پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » دستهبندی نشده » چرا نظام غالب بر ایران آیت‌الله العظمی حاج شیخ محمدرضا نکونام را برنمیتابد

چرا نظام غالب بر ایران آیت‌الله العظمی حاج شیخ محمدرضا نکونام را برنمیتابد

اولین سؤالی که ممکن است، ذهن خواننده و یا شنونده را به خود جلب کند، سؤالاتی پیرامون مرجعیت و چرایی بازداشت و برخورد با یک مرجع تقلید است که از قضا یک عارف واصل و یک فیلسوف حکیم نیز می‌باشد.

آیت‌الله نکونام، اولین مرجع تقلیدی است که در طول تاریخ شیعه رساله‌های توضیح المسائلی عاری از هرگونه (بنا بر احوط، بنا بر احتیاط، محل تأمل است، محل اشکال است، و…) را به جامعه حوزوی و شیعیان عرضه نموده است. وی فقه شیعه را دارای سه رکن بنیادین می‌داند که به قرار ذیل است:
۱. دریافت معنا و مراد شریعت به شیوه‌ی نظام‌مند،
۲. تشخیص مورد جزیی و موضوع خارجی حکم،
۳. شناخت ملاک واقعی و چرایی تشریع حکم با پرهیز از هرگونه قیاس، استحسان، پنداربافی و مصلحت سنجی‌های بی اساس.

حکم فقیه باید صریح و روشن باشد تا مقلدان را در دسترسی به حکم شرعی سردرگم و پریشان نسازد؛ تنها رساله‌ی عملیه‌ای که در طول تاریخ مرجعیت شیعه با این خصوصیت نگاشته شده، کتب فقهی این مرجع تقلید شیعه است؛ و این بدان معناست که نگارنده اعلم علمای سابق و حال حاضر حوزه‌های علمیه می‌باشد؛ بدیهی است دانستن این مطلب توسط نخبگان و عموم مردم، دیگر جایی برای سایر مدعیان متوسط و یا ضعیف در کسب عنوان مرجعیت اعلی شیعه باقی نخواهد گذاشت؛ پس برخی از آنانی که به دروغ خود را صاحب مرجعیت شیعی می‌دانند، چاره‌ی کار برای مطرح نشدن نام آیت‌الله العظمی نکونام را در سرازیر کردن انواع و اقسام تهمت‌ها دانسته که عدالت وی را خدشه‌دار نمایند تا رقیب قدرتمند را با هر شیوه‌ای از میدان به در کنند، مردم‌ را از کنار وی پراکنده سازند و برای توجیه کار ناپسند خویش، تمسک‌ به روایت جعلی (مباهته) کنند!

نکته‌ای که بیانش حائز اهمیت است، این است که آیت‌الله نکونام هماره رقبای خود را به امتحان و مسابقه معنوی و علمی دعوت می‌نمود تا مشخص شود نفر اول حوزه‌های علمیه شیعه در معرفت و علم چه کسی است. با مشخص شدن نفر اول حوزه‌های علمیه شیعه، اکثر مشکلات موجود در حوزه‌های علمیه شیعه و کشور حل خواهد گردید که در جای خود باید توضیح داده شود! با مشخص شدن اعلم حوزه‌های علمیه و مهندسی و اجرای فرهنگ تشیع، مشخص خواهد شد تشیع یک آیین معنوی و علمی است که در پی زندگی مسالمت آمیز با‌ تمام مردم از هر عقیده و ملتی است!

مافیای حوزه‌های علمیه که درد خود دارند، و نه درد دین را، اعلم حوزه‌های علمیه شیعه را بر نمی‌تابند!

آیت‌الله نکونام از ارکان اصلی مبارزات در زمان طاغوت بوده که‌ بعد از سال شصت در انواعی از بایکوت‌ها به سر برده، یکی از علل بایکوت‌ها، زیر بار نرفتن او راجع به موضوع جانشینی بعد از امام خمینی بود. به همین علت از سال ۶۸ تا امروز پنج نوبت با وی برخورد شده است.

آیت‌الله محمدرضا نکونام بدون احضار قبلی در غروب روز پنج‌شنبه ۱۱ دی‌ماه سال ۱۳۹۳ توسط نیروهای امنیتی و دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شد. در روز ۱۲ اسفندماه همان سال بعد از بازجویی‌های علمی روزانه پانزده ساعت (تفتیش عقاید) و فشارهای وارده و ارائه نوع نامناسبی از اغذیه و داروها، در زندان انفرادی دادگاه ویژه روحانیت دچار سکته مغزی حاد گردید و تا امروز نهاد یا شخصی پاسخ‌گوی علت این‌ جنایت نبوده است! با گذشت بیش از بیست ماه از سکته مغزی حاد این مرجع تقلید شیعه، دادگاه ویژه روحانیت تا این لحظه با وجود بیماری و کهولت سن و هم‌چنین گذراندن بیش از یک‌سوم محکومیت فرمایشی، دست از سر وی برنداشته تا شروط تحمیلی را پذیرا شود! اما این مرجع تقلید شیعه تا کنون از مواضع خود (که مواضع دیانت است) کوتاه نیامده است.

«مجتهدزاده» دادستان سابق دادسرای ویژه روحانیت، به پشتوانه همین مافیای حوزه‌های علمیه است که می‌گوید: «نزد آقایی بودم گفت: نابودش کنید!»

مدعیانی که دین را‌ قربانی خواسته‌ها و امیال نفس خود کرده‌اند، باید پاسخ‌گوی اعمال خویش در محضر حضرت باری‌تعالی و مردم باشند و این تاریخ همچنان تکرار خواهد شد.