جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » توکسیکو تروریسم: چگونه گلوله های نامرئی مهره های کلیدی سیاسی-نظامی-امنیتی- علمی را از پا میندازد؟

توکسیکو تروریسم: چگونه گلوله های نامرئی مهره های کلیدی سیاسی-نظامی-امنیتی- علمی را از پا میندازد؟

تمرکز اصلی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای غربی تمرکز بر ترکیبات شیمیایی است که با وجود ایجاد عوامل مرگ نظیر حمله شدید قلبی به واسطه قرار داشتن جزو عناصر طبیعی بدن در کالبدشکافی به عنوان عامل مرگ قابل شناسایی نباشند و در همین راستا، برخی ترکیبات پتاسیم مورد توجه قرار گرفته که می‌تواند چنین اثری را در پی داشته باشد.

resized_1736047_268

گزارش «تابناک» از شیوه‌های نوین تروریسم سازمان‌یافته دولتی؛

طرح مباحثی در خصوص اقدام به «ترور بیولوژیک» برخی اشخاص و واکنش دبیر شورای عالی امنیت ملی مبنی بر حدس و گمان بودن این گمانه‌زنی‌ها، این پرسش را پیش آورد که اساساً «ترور بیولوژیک» چیست و چرا از این لفظ به اشتباه به جای «ترور متکی بر سم / Toxico-terrorism» استفاده می‌شود و هنوز شناخت حداقلی درباره شیوه‌های نوین ترور در ایران وجود ندارد و از آن مهم‌تر اینکه، کدوم گروه‌ها، جامعه هدف این ترور‌ها را تشکیل می‌دهند؟

به گزارش «تابناک»؛ در هفته‌های اخیر، خبرهای متعددی درباره «ترور بیولوژیک» اشخاص مختلف در ایران منتشر شد و در ‌‌نهایت علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی مواردی به اشتباه با تعبیر «ترور» و همچنین اشتباه بزرگ‌تر «ترور بیولوژیک» را به عنوان پیش‌فرض غیرمتحمل خواند و تأکید کرد، پیش از این، ادعاهایی در این زمینه شده که یکی از دستگاه‌های امنیتی این موارد را بررسی و رد کرد.

آنچه در دنیا به عنوان «تروریسم بیولوژیک / Bioterrorism» شناخته می شود، استفاده از عوامل بیولوژیک باکتری و شیمیایی برای ترور یک شخص یا یک گروه وسیع است. در دوران باستان، طاعون و در دوران جنگ‌های جهانی و پس از آن، ویروس‌هایی نظیر سیاه زخم پرورش داده شده و مواردی از استفاده گزارش شده است.

در همین راستا، در طبقه بندی امنیتی ایالات متحده آمریکا، ویروس‌های تولارمی، سیاه‌زخم، آبله، سم بوتولونیوم، طاعون خیارکی و تب‌های هموراژیک ویروسی، دارای خطر امنیت ملی در رده A طبقه بندی شده و گروهی از بیماری‌های ویروسی نظیر ایدز نیز در دو رده بندی B و C دارای ظرفیت استفاده برای بیوتروریسم مورد توجه قرار گرفته است.

بنابراین با توجه به آنکه هیچ ‌یک از موارد گزارش شده در ایران به عنوان «بیوتروریسم» متأثر از ابتلای قربانیان ادعایی به بیماری‌های فوق الاشاره نبوده، نمی‌توان از عنوان «بیوتروریسم» به اشتباه استفاده کرد؛ ضمن اینکه لزوماً ابتلا به این بیماری‌ها نیز نمی‌تواند نشانه «بیوتروریسم» باشد که در این صورت باید قریب به اتفاق بیماران دنیا را قربانی «بیوتروریسم» تلقی کرد.

در این میان آنچه اکنون مورد بحث است و به اشتباه «بیوتروریسم / Bioterrorism» خوانده شده، «ترور متکی بر سم / Toxico-terrorism» و در موارد نادری «تروریسم اتمی / Nuclear terrorism» است. این نوع تروریسم از قضا بر خلاف بیوتروریسم کاملاً کارکرد وسیعی داشته و روز به روز بر وسعت استفاده از آن توسط قدرت‌ها و سرویس‌های مخفی برای حذف بی‌صدای مخالفان افزوده می‌شود.

چگونه گلوله‌های نامرئی مهره‌های کلیدی سیاسی، نظامی، امنیتی و علمی را می‌کشند؟

استفاده از سموم مرگ‌آوری چون «بوتولونیوم / Botulinum toxin»، «تترو دوتوکسین / Tetrodotoxin»، «سیانیدپتاسیم / Suicide pill»، «کونوتوکسین / Conotoxin»، «ساکسیتوکسین / Saxitoxin» و «رایسین / Ricin»، در گذشته کارکرد بیشتری داشت اما در سال‌های اخیر، عمدتاً برای اقدام معمول جنایی و نه «تروریسم» مورد بهره برداری قرار گرفته و البته برخی سرویس‌ها همچنان از برخی از این مواد نظیر «ساکسیتوکسین / Saxitoxin» به عنوان سم برای مرگ سریع جاسوس استفاده می‌کنند.

علت اصلی ناکارآمدی این سموم و ترکیبات شیمیایی برای ترور به ماهیت ترورهای سازمان یافته بازمی‌گردد. اولویت اصلی در «تروریسم سازمان یافته دولتی» عدم افشای ترور است و این سموم در اغلب مواقع در بدن قربانی رد بر جای می‌گذارند و معمولاً منجر به مرگ «سریع» می‌شوند و با راهبرد امنیتی که بر مبنای آن چنین ترورهایی طراحی می‌شوند، در تناقض است.

در سال‌های اخیر، مواردی از «تروریسم اتمی / Nuclear terrorism» گزارش شده که این نوع از ترور نیز به واسطه امکان بالای کشف، به صورت محدود استفاده می‌شود. الکساندر لیتویننکو، افسر پیشین سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) و یاسر عرفات، رئیس پیشین تشکیلات خودگردان فلسطین از معدود مواردی است که مرگشان بر اثر مسمویت پرتوی با رادیواکتیو تأیید و انگشت اتهام به ترتیب به سمت سرویس خارجی روسیه و موساد نشانه رفته شده است.

تمرکز اصلی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای غربی تمرکز بر ترکیبات شیمیایی است که با وجود ایجاد عوامل مرگ نظیر حمله شدید قلبی به واسطه قرار داشتن جزو عناصر طبیعی بدن در کالبدشکافی به عنوان عامل مرگ قابل شناسایی نباشند و در همین راستا، برخی ترکیبات پتاسیم مورد توجه قرار گرفته که می‌تواند چنین اثری را در پی داشته باشد.

در این میان آنچه بااهمیت است، هدف‌گذاری چنین ترورهایی است که عمدتاً درباره مهره‌های کلیدی سیاسی، نظامی، امنیتی و علمی کارکرد دارد و این گلوله‌های نامرئی معمولاً ارشد‌ترین سیاستمداران کشور‌ها، فرماندهان ارشد نظامی، عناصر ارشد امنیتی و نخبگان علمی که دستاوردهای استراتژیک حساسی را برای کشور‌ها داشته‌اند، هدف قرار می‌دهند و برای جلوگیری از افشای نوع عملکرد این دارو‌ها، استفاده وسیع و شایع از آن در دستور کار سرویس‌ها نیست.

در ترور عوامل علمی که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، می‌توان به حوادث پس از سال ۲۰۰۳ در عراق و ترور گسترده دانشمندان فعال در حوزه‌های حساس از طریق بمب، گلوله و همچنین عوامل غیبی نظیر داروهای قلبی و عروقی اشاره کرد. در گزارش پزشکی قانونی برخی از این دانشمندان ـ که شمارشان تا ۵۰۰ نفر گزارش شده ـ سکته قلبی و یا انسداد مجاری تنفسی، عامل مرگ اعلام شده؛ اما عامل مرگ گزارش نشده که به خصوص در مورد خفگی، اتفاق عجیبی است.

در نمونه‌های داخلی نیز می‌توان به زنده‌یاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی (زاده ۱ فروردین ۱۳۴۰ – درگذشته ۱۴ دی ۱۳۸۴)، رئیس سابق پژوهشکده رویان و جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران، اشاره کرد که به صورت جدی این گمان وجود دارد، از طریق «ترور متکی بر سم / Toxico-terrorism» آماج قرار گرفته است. این دانشمند نابغه ایرانی دارای درجه دکترای تخصصی جنین‌شناسی از دانشگاه تربیت مدرس بود که پس از تشکیل پژوهشکده رویان، در رشد طب تولید مثل، فناوری سلول‌های بنیادی و همانند سازی در کشور نقش بسزایی داشت.

به عبارت دیگر، هرچند سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی، برای انجام ترور‌هایشان از این ابزارهای نامرئی استفاده می‌کنند، این هدف‌گذاری برای حذف فیزیکی اشخاصی است که مرگشان تغییر جدی در راهبرد سیاسی، نظامی، امنیتی و حوزه‌های حساس علمی کشور‌ها ایجاد می‌کنند و یا آسیب جدی به هر یک از این حوزه‌ها وارد می‌سازد؛ بنابراین، تنها مواردی از «ترور متکی بر سم / Toxico-terrorism» و «تروریسم اتمی / Nuclear terrorism» را می‌توان جدی گرفت که درباره عناصر کلیدی کشور‌ها مطرح شده باشد.