شهریار روحانی و رضا صدر از اعضای کمیته ویژهای بودند که آیتالله خمینی آن را مأمور نظارت بر فعالیتهای مراکز دیپلماتیک ایران در آمریکا کرده بود. بنا بر اسناد، این دو نفر روز ۱۰ فوریه ۱۹۷۹ (۲۱ بهمن ۱۳۵۷) به واسطه رمزی کلارک، وزیر دادگستری پیشین آمریکا، که طرفدار سرسخت انقلاب بود، به دیدار اندرو یانگ میروند.
یک روز پیش از پیروزی انقلاب دو نفر از منصوبان آیتالله خمینی به دیدار اندرو یانگ، نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد میروند تا به او بگویند که این مرجع تقلید پرطرفدار مثل مهاتما گاندی به قدرت علاقهای ندارد. آنها توصیه میکنند که دولت و مردم آمریکا از سقوط شاه “دستپاچه نشوند” چونکه دشمن دیرین او به رعایت حقوق بشر همه مردم ایران متعهد است.10ژوئن 2016 – 21 خرداد 1395- کامبیز فتاحی بیبیسی، واشنگتن
بنا به گزارش یانگ به کاخ سفید، “روحانی توضیح داد که نهضت را رهبری با جذبه هدایت میکند که همچون گاندی نمیخواهد در دولت حضور داشته باشد، بلکه مانند یک چتر در دوران گذار سیاسی به حفظ انسجام و مسیر نهضت کمک خواهد کرد.”
شهریار روحانی – مانند بسیاری از انقلابیون دیگر- معتقد بود که آمریکا ژنرالهای شاه را کنترل میکند. او میگوید: “بهترین کاری که آمریکا میتواند انجام بدهد این است که بگوید از راهحل نظامی حمایت نمیکند.”روشن نیست این جوان تحصیلکرده در دانشگاه ییل آمریکا چقدر از اهداف آیتالله خمینی آگاه بوده اما در هر صورت آن روز تأکید میکند: “رهبران نهضت هیچ تمایلی به انتقام گرفتن ندارند. افسرانی که میخواهند در ایران بمانند میتوانند مشمول عفو شوند.”
‘خمینی کوچک’ بنا بر اسناد، یک هفته بعد “یزدی پر ابهت و با اعتماد به نفس” در خانه برادرش در تهران با دستیار سالیوان (جورج لمبراکیس) دیدار میکند
یکی از چهرههای سرشناس نهضت آن روزها ابراهیم یزدی بود؛ پدر زن شهریار روحانی که در نوفل لوشاتو رابط امین آیتالله خمینی در مذاکرات با آمریکا بود.
آن گفتوگوها ابراهیم یزدی را نزد دولتمردان آمریکا به نامی آشنا تبدیل کرد طوری که ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا در تهران، روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به واشنگتن پیام میدهد که با یزدی در تماس خواهد بود.
بنا بر اسناد، یک هفته بعد “یزدی پر ابهت و با اعتماد به نفس” در خانه برادرش در تهران با دستیار سالیوان (جورج لمبراکیس) دیدار میکند و “جزئیات استراتژی و تاکتیک خمینی” برای در دست گرفتن قدرت را توضیح میدهد: روز ۲۰ بهمن اسامی وزیران دولت موقت بازرگان اعلام نخواهد شد. چند روز بعد که اسامی اعلام شد وزرا برای ورود به ساختمان وزارتخانهها تلاش خواهند کرد. بعد از آن که انقلابیون کنترل نهادهای حکومتی را در دست گرفتند بازرگان همهپرسی برگزار خواهد کرد تا مردم بین سلطنت و جمهوری اسلامی یکی را انتخاب کنند.
دیدار یزدی-لمبراکیس نمونهای دیگری از رفتاری است که شاید بتوان آن را “بازی دوگانه آمریکا با شاپور بختیار” توصیف کرد. مقامات دولت آمریکا در ظاهر بر حمایت کامل از بختیار تأکید میکردند و در خفا جزئیات چگونگی سرنگون کردن دولتش را از مخالفانش میگرفتند.
در آن دیدار ابراهیم یزدی مأمور سفارت را سخت تحت تأثیر قرار میدهد- در ارزیابی لمبراکیس به واشنگتن آمده: “یزدی تا حدی مانند خمینی کوچک میماند. آرام است؛ ملایم صحبت میکند و بسیار بسیار باهوش است.”
به نظر میرسد که ابراهیم یزدی هم مثل داماد سابقش شهریار روحانی – که در واشنگتن و نیویورک برای تأسیس جمهوری اسلامی لابی میکرد – از پیامدهای نظریه ولایتفقیه خمینی آگاه نبوده چرا که به طرف آمریکایی میگوید: “نهادهای جمهوری اسلامی با نهادهای یک جمهوری عادی و ساده چندان تفاوتی نخواهند داشت.”
یزدی که سالها در تگزاس زندگی کرده بود سپس مثالی میزند که برای لبمراکیس قابل هضم بود: “تنها استثنا ممکن است تأسیس چیزی باشد شبیه دیوان عالی فدرال آمریکا -شورایی از روحانیون فرهیخته و احتمالاً قاضیها – تا در صورت درخواست شهروندان، قوانین مصوب مجلس را به چالش بکشد یا در اختلافات احتمالی مجلس با قوه مجریه داوری کند.”
بیشتر بخوانید:
- چرا کارتر پیام آیتالله خمینی را بیجواب گذاشت
- پیام محرمانه آیت الله خمینی به دولت کندی
- آمریکا چطور از شاه قطع امید کرد
- نزدیکان آیتالله خمینی تماس او با دولت آمریکا را تکذیب کردند
- رهبر ایران اسناد برقراری ارتباط آیتالله خمینی با آمریکا را جعلی خواند
- تماس مستقیم آمریکا و آیت الله خمینی چطور شروع شد
- کارتر چطور دستش رامقابل آیتالله خمینی رو کرد؟
- وعدههای آیت الله خمینی به آمریکا
- چرا آمریکا بختیار را جدی نگرفت؟
- ماجرای دیدار سفیر آمریکا با موسوی اردبیلی
- توصیههای قرنی به آمریکا در مورد آیتالله خمینی
‘بازجوی بیرحم’
دستیار سالیوان به واشنگتن میگوید که “خمینی کوچک” برخلاف بسیاری از مخالفان دیگر درک میکند که بزرگترین مانع تأسیس حکومت آینده، ژنرالهای شاه هستند نه بختیار.
بنا بر گزارش سالیوان، یزدی همچنین به نقش آمریکا در تشویق امرای ارتش به خویشتنداری اذعان میکند و خواهان کمک آمریکا به متحول کردن فرهنگ “وفاداری قبیلهوار” ارتش به شاه میشود؛ ارتشی که به گفته او “خطری بلندمدت” علیه جمهوری اسلامی است و باید “تحت کنترل ملت دربیاید.”
روند خنثی کردن این “خطر بلندمدت”، باوجود آنچه افرادی نظیر ابراهیم یزدی یا داماد سابقش، شهریار روحانی، به آمریکاییها گفته بودند، چهار روز بعد از پیروزی انقلاب با محاکمه و اعدام چهار ژنرال ارشد شروع شد.
صادق خلخالی، قاضی شرع دادگاه انقلاب سرلشکر منوچهر خسروداد (فرمانده هوانیروز)، سرلشکر رضا ناجی (فرماندار نظامی اصفهان)، ارتشبد نعمتالله نصیری (رییس پیشین ساواک) و سپهبد مهدی رحیمی (فرماندار نظامی تهران) را محاکمه کرد و حکم تیرباران فوری آنها را، بعد از تأیید آیتالله خمینی، در ساعت ۱۱ و ۴۰ دقیقه شب پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ به اجرا گذاشت.
دو روز قبل از اعدامها، بخشهایی از بازجویی آنها از تلویزیون سراسری پخش شد. بنا بر اسناد، سفیر آمریکا هم این فیلم را تماشا کرد. سالیوان بازیگران بزرگ و کوچک آنچه را “نمایشی هولناک” توصیف میکند خوب میشناخت.
او به واشنگتن پیام میدهد: “عصر ۱۲ فوریه (۲۳ بهمن) ملت در تلویزیون با نمایش هولناک بازجویی دو ساعته از رئیس پیشین ساواک، نصیری (که خون از سرش میچکید و از قفسه سینهای که معلوم بود شکسته، صدای خرخر میآمد) و فرماندار نظامی، رحیمی روبهرو شدند.”
در فیلم سوال و جواب با سپهبد رحیمی، نقش یک چهره برجسته بود. سالیوان در گزارش خود نوشت: “بازجوی بیرحم، دوست ما ابراهیم یزدی بود.”