خبر نامه شب تاب در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود – از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت.
در ادامه تیترهای مهم برخی روزنامههای امروز را میخوانیم؛
صبح روز گذشته، حسن روحانی با حضور در بهارستان لاریحه، بودجه سال 1396 را تقدیم مجلس کرد؛ آخرین لایحه بودجه دولت یازدهم، که تنها منتظر توافقات اوپک بود تا بارش را ببندد و پس نهایی شدن این مسأله در هفته گذشته روز گذشته به مجلس آمد.
حضور رئیسجمهور در مجلس و موضعگیری در خصوص تمدید ده ساله تحریمها هم موضوع مهم دیگری بود که روز گذشته در مجلس مطرح شد، خاصه اینکه سخنان علی لاریجانی هم در خصوص برجام و محکومیت اقدام آمریکا، مهر تأییدی شد بر موضعگیری مشترک دولت و مجلس در این زمینه.علاوه بر اینها، روز گذشته، دانشگاههای کشور شاهد حضور چهرههای شناخته سیاسی به مناسبت روز دانشجو بود که سخنان برخی چهرههای شناخته شده چون علی مطهری در این مراسم هم بر صفحه نخست بسیاری از روزنامههای امروز نشست.
هفتصبح: دخل و خرج سال 96 اعلام شد/ جبهه متحد علیه بازار دیجیتالیها
جوان: آخرین بودجه دولت یازدهم نفتیتر شد/ لاریجانی: دروغ ضد انقلاب را گفتید و آبروی مسلمان را بردید
ایران: نقض برجام را تحمل نمیکنیم / برداشت نادرست از تمدید تحریمها
صبح نو: قطار آخوندی در «هفت خوان» بهارستان/کاندیدای در سایه رقیبی برای روحانی
ابتکار: سه راه بهارستان برای برجام / بودجه در حاشیه
کیهان: سانسور هماهنگ اعتراض روحانی به برجام در رسانههای بیگانه
اعتماد: دخل دولت، خرج کشور/ دانشگاه ترک برداشته است
شرق: قداست نظام به معنی غیرقابل انتقاد بودن نیست/ پایان بودجه خیالی
وطن امروز: دلار دولتی و بنزین گران میشود/ روحانی در اعتراض به تمدید تحریمها: نقض فاحش برجام است
روزنامهها امروز گزارش خود از بودجه را در دو قالب کلی تنظیم کردند؛ یا بدون تحلیل و بررسی تنها متن سخنان رئیسجمهور و رئیسمجلس و حواشی جلسه را روایت کردند و یا از میان اعداد و ارقام بیان شده تحلیلی هرچند ابتدایی از بودجه 96 ارائه دادند. روزنامه شهروند از آن روزنامههایی بود که سعی کرد، در گزارش خود لایحه بودجه را بررسی کند و در بخشی از گزارش «آرزوهای بودجهای» نوشت: حسن روحانی، رئیسجمهوری دیروز سر موعد مقرر لایحه بودجه ٩٦ را به مجلس تقدیم کرد. از جزییات قابل بحث لایحه بودجه سال آینده که عبور کنیم، چهار عدد مهم بودجه به نفت، دلار، سهم درآمدهای مالیاتی دولت از بودجه و سهم درآمدهای عمرانی اختصاص دارند. حالا پس از توافق طلایی ایران در اوپک، دولت قیمت نفت را ٥٥ دلار در نظر گرفته است و نرخ ارز بودجه را با ١٠٠ تومان افزایش ٣٣٠٠ تومان تعیین کرده است؛ اتفاقی که دیروز حاشیهساز شد و به طغیان دوباره دلار در بازار آزاد منجر شد. از این میان حسن روحانی، رئیسجمهوری در صحن علنی مجلس اعلام کرد كه پیشبینی کردهاند درآمد دولت در سال ٩٦ به ١٥٩هزارمیلیارد تومان برسد که از این میان بناست ١١٣هزارمیلیارد تومان از بودجه ٩٦ از مالیات و حقوق ورودی تأمین شود و ٤٦هزارمیلیارد تومان دیگر از سایر درآمدها تأمین شود. بر این اساس پیشبینی شده است حدود ٧١درصد از درآمدهای سال ٩٦ از مالیات و ٢٩درصد دیگر از سایر درآمدها تأمین شود. این اتفاق اگر چه رویکرد دولت به کاهش وابستگی نفتی را نشان میدهد، اما در شرایطی که زیرساختهای این موضوع مهم فراهم نیست، به نظر میرسد بودجه ٩٦ نیز مانند بسیاری از برنامههای بودجهای سالهای گذشته و دولتهای گذشته بر اساس آمال و آرزوها تنظیم شده است. «پرویز جاوید»، عضو انجمن اقتصاددانان ایران به «شهروند» میگوید كه افزایش درآمدهای مالیاتی در ایران مشروط بر این است که نظام جامع مالیاتی تدوین و اجرایی شود تا براساس آن بخشهای پنهان اقتصاد کشور مشخص شده و از تمام این بخشهای پنهان، مالیات دریافت شود.
روزنامه وطن امروز هم دیگر روزنامهای بود که به تحلیل بودجه پرداخت و از گران شدن دلار و بنزین در بودجه سال 96 خبر داد و نوشت: دولت در لایحه بودجه سال ۹۶ کل کشور پیشنهاد کرده است که قیمت بنزین و سایر فرآوردههای نفتی در سال آینده حداقل ۵ درصد افزایش یابد. به گزارش مهر، در بند «د» تبصره یک لایحه بودجه آمده است: وزارت نفت از طریق شرکت تابعه ذیربط مکلف است نسبت به نوسازی و توسعه شبکه خطوط لوله انتقال نفتخام و میعانات گازی و فرآوردههای نفتی و تأمین منابع مالی سهم دولت در توسعه پالایشگاهها و زیرساختهای تأمین، ذخیرهسازی و توزیع فرآورده اقدام کند و منابع مورد نیاز را از محل افزایش 5 درصد به قیمت هر لیتر فرآوردههای نفتی شامل بنزین، نفت سفید، نفتگاز، نفت کوره، گاز مایع و سوخت هواپیما تأمین و پس از واریز به خزانهداری کل کشور تا سقف 15 هزار ریال به مصرف برساند. این منابع جزو درآمد شرکت محسوب نمیشود و مشمول مالیات بر نرخ صفر است. بر این اساس، حداقل افزایش نرخ بنزین و سایر فرآوردههای نفتی در سال آینده ۵ درصد خواهد بود.
در این میان، تیتر روزنامه آفتاب یزد بود که به افزایش بودجه سازمان صداو سیما در سال 96 اعتراض کرده و نوشت: «پاستور بودجه تلویزیون را افزایش داد، پاداش دولت به سیما به خاطر ندیدن پیروزی در اوپک!».
شاید امروز از معدود روزهای تاریخ ریاست جمهوری حسن روحانی باشد که روزنامه کیهان با دو تیتر مثبت به سراغ سخنان او رفته است. سخنان روز گذشته رئیسجمهور در مجلس در خصوص تمدید تحریمها و نقض برجام موجب شده تا کیهان حداقل امروز را در صلح با رئیسجمهور به سر برد. اما اگر سری به صفحه «تصویر روز» کیهان بزنیم میتوانیم مصاحبه این روزنامه را با ابوالقاسم طالبی، کارگردان یتیمخانه ایران را بخوانیم که در بخشی از صحبتهایش در پاسخ به اینکه «چرا در «یتیمخانه ایران» تأکید دارید که آن زمان، شبهروشنفکران و منورالفکرها با استعمار و به طور خاص با انگلیس، همراه بودند؟» میگوید: تاریخ نشان میدهد که جریان منورالفکری ما از اول به بیماری ضدمردم بودن و عشق به فرنگ و آداب و رسوم و فرهنگ فرنگی مبتلا بوده است. آن هم به طور بدخیم. تا حدی که جاسوسی برای آنها و خیانت به ایران را نوعی خدمت در جهت آدم کردن ایرانی جماعت میدانستند! در کتابها و مقالات و سخنرانیهای آنها بینهایت توهین به مردم و فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی دیده میشود. همین الان هم شما وقتی سخنان، نوشتهها و احساسات صادق زیباکلام را میخوانید یا میبینید، انگار تقیزاده در عصر قاجار درحال گول زدن ملت است!
طالبی همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه میگوید: هیچ کدام از کارهای انگلیسیها بدون نقشه و برنامهریزی نیست. حتی سریال «دایی جان ناپلئون» هم که سخن «کار کار انگلیسیهاست» را مسخره و القا میکرد که هر کس از فریب انگلیس سخن بگوید، متوهم است هم براساس سفارش خود انگلیس شکل گرفت.
در صفحه جامعه امروز روزنامه شرق گزارش تکاندهندهای از محرومیت مردم جنوب کرمان میخوانیم. چند وقتی است که انتشار یکی دو گزارش از وضعیت عجیب زندگی مردم در روستاهای جنوب کرمان و در مرز با سیستان و بلوچستان، توجه عمومی به وضعیت مردم این منطقه جلب شده است و حالا معصومه اصغری، خبرنگار شرق خودش به این مناطق سفر کرده و گزارش پر از آب چشمش را با آب و تاب و مفصل در صفحه هفده روزنامه شرق به چاپ رساند. در بخشی از گزارش «گودال محرومیت» در شرح احوالات مردم دهستان مارز قلعهگنج در جنوب کرمان میخوانیم: کمیته امداد، خبرنگاران را برای نشان دادن طرحهای کارآفرینی و حمایتی خود در جنوب کرمان همراه کرده و در کنار آن تصمیم گرفته خبرنگاران را با گوشهای از محرومیت جنوب کرمان و دهستان مارز که عموما ساكنان آن تحت پوشش امداد هم نیستند، آشنا کند. طبق تعریف وزارت کشور از مناطق محروم، بخش زیادی از روستاها در ضریب محرومیت هفت تا ٩ که اوج محرومیت است، قرار دارند و روستاهای جنوب کرمان عموما اینگونهاند و روستاهای مارز هم همگی در ضریب ٩ هستند. از ٦٥٠ خانوار در مارز تنها ١٥٠ خانوار امکان و شرایط قرارگرفتن تحت پوشش کمیته امداد و برخی هم در نوبت قرار دارند اما درمجموع شرایط خانوارها با توجه به داشتن سرپرست و سلامت جسمی آنگونه نیست که کمیته امداد آنها را به طور دائم تحت پوشش قرار دهد و نیاز به امکانات اولیه و شغل بیش از هر چیز به چشم میآید.
در روستاهای ماهمانک، لاهوگان، نمگاز، راینقلعه و… که ما ساعتی را در آنها گذراندیم در برخورد اول احساس فقر نهادینهشده را حس میکنید؛ همان چیزی که از خود فقر بدتر است. مردمانی که به فردا و یک ماه و یکسال بعد خود امیدی ندارند و در برخورد با فردی بیرونی از روستای خود دست خواهش – و در کمال شرمندگی در این گزارش، حتی گدایی – دراز میکنند. برای مردمانی که در آن باد سرد و سوز برف با یک لایه لباس، وسیله گرمایشي ندارند و باید از همان آبباریکه آلوده و لجنزدهای که تنشان و سرشان را میشویند و دستشویی میروند، آب هم بخورند، چیزی به نام عزت نفس را چگونه باید معنا کرد.
روزنامه جوان در صفحه آخر خود در کنار مطالب ریز و درشتی که به چاپ رسانده در یادداشتی به قلم جواد محرمی این سوال را مطرح میکند که «لندننشينها با تخريب فروغ دنبال چه میگردند؟!» و مینویسد: نکته عجيبي که درباره افشاگري عليه فروغ فرخزاد وجود دارد اين است که او در ميان اغلب قشرها و تفکرات جامعه ايراني شاعر قابلاحترامي است و جريان روشنفکري نيز همواره او را به عنوان شاعري جريانساز و مهم تجليل کرده و در کانون توجه قرار داده است، ولي به يکباره فروغي که دستش از دنيا کوتاه است به ضعف در اخلاق متهم ميشود و نامههاي عاشقانه او افشا ميشود. روزگاري همين روشنفکران پروين اعتصامي را در مقابل فروغ قرار ميدادند و او را تخريب ميکردند و حالا به مرده فروغ هم رحم نميکنند. افشاگري عليه فروغ فرخزاد از کانال لندننشينهايي چون ابراهيم گلستان و مسعود بهنود اگرچه موضوع عجيبي به نظر ميرسد، اما اگر به ياد بياوريم که فروغ در سالهاي اخير از سوي رهبر معظم انقلاب به عنوان «شاعري عاقبت به خير» ياد شده است و این اظهارنظر درباره او را در کنار شعر معروفي که فروغ در سالهاي پاياني عمرش با عنوان «آن کسي که ميآيد» سروده، بگذاريم، بهتر ميتوان ريشه تخريب او از سوي محافل لندننشين را درک کرد.
مهدی عزیزی با اشاره به اینکه «اعدام بابک زنجانی چند دقیقه عقب افتاد!» این کاریکاتور را برای ستون کاراتون روزنامه آرمان کشید.
