بیانات دیروز رهبر در جمع قضات و رئیس قوه قضائیه در کانون توجه روزنامههای امروز قرار دارد. این در حالی است که موضوع فیشهای حقوقی و جنجال بر سر آن، از دیگر موضوعات مهم است. فردا نیز روز قدس است و روزنامهها مردم را به حضور در این مراسم دعوت کردهاند.
به گزارش «تابناک»، روزنامه خراسان در گزارشی به موضوع قدس پرداخته است. خراسان در این گزارش با تیتر «قدس تنهایت نمیگذاریم» نوشت: «فردا بار دیگر و برای سی و هشتمین سال متوالی ، میلیون ها ایرانی روزه دار خیابان های ایران بزرگ را صحنه فریاد حمایت از مظلومیت فلسطین عزیز و انزجار از صهیونیسم جهانی و حامیان و دوستان آشکار و پنهانش می کنند. فردا ملت ایران تاکید می کنند که دشمن اصلی اسلام و کشورهای اسلامی، رژیم صهیونیستی است و همه درگیری ها و مسلمان کشی های سال های اخیر منطقه نیز ریشه در شرارت ها و تفرقه افکنی های اسرائیلی دارد که این روزها به امید یارگیری از دولت های اسلامی است و شوربختانه چراغ سبزهایی نیز از برخی حاکمان فاسد و غافل دریافت کرده است . فردا روز مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آل سعودی است که با حمایت از تروریست های تکفیری ، خون مسلمین را بر زمین می ریزد و این روزها بزرگ ترین خدمت را به رژیم مجعول صهیونیستی و ادامه حیات شومش می کند».
اما روزنامه ها موضوع فیش های حقوقی را همچنان به عنوان موضوع اصلی خودشان مورد توجه قرار داده اند.
روزنامه کیهان در بخش گفت و شنود خود نوشت: «گفت: تازه چه خبر؟! گفتم: مدیر یکی از بانکها که فیش حقوقی چند ده میلیون تومانی او فاش شده، تهدید کرده است که اگر برکنارم کنید به بانک جهانی شکایت میکنم!
گفت: مگر این قماش ادعا نمیکردند اگر به بخشهای خصوصی میرفتند، چند برابر حقوق میگرفتند؟ پس حالا چرا به جای اینکه خوشحال باشند و به بخش خصوصی بروند، اینهمه از احتمال برکناری خود وحشت کردهاند؟!
گفتم: قمپز در میکردند! اگر عرضه و تخصصی داشتند تا حالا هزار مرتبه کار دولتی را رها کرده و به بخشهای خصوصی رفته بودند!
گفت: از اینکه متوجه شدهاند قرار است به حساب حقوقهای نجومی رسیدگی بشود، به هراس افتادهاند.
گفتم: یارو میگفت؛ چند سال قبل با صد تومان پول وارد فروشگاه میشدیم و با ۳ کیلو شکر، 4 کیلو گوشت گوسفند، 5کیلو مرغ، یک کیلو پسته و… برمیگشتیم، اما امروز، شرایط عوض شده و دیگه مثل اون روزها نیست، توی همه فروشگاهها دوربین مخفی گذاشتهاند!»
عبدالله گنجی نیز در یادداشتی در روزنامه جوان با تیتر «دو شمشير بر يك پيكر» نوشت: «از مهمترين و موثرترين اقدامات رسانههاي كشور برملا كردن فيشهاي نجومي بود. ارزش رسانه در اين قضيه ملموستر شد و اركان مختلف حاكميت را به تكاپو و واكنش وا داشت. مقام معظم رهبري، رئيسجمهور، رئيس قوه قضائيه، رئيس مجلس و زيرمجموعههاي آنان دستور يا آمادگي برخورد را اعلام كردند. نتيجه اين اجماع نظر، اراده و برخورد به اين معنا است كه اين پرونده نبايد دستمايه جناحها براي تراشيدن نظام قرار گيرد.
مردم بین دولت حال و قبل و نظام تفاوتی قائل نیستند. افراد سودجو و منفعتطلب و یا ضوابط جیبپرکن از نگاه توده مردم، منصوبان و ضوابط نظام محسوب میشوند. بنابراین در شمشیرکشی جریانات برای پیدا کردن مقصر، آنچه در مقابل چشم مردم فرود میآید شمشیر طرفین بر پیکره نظام است. سرمایهسوزی از نظام و مانور اشرافیگری از بیتالمال آن هم در مقابل چشم کوخنشینان موجب گسیختگی کسانی خواهد شد که همه چیز خود را برای انقلاب و نظام در طبق اخلاص گذاشتهاند. همانها که هم از امام استقبال کردند و هم او را تا بهشت زهرا بدرقه کردند. روزنامه «جوان» چند روزی است که به این مسئله به عنوان یک پلشتی و لکهای بر دامن نظام میپردازد اما گویی هر روز ابعاد مقصرتراشی و جاخالی دادنها و مانور افشاگری جایگزین برخورد با متخلف میشود. در این میان دولت مقصر اصلی است. چرا؟ دولت رنگ زیرپوش دولت قبل را هم افشا کرده است. اگر این رویه از دولت قبل بود چرا سه سال و نیم سکوت کرده است؟ یا موضوع مربوط به دولت قبل نیست و دولت مستقر به جرزنی تصنعی مشغول است و یا از دولت قبل بوده و این دولت آن را به مثابه طعمهای چرب مخفی کرده بود که هر کدام درست باشد راه را برای جاخالی دادن دولت بسته است. در خصوص آنچه مربوط به بانکها است، مسئله کاملاً شفاف است. آییننامه مربوط در سال ۱۳۸۲ در دولت اصلاحات تدوین میشود و در سال ۱۳۸۹ در دولت احمدینژاد مورد بازنگری قرار میگیرد. این دستورالعمل در جلسه ۱۲۰۹ مورخ ۱۳۹۴/۸/۵ شورای پول و اعتبار مجدداً مورد بازنگری و تصویب قرار میگیرد و طی نامه شماره ۹۴/۲۴۱۷۴۲ مورخ ۱۳۹۴/۸/۲۵ از سوی بانک مرکزی به همه بانکهای دولتی و خصوصی ابلاغ میشود. تأثیر این ابلاغ را در پاداشهای آخر سال ۱۳۹۴ میتوان به وضوح یافت. پس از رو شدن برخی فیشها و بهرغم غیرقابل کتمان بودن آنها و دستور رئیسجمهور، روزنامه دولت با سوءاستفاده از رانت اطلاعات و قدرت، سلسله گزارشهایی را از دولت قبل به چاپ رساند که موضوع را پیچیده و دولت را (مبتنی بر منطقی که در سطور پیش آمد) در شرایط دشوارتری قرار داد».
روزنامه اعتماد نیز در گفت وگو با مرتضي مبلغ، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران با عنوان «مأموريت دوگانه روحاني» دو پیشنهاد به رئیس جمهور داده است.
مرتضي مبلغ، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران ميگويد كه اگر دولت اصلاحات هر ٩ روز با يك بحران مواجه بود حالا دولت روحاني نيز به شرايطي مشابه گرفتار شده است. مدار عمليات رواني تندروها و پروژههاي ضد روحاني به حدي است كه بهطور متوالي دولت بايد بحران جديدي را در رسانهها پاسخگو باشد و مسووليت همه اين پاسخگويي به دوش شخص روحاني است. اين فعال سياسي اصلاحطلب اگر چه ميگويد كه بايد دولت جبران مافات كند و به حل مشكلات بپردازد اما در عين حال معتقد است واقعيت امر را نبايد ناديده گرفت و هشدار ميدهد كه بازي رسانهاي ضد دولت را هم نبايد از نظر دور داشت. چرا كه اين بازي رسانهاي اميد دولت و ملت را هدف گرفته است و در يك سال باقي مانده از عمر دولت به دنبال انفعال آن است. مرتضي مبلغ پيشنهاداتي هم براي سال سخت دولت يازدهم دارد. اولا تشكيل يك تيم رسانهاي كارشناس و متخصص براي موضعگيري در برابر بازيهاي رسانهاي ضد روحاني و دوما فعال شدن وزرا و معاونين آنها در خصوص پاسخگويي به هجمههايي كه نسبت به دولت مطرح ميشود. اين عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران همچنين پاشنه آشيل دولت روحاني را انفعال آن نسبت به تحركات، بازيسازيها و مانعتراشيهاي افراطيون ميداند.
مهمترين مشكلات و مصايب دولت در يك سال باقي مانده از عمرش در چه مسائلي خلاصه ميشود؟
آقاي روحاني يك حركت دوگانه را در ماههاي آينده بايد دنبال كند كه بسيار ضروري است. از يك طرف بايد مقابله هوشمندانهاي با جريانهاي افراطي به عمل آورد. اين جريانها در سالهاي قبل پروژه زمينگير كردن دولت را مستمرا دنبال كردند و روز به روز هم ابعاد آن را گستردهتر كردند. از طرف ديگر هم بايد حركت همهجانبه و توانمندي را در راستاي كاهش مشكلاتي كه امروز مردم با آن دست به گريبان هستند آغاز كند. اين مشكلات عمدتا در دو زمينه است. يكي در زمينه اقتصادي كه به خصوص موضوع رونق اقتصادي و مساله برونرفت از ركود است و ديگري هم پرداختن به مسائل سياسي و اجتماعي و بهطور كلي امور داخلي است كه همچنان بخشهايي از آن مغفول واقع شده است.
1) مقابله هوشمندانه با عمليات تخريب دولت
٢) حركت همهجانبه به سوي رونق اقتصادي
روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «بخشنامهباران بانکها» به نبود شفافیت صورتهای مالی، بانک مرکزی را وادار به صدور بخشنامه دوم کرد می پردازد و می نویسد: «بانک مرکزی بخشنامه جدیدی پیرو بخشنامه بهمن ٩٤ خود برای مدیران عامل برخی بانکها و مؤسسات فرستاده و بر لزوم پایبندی به بخشنامه قبلی تأکید کرده است. بهمن ٩٤ بود که بانک مرکزی با هدف تهیه صورتهای مالی استاندارد و نیز ضوابط حاکم بر فعالیت و بهبود گزارشگری در افشای اطلاعات و قابلیت مقایسه صورتهای مالی بانکها و مؤسسات اعتباری، بازنگری صورتهای مالی بانکها و مؤسسات اعتباری در چارچوب (IFRS) را در دستورکار خود قرار داد و در این راستا بخشنامه شماره ٣٤٣٧٢٣/٩٤ مورخ ٢٥/١١/١٣٩٤ را برای مدیران عامل بانکهای دولتی، غیردولتی و مؤسسات اعتباری ابلاغ کرد. حالا در بخشنامه جدید تأکید شده است صدور مجوز برگزاری مجمع سالانه صاحبان سهام و مجوز ثبت صورتجلسه مجمع یادشده در اداره ثبت شرکتها صرفا با ارائه پیشنویس نهایی صورتهای مالی بانک یا مؤسسه اعتباری مطابق با نمونه صورتهای مالی جدید ابلاغی بانک مرکزی (IFRS) و تلفیقی گروه دستکم یک ماه قبل از برگزاری مجمع و همچنین ارئه پیشنویس نهایی مالی بانک یا مؤسسه اعتباری و گزارش موارد انطباقنداشتن با مقررات بانک مرکزی یک ماه قبل از برگزاری مجمع، امکانپذیر خواهد بود.»
آیدین سیار سریع در ستون طنز روزنامه ایران با تیتر «زندگی اینستاگرامی» نوشت: «این روزها احساس میکنم زندگی اکثر هموطنان عزیز در اینستاگرام جریان دارد. یعنی شما خبرگزاری و سایت خبری را که باز میکنی میبینی به جای به نقل از فلان و بهمان نوشته فلانی در اینستاگرام خود نوشت: لاک زدم! یا در کپشن عکسش سوار بر مازراتی و جام قهرمانی در دست نوشته: با خدا باش پادشاهی کن.
غرض اینکه این اینستاگرام زندگی حرفهای سلبریتیهای مملکت را هم تحتالشعاع قرار داده است. مثلاً تیتر زدهاند محسن چاوشی در واکنش به انتقاد هواداران عکسهای اینستاگرام خود را پاک کرد. بعد کنجکاو میشوی ببینی چرا این کار را کرده. متوجه میشوی کامنتهای هواداران یک همچین سیری داشته:
– محسن جون عاشقتم، شعراتو امروزی کن.
– محسن عزیزم لطفاً کلاسیک نخوان، مولوی هم شد شاعر؟
– محسن جان داریم بهت اخطار میدیم، تو جوونی این کارو با خودت نکن.
– فکر کردی کی هستی؟ صدای جاروبرقی ناسیونال قدیمی در میاری فکر کردی خواننده ای؟ آنفالو!
در گوشه دیگری از سرزمین اینستاگرام هم عدهای از سلبریتی خوارها مشغول صحبت با اقوام دو بازیکن و نکوهش انتقال آنها به ترکیه هستند. یکسری عکس انفجارهای ترکیه را گذاشتهاند و نوشتهاند: وای خوب شد نرفتیم. یک سری کامنت گذاشته اند ای کاش طارمی و رضاییان تو فرودگاه بودند. دیگری نوشته: خوب شد، تا اینها باشن که تو کار بقیه کشورا دخالت نکنن. ملاحظه میفرمایید که ما در اینستاگرام و فضای مجازی داعشیم در دنیای واقعی ارتش سوئیس (کاری به کار کسی نداریم) نخستین چیزی هم که بعد از شنیدن خبر انفجار و ترور و سرنگونی و… به ذهنمان میرسد این است که «خوب شد»! بعدش فکر میکنیم و به دنبال دلیلش میگردیم که اساساً چرا خوب شد؟ جدا از اینها باید این مسأله را هم بررسی کنیم که چرا زندگی ما اینستاگرامی شده. کنشها اینستاگرامی، واکنشها اینستاگرامی، غذاها و تفریحها اینستاگرامی… واقعاً چه بر سر ما آمده… این کیه منو تگ کرده؟ همسرمه… بله… عکس پدر و مادرش رو گذاشته. چرا رو قسمت بینی باباش منو تگ کرده؟ کپشن چی میگه؟ امروز مامان و بابا میخوان بیان، زودتر بیا خونه!؟ بله… بسیار متشکرم!»