جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » «فرهنگ» جزو اولویت‌های «هزینه‌زا» برای دولت یازدهم نیست.

«فرهنگ» جزو اولویت‌های «هزینه‌زا» برای دولت یازدهم نیست.

چهارمین نامه اعتراض آمیز کانون کارگردانان سینمای ایران طی پتج سال اخیر درباره وضعیت اکران فیلم‌های سینمایی همزمان با حواشی اخیر سینما در شرایطی منتشر شد که بعید به نظر می‌رسد این نامه‌ها کارایی لازم را داشته باشد، چرا که شواهد نشان می‌دهد «فرهنگ» جزو اولویت‌های «هزینه‌زا» برای دولت یازدهم نیست.

 

خانه سینما معمولاً نقش موثری در رویدادهای مختلف سینمایی ندارد و مشخصاً درباره هیچ‌یک از حواشی سینما -از فاطمه معتمدآریا تا برنامه هفت- شاهد صدور یک بیانیه کوتاه از سوی هیات مدیره خانه سینما به عنوان نهاد صنفی حامی سینماگران نبوده‌ایم اما برخی از انجمن صنفی‌ زیرمجموعه خانه سینما همواره نقش فعالی داشته‌اند.

کانون کارگردانان خانه سینما، فعال‌ترین تشکلی است که در پنج سال اخیر با صدور چهار بیانیه اعتراض آمیز نسبت به شرایط ممیزی، اکران و… واکنش نشان داده است. پس از پایین کشیدن دو فیلم «گشت ارشاد» و «خصوصی» از پرده سینماها در اکران نوروز 91 و در دوران رو به افول مدیریت حسینی و شمقدری و سپس شکل‌گیری لیست فیلم‌های تحریمی، کانون کارگردانان یک بیانیه شدیدالحن صادر کرد.

بیانیه بعدی در سال 93 صادر شد، یعنی پس از آنکه تنها «خانه پدری» رکورد کوتاه ترین اکران را زد و تنها یکی از روزهای دی ماه بر روی پرده سینماها کشور باقی ماند و با توجه به آنکه از عمر تیم سینمایی دولت زمان قابل توجهی سپری شده بود، نامه تازه کانون کارگردان‌های سینما این بار خطاب با دکتر حسن روحانی رئیس جمهور بود.

در بخشی از این بیانیه آمده بود: «در حفظ حقوق حرفه ای مان به مرجعیت نهاد متولی فرهنگ کشور در مهمترین پایگاه های قانونی میان ما و شما، یعنی شوراهای پروانه ساخت و نمایش، پای بندیم .. اما نگرانیم، چراکه قریب به اتفاق اهالی سینما را بیشتر از مسئولان عالی ذیربط درگیر حفظ اعتبار و اقتدار این نهادها، درمقابل سلیقه های سیاسی نشسته برجای قانون می بینیم. و شاهدیم که تزلزل، دوگانگی بیان و عمل و تسلیم های مکرر مسئولان عالی فرهنگی راه را بر بی هویتی و بی اعتباری این نهادهای قانونی گشوده تر کرده و باعث شده هر روز مدعی جدیدی، با نقاب دلسوزی و وابستگی به حوزه ها و سازمان ها و سلیقه های قدرتمند و آشکار و پنهان قدرت های در سایه، برافزودن بندی جدید بر دست و پای سینمای ایران، اهتمام ورزد…»

البته رئیس جمهور پاسخی به این نامه نداد و تغییری نیز در فضای فرهنگی رخ داد که علت این فضا نیز رویکرد مجلس عنوان می‌شد و در واقع تاکید بر این بود که اگر علی جنتی بخواهد پای فیلم‌هایی نظیر «خانه پدری» بایستد، ممکن است استیضاح شود و به همین دلیل بسیاری از آنهایی که تصور می‌کردند مجموعه فرهنگی دولت هزینه نمی‌پردازد، با این توجیه پذیرفته بودند که چاره‌ای نیست. با چنین رویه‌ای تنها فیلم چالش‌برانگیز که بر پرده سینماها باقی ماند، «قصه‌ها» بود که به صورت محدود اکران شد.

با این حال زمانی که فیلم «رستاخیز» در تابستان 1394 اکران نشد و البته این بار مانع اکران کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نبود، نقدها جدی‌تر شد و کانون کارگردانان سینمای ایران بار دیگر در بیانیه‌ای اعتراض کرد: «قریب به اتفاق آحاد سینماى ایران در طول بیش از سه دهه بعد از انقلاب اسلامى، همواره  خود را مقید به رعایت ضوابط و معیارهاى قانونى حدود شغلى شان و شوراهاى نظارتى و اجرایى آن وزارتخانه محترم دانسته اند.

در مقابل، تنها حریمى امن را در محدوده همان ضوابط از مسئولانى همچون جنابعالى طلب کرده اند که در مقابل رعایت همه حدود و معیارهاى قانونى، مسئول حراست و حفظ آن هستید. جفایى که بعد از طى همه حدود قانونى و شرعى و عرفى بر فیلم دینى و شاخصى چون رستاخیز رفت، بیش از هر چیز نشان از مصلحت جویى محافظه کارانه و عدم پایدارى و تعهد در اجراى همان ضوابط و قوانین در مجموعه تحت امر شما دارد.»

البته این نامه نیز راهگشا نبود و کار به نامه چهارمی رسید که به تازگی توسط کانون کارگردانان منتشر شد که در واکنش به اظهارات چند روز اخیر علی جنتی و مسئولان سازمان سینمایی بود. ظاهراً جنتی به هیچ عنوان حاضر نیست به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هزینه‌ای پرداخت کند و خاطرات بلند مدت، مورد مشخصی را یادآوری نمی‌کند که جنتی عنوان کرده باشد حتی اگر استیضاح شود، پای این اثر یک اتفاق فرهنگی می‌ایستد.

بر همین اساس نامه چهارم کانون کارگردان‌ها به نگارش درآمده و در بخشی از آن آمده است: «…شرایط سخت تولید و مشکلات توزیع و ممیزی به اندازه کافی جان سازندگان آثار ایرانی را می‌گیرد تا موفق به اخذ پروانه نمایش بشود، حال با دریافت پروانه نمایش وزیر محترم با اعتراض این یا آن جریان قانون‌گریز که در چند سال اخیر سینما را بهانه درگیری‌های سیاسی‌شان می‌کنند؛ هم از شأن شورای پروانه نمایش کم می‌کنند و هم کار تولیدکننده فیلم ایرانی را به انزوا و ناامیدی می‌کشاند، بدیهی است فیلمی که دارای پروانه نمایش است نباید به هیچ بهانه‌ای انکار شود.

سینمای ایران با این جثه نحیفش که به لحاظ اقتصادی که خود مسوولین و کارشناسان و حتی مردم به آن وقوف دارند؛ زیر بار این همه فشار چگونه جان به در ببرد؟جناب آقای وزیر شما خودآگاهید که اکثر سینماگران ایران برابر واقعیت‌های اجتماعی، فرهنگی و روانی جامعه بسیار صبورانه و شرافتمندانه و قانون‌مدار رفتار کرده است. جناب آقای وزیر حال که استقبال علاقمندان به سینمای ایران از همه گونه‌های مختلف سینما را شاهد هستیم و در حال حاضر روزنه‌ای است برای اوقات فراغت جوان ما این روزنه را با سلیقه‌های شخصی، گروهی نبندیم و لااقل با پشتیبانی از مجوزهای ساخت و نمایش به‌سوی سینمایی پربار، مؤثر و فرهنگی‌تر پیش برویم…»

با این حال چهارمین نامه کارگردان‌های سینمای ایران به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پنج سال اخیر و سومین نامه کارگردان‌ها به این وزارتخانه در سومین سال فعالیت دولت یازدهم نیز نتیجه بخش نخواهد، چرا که مطابق با اشارات فوق، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی پرداخت هزینه کلان برای یک فیلم، یک کتاب و نظایر اینها نیست و به همین دلیل فیلمی که گروهی از اشخاص پرسابقه و شناخته شده مملکت پروانه نمایشش را داده‌اند یا اکران نمی‌شود یا از پرده پایین کشیده می‌شود.

البته این چالش صرفاً متوجه علی جنتی نیست، بلکه ظاهراً «فرهنگ» جزو اولویت‌های «هزینه‌زا» برای دولن یازدهم نیست و اساساً به جز کلام، حمایت عملی از اهالی فرهنگ نشده که حاوی هزینه‌های قابل توجه باشد. دولت یازدهم تمرکز عمده‌اش را بر سیاست داخلی و سیاست خارجی گذاشته و در چنین شرایطی ظاهراً کوچک‌ترین روزنه‌ای برای ایستادگی مسئولان بر سر تصمیمات‌شان در حوزه فرهنگ نباید داشت.