شنبه , ۱۹ آبان ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » ادامه مسیر خبرگان برای انتخاب جانشین رهبری، اکنون با آمادگی بیشتری در این مسیر گام برمی‌دارد

ادامه مسیر خبرگان برای انتخاب جانشین رهبری، اکنون با آمادگی بیشتری در این مسیر گام برمی‌دارد

«14 خرداد» سال 68 و «اصل صد و هفتم» قانون اساسی، در برهه‌ای از تاریخ سیاسی کشورمان، چنان به یکدیگر گره خورده‌اند که با گذشت سال‌ها هنوز هم ناگفته‌هایی از آن روز و آن اصل باقی است.

خبرآنلاین در ادامه نوشت: «روزی که مجلس خبرگان رهبری که آغازین سال‌های حیاتش را می‌گذراند، باید جانشینی برای امام خمینی (ره) انتخاب می کرد. آزمونی بس سنگین و دشوار در اولین دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی.

 

جلسه مجلس خبرگان رهبری که بلافاصله بعد از فوت بنیانگذار کبیر انقلاب برگزار شد به مثابه اکثر جلسات مجلس خبرگان در همه سال‌های بعد از آن روز محرمانه بود و پر از ناگفته‌ها.

ناگفته‌ها و محرمانه‌هایی که تنها می‌توان آنها را از میان مرور خاطرات نمایندگان دوره اول مجلس خبرگان جستجو کرد؛ ناگفته‌هایی از جنس موافقت‌ها و مخالفت‌ها با شورایی شدن رهبری یا معرفی مرحوم قمی از سوی آیت‌الله خامنه‌ای یا آیت‌الله گلپایگانی از سوی جامعه مدرسین به عنوان گزینه‌های دیگر رهبری فردی.

غروبی سخت رسید!

غروب سیزدهمین روز خرداد نقطه شروعی برای آزمون سنگین خبرگان بود؛ روزی که با اعلام خبر رحلت امام خمینی از سوی حاج احمدآقا به چند نفر از اعضای مجلس خبرگان که برای عیادت به دیدار امام آمده بودند، بار سنگین انتخاب جانشینی بر دوش نمایندگان مجلس خبرگان نهاده شد تا هر یک از اعضا با هر کلام و انتخاب خود، نقشی ماندگار برای آینده و امنیت کشور رقم بزنند.

آیت‌الله محمد مومن که در مجلس اول خبرگان سمت منشی هیئت رئیسه را به عهده داشته، در مورد لحظه ارتحال امام و تماس با اعضای خبرگان این گونه روایت می‌کند:«از من که منشی اعضای هیات رئیسه خبرگان بودم، خواستند تا با استفاده از تلفن دفتر حضرت امام با کلیه اعضای خبرگان در سراسر کشور تماس گرفته و آنها را به یک جلسه فوق‌العاده در مجلس شورای اسلامی برای ساعت هشت صبح فردا دعوت کنم و در عین حال قرار نبود خبری درباره حال حضرت امام داده شود. این تماس‌ها با توجه به این که تلفن تمامی اعضا را داشتیم تا دقایقی پس از اذان مغرب به طول انجامید و ما پس از ادای نماز، غمگین و ناراحت در بیت امام(ره) نشسته بودیم که حاج احمدآقا (ره)‌ خبر فوت امام را دادند.»(1)

اولین مجلس خبرگان در آستانه انتخابی بزرگ

7 صبح روز 14 خرداد سال 68، رادیو با اعلام خبر رحلت امام خمینی، مردم را در بهت از دست دادن رهبرشان فرو برد؛ بهتی که در میان تمامی اعضای خبرگان که از سراسر کشور خود را برای شرکت در جلسه اضطراری به تهران رسانده بودند، موج می‌زد.

آیت‌الله سیدجعفر کریمی از اعضای دوره اول مجلس خبرگان رهبری در تشریح این لحظات می‌گوید: «پس از تلاوت قرآن و قرائت حمد و سوره برای روح ملکوتی امام، دو پاکت سر به مهر که هر یک حاوی نسخه‌ای از وصیت‌نامه‌ الهی – سیاسی امام بودند و یکی به آستان قدس رضوی و دیگری در مجلس شورای اسلامی به امانت سپرده شده بودند، باز شدند. قرار بود وصیتنامه را مرحوم آسیداحمد آقا بخوانند که از شدت تأثر نتوانستند و قرائت وصیت‌نامه به عهده آیت‌الله خامنه‌ای گذاشته شد.»(2)

خبرگان در گیر و دار تصمیم برای شورای رهبری یا رهبری فرد؟

پس از آن که وصیت نامه امام از طرف رئیس‌جمهوری وقت، آیت‌الله خامنه‌ای قرائت شد، بعد از وقفه‌ای کوتاه برای نماز، نوبت به همان انتخاب مهم رسید: «شورای رهبری یا رهبری فردی؟»

سوالی که تمام ثانیه‌های جلسه عصر را احاطه کرده بود. برخی دلایلی همچون نیاز به تصمیم‌گیری جمعی برای امور مملکت را به عنوان لزوم تأیید شورای رهبری نام می‌بردند و برخی هم از بیم اختلاف در شورای رهبری سخن می‌گفتند.

هاشمی‌رفسنجانی که در آن برهه نائب رئیس اول آیت‌الله مشکینی در مجلس خبرگان بود، در کتاب خاطراتش به نام «بازسازی و سازندگی» در تشریح این بخش از مذاکرات مجلس خبرگان که به صورت جلسه غیرعلنی برگزار شد و هنوز هم مسائل مطرح شده در این جلسه به صورت محرمانه باقی مانده است، می‌نویسد: «صحبت‌های زیادی شد. بعضی‌ها طرفدار رهبری شورایی و بعضی خواهان رهبری فردی بودند. بعضی آیت‌الله خامنه‌ای و بعضی‌ها آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی را مطرح کردند و برای شورا هم اسم‌هایی برده شد.»

چه کسانی در لیست‌های شورای رهبری بودند؟

پیش از تغییر اصل و صد هفتم قانون اساسی که به انتخاب رهبری می‌پرداخت، این موضوع مطرح بود که اگر در میان افراد واجد شرایط رهبری به شرح مذکور در قانون اساسی، فردی واجد همه شرایط بود، همان شخص برای رهبری انتخاب شود، وگرنه از میان واجدین نسبی شرایط عمومی، سه نفر که نسبت به دیگران امتیازات بیشتر دارند به عنوان شورای رهبری انتخاب شوند.

این نکته موجب شد تا در ابتدای بررسی جانشین رهبری و پیش از تعیین گزینه شورای رهبری یا رهبری فردی، برخی به بیان لیست‌هایی برای شورای رهبری به شرح زیر بپردازند.

ترکیب اول: آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مشکینی و آیت‌الله موسوی اردبیلی

ترکیب دوم: آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و سیداحمد خمینی

ترکیب سوم: آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت‌الله فاضل لنکرانی، آیت‌الله عبدالله جوادی آملی

البته آیت‌الله هاشمی نیز در خاطرات خود در این رابطه نوشته است: «قبلا در مشورت‌های سران قوا و جمعی دیگر از بزرگان به این نتیجه رسیده بودیم که شورایی مرکب از آیات خامنه‌ای، موسوی اردبیلی و مشکینی رهبری را به عهده بگیرند.»

سرانجام به دلیل مخالفت اکثریت خبرگان با شورای رهبری، هیچ یک از لیست‌های ذکر شده، رنگ واقعیت نگرفتند.

موافقان و مخالفان شورایی شدن رهبری

در جلسه عصر و به منظور انتخاب جانشین رهبری، اولویت با تعیین یکی از دو مدل رهبری بود؛ شورای رهبری یا رهبری فرد.

در این میان بنابر گفته حائری شیرازی، آیت‌الله خامنه‌ای جز دسته موافقان شورای رهبری بودند(3)، نکته‌ای که هاشمی رفسنجانی نیز بر آن مهر تأیید زده است: «اولین بحث ما این بود که شورا باشد یا فرد. ما که جزو هیات‌رئیسه خبرگان بودیم و باید برنامه‌ها را تنظیم می‌کردیم. نظر ما این بود که شورایی باشد و شورای سه‌ نفره را در نظر گرفتیم که آیت‌الله‌ خامنه‌ای،‌ آیت‌الله‌ مشکینی‌ و‌ آیت‌الله‌ موسوی ‌اردبیلی بودند. نظر جامعه مدرسین روی آیت‌الله گلپایگانی بود و فرد را پیشنهاد دادند. یک بحث جدی داشتیم و وقت زیادی از جلسه را گرفته بود که فرد یا شورا باشد. این در اختیار ما بود و باید انتخاب می‌کردیم. فرد 45 رای و شورا 35 رای آورد. نظر آیت‌الله‌ خامنه‌ای روی شورا بود و سخنرانی خوبی هم کردند و توضیح دادند که شورا لازم است اما وقتی که رای گرفتیم، این‌گونه شد. اگر روزی قرار باشد که دوباره رهبری را انتخاب کنیم، بحث می‌کنیم که فرد یا شورا باشد. در اینجا مشکلی نداریم. من طرفدار شورا بودم و همان نظرم مانده است. قاعدتا نظر آیت‌الله خامنه‌ای هم همان است ولی چون خبرگان رای داده، فعلا این است. بعدا باید شرایط را ببینیم.»(4)

همچنین هاشمی در کتاب خود نیز به موافقت آیت‌الله خامنه ای با شورای رهبری اشاره کرده و نوشته است که «خود ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند من با رهبری شورایی مطابق قانون اساسی موافقم و با رهبری فردی مخالفم. پس چگونه نامزد بشوم؟»

در میان موافقان رهبری فرد و در واقع مخالفان شورای رهبری نیز در جلسه به نطق پرداختند. حائری شیرازی که در آن زمان ردای موافقت با رهبری فردی را بر تن کرده بود، در رابطه با بحث و جدل میان موافقان و مخالفان رهبری فردی می‌گوید: « آن روز من صحبت کردم به عنوان مخالف، بعد از من یک موافق رفت، موافق به جای این که دلیل بیاورد شروع کرد به قسم دادن خبرگان، ایشان دلیلی نداشت برای حرف‌هایی که می‌زد.»

پس از رأی گیری و با موافقت اکثریت اعضای حاضر در مجلس خبرگان، شورای رهبری رد و رهبری فرد در دستور کار جلسه خبرگان برای انتخاب جانشین رهبری قرار گرفت.

آیت‌الله گلپایگانی گزینه جامعه مدرسین برای رهبری

هاشمی که هر از گاهی به کنایه از محرمانه ماندن جلسه انتخاب رهبری یاد می‌کند، در قسمتی از خاطراتش از آیت‌الله گلپایگانی به عنوان گزینه جامعه مدرسین برای رهبری فردی نام می‌برد.

او در کتاب خاطراتش نوشته است: «ابتدا به پیشنهاد اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که عضو مجلس خبرگان بودند، آیت‌الله گلپایگانی مطرح شد. حدود ۱۴ نفر به ایشان رای دادند.» و سرانجام پس از رأی گیری در مورد رهبری آیت‌الله گلپایگانی به عنوان گزینه جامعه مدرسین، این بار آیت‌الله خامنه ای به عنوان گزینه رهبری مطرح شد.

این 14 نفر که می‌توان از آنها به عنوان یکی از نقاط خاکستری آن برهه از تاریخ خبرگان یاد کرد، در هر دوره‌ای از تاریخ سیاسی کشورمان مورد بحث و جدل گروه‌های سیاسی قرار گرفته‌اند؛ چه آن که روزی هاشمی رفسنجانی در اینستاگرام خود در لفافه به منتقدانش اشاره می‌کند که «عده‌ای هنوز دنبال برنامه‌های قدیمی خود هستند؛ همان‌ها که سال ۶۲ مقابل ریاست آیت‌الله مشکینی بر خبرگان ایستادند و مقابلش کاندیدا آوردند و بعد از ارتحال امام هم دنبال انتخاب رهبری غیر از “آقا” بودند و قبل از طرح نام ایشان، آیت‌الله گلپایگانی را برای رهبری کاندید کردند ولی ناکام ماندند!»

منتقدان هاشمی اما معتقدند که وی تلاش دارد با روایت‌هایی که بیان می‌کند، این گونه جلوه دهد که 14 نفری که به آیت‌الله گلپایگانی رای دادند مخالف رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بودند.

مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای با رهبر شدنش

آیت‌الله خامنه‌ای که خود مخالف رهبری فردی و موافق رهبری شورایی بود، پس از آن که به عنوان گزینه رهبری مطرح شد، به عنوان تنها مخالف رهبریش سخن گفت؛ نکته‌ای که با مخالفت اعضای خبرگان مواجه شد.

آیت‌الله حائری شیرازی، عضو سابق مجلس خبرگان نیز در نشستی به بیان ناگفته‌هایی از جلسه انتخاب رهبری پرداخت و در رابطه با مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای با مطرح شدنش به عنوان گزینه رهبری این گونه روایت کرد: «تا گفتند رهبری فردی یکی از این خبرگان اسم رئیس‌جمهور را آورد و گفت ایشان، چون این‌هایی هم که شورایی می‌گفتند اسم ایشان را هم در قضیه می‌آوردند، یکدفعه ایشان بدون وقت گرفتن و بی‌قانون آمدند پشت تریبون، رنگ ایشان سرخ شده بود، گفت می‌دانید می‌خواهید چه بر سر من بیاورید؟ التهاب شدید داشت، یکدفعه شورای نگهبانی‌ها گفتند آقا جان چرا جلوی اجرای قانون را می‌گیرید؟ ایشان چیزی نگفت. رفت سر جایش نشست.»

مرحوم آیت‌الله آذری قمی؛ گزینه پیشنهادی آیت‌الله خامنه‌ای برای رهبری

همچنین آیت‌الله امامی کاشانی نیز در برنامه تلویزیونی شناسنامه به بیان روایتی از این مخالفت پرداخت و از اصرار آیت‌الله خامنه‌ای بر قبول نکردن مسئولیت رهبری و همچنین مطرح کردن مرحوم آذری قمی از بنیان‌گذاران جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان گزینه رهبری روایت می‌کند: «شخص مقام معظم رهبری می‌گفتند نه و روی این صحبت خود اصرار داشتند و از آن طرف روی انتخاب مرحوم آذری قمی اصرار داشتند. حتی بین آقا و آقای آذری صحبت‌هایی هم رد و بدل شد اما در نهایت مجلس به مقام معظم رهبری رای داد.»

وقتی خاطره‌ هاشمی فضای خبرگان را آرام کرد

در تکاپوی نمایندگان خبرگان رهبری برای انتخاب جانشین رهبری و مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای با معرفیش به عنوان رهبر آینده کشور، آیت‌الله هاشمی به ذکر خاطره‌ای از ایشان پرداختند؛ خاطره ای که موجب آرام شدن فضای ملتهب مجلس و آیت‌الله خامنه‌ای شد.

بنا بر گفته حائری شیرازی در زمان بررسی آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان گزینه رهبری، آقایان شبستری و معصومی نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی دادند تا او به بیان صحبت‌های امام خمینی در مورد آیت‌الله خامنه‌ای بپردازد.

حائری شیرازی در این رابطه می‌گوید: «به رغم این نامه، آقای رفسنجانی از انجام این کار (به دلیل مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای) اجتناب کرد. پس از آن آیت‌الله شبستری در خصوص این اقدام آقای هاشمی رفسنجانی اعتراض کرد که آقای رفسنجانی نیز در پاسخ گفت به دلیل مخالفت آقای خامنه‌ای موضوع را اعلام نکردم.»

در نهایت آقای هاشمی رفسنجانی اعلام کردند که امام خمینی(ره) در یک جلسه عمومی و یک بار نیز در یک جلسه خصوصی به بنده فرمودند که آقای خامنه‌ای بهترین فرد برای رهبری انقلاب اسلامی است.

رأی‌گیری خبرگان و انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان دومین رهبر نظام جمهوری اسلامی

سرانجام پس از بحث بسیار و جلسه‌ای طولانی اعضای خبرگان در 14 خرداد سال 68، نوبت به رأی گیری بر سر رهبری آیت‌الله خامنه‌ای رسید.

در این میان عده‌ای نیز لزوم مرجع بودن جانشین رهبری را مطرح کردند؛ شبهه‌ای که بنا بر گفته آیت‌الله سیدجعفر کریمی، عضو سابق مجلس خبرگان، پس از آن که هاشمی رفسنجانی خاطره‌ای را از امام مبنی بر این که «آقایان به دنبال مجتهد صاحب رساله و سرشناس که عده‌ای مقلد داشته باشد، نباشند بلکه مجتهد بودن و مدیر و مدبر و شجاع و توانمند بودن برای اداره کشور مانند آقای خامنه‌ای کافی است.» نقل کردند، تا حدودی این شبهه رفع و رجوع شد.

آیت‌الله محمد مومن درباره رأی‌گیری برای رهبری آیت‌الله خامنه‌ای این گونه روایت می‌کند: «رای‌گیری به صورت قیام و قعود نبود، بلکه رای مخفی بود و باید در گلدان‌ها ریخته می‌شد. رای را که شمردند به نظرم چهار پنجم حاضران و شاید بیشتر از آن به ایشان رای دادند. تعداد بسیار معدود رای منفی بود که آن هم احتمالا به دلیل سوالات مطرح شده درباره مرجعیت رهبری بود. وگرنه بیشتر از دو – سوم کل اعضای مجلس خبرگان رای به رهبریت آقای خامنه‌ای دادند. به این ترتیب طبق قانون، رهبریت ایشان محرز شد. این انتخاب در کوتاه‌ترین زمان و در شرایطی که هنوز 24 ساعت از فوت حضرت امام نگذشته بود، صورت گرفت و در روز 14 خرداد 1368 این کار انجام شد.»

البته هاشمی رفسنجانی که ریاست این جلسه مهم را به عهده داشت نیز در کتاب خاطرات خود، از رأی 60 نفر موافق از 74 عضو حاضر در آن جلسه خبرگان سخن به میان آورده است.

سرانجام نمایندگان مجلس خبرگان پس از یک روز پر التهاب آیت‌الله خامنه‌ای را به عنوان جانشین امام خمینی انتخاب و معرفی کردند.

ادامه مسیر خبرگان برای انتخاب جانشین

مجلس خبرگان پس از عبور از آن تجربه انتخاب جانشین رهبری، اکنون با آمادگی بیشتری در این مسیر گام برمی‌دارد؛ به نحوی که بر اساس گفته حجت‌الاسلام هاشم‌زاده هریسی به خبرآنلاین، کمیسیون اصل 109 در مجلس خبرگان به بررسی نامزدهای رهبری می‌پردازد و بر همین اساس این کمیسیون در تلاش است تا «در سراسر ایران و حتی خارج از ایران، هر کسی را که از شرایط و استعداد رهبری برخوردار باشد و می‌تواند نظام اسلامی را با قدرت و صحت رهبری کند، شناسایی نماید و کار این کمیسیون این است که این که علم، سیاست و مدیریت کدام یک بیشتر است و اینها را با اولویت بندی مشخص کند تا در روز مبادا مطرح شوند و نهایتا یکی از آنها انتخاب و به جامعه معرفی شود.»