چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » درگیری یک بوکسور رزمی کار با یک آخوند فضول در اسلامشهر

درگیری یک بوکسور رزمی کار با یک آخوند فضول در اسلامشهر

روحانی “آمر به معروف” !! اسلامشهری به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت.

 

به گزارش میزان، محسن فراهانی- یک جوانک عمامه به سر فضول و مداخله جوی بسیجی که از او به عنوان “آخوند  روحانی آمر به معروف”!! یاد میشود!!-   اظهارکرد: یک خانم به همراه سه مرد جوان در کوچه های شهرک جانبازان قائمیه در حال انجام حرکاتی زننده بودند. من به داروخانه رفتم و برای فرزندم شربت گرفتم و برگشتم، با این حال دیدم این افراد همچنان درحال تکرار کارهای خود هستند.من سمت آنها رفتم و نسبت آنها را پرسیدم اما آنها جوابی نداشتند. در ادامه به آنها گفتم حتی اگر شما زن و شوهر هم باشید خیابان جای این کارها نیست که با گفتن این جمله آن خانم فرار کرد و یکی از آن سه نفر به یک باره با مشت به گیجگاه من زد. پیشانی، سمت چپ و راست گردن، روی گونه ها و چشمان من در این درگیری آسیب دید و در آن میان تنها کاری که من انجام دادم بستن گاردم بود تا با چاقو به من ضربه نزند.آنها سه فرد جوان بودند که در هنگام درگیری دو نفر از آنها به عقب رفتند و یک نفرشان مرا مورد ضرب و شتم قرار داد که پس از تحقیقات ما مشخص شده این فرد شخصی با نام«م.ا» و از بوکسورهای این منطقه بوده است که اتفاقا در ماه های اخیر بنرهای مربوط به او نیز در قائمیه نصب شده است. این آقا چون بوکسور بوده و فکر می کرده زورش زیاد است به راحتی یک روحانی را مورد ضرب و شتم قرار می دهد. گله من این است که حتما باید برای من هم اتفاقی مثل شهید خلیلی یا دو فقره دیگری که چشمشان تخلیه شد بیفتد تا مسئولان پیگیر چنین اموری شوند

انتقاد از مداحانی که صحنه‌گردان اموراعتقادی شدند

در اردوگاه مذهبی ما نیز رفتارهائی وجود دارد و سخنانی گفته می‌شود که با فرهنگ مهدویت هیچ نسبتی ندارد. با اینکه انقلاب با رهبری روحانیت به پیروزی رسید، اکنون مداحان صحنه گردان شده‌اند و برای مردم خط اعتقادی ترسیم می‌کنند.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

جامعه ایرانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با مشکلاتی در زمینه ترویج فرهنگ مهدویت مواجه بود که نفوذ فرقه ضاله و استعمار ساخته بهائیت در دربار پهلوی و سیطره بر بسیاری از مجاری امور یکی از آنها بود.

مشکل بزرگ تر، وجود انجمن حجتیه بود که به بهانه مبارزه با بهائیت، اصل اعتقاد به امام زمان علیه السلام و انتظار فرج که با جهاد و مبارزه سیاسی علیه طواغیت همراه است را کنار می‌گذاشت و عدم دخالت در سیاست و بی‌تفاوتی در برابر مظالم رژیم پهلوی و قدرت‌های استعماری را ترویج می‌کرد. در آن فضا، نیروهای انقلابی ناچار بودند از یکطرف با رژیم طاغوت و اربابانش مبارزه کنند و از طرف دیگر با موانعی همچون انجمن حجتیه درگیر باشند. وجود چنین موانعی بود که مبارزه را بسیار دشوار می‌کرد و امام خمینی از همین قبیل موانع شکوه‌های بسیار داشت.

با پیروزی انقلاب اسلامی، انجمن حجتیه و بهائیت هر دو منزوی شدند ولی از پا ننشستند بلکه به صورت زیر زمینی به عملیات خود ادامه دادند. بهائیت، با حمایت‌های مالی، سیاسی و تبلیغاتی قدرت‌های خارجی و رژیم صهیونیستی اکنون در داخل کشور فعال است و انجمن حجتیه نیز باز هم به بهانه فعال بودن بهائیت، خود را برای به صحنه آمدن محق می‌پندارد. مهم‌تر اینکه عناصر انجمن حجتیه تلاش می‌کنند در ارکان نظام نفوذ کنند و روحیه انقلابی را از مردم بگیرند.

با قطع نظر از این موانع و مشکلات، در اردوگاه مذهبی ما نیز رفتارهائی وجود دارد و سخنانی گفته می‌شود که با فرهنگ مهدویت هیچ نسبتی ندارد. با اینکه انقلاب با رهبری روحانیت به پیروزی رسید، اکنون مداحان صحنه گردان شده‌اند و برای مردم خط اعتقادی ترسیم می‌کنند. بعضی از آنها هر دروغی که به ذهنشان برسد را می‌گویند تا بیشتر مشتری جلب و جمع کنند حتی اگر فرهنگ مهدویت را مخدوش نمایند. فرهنگ مهدویت، فرهنگ انتظار همراه با مبارزه مبتنی بر اسلام ناب است نه دروغ و خیال و دکان داری‌های عوام فریبانه.‌ متاسفانه این دکان داری‌ها و فریبکاری‌ها اعتقادات را سست می‌کند و عده‌ای را با نگرش‌های ظاهری و سطحی به صحنه‌ای می‌کشاند که چون با ریشه و اساس فرهنگ مهدویت بیگانه است، بسیار زود دچار تزلزل می‌شود. تاسف بالاتر در اینست که امکانات تبلیغی و حمایت‌های همه جانبه‌ای نیز در اختیار این خط انحرافی قرار می‌گیرد و هر روز به صورت غیرعادی تقویت می‌شود.