آیین مانی در زمان سلطنت شاپور اول، در سال 240 میلادی توسط مانی بابلی ظهور کرد و عصاره معنویت آئینهای زرتشتی و مسیحیت و تعلیمات بودا بود. مانی اگر چه پدرش از مندائیان بود، ولی خودش آن فرقه را ترک کرد و درکتاب “ارژنگ/ انجیل حی/ شاپورگان” اعلام کرد که “خاتم النبیین” و ظهور «فارقلیط” (یا موعود عیسا مسیح) است.[1] ماني ابن پاتک برروی “مُهر و خاتمی، که برروی قطعه ای کریستال از او به جا مانده و اکنون در کتابخانه ملی فرانسه نگاه داری میشود، از خود به عنوان “مانی، مرسل عیسی عیسا مسیح” نامبرده است. او آخرین حواری عیسی و وسیله انتقال حقایق آسمانی شمرده میشد. [2]
از عقایدی که میان مانویان و صوفیه مشترک است میتوان به چند مورد اشاره کرد که این عقاید از اصولیترین عقاید صوفیه نیز به شمار میرود.
1. زهد فوق العاده و ریاضتهای سخت: که حتی در میان طبقهای از مانویان با عنوان صدیقان به ترک ازدواج و اجتناب افراطگون از خوردن و آشامیدن و پارهای دیگر از لذایذ و تمتعات و هرگونه اشتغال دنیوی منجر میگشته است را باید در زهدورزی منحرفی که برخی صوفیان در جامعه اسلامی بدان مبتلا گشتند، اثر گذار دید.
2. دريوزگی و استفاده از نذورات: صدیقان در صومعههای مانوی سکونت کرده و از راه نذوراتی که از سوی مردم به آنها داده میشده است، زندگی میکردند و اگر از این راه چیزی عایدشان نمیشد، به دریوزگی میپرداختند.[زرینکوب، جستجو در تصوف ایران ص 14]
3. مسئله خانقاه و لنگرنشینی صوفیان و ارتزاق از هدایا و اوقاف و نذورات مردمی و گاه گدائی کردن در میان برخی متصوفه، به احتمالی باید تحت تأثیر چنین طایفههایی بوده باشد.
4. توجه به مسافرت دائم، علاقه به سماع و موسیقی و همچنین توجه به شعر و سرود از مواردیست که میان آداب و عقاید آنها، با آداب و آراء صوفیان نزدیکی نشان میدهد.
5. همچنان که مواردی از قبیل تجرد، عشق بازی با امردان که در میان صوفیان به شاهد بازی شهرت داشته است.
6. گرفتن عشریه که تا امروز نیز در میان برخی فرقههای دراویش متداول است، از آداب مانویان گفته شده که در تصوف نیز راه یافته است.[3]
7. پارهای عقاید منسوب به آنها مثل اجتناب از ساختن خانه، احتراز از کسب و کار و تحقیر نسبت به متاع دنیوی، حکایت از قرابت عقاید مانویه دارد، با تعالیم صوفیه.»[4]
پس از مدتی مانی به دستور پادشاه ایران کشته شد و اتباع او که تحت پیگرد قرار گرفته بودند، در نقاط مختلف زندگی مرتاضگونه سیاحانهای را در پیش گرفتند. اینان پس از اسلام نیز در میان مسلمانان پیدا شدند. میزان نفوذ آنها در زمان عباسیان، آنچنان زیاد میشود که خطر بزرگی برای عقاید مسلمین به شمار میروند و به دستور مهدی عباسی، تحت تعقیب قرار میگیرند. برخی از آنها کشته و برخی دیگر با پنهان کردن عقاید خود در قالبهای دیگری به حیات خویش ادامه میدهند و این شباهت درست همانند عاقبتی است که در زمان صفویه برای صوفیان رقم خورد. وقتی دولت صوفی از گسترش صوفیه احساس خطر کرد، با اینکه با حمایت این گروه به قدرت رسیده بود، صوفیان را تار و مار کرد تا آنجا که به گفته صوفیه بساط این طرقت تا مدتها از ایران رخت بربست. قسمت عمده افکار و آداب مانویت توسط مانویین فراری در کادر نوبنیاد تصوف که در آن زمان در میان مسلمین پیدا شده بود، ماهرانه به کار میرود.[5] با این حال و با توجه به شباهتی که در میان عقاید صوفیه و مانویان وجود دارد، نمیتوان عقاید مانویه را به عنوان تنها منشا تصوف نام برد، ولی میتوان گفت عقاید ایشان تاثیر زیادی در تصوف داشته است و درحقیقت تصوف برخوردار از نوعی آیین التقاطی است.
پینوشت:
[1]. نفیسی سعید، سرچشمه تصوف در ایران، اتحاد، تهران، 1343، ص 13[2]. همان، ص 84
[3]. عباسعلی عمید زنجانی، تحقیق و بررسی در تاریخ تصوف، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1367، ص 55
[4]. زرینکوب عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، امیرکبیر، تهران، 1390، ص 15
[5]. عباسعلی عمید زنجانی، تحقیق و بررسی در تاریخ تصوف، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1367، ص 55.