جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » دستهبندی نشده » اعتراف وزیر اطلاعات به نهادینه شدن دروغ، تهمت و پرونده سازی برای دیگران در نظام

اعتراف وزیر اطلاعات به نهادینه شدن دروغ، تهمت و پرونده سازی برای دیگران در نظام

دروغ گفتن در برخی رسانه ها و بولتن ها مثل آب خوردن شده است/ تهمت زدن به یک نفر که از نظر کارشناسان جاسوسی نکرده، با کجای شرع سازگار است؟/ افرادی که سن و سال چندانی ندارند به سالخوردگان انقلاب به راحتی توهین می کنند

به گزارش «انتخاب»؛ در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمود علوی وزیر اطلاعات سخنانی مهمی را ایراد کرد.
مشروح این سخنان به نقل از جماران در پی می آید:
ماجرای کربلا و قیام سید الشهداء(ع) درس های آموزنده زیادی دارد. سخنان زیادی از ایشان برای ما به یادگار مانده است که باید با تأمل، این دروس را استخراج کرده و اساس کار و برنامه و زندگی خویش قرار  دهیم؛ چرا که خود حضرت فرمودند «لکم فی اسوه»(حرکت من برای شما سرمشق است).
حضرت در یکی از بیانات می فرماید: « ان نزل القضاء بما تحب و ترضی فنحمد الله علی نعمائه و هو المستعان علی اداء الشکر، و ان حال القضاء دون الرجال فلم یبعد من کان الحق نیته و التقوی سریرته»؛ «اگر قضای الهی مطابق میل ما رقم بخورد، خدا را بر این نعمت شگرگذار خواهیم بود و او در شکر نعمت ما را یاری خواهد کرد».
اسلام انسان را مسئول می داند
امام حسین(ع) در مسیر کوفه از هر فردی که از کوفه به سمت حجاز می آمد، حال و روز کوفه را جویا می شدند که یکی از آنها فرزدق بود که شاعر و علاقه مند به اهل بیت(ع) بود. او شاعرانه به امام حسین(ع) پاسخ داد که دل مردم کوفه با شماست اما شمشیرهایشان علیه شماست. یعنی دشمنان شما، آنها را سازماندهی کرده و علیه شما به جنگ می آورند و شمشیر می کشند و با شما می جنگند. او میخواست امام حسین(ع) را از این سفر منصرف کند و گفت از این سفر بوی خوبی استشمام نمی کنم؛ از این سفر بوی خون می آید! بهتر است به سمت دیگری حرکت کنید. حضرت فرمودند ما به راهمان ادامه می دهیم. ما تکلیفی داریم که میخواهیم به ان عمل کنیم. اسلام را در خطر می بینیم و می خواهیم به یاری اسلام بشتابیم؛ اگر موفق شدیم قدرت را از دست بنی امیه دربیاوریم و در مسیر خدمت به اسلام درآوریم خدا را شکر می کنیم و او هم به ما کمک می کند که شکر نعمت حکومت را ادا کنیم. اما اگر چنانچه دست تقدیر به گونه دیگری رقم بخورد و موفق به تأسیس حکومت اسلامی نشدیم، باز هم ضرر نکرده ایم. زیرا از مسیر خدا دور نشده ایم.
امام حسین(ع) با این جملات این معنا را تفهیم می کنند که وقتی تکلیف اقتضاء می کند باید وارد عمل شویم. حتی اگر به شهادت برسیم فرقی نمی کند و ما باید به تکلیفمان عمل کنیم؛ یعنی نتیجه در دست خداست. این جمله امام حسین(ع) درسی آموزنده برای امام راحل شد که آن را همیشه در قالب این جمله بیان می کردند که ما مأمور به تکلیف هستیم نه مأمور به نتیجه. زیرا نتیجه تابع اراده الهیه است.
امام راحل با این درس در شرایطی که هیچ تحلیلگری فضا را برای مبارزه مهیا نمی دید حرکت خود را آغاز کردند. وقتی می پرسیدند که با کدام نیرو و امکانات می گفتند امروز اسلام در خطر است و ما تکلیف داریم از اسلام دفاع کنیم؛ اینکه آیا پیروز می شویم یا شکست می خوریم جزء تکلیف ما نیست و تابع اراده خداوند متعال است.
امام راحل با این درس از مکتب سید الشهداء(ع) نهضت را آغاز کردند و سرانجام نیز این حرکت به انقلابی منتهی شد که عزت ما به برکت آن حاصل شده است.
اصولا اسلام دینی است که انسان را مسئول و مکلف می داند. آن هم نه اینکه صرفا عده ای مسئول باشند و دیگران مسئولیتی نداشته باشند؛ اسلام می فرمایند «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیه». هیچ کس در برابر اوضاع جامعه نمی تواند احساس بی تفاوتی کند. رسول گرامی اسلام(ص) می فرمایند: «همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمنی را که ضعیف و بی دین است، سؤال شد: مؤمن ضعیف و بی دین کیست؟ پاسخ داد: کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند»
ایشان در سخن دیگری می فرمایند:« مَنْ اَصْبَحَ و لم یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ » ؛« هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نیست» و نیز می فرماید:« مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ »؛«هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست».
حضرت امیر(ع) نیز می فرمایند: «آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین(ع) می خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم؟ و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟ اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد.(در حالی سیر بخوابم که) پیرامونم شکم های گرسنه از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد
وقتی به ایشان خبر دادند که نیروهای معاویه به شهر الانبار حمله کرده اند و زیورآلات زنان مسلمان و یهودی را دزدیده اند فرمودند : «هیچ مسلمان غیرتمندى نمى تواند چنین حادثه دردناکى را تحمّل کند و اگر کسى از غصه و اندوه بمیرد، جاى سرزنش نیست».
از نظر اسلام هیچ انسانی نمی تواند بی خیال باشد و در هر شرایطی باید بداند چه تکلیفی در قبال اوضاع جامعه بر گردن است. شرایط تغییر می کند ولی تغییر شرایط مسئولیت را از روی دوش انسان برنمی دارد، بلکه شکل آن تغییر می کند. لذا حضرت امیر(ع) که با شرایط مختلفی پس از رسول اکرم(ص) مواجه شدند. می فرماید: با شرایط به فکر فرو رفتم و پس از پیامبر فکر کردم که آیا به تنهایی دست به شمشیر ببرم یا یک صبر تلخ و سخت پیشه کنم؛ اما دیدم صبر در این شرایط با تمام تلخی، عاقلانه تر است. لذا 25 سال صبر کرد. و در شرایط جدیدی که مردم به وی روی آورده و درخواست قبول خلافت می کنند، می فرمایند: اگر اجتماع مردم به دور من و نیاز آنان به رهبرى نبود و اگر به خاطر اعلام یارى مردم، حجّت بر من تمام نمى‏شد و اگر خداوند از علما پیمان نگرفته بود که بر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمدیده آرام نگیرند، من ریسمان و افسار حکومت را بر کوهان آن مى‏انداختم».
صورت تکلیف مهم نیست. اینکه تکلیف، قیام باشد، قعود باشد، نهضت باشد یا آرام گرفتن؛ بستگی به شرایط دارد. مهم این است که شرایط را بسنجیم و ببنیم در جهت نصرت اسلام چه تکلیفی بر دوش ماست و راهی برای شانه خالی کردن وجود ندارد.
آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده‌اند می‌گیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.(سوره نساء، آیه 97)
در برابر اسلام عزیز، بزرگترین تکلیف حفظ آن است. خطر گاهی اصل موجودیت اسلام  را و گاهی هویت آن را تهدید می کند. یعنی افرادی به نام اسلام حکومت را به دست می گیرند، اما آن را برعکس معرفی می کنند. اما گاهی ممکن است حاکمان اسلام را قبول داشته باشند اما بدان عمل نمی کنند. در همه این شرایط انسان های دلسوز جامعه تکلیف دارند که از اسلام دفاع کنند.
وقتی احکام الهی دستخوش تغییر می شود و بدعت گذاری شود انسان های دلسوز خصوصا دین شناسان باید وارد صحنه شوند. گاهی هم اجرای احکام اسلام متوقف می شود که در آنجا هم باید احساس مسئولیت شود. گاهی هم حاکمان احکام خدا را قبول دارند و تغییر نمی دهند اما آن را عمل نمی کنند. در انجا هم انسان های دلسوز باید وارد عمل شوند. این اوضاع باید اصلاح شود؛ لذا امام حسین(ع) فرمودند « إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى».
 ایشان به فرزدق فرمودند: « اى فرزدق! اینان گروهى هستند که پیروى شیطان را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایى هاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و من از هر کس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد».
همانگونه که حضرت سید الشهداء(ع) نمی خواستند بی تفاوت باشند، احساس مسئولیت کردند و حتی خطر مرگ هم ایشان را از ادای تکلیف بازنداشت، حرکت کرد و به سوی مرگ رفت.
در سال های اخیر جامعه ما با خسارت سنگینی بر اخلاق و ادب مواجه شد
امروز هم صیانت از دین خدا و نظام مقدس جمهوری اسلامی در زیر پرچم ولی امر مسلمین مقام معظم رهبری تکلیفی است که بر روی دوش همه ما سنگینی می کند. باید برای اجرای احکام، رعایت اخلاق اسلامی همه کار و تلاش کنیم. اگر در جایی دیدیم روی این احکام پا گذاشته می شود با اخلاق کریمه اسلامی نهی از منکر کنیم و جلوی نهادینه شدن یک روش نادرست را بگیربم.
متأسفانه جامعه ما در سالهای اخیر با خسارت سنگینی مواجه شد؛ این خسارت بر اخلاق و ادب جامعه و التزام افراد جامعه به مسائل شرعی وارد شد. متاسفانه گاهی اوقات مسائل اخلاقی و شرعی به راحتی نادیده گرفته می شود. دروغ گفتن برای اهداف سیاسی، تهمت زدن به انسان های بری، پرده دری، حرمت شکنی، آبروریزی، بدزبانی، افشاگری خلاف شرع، دو به هم زنی و تفرقه افکنی منکراتی است که شایع شده است. آن هم نه بین کسانی که تقیدی نسبت به دین ندارند بلکه در میان کسانی که احساس دلبستگی به شرع مقدس اسلام می کنند . وظیفه علماست که نسبت به این امر هشدار دهند. امروز پرچم اجرای احکام در دستان مقام معظم رهبری است و کسانی که دل به ولایت ایشان بسته اند باید بیش از دیگران مقید به مسائل شرعی باشند. خدای نکرده اگر برخی فکر کنند با دروغ گفتن، تهمت زدن و حرمت شکنی می توانند از ولایت دفاع کنند اشتباه کرده اند. مگر می شود از دین خدا و ولایت با معصیت دفاع کرد؟ این فرمایش سیدالشهداء (ع) است که فرمودند: کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می آید.
افرادی که سن و سال چندانی ندارند به سالخوردگانی که برای انقلاب زحمت کشیده اند به راحتی توهین و بدزبانی می کنند
ویژگی جامعه ایرانی ما همیشه ادب آن بوده است. رسول اکرم می فرمایند: «زینت شما(مسلمانان) ادب است». همیشه در ایران جوان  و نوجوان ایرانی به بزرگتر خود احترام می گذاشت؛ زیرا پیامبرشان می فرمایند: « وقروا کبارکم و ارحموا صغارکم»( به بزرگترهایتان احترام بگذارید و با کوچکترها مهربان باشید). متآسفانه در سالهای اخیر حرمت شکنی رایج شده و افرادی که سن و سال چندانی ندارند به سالخوردگانی که برای انقلاب زحمت کشیده اند و خدمت کرده اند به راحتی توهین و بدزبانی می کنند. این رفتاری است که ادب اسلامی نمی پسندد. سالها پیش سعدی فرمود « بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد».
متأسفانه دروغ گفتن متأسفانه در برخی رسانه ها، جراید و بولتن ها مثل آب خوردن شده است. به عنوان یک طلبه کوچک به کسانی که این دروغ ها را می سازند و از طریق رسانه ها، سایت، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی پخش می کنند، می پرسم برای چه دروغ؟ می خواهید با دروغ به انقلاب خدمت کنید و از ولایت و نظام دفاع کنید؟ چیزی که نظام و مقام معظم رهبری نمی پسندد؛ چیزی که اگر امام حسین(ع) امروز بودند به عنوان یک منکر ما را از آن باز می داشتند. در حالی که خداوند متعال می فرمایند: إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ(تنها کسانى دروغ‏پردازى مى کنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند)؛ (سوره نحل، آیه 105).
چه شده است که ما با ادعای مسلمانی برای اهداف پست سیاسی به راحتی دروغ می گوییم
آیا می توان ادعای تعهد و مسلمانی کنیم و برای اهداف سیاسی به راحتی دروغ گوییم و ذهن مردم را با آنها مشوش کنیم. حضرت امیر(ع) می فرمایند: « هیچ بدی و زشتی بدتر از دروغگویی نیست». ایشان در حدیثی دیگر می فرمایند: « هیچ بنده ای مزه ی ایمان را نمی چشد٬ تا دروغ را- شوخی باشد یا جدّی- مطلقاً ترک کند. اصول کافی٬ج٢/ص٣۴٠ ٬ حدیث ١١.
لازم نیست انسان علم داشته باشد که سخنی دروغ است تا آن را نقل نکند؛ بلکه صرف اینکه از صحت سخنی مطمئن نباشد و آن را بر زبان جاری کند، مرتکب دروغ شده است. این سخن رسول گرامی اسلام(ص) است. نفس اینکه کسی بدون اطمینان از مطلبی، آن را در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر کند، مرتکب دروغ شده است. پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:  بر دروغگویی تو همین بس است که هرچه شنیدی نقل کنی.  اثنی عشریه صفحه 13.  چنین دروغی بخشیده نمی شود. در روایات داریم که امام باقر(ع) فرموده اند: «خداوند برای شر قفل¬ های قرار داد و کلید آن شرها را شراب قرار داد ؛و دروغگویی از شراب بدتر است».
چه شده است که ما با ادعای مسلمانی برای اهداف پست سیاسی به راحتی دروغ می گوییم و با آبرو و حیثیت افرادی بازی می کنیم.
متاسفانه به راحتی به افراد تهمت و نسبت ناروا زده می شود. در حالی که رسول گرامی اسلام می فرمایند: «کسی که به مرد و زن مؤمنی تهمت بزند، و از آنچه در او نیست، سخن بگوید، خدا او را در قیامت در تلّی از آتش نگه می‌دارد تا آنچه را دربارة مؤمن و مؤمنه گفته ثابت کند»».
تهمت جاسوسی با کجای شرع سازگار است؟
چگونه به افراد به راحتی نسبت هایی می دهیم که به آبروی آنها صدمه می زند و جبران آن امکانپذیر نیست؟ امام صادق(ع) می فرمایند: « هرگاه مؤمن به برادر [دینى] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان مى رود، همچنان که نمک در آب، ذوب مى شود.» اینکه برای بازی های سیاسی به دیگران نسبت هایی بدهیم با شرع مقدس و قیام امام حسین(ع) سازگار نیست.
یک نفر که از نظر کارشناسان حرفه ای و افراد متخصص کار جاسوسی نکرده، به او تهمت جاسوسی بزنیم تا از این تهمت جاسوسی استفاده سیاسی کنیم، با کجای شرع سازگار است؟ کجای انقلاب ما برای این بوده و شهدا برای چنین هدفی به شهادت رسیده اند؟
سرک کشیدن در زندگی شخصی مردم دیگر مسأله ی مهم در این زمینه است؛ رسول گرامی اسلام می فرمایند: « إنّی لَم اُؤمَرْ أنْ اُنقِّبَ عن قُلوبِ النّاسِ و لا أشُقَّ بطُونَهُم». (من مأمور نیستم که دلهاى مردم را بکاوم و درونشان را بشکافم) . ما نمی توانیم نیت افراد را تشخیص دهیم و بر این اساس با آنها برخورد کنیم.
لذا در نظام جمهوری اسلامی سربازان گمنام امام زمان(عج) تا وقتی یک حجت شرعی مشخص نبینند متعرض شخصی نمی شوند و سراغ مسائل شخصی و لغزش افراد نمی روند. رسول اکرم فرمودند: خطاها و لغزش های مومنین را جستجو نکنید ، زیرا کسی که چنین کار زشتی انجام دهد،خداوند هم ، لغرشهایش را جستجو و دنبال می کند، در آن هنگام رسوایش خواهد نمود  ولو اینکه داخل خانه اش باشد .  ( اصول کافی ج 2 ص 355)
قرآن می فرماید: و لا تجسسوا»؛«در امور مردم تجسس نکنید». یعنی امنیت روانی را از مردم سلب نکنید؛ انقلاب برای همین هدف است. به لطف خدا امروز امنیت فیزیکی در کشور ما به برکت وحدت و هم افزایی نهادهای امنیتی، نظامی، انتطامی، قضائی و حکومتی حکمفرماست و در حالی که در کشورهای منطقه هر لحظه صدای انفجار به گوش می رسد در کشور آقا امام زمان(عج) از این خبرها نیست.
امروز در سایت ها به راحتی با آبروی افراد بازی می شود
اما امنیت روانی هم باید برقرار باشد و مردم از ناحیه آبرویشان احساس امنیت کنند. اگر لازمه کار باعث شد من از شما چیزی بدانم، اسلام اجازه بازگویی آن را نمی دهد. افشای سرّ بر اساس دیدگاه اسلام همچون یک خیانت است و باید از آن دوری کنیم، چه رسد به آنکه از آن مطمئن نباشیم. رسول گرامی اسلام(ص) می فرمایند: « اگر کسى سخنى را بر ضد مؤمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد!». امروز این امر در سایت ها رایج است؛ راحت با آبروی افراد بازی می شود. بازی با آبروی مسلمانان کار ساده ای نیست؛ چه رسد به انسان های شریفی که برای این نظام زحمت کشیده اند و برای دفاع از مقام معظم رهبری سینه سپر می کنند. بازی با آبروی اینها با اهداف سیاسی مورد قبول اسلام نیست.
توهین کردن مشکل دیگر کشور ماست؛ به راحتی به افراد توهین می شود. رسول گرامی اسلام می فرمایند: « ذلیل ترین مردم کسانی هستند که به مردم توهین می کنند.» امام صادق(ع) نیز می فرمایند: خداوند متعال فرموده: هر که بنده مومن مرا ذلیل و خوار سازد همانا با من به دشمنى و مخالفت بر خواسته است». اما می بینیم که این توهین ها انجام می شود، ولی وقتی انتخابات فرا می رسد؛ خداوند از طریق دل مردم نصرت خویش را بر اولیاء خویش جاری می کند. اینها درس است.
اینکه کسی میان سربازان تحت امر رهبری اختلاف بیندازد و تخم دشمنی بپاشد، خودش یک گناه است
بدزبانی، هم از معضلات موجود در جامعه ماست؛ اهل بیت(ع) بدزبانی را حتی بر دشمن نمی پذیرند. در جنگ صفین عمار یاسر و چند تن از یاران حضرت امیر(ع) به معاویه دشنام می دادند. اما علی(ع) به آنها فرمود: «نمی‌پسندم که از دشنام‌گویان و بدزبانان باشید و آنان را فحش و ناسزا گویید». ممکن است کسی مستحق بد زبانی باشد اما شیعه ی علی(ع) نباید زبانش به فحش آلوده شود. امام صادق(ع) فرمود: همانا دشنام دادن و هرزه گویی و زبان درازی ناشی از نفاق و دو رویی است». کسانی که چنین حرفهایی می زنند شاید ندانند تخم نفاق در درونشان جوانه زده است.
خصومت و دشمنی دیگر آفت مهمی است که باید بدان اشاره کرد؛ می بینیم که میان برادران مسلمان، میان گروهها و جریانات سیاسی صضومت ایجاد می شود، در حالی که همه فرزند نظامند و زیر پرچم مقام معظم رهبری هستند اما کسی بیاید میان این سربازان تحت امر رهبری اختلاف بیندازد و تخم دشمنی بپاشد، خودش یک گناه است و سید الشهداء(ع) برای پاک کرن این گناهان از جامعه قیام کردند.
رسول اکرم(ص) فرمودند «به مردم فحش مده که باعث دشمنی آن ها می شود». اسلام بر اساس روایات معصومین آمده است که کینه را از بین ببرد.
اسلام آمده است تا کاری کند که کینه ها تبدیل به دوستی ها شود و توصیه کرده است که پاسخ بدی ها با خوبی داده شود تا محبت و عاطفه در جامعه ایجاد شود. لذا پیامبر(ص) ایجاد اختلاف در بین مردم را امری مذموم می دانند به «معاذ»  فرمود : آیا تو را از بدترین فرد مردم خبر ندهم؟ کسى که تنها بخورد ، داد و دَهِش نکند ، تنها سفر کند، و بنده اش را بزند . آیا بدتر از این را به تو نشناسانم؟ کسى که مردم را دشمن دارد و مردم نیز او را دشمن دارند . آیا بدتر از این را به تو معرفى نکنم؟ کسى که بیم شرّش برود و به خیرش امیدى نرود . آیا تو را به بدتر از این آگاه نکنم؟ کسى که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد . آیا بدتر از این را به تو معرفى نکنم؟ کسى که از راه دین، دنیاطلبى کند».
ولایتمداری و ایستادن پای رهبری از درس های عاشوراست
امام حسین(ع)( قیام کردند که منکرزدایی شود و تمام این رفتارها منکرات است و در این ایام باید پیمان ببندیم که این رفتارها را کنار بگذاریم؛ برای ایشان و یارانشان دین و احکام شرع مقدس اسلام مهم بود. همانگونه حضرت ابوالفضل(ع) هنگام بریده شدن دست راستشان فرمودند: « «به خدا سوگند اگر دست راستم را هم قطع کنید، هرگز از یاری دینم دست برنخواهم داشت.».
ولایتمداری و ایستادن پای رهبری از درس های عاشوراست. درود بر ملت ایران که با بصیرت و هوشیاری خویش پای رهبر خویش ایستاد و می گوید «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند». امروز رهبر معظم انقلاب پرچم امر معروف و نهی از منکر را در دست دارد و همه جا ما را یاری می کند و ما باید زیر این پرچم برای پاکسازی جامعه از منکرات حرکت کنیم و فکر نکنیم با فکر اینکه این گناه این کارها وقتی هدفمان حفظ نظام و انقلاب باشد، پاک می شود. خیر! گناه اینها بدتر هم می شود. حفظ اسلام از طریق گناه ناممکن است.