روزنامه های امروز تحولات دیروز مجلس شورای اسلامی و حضور همه افراد در صحن علنی مجلس را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که موضوع حمله در حوزه علمیه خرم اباد و همچنین انتظارات از مجلس آینده از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم الهه کولایی استاد داشنگاه با عنوان«پایبندی به شعارها مطالبه مردم از «بهارستان»» نوشته:« نمایندگان مردم در شرایطی دهمین دوره فعالیت مجلس شورای اسلامی را آغاز کردهاند که توافق برجام به عنوان محصول تعامل سازنده با جهان، میتواند راهگشای خوبی برای بهبود شرایط اقتصادی کشور بوده و زمینه را برای تعامل کارآمد و بیش از پیش با کشورهای پیشرفته فراهم سازد. این تعامل و در ادامه آن، گشایش اقتصادی کشور، از آن رو اهمیت دارد که امروز خیل عظیم دانشآموختگان بیکار در کشور، به همراه گسترش آسیبهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی، ضرورت بازنگری در سیاستهای این حوزهها را نیز گوشزد میکند. از این رو انتظار میرود نمایندگان منتخب مردم، با اجرای برنامههای مناسب و اجرایی کردن اسناد بالادستی که پیش از این مصوب شده است، برای بهبود فضای کسب و کار و رونق اقتصادی، تقویت امید در میان جوانان و ایجاد فرصتهای برابر برای همه ایرانیان بویژه زنان و جوانان، وظایف خود را به انجام برسانند.»
روزنامه کیهان نیز در ستون گفت و شنود خود به موضوع فیش های حقوقی چند میلیونی پرداخته است. این روزنامه در این بخش نوشته:
«گفت: وزیر اقتصاد گفته است حقوقهای چند ده میلیونی مدیران، میراث دولت قبل است!
گفتم: یعنی طی 3 سال گذشته که دولت یازدهم سرکار آمده است، همه ماهه حقوق 80 میلیونی برخی از مدیران این دولت را دولت قبلی پرداخت کرده است؟!
گفت: ظاهرا آنقدر برای ماست مالی کردن حقوق میلیونی مدیران عجله داشتهاند که فراموش کردهاند این مدیران 3 سال است که دارند در دولت یازدهم حقوق 80 میلیون تومانی دریافت میکنند.
گفتم: اگر پرداخت حقوق 80 میلیونی بد است – که بد است – چرا دولت یازدهم جلوی آن را نگرفته و اگر خوب است – که خوب نیست – چرا بهانه میآورند و آن را به گردن دولت قبلی میاندازند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! چی شده که همین دولت، ساخت مسکن مهر را که کار دولت قبلی و به نفع مردم بود متوقف کرده ولی پرداخت حقوق 80 میلیونی را که فقط به نفع مدیران خود این دولت است ادامه داده است؟! یعنی همه این مسائل را فراموش کردهاند؟!
گفتم: تا حالا فکر میکردیم که قطار دچار سختترین نوع آلزایمر است چون پشت سر هم میگوید «هُوهو» و بلافاصله خودش میپرسد «چی؟چی؟»!
روزنامه اعتماد در گزارشی از صحن علنی دیروز مجلس با عنوان« معماران مجلساعتدال در روزافتتاح » نوشته:« زنگ آغاز مجلس دهم نواخته شد؛ ديروز شنبه، ساعت ٨ و ٤٤ دقيقه صبح. درهاي صحن علني اما از ساعت ٧ به روي خبرنگاران و مهمانان باز بودند. ساختمان مجلس در فضايي كاملا رسمي به استقبال يك مراسم رسمي ميرفت. اما هنوز هم براي خيليها همان رفت و آمدهاي غيررسمي جذابيت داشت. اينكه كدام نمايندگان با هم گعده ميكنند و چهرهها كجاي صحن علني خواهند نشست. چندان هم بيراه نبود كه ناظران جلسه افتتاحيه بيشتر به دنبال اين صحنهها باشند تا نظاره كردن برنامههاي رسمي. لابيها و گعدههاي نمايندگان از همان لحظات اول آغاز شده بود. تب انتخاب هيات رييسه زير پوست افتتاحيه رسمي گرمايي را به جريان انداخته بود. گرمايي كه پيدا كردن محل نشستن علي لاريجاني و محمدرضا عارف در جلسه ديروز، آن را در جايگاه خبرنگاران بيشتر هم كرد. مخصوصا اينكه علي لاريجاني شانه به شانه مقامات نظام وارد صحن علني شد و در رديف اول نشست. حال آنكه محمدرضا عارف، رقيب او براي كسب كرسي رياست دقايقي قبل از آن از دري ديگر وارد صحن شده بود و كارش در بهارستان را با نشستن بر صندلي شماره ١٩٥، در رديف سوم صحن مجلس آغاز كرد. همان صندلي اما براي دقايقي محل رجوع برخي از نمايندگان ليست اميد بود. در بقيه جاهاي صحن علني هم كم و بيش گعدههاي دو يا چند نفره نمايندگان شكل ميگرفت. هر چند رفت و آمدها اصلا به اندازه جلسات معمولي مجلس نبود اما بيشتر از حدي بود كه براي يك مراسم افتتاحيه رسمي تصور ميشد.»
آیدین سیار سریع در ستون طنز بی قانونی نیز در یادداشت طنزی با عنوان« گزارشی از افتتاحیه مجلس دهم » نوشته:« 1) مهمانان و مقامات سیاسی یک به یک در مجلس حاضر میشوند و در جایگاه های خود می نشینند.
در ابتدای جلسه ارکستر سمفونیک صداوسیما در جایگاه هیأت رئیسه حاضر می شود. عده ای برای لغو اجرای ارکستر سمفونیک از قسمت پشت جایگاه هیأت رئیسه وارد عمل می شوند. یکی از مسئولان با آنها وارد مذاکره می شود و می گوید: به خدا میخوان سرود ملی رو بزنن. لغاوها* می گویند: اگه وسط سرود ملی سوئیچ کنن رو «این شبی که میگم شب نیست، اگه شبه مثل اون شب نیست» چی؟ کی مسئوله؟ بالاخره با پادرمیانی بزرگان و ریش سفیدان گروه لغاو منصرف می شوند و ضمن دادن گازی چند از مجلس بیرون می روند. با این حال یک «دوباره بر می گردم» خاصی توی صدای اگزوزشون بود.
2) بنا بر گزارش ها غلامعلی حدادعادل در کنار سید حسن خمینی و اسحاق جهانگیری نشسته بود و گپ و گفت های حداد با سید حسن در طول جلسه قطع نمی شد.
حداد: سید حسن! /سیدحسن: بله؟/حداد: این مجلس حق من بود. سهم من بود. /سیدحسن: بله بله. /حداد: اصلاح طلبان با اختلافی اندک پیروز شدند. /سیدحسن: درسته /حداد: من الان باید جای هاشمزایی بودم. /سیدحسن: بله/حداد: من این همه برای این مجلس و این مملکت زحمت کشیدم. این همه تاثیرگذار بودم. الان شما به این تبلت چی میگین؟/سیدحسن: تبلت! /حداد: نه دیگه. میگین رایانک مالشی. میری کافه پاستا میخوای چی میگی؟ /سیدحسن: میگم یه پاستا لطفا. /حداد: نه دیگه. میگی خمیراک. ما تصویب کردیم تو فرهنگستان. /سیدحسن: آهان! بله. یادم نبود. خمیراک میگیم معمولا. /حداد: حالا گفتنش درست نیست ولی من اصولگرایی رو زنده کردم. /سیدحسن: جدی؟/حداد: به جان تو. یه جوری شکست دادم اصولگرایی رو که یه فکر اساسی برای خودشون بکنن. جوانگرایی ای چیزی …
در این لحظه یکی از اصولگرایان شکست خورده زیر گوش حداد میگوید: به عشق تو تو لیست بودم … منو کشتی … دوباره زنده کردی.
صدای ویلون ریزی می آید. حداد سر بر می گرداند که ادامه صحبت را با سیدحسن ادامه دهد ولی اسحاق جهانگیری را در فاصله سی سانتی متری خودش می بیند و یک متر به عقب می پرد.
3) هشت کرسی مجلس دیروز خالی بود. مینو خالقی کپی شده ولی هنوز نتوانستند در مجلس paste اش کنند و عده ای هم دارند پشت سر هم دکمه delete را می زنند. وزیر کشور در حالی كه زیرچشمی به علی مطهری نگاه می کرد گفت: پرونده اختلاف را به مراجع ذی صلاح ارسال کرده ایم.
4) بعد از سوگند، اولین جلسه مجلس دهم شروع شد. نمایندهها با همدیگر آشنا شدند. یک سری میکروفن تست می کردند و می گفتند یک یک … دو دو … امتحان می کنیم … اعتدال … میانه روی … سه سه. بعضی ها هم دو نفری مشغول بحث بودند. یکی میگفت الان تو مسکن سرمایه گذاری کنیم بهتره یا بورس؟ و پاسخ می شنید هیچ کدوم. الان نون تو میانه رویه. تو فقط میانه رو باش! نمایندگان لیست امید که با فضای مجلس آشنا نبودند هی از عارف می پرسیدند الان ما باید چیکار کنیم؟ نماینده های دلواپس باقی مانده از مجلس نهم هی می آمدند که بیایید ما بهتون میگیم چیکار کنین! عارف هم نمی گذاشت و می گفت: با اینا بازی نکنین. بدآموزی دارن. حرفای بد هم یاد می گیرین. که یهو نادر قاضی پور اومد، عارف گفت: برید بچه ها! برید با همینا بازی کنین! خودش هم رفت پیش لاریجانی.
امید که مجلس دهم مجلسی توانمند در قانون گذاری و پیگیری حقوق مردم باشد! (همیشه دوست داشتم متنم رو با همچین جملهای تموم کنم. خدایا شکرت)»
روزنامه قانون همچنین در گزارشی با عنوان« شروع زند گي يك قر باني! »از اهمال و سهل انگاری در تولد کودک مبتلا به ايدز گزارش مي دهد و نوشته:« ماجرا از این قرار است که چند روز قبل، خیرین مددکار در گذر از مناطق جنوبی شهر، زن کارتن خواب 20 ساله ای را که وضعیت بسیار نامناسبی داشت، جهت زایمان به یکی از بیمارستان های جنوب شهر معرفی میکنند و پس از انجام مقدمات پزشکی، نوزاد این زن به صورت طبیعی متولد می شود. از آنجا که مادر به دلیل اعتیاد شدید و مصرف دو گانه «شیشه و هرویین» ، توان بدنی بسیار پایینی داشته، حتی تحمل یک شب ماندن در بیمارستان را نداشته. مادر که بی قرار برای خروج سریع از بیمارستان و مصرف مواد بود، چندان پیگیر وضعیت فرزندش نبود و اصلا به او فکر نمی کرد که به خاطر بیماری پنهان مادر، مبتلا به «ایدز» متولد شده است.حتي خود مادر از ابتلاي خودش به ايدز خبري نداشته اما بیمارستان متوجه آلودگی و بیماری نوزاد مي شود اما سخني به ميان نمي آورد تا نوزاد به روش طبيعي به دنيا آيد. پس از زايمان، بيمارستان طفل را در مراحل سم زدایی قرار می دهد، طفلی که حاصل یک رابطه خارج از نکاح است! تا اینجای داستان با توجه به تکرار آسیب های اجتماعی، کمی طبیعی است اما نکته اصلی و غم انگیز داستان تولد این نوزاد، آنجاست که او می توانست با کمترین احتمال ابتلا به اچ.آی.وی و سایر آلودگی ها به دنیا آید. اما بی توجهی بیمارستان سبب شد تا او آلوده به ويروس HIV متولد شود. در شرایطی که بیمارستان بايد طبق دستورالعمل مصوب بهمن ماه 1389 وزارت بهداشت، بايدبا روش سزارین، کودک را به دنیا آورد تا خطر ابتلاي نوزاد به اچ.ای.وی بسیار کاهش یابد، این کار را نکرد تا با زایمان طبیعی، نوزاد با اچ.آی.وی کامل متولد شود. نوزادی که ممکن است بیشتر از 5 سال نیز عمر نکند و اگر هم عمري برايش باقي باشد، عمري توأم با عذاب و درد بيماري است.»
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان« جدال بر سر هاشمي به روايت شاهد عيني » با اشاره به حادثه خرم آباد می نویسد:« چهارشنبه هفته گذشته، حوزه علمیه کمالیه خرمآباد شاهد درگیری افراد خودسر و طلاب این حوزه بود. حادثهای که به گزارش رسانهها باعث سردادهشدن شعار علیه روحانیت، ضربوشتم طلبهها و خسارت به اتاقهای حوزه شد. ماجرا از آنجا آغاز شد که با هماهنگی مسئولان این حوزه علمیه، قرار بر این میشود بزرگداشتی برای مقام شهدا برگزار شود و از حسین اللهکرم نیز برای سخنرانی دعوت میشود. یکی از طلبههای این حوزه درباره جزئیات حادثه به ایلنا گفته است…
«با توجه به اینکه مسئولان حوزه از برگزارکنندگان خواسته بودند در این جلسه اهانتی به اشخاص و شخصیتهای نظام نشود، اما این مراسم تبدیل به چالش سیاسی بین افراد در جلسه میشود و درگیریهایی رخ میدهد. درگیری از آنجا آغاز میشود که در اواخر صحبتهای حسین اللهکرم، برخی افراد به هاشمیرفسنجانی و همسر و دختر او فحاشی میکنند. این فحاشیها با واکنش برخی طلاب همراه شده، اما همراهان اللهکرم، به طلاب معترض حملهور میشوند و درگیری میان این دو گروه به وجود میآید». تصاویری که از این حادثه در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، نشان میدهد عدهای با چوب و بیل به حوزه و طلاب حمله میکنند که البته با دفاع طلبهها مواجه میشوند. در چندین تماس تلفنی و پیامکی با حسین اللهکرم سخنران این مراسم نیز از او پرسیدیم محور سخنرانی شما چه بود و آیا به خانواده هاشمی توهینی شد؟ او در ابتدا خواستار فرستادن کتبی سؤالات شد. بعد از فرستادن سؤالات، اللهکرم سؤالات را «در شأن یک خبرنگار» ندانست و با اعلام اینکه «شما میخواهید من را بازجویی کنید»، خواستار سؤالات دیگری شد که به گفته او «دقت لازم و جالب و روشنکننده داشته باشد»، اما باز هم در جواب سؤالهای «شرق» که پرسیده بودیم، آیا درگیری رخ داده است و درگیری از کجا آغاز شد؟ گفت سؤالات شما کلی و غیرشفاف است، برای من جذاب نیست و انگیزه پاسخگویی را میگیرد. شاهدان عینی درگیری هفته گذشته در حوزه علمیه کمالیه از حضور افرادی در مراسم خبر دادهاند که همراه خود وسایلی از قبیل شوکر، باتوم و گاز اشکآور داشتند.آنها معتقد هستند این افراد در تجمع اعتراضی به حضور فائزه هاشمی در خرمآباد هم حضور داشتند، اما فرمانده سپاه استان اعلام کرده است که این افراد هیچ نسبتی با این نهاد نظامی نداشتهاند. درحالیکه تماسهای ما با مسئولان خرمآباد برای اطلاع از جزئیات ماجرا بینتیجه ماند، اما یکی از مسئولان فرمانداری که میخواست نامش فاش نشود از ارسال پرونده حادثه به وزارت کشور خبر داد.»