بسمهتعالی
جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران ادام الله ظله العالی
با سلام و تحیات عنقریب عازم بلاد نیویورک بهمنظور ایراد سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل میباشید. ضمن آرزوی سفری سلامت، زیر سایه حضرت حق برای شما و همراهان، اگرچه میدانم که با عنایت به کمالات شخصی خودتان، بعلاوه مشورت مسئولین توانمند وزارت خارجه، سخن گفتن حقیر حکایت زیره به کرمان بردن است، معذلک شرایط بهغایت پیچیده و نابسامان منطقه چه از بابت شرایط و اوضاع پریشان خاورمیانه و چه از بابت تیرگی و دشمنی بیسابقهای که میان ایران با جهان عرب به وجود آمده وسوسهام نمود تا جسارت نموده یکی دو نکته را به استحضار برسانم.
نیک میدانید که مجمع عمومی امسال در شرایطی دارد برگزار میشود که عفریت جنگ، خشونت، دشمنی، کشتار و آوارگی میلیونها نفر از خانه و کاشانهشان خاورمیانه را فراگرفته. از دیوار قیامت میان خودمان با جهان عرب بالأخص عربستان سعودی گرفته تا مصیبتهای دیگر. فکر کنم سخنی به اغراق نرفته اگر گفته شود ظرف ۵۰۰سالی که از تأسیس تشیع بهعنوان مذهب رسمی توسط صفویه در ایران میگذرد تا به امروز، اینهمه کینه و دشمنی میان شیعه و سنی سابقه نداشته. بنده همواره منتقد تمایلات نژادپرستانه و احساس برتری نسبت به دیگران ازجمله اعراب که در برخی از هموطنانمان وجود دارد بودهام.اما نمیدانم همسنگ نمودن ایران با آن پیشینه تمدنیاش درگذشته و بالندگی فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی امروزینش با حکام سعودی که بهجز فروش نفت و نفت و بازهم نفت از هیچ هنر دیگری برخوردار نیستند، چه ضرورتی دارد؟ البته یک هنر دیگر هم دارند: بمباران مردم یمن و حمایت از دیکتاتوری بحرین. استدعا دارم با خودداری از توهین به حکام سعودی نه از یکسو بر خرمن آتش دشمنی میان شیعه و سنی بیش از این بدمید و نه از سویی دیگر باعث مطرحشدن و جلبتوجه حکام به قول خودتان جوان، خودخواه، جاهطلب و درعینحال بیتجربه سعودیها شوید.
جناب آقای دکتر روحانی
مهم تراز سعودیها و اعراب، میخواستم تقاضا کنم که بهعنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران، لحن کلامتان نسبت به همه ازجمله غربیها و بالأخص آمریکاییها و حتی اسرائیلیها، وزین، مؤدب، با احترام و عاری از خطونشان کشیدن، بغض و کینه و نفرت و آرزوی مرگ و نیستی باشد. با بودن حکام سعودی، پادشاه بحرین، نخستوزیر اسرائیل آقای نتانیاهو، ژنرالهای مصری، جناب رجب طیب خان اردوغان، برادر ارجمند و آزادیخواه خودمان عالیجناب بشار اسد و در صدر همهشان داعش، از منطقه خاورمیانه بهاندازه کافی طنین جنگ، نفرت، دشمنی، نسلکشی، آوارگی، خونریزی و خشونت در جهان طنین انگیز است.
آنچه دنیا نیازمند دیدن در خاورمیانه است ماهاتما گاندی و نلسون ماندلا است. آنچه دنیا نیاز دارد از خاورمیانه امروز بشنود طنین مجدد صوت خوشالحان و دلنشین سلف شما «سید مظلوم» است که درهمان تریبون سازمان ملل که شما فردا میخواهید سخنرانی بفرمایید بهجای تهدید، تحقیر، دشنام، دشمنی و آرزوی مرگ و نیستی دیگران را کردن، شاخه زیتون به دست گرفت و پیام «بنیآدم اعضاء یک پیکرند» را طنینانداز شد و دنیا را در برابر فطانت، بزرگی (و نه غولپیکری تسلیحاتی)، ادب و انسانیت رئیسجمهور ایران به تحسین واداشت. درحالیکه دیگران سخن از تهدید و ارعاب «برخورد تمدنها» میکردند او نوید «گفتگوی تمدنها» را داد و گفت که همهمان «در آفرینش ز یک گوهریم».
تصور نفرمایید اگر آمریکا، انگلیس، عربستان، اسراییل، ارتجاع منطقه، صهیونیسم و سایر دشمنان را در پشت تریبون سازمان ملل با خاک یکسان نمایید در بازگشت تندروها مدال قهرمانی «آمریکاستیزی» را به گردنتان خواهند آویخت و فرش قرمز زیر پایتان در فرودگاه مهرآباد پهن خواهند نمود؛ خیر. جنابعالی چندین گناه کبیره مرتکب شدهاید که آنها به چیزی کمتر از خروج کامل شما و دوستانتان از پاستور رضایت نمیدهند. آنها شما را به خاطر برجام، الحاق ایران به لایحه پولشویی، تشویق غربیها به سرمایهگذاری در کشور و تلاش در تنشزدایی با غرب و آمریکا و عادیسازی روابط ایران با دنیا هرگز نخواهند بخشید.
پس بیایید به خاطر سعادت و منافع ملی بلندمدت کشور، بهجای تکرار همیشگی به رخ کشیدن قدرت و چنگ و دندان نظامی و سردادن طنین بانک دشمنی، نوای خوشالحان دوستی هفتصد سال پیش شیخ اجل، مصلحالدین سعدی شیرازی، رحمهالله را بهعنوان رئیسجمهور ایران به جهانیان عرضه دارید که:
«چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار»
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
سی یکم شهریورماه یک هزار و سیصد و نودوپنج