سه شنبه , ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » به مناسبت چهارده شهریور ماه سالروز انفجار دادستانی و مرگ علی قدوسی

به مناسبت چهارده شهریور ماه سالروز انفجار دادستانی و مرگ علی قدوسی

علي قدوسي، در سال 1306 در خانواده‌اي روحاني در شهر نهاوند متولد شد. پدرش يکي از روحانيون برجسته نهاوند و نزد آيت‌الله بروجردي از احترام خاصي برخوردا ر بود. شهيد قدوسي پس از اتمام تحصيلات ابتدايي در زادگاهش در سال 1323 شمسي وارد حوزه علميه قم شد و از محضر بزرگاني چون آيت‌الله العظمي بروجردي و حضرت امام خميني (ره) استفاده کرده و به درجه اجتهاد نايل آمد.

به گزارش بولتن نیوز، سابقه مبارزات وي به پيش از 15 خرداد 1342 بر‌مي‌گردد. اين مبارزات طي سالهاي 42-41 در پرتو خروش آقای خميني عليه شاه به اوج رسيد و او نيز به عنوان يک شاگرد عاشق  خمینی با فداکاري و سخت‌کوشي به مبارزه پرداخت تا اينکه که در سال 1345 به دنبال دستگیری چندتا از آخوندهای روضه خوان مثل علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی،  آخوند علی قدوسي نيز دستگير و به زندان قزل قلعه انتقال يافت.
علی قدوسي بعد از آزادی از حبس کوتاه مدت، براساس تعهدی که مثل سایرین به ساواک داده بود، دور فعالیتهای سیاسی را خط کشید و تصمیم گرفت به کار فرهنکی روی آورد. درنتیجه با استفاده از موقعیت آقای دکتر بهشتی، اقدام به تأسيس مدرسه حقاني (‌منتظريه)‌ و مکتب توحيد کرد و با اعمال شيوه‌اي نو و کارساز ، اين دو نهاد آموزشي را الگويي براي ساير مراکز آموزشي و فرهنگي قرار داد. بعد از انقلاب آخوندهای آموزش در این مرکز مغزشویی به ارکان دستگاه های اطلاعاتی نوپدید حاصل از انقلاب تبدیل شدند.
قدوسي پس از انقلاب به فرمان آقای خميني به سِمَت دادستان کل انقلاب برگزيده شد و پس از 31 ماه در 14 شهريور 1360 بر اثر انفجار يک بمب آتش‌زا در دادستاني انقلاب از پا در آمد.
ایشان در امور سیاسی نیز کاملاً مداخله داشت  و همدست با فداییان اسلام با نواب صفوی همکاری می نمود و با او همفکری داشت و همچنین در مخالفت با حزب توده که در آن موقع اوج گرفته بود فعالیتهای زیادی داشت. بعد از کودتای 28 مرداد وی به تحصیل خود ادامه می دهد و درس خارج را در محضر آیت الله بروجردی و امام خمینی و سایر علمای حاضر در حوزه فرا می گیرد و همچنین درس فلسفه و تفسیر را نزد علامه طباطبایی ادامه می دهد و از جمله شاگردان ممتاز استاد علامه بود و از هم حوزه های مرحوم شهید دکتر بهشتی و مطهری می باشد. علی قدوسی بعد از سالها تلمذ نزد علامه طباطبایی چنان مورد توجه ایشان قرار گرفت که استاد او را به دامادی خود پذیرفت .به ادعای سایت دروغپرداز و خالیبند موسوم به بولتن نیوز – علیرضازاکانی- علی قدوسی قبل از خرداد 1341 به درجه اجتهاد نائل و از آن سال به بعد همراه دیگر روحانیون متعهد حوزه به مبارزه می پردازد و از جمله کسانی بود که اعتقاد به تحرک حوزه داشتند و معتقد بود که از لحاظ حرکت اجتماعی و نوع تشکیلات و دروس و مسائل مطرح شده باید حوزه تحرک جدیدی داشته باشد وکلاً در آن زمان نهضتی شروع شده بود که بتواند هرچه بیشتر حوزه را برای دنیای امروز و رهبری یک جامعه در این زمان آماده نماید .علی قدوسی و عده دیگر از روحانیون حوزه مخصوصاً آیت الله منتظری  در فکر تشکیل جمعیتی مخفی بودند که هدف آنها همان تحرک و نهضت و اصلاح هرچه بیشتر حوزه علمیه بود و جالب که در آن زمان حتی روشنفکران مسلمان آشنایی کمی با حرکتهای تشکیلاتی و سازمان مبارزاتی داشتند . این جمعیت دارای شاخه های تشکیلات کاملاً جدید و بی سابقه در بین روحانیون بود و ایشان در این کار سهم بسزایی داشتند . مدتی بعد و در حدود سال 1344 این جمعیت توسط ساواک شناسایی شد و تمام روحانیونی که در آن شرکت داشتند از جمله خود آخوند قدوسی دستگیر و زندانی شد. بعد از مدتی وی از زندان آزاد گردید و باز به طور بسیار مخفیانه به کارهای قبلی خود ادامه می داد. قدوسی از جمله کسانی بود که اهمیت زیادی برای روشنفکران مسلمان قائل بود و ارتباط فکری و تماس زیادی با دانشگاهیان مبارز داشت و نیز برخوردهای فکری بسیاری با بعضی از جوانانی که بعداً جزء موسسین سازمانهای مبارزه مسلحانه شدند داشت و سعی بسیار در ایجاد ارتباط و تماس ایدئولوژیکی بین این روشنفکران و روحانیت مبارز نمود و اهداف خود را در مورد اصلاح حوزه علمیه دنبال نمود و مدیریت مدرسه حقانی را پذیرفت .
علی قدوسی فردی سختگیر بود، و در عین حال در کارها قاطعیت بسیار داشت و با بی نظمی بسیار مخالف بود و برای اولین بار شروع به امتحان گرفتن از طلاب نمود. وی بسیار سعی نمود که طلاب علاوه بر خواندن دروس اسلامی از دروس جدید مثل ریاضیات و طبیعی و زبان خارج کاملاً استفاده نمایند و در تمام سطوح ، دروس کلاسیک دبیرستانی را جزء دروس اسلامی قرار می داد و همچنین دروس اقتصاد و جامعه شناسی و روانشناسی که در آن زمان در حوزه معمول نبود جزء برنامه طلاب مدرسه حقانی قرار داد و برنامه های مدرسه مذکور با همفکری آقای سیدمحمدبهشتی و عده ای دیگر از دوستان ایشان انجام می شد.
در طول این مدت مدرسه حقانی به عنوان مرکزی برای مبارزه با رژیم نبود و بسیار از شاگردان وی به زندان افتاده و یا فراری و در تبعید بودند و ساواک به طور مرتب برای دستگیری مبارزین به این مدرسه حمله می نمود و در این مدت مرحوم شهید قدوسی کاملاً تحت نظر ساواک و چند بار بازداشت گردید و گاه و بیگاه به منزل ایشان می ریختند و مزاحمت ایجاد می کردند و به تعبیر ساواکیها مدرسه حقانی را یک پایگاه مبارزاتی با رژیم می دانستند ، از جمله برنامه های دیگر شهید قدوسی ایجاد مدرسه طلبگی برای خواهران بود و قبل از ایجاد این مدرسه تقریباً هیچ گونه محلی برای این که خواهران مانند برادران بتوانند دروس اسلامی را فراگیرند وجود نداشت.
او برای این کار مکتب توحید را ایجاد کرد و بسیاری از خواهران که مایل بودند بتوانند ایدئولوژی اسلامی را فراگیرند به این محل روی آوردند و بعداز مدتی بسیاری دیگر از این نوع مدارس به وسیله افراد دیگر تأسیس گردید. از جمله دروس آخوند قدوسی درس اخلاق او بود که  خواستار بسیار داشت. در سالهای آخر قبل از انقلاب علی قدوسی برای ایجاد ارتباط و اتحاد بیشتر طلاب و دانشجویان کلاسهای مرتبی برای دانشجویان ایجاد کرد که بسیاری از دانشجویان برای یادگیری دروس اسلامی به این کلاسها آمدند و باعث ایجاد ارتباط بیشتر طلاب و دانشجویان گردید .
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا علی قدوسی برای پیاده کردن برنامه هایی که هیئت مدرسین در مورد حوزه و مسائل دیگر داشت در قم فعالیت داشت و سپس به فرمان رهبر انقلاب مسئولیت دادستانی کل انقلاب را پذیرفت بعد از پذیرفتن این مسئولیت بسیاری از شاگردان ایشان در دادگاههای انقلاب مسئولیتهای مختلف را عهده دار شدند و سهم مهمی در گرداندن و نظم دادن دادگاهها داشتند. قدوسی با این که مریض و از ناراحتی کبدی فوق العاده زجر میبرد ولی هیچ گاه از کار کوتاه نیامده و می توان گفت کار ایشان شبانه روزی بود .
حاصل زندگی علی قدوسی شش فرزند بود. پسر بزرگ او دانشجوی دانشگاه مشهد و از دانشجویان پیرو خط امام بود و فعالیتهای زیاد قبل و بعد از انقلاب داشت و یکبار هم به زندان افتاد ودر روز 17 شهریور 57 در جریان یک درگیری مسلحانه در مشهد زخمی شد ولی موفق به فرار گردید و بعد از انقلاب از مسئولین انجمن اسلامی دانشگاه مشهد بود و سپس در قسمت تحقیقات دفتر تحکیم وحدت فعالیت می کرد و بعد از شروع جنگ تحمیلی عراق به جبهه رفت و در روز 28 صفر در هویزه با 160 نفر دیگر از همرزمان در محاصره قوای بعثی قرار گرفت و تماماً شهید می گردند .
شهید قدوسی در شهادت این فرزند لایق و ممتاز آنچنان استقامت و بردباری و صبر نمود که از حد توصیف خارج است سرانجام خود نیز در روز شنبه 14 شهریور 1360 در جریان توطئه یک بمب گذاری در دادستانی شربت از پا افتاد. جالب این که یکی از دوستانش می گفت که همواره ایشان نگران بود و گریه می کرد که نکند مرا کسالت و مرض از پا درآورد و شهادت نصیبم نشود خداوند منان انشاالله درجات عالیش را متعالی گرداند و به بازماندگانش صبر و استقامات عطا فرماید .منابع:بولتن نیوز با استفاده از  مرکز اسناد انقلاب اسلامی
www.basij.ir