقلاب، شخصیتی تاثیر گذار بود.
رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه ارتحال ایشان بسیار ناگهانی و تکان دهنده بود، تصریح کرد: این حادثه، سرنوشت محتوم همه ابناء بشر و خصوصا بیدار باشی برای همه ما مسئولان است تا همگی خود را برای تنهایی و مسیر بی نهایت پس از مرگ آماده کنیم.
آیت الله آملی لاریجانی با بیان اینکه توجه به این معانی و عالم پس از مرگ، آثار مهمه ای در حیات دنیوی انسان دارد، روایت با مضمون «ذکر الموت افضل العباده» را مورد توجه قرار داد و اظهار کرد: درگذشت شخصیت های بزرگ این اثر را دارد که به نوعی بیدار باش برای قلوب همگان است تا مسیر آینده خود را بهتر بشناسند. از خداوند متعال می خواهیم که روح آیت الله هاشمی رفسنجانی را مشمول عنایات خاصه خود بگرداند و وی را از رحمت واسعه خود که می فرماید «نبیء عبادی أَنّی أَنا الغفور الرحیم» بهره مند سازد. برای ایشان علو درجات و برای بازماندگانشان صبر و اجر را مسئلت می کنم.
رئیس قوه قضاییه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سالروز قیام 19 دی مردم قم، این قیام را قیامی معنادار و سرآغاز آخرین حرکت های منجر به انقلاب اسلامی دانست و تصریح کرد: رژیم طاغوت گمان می کرد که میان مردم و روحانیت فاصله انداخته و شاید با انتشار مقاله ای توهین آمیز علیه حضرت امام(ره) قصد داشت این فاصله را بسنجد اما بحمدالله با حضور مردم بصیر در صحنه، این خیال باطل آنها از بین رفت.
آیت الله آملی لاریجانی افزود: نکته مهم در این حادثه آن بود موضوعی که به ذهن برخی شاید کوچک میآمد، در نظر اهل بصیرت مطلب مهمی تلقی شد و همین امر بود که موجب شد مردم به خوبی درک کنند که پشت صحنه توهین به امام راحل(ره) مطلب دیگری است و آن طراحی رژیم برای جدایی مردم از روحانیت بود.
رئیس دستگاه قضایی با بیان اینکه تلاش برای انشقاق میان مردم و روحانیت هنوز هم وجود دارد، به برخی دیدگاهها از جمله تز اسلام منهای روحانیت اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین مسائلی که امام نسبت به آن بسیار حساسیت نشان می داد همین تز اسلام منهای روحانیت بود که آن را خیانت به اسلام و مردم می دانست. امروز هم تلاش هایی در این عرصه صورت می گیرد که برای خنثی کردن این نقشه های خائنانه باید مردم و روحانیت به هوش باشند.
آیت الله آملی لاریجانی ادامه داد: مسئله جدایی مردم از روحانیت فقط بحث اشخاص روحانی نیست بلکه مقصود افرادی که این دیدگاه را دنبال می کنند، جدا شدن مردم از تعالیم و آموزه های دینی است زیرا می دانند حاملان این آموزه ها، متخصصان و عالمان دین هستند.
رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه حمله به روحانیت و اشخاص روحانی در باطن، حمله به تعالیم دینی است، خاطر نشان کرد: ما این تعبیر را قبول نداریم که روحانیت یک قشر است بلکه از نگاه ما روحانیون متخصصانی هستند که تخصصشان بازنشر تعالیم و آموزه های دینی است.
آیت الله آملی لاریجانی با تاکید مجدد بر لزوم هوشیاری نسبت به تلاش های تفرقه افکنانه میان مردم و روحانیت تصریح کرد: هم روحانیت باید توجه کند که اعمال، گفتار و کردارش جذب کننده باشد نه دفع کننده و هم مردم باید با بصیرت هر چه بیشتر، ارتباط خود را با روحانیت حفظ کنند تا توطئه های خائنانه دشمن در این زمینه هیچ مجالی نداشته باشد.
رئیس قوه قضاییه در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به اظهارات اخیر جان کری وزیر خارجه آمریکا و توصیه او به دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب این کشور مبنی بر افزایش فشارها به ایران اظهار کرد: متاسفانه این شخص در آخرین لحظات حضور خود در کسوت وزارت امور خارجه و در زمان خداحافظی، بار دیگر زهر خود را ریخت. گرچه به نظر می رسد که چنین اظهاراتی از ناحیه کسی که در مسیر مذاکره و برجام حضور داشته و ظاهرا برای رفع تحریم ها تلاش کرده عجیب باشد اما هیچ چیز از دشمن عجیب نیست زیرا طبیعت چنین دشمنی همین است.
رئیس دستگاه قضایی افزود: توصیه جان کری به ترامپ مبنی بر تشدید تحریم ها به منظور عقب نشینی ایران از توسعه برنامه موشکی و حمایت از جریان مقاومت در منطقه، نشان دهنده بازگشت آمریکا به نقطه اول و درس نگرفتن از تجربیاتی است که در این سالها به دست آورده است. متاسفانه آمریکایی ها از این تجربیات پند نمی گیرند و تلاش دارند که ملت ایران را از اهداف و آرمان های بزرگ انقلاب دور کنند در حالی که این خیال باطلی است و ما امیدواریم که مردم و مسئولان با همدلی واتحاد و از همه مهمتر با تبعیت از فرامین و ارشادات مقام معظم رهبری، مسیرهای دشوار انقلاب را به سلامت طی کنند.
بر اساس این گزارش، ادامه بحث و بررسی پیرامون پیش نویس آیین نامه قانون رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در دستور کار امروز مسئولان عالی قضایی قرار داشت و مواد دیگری از این آیین نامه به تصویب رئیس قوه قضاییه رسید.