علیرغم همه خیالبافیهای “آبدوغ خیاری” تحلیلگران داخلی درمورد تغییر سیاست ترکیه و نزدیکی اردوغان به محور اسد- پوتین- قاسم سلیمانی حقیقت قضیه در امحای کریدور کردی در مرزهای شمالی ترکیه یک واقعیت غیرقابل انکار است.
آمریکاییها با ترکیه توافق کردهاند که با ورود به جرابلس معادلات را بهنفع نیروهای معارض تحت حمایت آنکارا تغییر دهند. عقبنشینی داعش از جرابلس با هماهنگی آنکارا بود و عملیات «سپر فرات» امتیاز غرب به اردوغان به شمار میرود.
کارشناس غرب آسیا صادق ملکی در گفتوگو با تسنیم با اشاره به موضوع اتصال مناطق کردی شمال سوریه به یکدیگر و ارتباط این مناطق با دریای مدیترانه بهعنوان یکی از نقاط ایدهآل اکراد گفت: این موضوع یک آرزو برای اکرادی است که بهدنبال تشکیل کردستان واحد و استقلال آن هستند. کردها در شرایط خاصی قرار دارند که این شرایط بیش از آنکه وابسته به قدرتهای منطقهای باشد، به نظام بینالملل و بهطور مشخص به بازیگری آمریکا در منطقه وابسته است.
وی با نگاه کلان به شرایط منطقه گفت: آمریکا بازیگری است که قدرت بازیگری آن در همه تحولات منطقه از جمله در عراق، ترکیه، سوریه و مصر از بازیگران دیگر چون اروپا و روسیه بالاتر است. آمریکاییها با سیاست چندوجهی و پیچیده خود برای هر شرایط سیّال در بُعد زمانی و مکانی برنامه تدوینشده دارند و برای آن راهبرد تعریف کردهاند. آمریکاییها در حال حاضر برنامهای برای تشکیل کریدور کردی در شمال سوریه حداقل در کوتاهمدت ندارند؛ اما از کارت کردها برای تنظیم معادلات خویش با سوریه، ترکیه، عراق و در صورت لزوم ایران استفاده خواهند کرد.
موضوع کردی در زمان جنگ سرد نیز وجود داشتهو قدرتهای زمان جنگ سرد از موضوع کردی برای تنظیم معادلات خویش استفاده میکردند. بخشی از اهداف عملیات فعلی ترکیه در جرابلس نیز ممانعت از ایجاد کریدور کردی در شمال سوریه است. تسلط کردها بر جرابلس میتوانست اتصال “کانتون عفرین” به “کانتون کوبانی” را فراهم سازد و بخشی از آرزوی کردها در این زمینه را تحقق بخشد.
نامگذاری عملیات ترکیه در شمال سوریه تحت عنوان «سپر فرات» حامل پیام برای کردها و منطقه است. ترکیه بهدنبال عدم نفوذ کردها در کرانه غربی رود فرات است. آنکارا و واشنگتن بهخلاف اخباری که بهدنبال القای اختلافات جدی و راهبردی بین این دو کشور بعد از کودتای پانزدهم جولای بود، در عملیات شمال سوریه با هماهنگی همدیگر اقدام میکنند. روابط آنکارا و واشنگتن نمیتواند دچار آسیب راهبردی شود؛ چراکه سیاست کلان این دو کشور در ابعاد نظامی و اقتصادی دارای پیوندهایی است که قابلگسست نیست.
عملیات ترکیه در جرابلس بهعنوان یکی از امتیازات غرب در مقابل بحرانسازی ظاهری اردوغان محسوب میشود. آمریکاییها به ترکیه اجازه دادهاند که با ورود به جرابلس، معادلات را بهنفع نیروهای معارض تحت حمایت آنکارا تغییر دهد. بایستی توجه داشت که ارتش آزاد سوریه بدون تلفات به جرابلس وارد شده است، این در حالی است که همین کیفیت میدانی در عملیات محاصره حلب روی نمیدهد. عقبنشینی داعش از جرابلس با هماهنگی آنکارا انجام شده است. داعش طی توافق امنیتی این منطقه را بدون مقاومت ترک کرده و آن را به نیروهایی تحویل داده است که هماهنگیهایی با آنکارا و واشنگتن دارند.
بازی پیچیده و حساس ترکیه در منطقه
سفرهایی که قبل از عملیات جرابلس از تهران به آنکارا، آنکارا به تهران، آنکارا به مسکو، واشنگتن به آنکارا و اربیل به آنکارا انجام شد، نشان میدهد که تحولات منطقه روزهای حساس خود را طی میکند. ورود ترکیه به جرابلس بدون رضایت دمشق از نظر حقوق بینالمللی یک تجاوز محسوب میشود.
برای پاسخ به سئوالی مربوط به «سیاست تضادگونه آمریکا در حمایت همزمان از PYD و آنکارا چگونه تجمیع میشود؟» باید گفت که سیاست خارجی آمریکاییها در ظاهر متضاد و ترکیبی به نظر میرسد. ظهور داعش ناشی از سیاستهای آمریکا در منطقه بوده است. تجاوز آمریکا به عراق بسترساز ظهور داعش بود. آمریکاییها از طریق کانالهای سعودی ــ ترکی با داعش هماهنگ و عامل تقویت آن بودهاند. آمریکا امروز نیز در قالب ائتلاف ضدداعش علیه این گروه مبارزه میکند. داعش نیز با تغییر عنوان خویش با حمایت حامیان آن تغییرات تاکتیکی و نه راهبردی داده است.
بازی آمریکا چندوجهی و پیچیده است. آنها در عین حمایت از داعش، از کردها نیز حمایت میکنند تا شرایط منطقه را بحرانی نگه دارند. آمریکا در این شرایط پیچیده گروهی را که بیش از همه در راستای منافع این کشور قدم بردارد، در بازی نهایی مورد حمایت قرار خواهد داد. بازی آمریکاییها با کارت داعش و کردها در تنظیم معادلات آنها در ارتباط با کشورهای منطقه چون ترکیه، سوریه، ایران، عراق و عربستان تأثیر بسزایی دارد.هدف عملیات ترکیه در جرابلس، کردها هستند و داعش یک عنصر راهبردی برای تنظیم مناسبات ترکیه با عراق و سوریه است. آنکارا از داعش بهعنوان ابزار خویش عدول نخواهد کرد؛ اما شرایط ترکیه بعد از کودتا تدافعی است و نمیتواند در منطقه ابتکار عمل را همانند قبل از کودتا در دست داشته باشد، لذا رفتار سیاسی، امنیتی و نظامی این کشور با قبل از کودتا متفاوت است. تغییر رفتار منطقهای ترکیه نباید تغییر راهبردی تلقی شود. کودتا و سقوط دولت اردوغان نیز نمیتواند ملاحظات ژئوپلیتیکی ترکیه را در سوریه و عراق تغییر دهد. برتری ژئوپلیتیک ترکیه در غرب آسیا بر اساس تئوری عمق استراتژیک داوداوغلو دنبال میشود. اتخاذ چنین سیاستی موجب برخورد منافع ترکیه با منافع ایران، سوریه و عراق میشود که حاصل آن جنگی است که هنوز در منطقه تداوم دارد.
انتهای پیام/*