روزگارِ انقلاب ! چه روزگارِ سیاهی …… لاریجانی و رسوایی پشت رسوایی!?
حالِ ناخوش و رو به وخامت روحی روانی صادق و سکته ی مهدی هاشمی !?
تبرئه ی مهدی هاشمی در دیوان سه نفره ی قضا —- انتقام صادق خان از … !!!
بنام خدا
ابتدا این را بگویم :قصد ندارم دیدگاهم را ” له یا علیه هاشمی” در اینجا عرض کنم .
فقط اتفاقات را ….
بله ، قصه مهدی هاشمی از آنجا آغاز شد که …….
روزی ، قبل از یکی از اجلاس های مجلس خبرگان ، دایی لاریجانی خدمت آقای هاشمی شرفیاب ! می گردد .
لاریجانی بحث جانشینی را مطرح و از هاشمی می خواهد در بحث های اجلاس در گزینه های جانشینی ، جانب او را بگیرد !!??
چه پر رو !?
در واقع از هاشمی می خواهد در رای گیری های غیر رسمی خبرگان به نفع او نظر بدهد !!??
هاشمی نیز در همان شرفیابی ! بلافاصله با تحکم پاسخ می دهد :
من همان یکبار که کردم کافی است !?
این ماجراگذشت و ظاهرا به فراموشی سپرده شد که ناگهان پرونده ی مهدی هاشمی و دستگیری او شکل گرفت و اینگونه صادق خان انتقامش را از خاندان هاشمی ستاند !
در ادامه ی بازداشت مهدی دیدید ، آنچه طی این یکسال از بیدادگاه ها گزارش شد !
ولی بشنوید عاقبت کار را ؛
بالاخره صادق خان توانست با نفوذ در بیدادگاه بدوی حکم زندان مهدی را اخذ کند !
بد نیست بدانید لاریجانی دروس حوزوی قاضی القضاتی را نخوانده لذا طبق اعلان خودش نباید در بیدادگاه ها و احکام دخالت کند . ولی طبق مستنداتی مثل ماجرای بیت الواط خامنه ، در موضوع طوسی بر همه ثابت شد که دخالت می کند !
کاری که شاهرودی این خط قرمز را که در اختیار خود خامنه ای با واسطه ی هیئتسه نفره است بشدت رعایت کرد.
وانگهی تمامی احکام بیدادگاه های امنیتی سیاسی و مطبوعات در همین هیئت سه نفره صادر و سپس به دفاتر بیدادگاه ها برای اجرا ابلاغ می گردد !
این یعنی بیدادگاه های انقلاب ! یعنی بیل ! یعنی تئاتر مفتضح ! یعنی خیمه شب بازی !
یعنی ضابطین ، پرونده را بطور دلخواه و کیلویی جمع می کنند ! در یک صفحه نظریه می دهند و قبل از اینکه پرونده به بی دادگاه و نزد قاضی حرامیان برود این هیئت ” سه نفره ” نظر و حکم را تعیین و سپس نزد قاضی برای توشیح حکم صادره ارسال می گردد !!
چگونگی جمع کردن پرونده خود داستانی است وحشتناک !!??
از شنود های معمول که بگذریم ! اطلاعات منابع را برای اخذ مدرک کلامی نزد متهم می فرستند. منبع با به میان کشیدن موضوعات مختلف سعی می کند آن کلمه ی مورد نظر را ” متند پرونده ” در دهان متهم و قربانی قرار دهد تا آن کلمه از زبان او شنیده شود و ضبط گردد !
کافی است قربانیِ از همه جا بی خبر حتی به شوخی و یا به طعن ، آن جمله یا کلمه ی مورد نظر این خبیثان را بر زبان آورد !؟
در واقع منبعِ مزدور ، سند مورد ادعایی اطلاعاتی های بیجه را فراهم کرده است !
اگر خاطر مبارکتان باشد ، خامنه ای چند بار در سخنرانی به کنایه گفت : عوامل فتنه بین خودشان میگویند تقلبی صورت نگرفته ولی در ملاعام می گویند تقلب شده ! ” بخوانید فاجعه ی تقلب ”
این همان کلمات و یا جملاتی است که من و شما روزی صدبار بی محابا در منزل و یا در داخل زندان به شوخی و یا از روی عصبانیت یک جمله و یا یک کلمه را بکار می گیریم !
همین کلمه عنوان مجرمیت و صدور حکم پیدا می کند !
حتی خداوند در قرآن انکار و درشتی به خود را در حین عصبانیت و ناراحتی موجبات کفر و چه چه نمی داند ! ولی دستگاه های فاسد خامنه ای برایش عنوان مجرمیت تعریف می کنند !؟
مثلا آقای عیسی سحر خیز ” مضروب دندان های سگی اژه ای ” در آشپز خانه ی زندان در شوخی با یک زندانی ، بطور لفظی و به کنایه ، آن هم بطور ناقص کلمه ای بر زبان می راند .
همین یه کلمه ی ناقص و شوخی در مزاح او با زندانیان ، در بیدادگاه خامنه ای عنوان مجرمیت و اهانت به رهبری پیدا کرده و حکم زندان بر آن مترتب گردیده است !!??
مثالی دیگر —
خب من در سال گذشته در سی آبان دستگیر شدم و این هم زمان شد با دستگیری تجمع جلوی اوین .
شرح ماجرا آن بود که من با یکی از قضات بیدادگاه شاهد از هفته ی قبل قرار داشتم . تا پس از یکسال و نیم دوندگی برای پیدا کردن رد زندگی متلاشی شده ام راهی بیابم زیرا هیچ بیدادگاهی حاضر به همکاری نبود !!
هر جا حاضر می شدم اطلاعاتی های بیجه و زنا زاده ی خامه ای پیشتر حاضر بودند و پچ پچ کنان با قضات پیگیری مرا بی اثر می کردند !
وزارتی های کثیف ، مرا از جلوی متروی نواب بازداشت و به جلوی اوین در بین دوستان دستگیر شده در تجمع بردند وسپاهیان دزد ادعا کردند ما تو را جلوی اوین دستگیر کردیم در حالی که همه ی بازداشتی ها شاهد عدم حضور من بودند !?
البته ، دوماه بعد با محبت مادر بزرگ فرهیخته و فرهنگی شهید ریحانه موقتا ازاد گردیدم .
— یکی از دوستان زندانی مرا برای نهار دعوت کرد . جسارتا از او اجازه گرفتم غذا را من تهیه کنمو او پذیرفت . کاری که تقریبا در همه ی دعوت ها انجام می دهم .
او که با بازجویان وزارت کار می کند ! مصرا و با شوخی های گاه و بیگاه در منزلش می خواست از من اعتراف شرکت در تجمع آن هفته ی خاص اوین را بگیرد !
کافی بود در پاسخِ یکی از شوخی هایش من یک کلمه موافق خواسته ی اطلاعات ، حتی به تمسخر و مزاح اشاره ای می کردم ! همانطور که عیسی خان گرفتار یک شوخی شد !
هر چند اینها برای صدور حکم احتیاج به چیزی ندارند ولی برای تبرعه ی دروغین خود ، برای اثبات توانمندی خود و ماله کشی بر افتضاحاتشان ، نزد بالاتریها و رقبا نیازمند هر کلمه و هر جمله از قربانیان برای مستند سازیِ ادعاهای خود هستند !
به زعم من گر حکم شود که مست گیرند ، در شهر هر آنچه هست گیرند !
اصلا اهانت به رهبری ! ورد زبان خلق الله است ! روزانه میلیون ها بار ! همه چیز ! حواله ی این جرثومه ی فساد و خونریزی می شود !!
چرا راه دور می رویم ، در خود ارگان های امنیتی و سرکوب مثل سپاه و دو پا و چهار پا ، روزانه مثل نقل و نبات با اشاره به عکس های کوبیده بر دیوار حواله صادر می شود ! چه رسد به ادارات و کوچه بازار !
ولی اطلاعاتی ها از ترس شنود مجبورند با ایما و اشاره این عبارت را به انجام برسانند .
برادر عزیز ! امروزه تقلا برای یک لقمه نان در پایینی ها و ثروت اندوزی و چپاول در بالایی هاست ! خدا و پیغمبر و امام و رهبر کیلویی چند است !!!???
اما همانگونه که مطلع اید ، هیئت سه نفره تشکیل شده است از ؛
” مجتبی خامنه ای + طائب” اطلاعات سپاه ” + اژه ای «خلخالی به توان بی نهایت» ”
بگذاریم و بگذریم
اما مهدی هاشمی ؛
فعلا طبق حکم منتشر نشده ی دیوان عالی قضا ، هر سه نفر عضو این هیئت ، نظر به تبرئه ی مهدی دادند !
و البته کسی چه می داند شاید هم فرمان خامنه ای برای دلجویی از هاشمی …..
به هر روی !
صادق لاریجانی که بور شده بود و دیوانه ! قبل از سفر معنی دارش به عراق که ” گفته می شود او بدنبال فراهم کردن مرجعیت خود در عراق است ”
به دادستان دستور می دهد نسبت به بازجویی مجدد مهدی اقدام کند !
وقتی بازجویان برای انتقال مهدی به بند انفرادی ۲۴۱ به سراغش می روند !
طی یک درگیری لفظی و کشاکش و در نتیجه مقاومت او ، ناگهان مهدی دچار سکته ی قلبی شده و به بیمارستان میلاد در طبقه ی یازدهم منتقل می گردد !
حقیر دو نفر را برای اخذ اخرین اخبار اعزام کرده ام که تا کنون موفق به دیدار نگردیده اند .
اینگونه بود که خانواده هاشمی را بار ها در جلوی اوین در حال جلز و ولز از بی گناهی فرزندشان دیدم و امروز …….
یادآور می گردد ؛
ساختمان چهار طبقه ی انفرادی ها در اوین که هر طبقه دارای سه فاز و هر فاز دارای ۱۷ سلول است مشتمل است بر ؛
همچنین این ساختمان عظیم و طویل بترتیب زیر ، در اختیار ارگان های امنیتی می باشد ؛
طبقه اول — در اختیار حفا قوه ” حفاظت قوه ی غذا ” و بنام ۲۴۱ می باشد .
طبقه ی دوم و سوم — در اختیار بند ۲۰۹ می باشد . ” ۲۰۹ شماره دو ”
طبقه ی چهارم — در اختیار زندان ” جهت تنبیه و حبس متهمین متخلف ! ”
” بنام ۲۴۰ “سقف حبسِ بدون حکم در این بند ۲۰ روز است .
حقیریازده ماه در این بند در سلول انفرادی بسر بردم !؟بجز ۷۷ ماه در بند ۲۰۹
آری اینگونه شد که صادق لاریجانی در پی خانه تکانی خامنه ای برای منّزه جلوه دادن و فرافکنی خود دچار مالیخولیا گردید !
خامنه ای تصّور می کند با اینگونه اقدامات می تواند اعتماد ملت را برای ماندگاری جلب کند ! ولی زهی خیال باطل !
خانه از پای بست ویران است ، خواجه در پی نقش ایوان است !
بزودی خبر مهم دیگری در راه است !!!؟؟؟
خدایا این ملت مظلوم را از زیر چکمه های این قوم مالیخولیایی واین قوم لوط استخلاص بفرما —- آمین یا رب العالمین
با احترام — رضا ملک
—————————————