موضوع آلودگی هوا و همچنین انتخاب ترامپ و تحلیل ها بر سر آینده سیاست های امریکا در قبال ایران و برجام در کانون توجه روزنامه های امروز قرار دارد. این در حالی است که موضوع انتخابات اینده ریاست جمهوری و کشمکش ها بر سر آن نیز از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
تیتر اول برخی روزنامه های سه شنبه 25 آبان:
⏺آرمان/ ماسک بر چهره بزرگان اعتدال
⏹همدلی/ زبانبازی در صحن بهارستان
⏺آفتاب/ مذاکره تهران با مسکو برای خرید تسلیحات 10 میلیارد دلاری
⏹ایران/ اروپا علیه ترامپ
⏺همشهری/ خط و نشان اروپا برای ترامپ
⏹اطلاعات/ روحانی: باید با انسجام ملی مانع ایجاد شکاف میان مردم شویم
⏺اعتماد/ هشدارهای آبی آقای دیپلمات
⏹شرق/ تحقیق و تفحص متوقف نمی شود
⏺خبر روزشی/ سوریه پل روسیه
⏹کیهان/ دولت درباره اشتغال خوب حرف میزند اما…
⏺جوان/ اشتغال دغدغه شش ماهه دولت شد
⏹وطن امروز/ تدبیر نمیکنید، تعطیل کنید
به گزارش«تابناک» روزنامه های امروز از طیف های مختلف موضوع آلودگی هوا را در کانون توجه قرار داده اند.
در همین زمینه روزنامه وطن امروز در گزارشی با عنوان« تدبیر نمیکنید تعطیل کنید » با اشاره به تداوم وضعیت قرمز هوای کلانشهرها و هشدار مجلس نسبت به بیتوجهی دولت درباره سلامت شهروندان نوشت:« در شرایطی که کمیته اضطرار آلودگی هوای استان تهران با توجه به شرایط ناسالم هوای تهران برای همه افراد جامعه تشکیل جلسه داد و دبستانهای تهران را در روزهای دوشنبه و سهشنبه تعطیل اعلام کرد، این موضوع در روز جاری با اعتراضات دانشآموزان دبیرستانی پایتخت در فضای مجازی مواجه شد و بازتابهای متفاوتی داشت، به گونهای که برخی این موضوع را دستاویز طنز و برخی گلایه قرار دادند و دست به ساخت عباراتی همچون «ریههای خارجی» و شش داشتن دانشآموزان دبیرستانی زدند. در این میان برخی نیز ذوق به خرج داده و این خبر را بهانهای برای تصویرسازی قرار دادند و طرحهای جالبی خلق کردند. »
روزنامه ابتکار نیز در گزارشی با عنوان«شهر من گم شده است» این سئوال را مطرح کرده است که چرا ایرانی ها به بحران آلودگی هوا بی اعتنایی می کنند؟ و نوشت:« عادل فتح اللهی نوشهر، جامعه شناس و مدرس دانشگاه در گفت و گو با ابتکار در رابطه با واکنشهای مردم به بحران آلودگی هوا میگوید: اساسا اثبات این ادعا باید با شناسایی نگرش عمومی نسبت به این مسئله به وسیله روش های دقیق و فنون علمی صورت گیرد، تا بتوان میزانِ جمعیتی را با این حالت کنشی شناسایی کرد، اما اخیرا بخشی از رفتارها مردمی گویای حالتی است که فرد نمی تواند با ارزش های محیط زیستیِ جامعه خود همنوایی کند، یا به عبارتی حالتی انزوایی (کناره گیری) یا تقابلی نسبت به این ارزش ها را اتخاذ می کند که حاصلش مشخصا به کنشهایی که شما اشاره کردید منتج خواهد شد.
او در پاسخ به این سوال که چرا این حالت یعنی مخالفت ذهنی افراد یا عدم همنوایی نسب به اجتماعی که از این رفتار آسیب می بیند شکل می گیرد؟ بیان میکند: همان طور که اشاره شد اخیرا با نوعی کنش اجتماعی مواجه ایم که مسئولیت گریزی اجتماعی را باز نمایی می کند، به شکلی که شخص خود را از آن اجتماع ندانسته و رفتار های روزمره اش معطوف به خودنگری است، این خودنگری افراطی و تقابلی نسبت به اجتماع که شامل ابعادی تخریبی نیز خواهد بود، اساسا محصول طرد شدگی اجتماعی است؛ مرادم از طرد اجتماعی فرآیندی است که در آن روابط فی مابینیِ فرد و جامعه اش سست شده و از بین میرود، به شکلی که فرد خود را با توجه به محرومیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مدنی از آن جامعه ندانسته و گسستی فاحش بین خود و جامعه را احساس می کند. این احساس است که زمینه و بستر مناسبی را برای مخالفت تخریبی یا رفتار آسیب زا ایجاد می کند. این احساس در جامعه ایرانی به صورتی پنهان در حال رشد است برای مثال در جامعه ما طبق آماری که سال گذشته ارائه شد 65 درصد از جوانان خود را مطرود می دانند یا به عبارتی دیگر احساس طرد شدگی می کنند. »
انتخاب ترامپ
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان« تحليلاباذري ازظهور ترامپ » با اشاره به نشستي با حضور آيتالله محقق داماد و دكتر ديناني و به بهانه روز فلسفه نوشت:«یوسف اباذری استاد دانشگاه تهران در رشته جامعه شناسی گفت؛ از آخرين اتفاق كه دنيا را به تعجب واداشت شروع ميكنم، انتخاب دونالد ترامپ به رياستجمهوري امريكا. كسي كه آشكارا گرايشات فاشيستي دارد و مشخصا جنبشي كه به راه انداخته، جنبشي نژادپرستانه و طالب تبعيضات ديني است كه به شكل اغراقآميز خواهان عظمت امريكاست. بسياري از آماردانان و متخصصان افكار عمومي و متخصصان انتخابات به طور عمده با تكيه بر ويژگيهاي رايدهندگان اين انتخابات را تحليل كردهاند. اما مهمترين تحليل، تحليل ساختاري است و كساني بر آن انگشت گذاشتهاند كه از قبل درباره ظهور پديده ترامپ هشدار دادهاند.
نويسندهاي در مقاله «بدتر از آن چيزي است كه فكرش را ميكنيد» نوشته شده در تاريخ ١١ نوامبر ٢٠١٦ مينويسد: «چامسكي ٦ سال پيش به من گفت، وضعيت شبيه وضعيت دوره وايمار آلمان است. مردم از نظام پارلماني نااميد شدهاند. مساله بر سر آن نيست كه فاشيستها دموكراتها را شكست دادهاند. مردم از احزاب محافظهكار و ليبرال نيز نفرت داشتند. نفرت از آنها بود كه فاشيسم را پيروز كرد. مردم امريكا تاكنون خوشبخت بودهاند كه رهبر كاريزماتيكي چون جوزف مك مكارتي يا ريچارد نيكسون يا واعظان اونجليست ظهور نكردهاند». اونجليستها، كساني هستند كه در مقايسه با آنها داعشيها را ميتوان افراد بسيار مهرباني خواند. اوانجليستها در حمله به عراق جناياتي تصورناپذير كردند. اما رسانههاي جهاني (corporate media) به هيچوجه به اين مساله نپرداختند.
كساني كه با اوانجليستها آشنا هستند، ميدانند كه مسبب اصلي ٢ ميليون كشته در عراق و نابسامانيهاي آن همينها هستند. معاون آقاي ترامپ مايكل پنس جزو همين اوانجليستهاست، كساني كه نفرت از سياهان، اسلام، كارگران مهاجر و ستايش كمپانيهاي بزرگ جزو كارشان است. كساني كه راجع به داعش كار ميكنند، بهتر است راجع به مشابهان آنها در دنياي مسيحي نيز كار كنند. رسانههاي جهاني معمولا راجع به اين مسائل از جمله اوانجليستها كار نميكنند و به همين دليل كمتر كسي آنها را ميشناسد. آن نويسنده در ادامه مينويسد: «اگر چنين كسي (فرد كاريزماتيكي چون مككارتي يا…) بيايد و صادقانه مردم را خطاب كند، خواهد توانست به سبب نوميدي و استيصال و خشم مشهور مردم امريكا و در غياب هرگونه پاسخ موجه راي ايشان را به خود جلب كند. »
روزنامه ایران نیز در یادداشتی طنز آمیز به قلم پیمان مقدم در این باره نوشت:« دلواپسان شاد و فربه و گلگون شدهاند از انتخاب ترامپ. بعد تازه دیگران را هم استنطاق میکنند که چرا و به چه حقی از انتخاب ترامپ دلخورند. خب میدانید که در عرض و طول کائنات فقط دلواپسان به پرچمداری روزنامه توپخانه حق دارند از چیزی خوشحال یا غمگین باشند. دیگران هم فقط حق دارند از همان چیزی که دلواپسان خوشحال یا غمگینند، غمگین باشند. اگر هم میخواهند از چیز دیگری خوشحال یا غمگین باشند باید از مدیر همان روزنامه اجازه بگیرند که باشند یا نباشند. اگر هم بیاذن ایشان و دلواپسان از چیزی خوشحال یا دلخور شوند بیشک یا مزدورند، یا خائن، یا جاده صاف کن اجانب، یا فیلان و اینها. مستحضر هستید که جناب ترامپ رئیس جمهوری منتخب امریکا دوست داشته و دارد که برجام را پاره کند. چرا که معتقد است این بدترین توافق در تاریخ امریکاست و حسابی به طرف ایرانی امتیاز داده. جناب مدیر مسئول روزنامه توپخانه هم معتقدند که این بدترین توافق در تاریخ ایران است و ترکمانچای نوین است و بیخاصیت و بیمصرف است و هیچ تحریمی را لغو نکرده و خسارت محض است و کاش ترامپ بیاید و ما را از شر آن خلاص کند.
خب ما الان در یک دو گانهای گیر کردهایم که نمیدانیم چه کنیم. بالاخره حق با کیست؟ البته که حق همیشه با دوستان روزنامه توپخانه است و هر چه ایشان بفرمایند و بنویسند مهر روی کاغذ است و دیگران چه کاره باشند که از خودشان
ان قلت ساطع کنند. اما اگر اینجوری است، پس این ترامپ چه مرگش است؟ چرا او حرف دیگری میزند؟ خب دوستان که آنقدر از آمدنش خوشحالند حداقل کاش یک پالسی میفرستادند و استاد را هم هماهنگ میکردند. واقعاً آیا توجیه نیست که برجام اینطور که دوستان دلواپس میفرمایند چقدر برای امریکا شیرین و گواراست؟ آیا آنقدر خرفت است که نمیداند ظریف و رفقا همه چیز مملکت را به ثمن بخس معامله کرده اند؟ آیا از چند و چون ماجرا خبر ندارد؟ آیا مشاوری ندارد؟ واقعاً هیچکس در آن فراخوان واماندهاش نیست که بگوید: هی دونالد! «وان دقیقه» حرف مفت نزن. این برجام خیلی به نفع ماست؛ از اینجا تا مک دونالد سر خیابون به نفع ماست! کیهان تو ایران داره میگه به نفع ماست حالیت شد؟ حالا اگه ناراحتی که چرا این قرارداد چرب و چیلی رو تو نبستی مشکل خودته، آبو بریز اونجا که میسوزه. بیخود جلوی دوربین حرفای تخیلی نزن. تو الان رئیس جمهوری. دیگه اون میم میم رو لام لام برد که بشه هر مهملی رو هر جایی بگی و ملت دست و جیغ و هورا بکشن. فهمیدی؟ حالیت شد؟ آباریکلا. «هپی نیو یر…»»
دغدغه جدید دولت
برخی روزنامه های اصولگرا دغدغه جدید دولتمردان را در مورد معضل بیکاری را صرفا شعار قلمداد کرده اند.
روزنامه کیهان در این باره در گزارشی با عنوان« دولت درباره اشتغال، خوب حرف میزند اما…! » نوشت:« در حالی که رئیس جمهور در سخنرانیهای چند ماه اخیر خود رفع مشکل بیکاری و لزوم اشتغالزایی را از اولویتهای دولت معرفی کرده است، معاون وزیر کار میگوید که طی3 سال گذشته با وجود پیگیریهای صورت گرفته، وزارت کار موفق به دریافت هیچ اعتباری برای طرحهای اشتغالزا نشده است. «ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت و من جدیترین برنامه اقتصادی ام در ماههای اول حل معضل اشتغال است و مخصوصا برای آنهایی که تحصیل کرده دانشگاهها هستند.» اینها جملات انتخاباتی رئیس دولت تدبیر و امید است. رئیس جمهوری یکی از مهمترین وعدهها و رویکردهای خود را در بحث داخلی اشتغالزایی و مبارزه با بیکاری عنوان کرده بود. وی همچنین مقابله با بیکاری را یکی از چالشبرانگیزترین و جدیترین موضوعات پیش روی دولت تدبیر و امید دانسته بود.
یکی از ابهام برانگیزترین مباحث مطرح شده درباره آمارهای اشتغالزایی و بیکاری، ارتباط بین کاهش نرخ مشارکت اقتصادی و از سویی ادعای بهبود وضعیت اشتغال است. برخی مقامات دولت تدبیر و امید بر نامطلوب بودن وضعیت نرخ مشارکت اقتصادی در دولت سابق و در نتیجه عدم تحقق اشتغال زایی میلیونی تاکید داشتند و حال میگویند ارتباط موثری بین کاهش نرخ مشارکت و نرخ بیکاری در کوتاه مدت وجود ندارد. ضمن آنکه ادعای رشد اقتصادی که توسط دولت مطرح میشود با نرخ رو به رشد بیکاری تناسبی ندارد، چنانکه معاون وزیر کار نیز به این تضاد اشاره کرد که «به ازای هر یک درصد رشد اقتصادی باید ١٠٠ هزار شغل ایجاد میشد اما نشد» و البته آن را «از قبل قابل پیشبینی و انتظار» دانسته بود!»
روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان« اشتغال دغدغه ششماهه دولت شد » نوشت:« رئيسجمهور در سال پاياني دولت و در حالي كه همگان انتظار دارند نتايج اقدامات دولت تدبير و اميد در حوزههاي مختلف ديده شود، ناگهان نگران وضعيت اشتغال كشور شده است و در سخنان خود آن را پررنگ ميكند. روحاني در حالي براي چندمين بار در دوهفته اخير وضعيت بغرنج اشتغال را مهمترين مشكل كشور بر شمرد و تلاش براي بهبود وضعيت بيكاري را از اقدامات مهم دولت دانست كه بدترين وضعيت و آمار بيكاري پس از انقلاب به نام دولتش ثبت شده است. اين رويكرد رئيسجمهور در ماههاي پاياني دولت، نشاندهنده رويكرد سياسي و تبليغاتي روحاني براي انتخابات رياست جمهوري پيش رو است، وگر نه دولت تدبير و اميد در چهار سال مديريتش بايد فكري به حال اشتغال جوانان ميكرد كه در ماههاي پاياني شاهد چنين وضعيت اسفناكي نباشيم. در چنين شرايطي گفتار درماني رئيس جمهور كاملاً رنگ و لعاب انتخاباتي دارد؛ وي به جاي اقدام و عمل، در پشت تريبونها فقط نگران بيكاري شده است و ديگر هيچ!