شنبه , ۲۴ آذر ۱۴۰۳
صفحه اول » فرهنگ » ساخت فیلمی درباره زندگی «مولوی» توسط کمپانی آمریکا و با نقش آفرینی لئوناردو دی کاپریو

ساخت فیلمی درباره زندگی «مولوی» توسط کمپانی آمریکا و با نقش آفرینی لئوناردو دی کاپریو

پس از مطرح شدن خبر ساخت فیلمی درباره زندگی «مولوی» توسط کمپانی آمریکا و با نقش آفرینی لئوناردو دی کاپریو، انتقادهای جدی در این زمینه مطرح شد و به خصوص برخی در ایران درباره ساخت این فیلم و به خصوص به تصویر کشیدن این شاعر ایرانی به عنوان یک چهره ترکیه‌ای ابراز نگرانی کردند. در این شرایط این پرسش مطرح می‌شود که چرا علی‌رغم تسهیلات مالی که مسئولان سینمایی برای ساخت چنین پروژه‌ای در نظر گرفته‌اند، هیچ‌کدام از سینماگران جدی حاضر به ساخت فیلمی درباره مولوی نیستند؟!

 

به گزارش «تابناک»؛ «دیوید فرانزونی» فیلمنامه‌نویس برنده اسکاری که آثاری چون «گلادیاتور» را در کارنامه‌اش دارد، هفته پیش به همراه تهیه کننده این فیلم سینمایی، به استانبول سفر کرده تا با محققان و کارشناسان زندگی مولانا ملاقات کند و بتواند با تکمیل فیلمنامه، ساخت آن را سال آینده با تهیه کنندگی استیون جوئل براون کلید بزند. فرانزونی از لئوناردو دی کاپریو به عنوان چهره‌ای نام برده که دوست دارد نقش مولانا را بازی کند و همین توضیحات واکنش‌هایی را در پی داشته است.

منتقدان در سطح بین‌الملل تاکید کردند، چهره بازیگر تایتانیک چندان به کسی که متولد افغانستان باشد، شباهت ندارد و رابرت داونی جونیور نیز به فردی که سفیدپوست نباشد، شبیه نیست! البته این نقدها تنها در سطح منتقدان سینمایی نبوده و کاربران فضای مجازی نیز با استفاده از هشتگ «رومی سفیدپوست نبود #RumiWasntWhite» خشم خود را نسبت به این موضوع اعلام کرده‌اند. در واقع مطابق با این تفسیر نیز «مولانا» باید با هیبتی شبیه زردپوستان به تصویر کشیده شود، چرا که برخی نژادهای افغانستان نیز شباهتی با نژادهای ایرانی ندارند اما نژاد نزدیک به مغول، چهره مورد اشاره برای مولانا تصور شده است!

بدین ترتیب مولانا یا چهره‌ای سفیدپوست شبیه دیکاپریو خواهد بود و یا چهره‌ای مغولی خواهد بود اما با توجه به آنکه تحقیقات درباره شخصیت مولانا به جای آنکه در افغانستان و ایران انجام شود، در ترکیه انجام شده، باید به ترکی استانبولی سخن بگوید و یا شخصیتی ترک باشد؛ تعریفی که هیچ نسبتی با شخصیت این شاعر پارسی‌زبان ندارد و به همین دلیل نقدهایی را در سطح افکارعمومی کشورمان نسبت به این نحوه تصویر کشیدن مولانا در پی داشته است.

مثنوی معنوی و دیوان شمس در میان برترین آثار ادبی جهان جای دارند و به زبان‌های بسیاری ترجمه شده‌اند. مولوی در بلخ به دنیا آمد و پس از حمله مغول‌ها همراه با خانواده‌اش از بغداد، مکه و دمشق سفر کرد و در نهایت در قونیه ساکن شد و در همین شهر درگذشت. تلگراف گزارش داده در سال 2014، نسخه جیبی اشعار عارفانه مولانا شامل مثنوی معنوی و دیوان شمس به عنوان پرفروش‌ترین کتاب شعر سال در ایالات متحده شناخته شد و به همین دلیل استودیوهای هالیوودی را برای ساخت یک اثر سینمایی درباره این شخصیت پارسی گو، به دنبال داشته است.

در مقابل، در ایران حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی که همزمان رئیس بنیاد خصوصی شمس تبریزی و مولانا است، از همان زمانی که مسئولیت سازمان سینمایی را برعهده گرفت از سینماگران خواست تا پروژه‌ای درباره شمس تبریزی بسازند و تاکید کرد در صورتی که پروژه جدی در این زمینه از سوی سینماگران پیشنهاد شود، با حمایت مالی سازمان سینمایی همراه خواهد بود.

در این زمینه تنها سناریوی  فیلم «طاووس مست» درباره زندگی شمس و مولانا توسط مجتبی راعی پیشنهاد شد که نتوانست نظر مساعد سازمان سینمایی را به عنوان سرمایه‌گذار جلب کند و سایر سینماگران سراغ چنین پروژه‌ای نرفتند. شاید حواشی پروژه‌های فاخر برای فیلمسازان باعث شده سینماگران گرایش جدی برای ساخت اثری تاریخی با محوریت زندگی مولانا جلال‌الدین نداشته باشند اما به هر حال در مقابل تصویری که توسط سینماگران ایرانی از مولانا خلق نشده، به زودی تصویر آمریکایی شکل می‌گیرد.

به هر صورت انتظار می‌رود در این فضا سینماگران کشورمان نیز در این زمینه گام جدی بردارند و در آینده نزدیک شاهد خلق یک اثر برجسته و ماندگار درباره زندگی و شخصیت «مولوی» باشد؛ اثری که رنگ و بوی سفارشی بودن نداشته باشد و آنچنان خوش ساخت باشد که علاوه بر به صف کردن تماشاگران ایرانی پشت در سالن‌های سینما، در سطح بین‌الملی نیز توجه عمومی را جلب کند. آیا همتی در این رابطه نزد سینماگران وجود دارد تا خالق چهره سینمایی مولانا باشند؟ امیدواریم چنین اراده و جدیتی وجود داشته باشد!