چه کسانی با آبروی مینوخالقی بازی کردندو عکسهای تقلبی اورا به دست ضابطین شورای نگهبان رساندند؟
یک ماهی از برگزاری انتخابات مجلس ششم گذشته بود و اصلاحطلبان سرمست از فتح پارلمان، سودای تغییر سایر ارکان نظام را در اذهان خود میپروراندند. در این حال تعدادی از پیادهنظام جریان اصلاحات و روشنفکران غربزده به دعوت حزب سبز آلمان، فروردین 79 به کنفرانس برلین دعوت شدند تا با ارائه نظرات ظاهرا علمی به زعم خود «استحاله نظام اسلامی» را سرعت ببخشند.
در این کنفرانس، که باید گفت «جلسه علنی محاکمه انقلاب» در جلوی چشم رسانههای جهانی بود، نویسندگان و نظریهپردازانی چون سحابی، گنجی، یوسفی اشکوری، علویتبار، جلاییپور، افشاری و غیره حضور داشتند. هر چند ساختارشکنیهای این جمع با «هو» حضار و حاشیههایی چون رقصیدن یک زن و برهنهشدن مردی دیگر روی سن همراه بود اما این کنفرانس پالسهای خوبی برای شیوه مقابله با نظام به دشمنان قسمخورده انقلاب فرستاد.
با تیزبینی مسئولان وقت صداوسیما، بخش کوچکی از این کنفرانس در قاب تلویزیون نشست تا دیوار آرزوهای بلند جریان اپوزسیون نظام به یکباره فرو ریزد و دست آنان زودتر از موعد مقرری که مدنظرشان بود برای مردم و دلسوزان انقلاب رو شود و مشخص شود تئوریپردازان این جریان در لوای سخنان روشنفکرمابانه، چه در سر دارند اما رئیس دولت اصطلاحات در اولین واکنش رسمی خود به جای محکومکردن اصل کنفرانس و شرکت مدعوین در این همایش ضدنظام، با چهرهای که نمیتوانست عصبانیت خود را مخفی دارد اقدام رسانه ملی را در افشای این کنفرانس محکوم کرد و از آن به قبحشکنی زشت صدا و سیما در ماه محرم تعبیر کرد.
کلید حمله به رسانه ملی توسط خاتمی زده شد و پشت سر او رسانهها و فعالان سیاسی این جریان نیز به خط شدند و فریاد «وااسفا» سردادند که حرمت محرم شکسته شد. اما هدف تمام این غوغاسالاریها یکی بود: «پاک کردن ذهن جامعه از کنفرانس برلین و اهداف پشت پرده آن.»
سناریوی جبهه اصلاحات در هجمه به صداوسیما با نقاب دفاع از ارزشها و هتک حرمت محرم با کنایه کوتاه و البته بسیار معنادار هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه همراه بود تا پرده تزویر را از چهره این جریان بردارد.
هاشمی با اشاره به ادعای این جریان مبنی بر هتک حرمت ماه عزای حسینی در حالی که لبخند میزد به آنان (نقل به مضمون) اینگونه پاسخ داد: «شماها که خیلی دغدغه این مسائل را ندارید» کنایهای که خنده دستهجمعی نمازگزاران به آن معنای خاصی بخشید.
شیوه مواجهه اصلاح طلبان و دولت یازدهم با موضوع ردصلاحیت یکی از منتخبان مردم اصفهان در مجلس دهم که این روزها نقل محافل سیاسی است بیشباهت به سناریوی این جریان در موضوع کنفرانس برلین نیست. یعنی برجستهکردن یک مسئله فرعی برای به فراموشیسپردن صورت مسئله اصلی در ذهن جامعه.
شورای نگهبان در اعلام بررسی نتایج انتخابات اصفهان، رای منتخب سوم یعنی مینو خالقی را باطل اعلام کرد. این اقدام هماهنگونه که انتظار میرفت با حمله گسترده مسئولان دولتی و رسانههای حامی آنان مواجه شد تا سخنگوی شورای نگهبان مجبود شود رسما از ردصلاحیت نامبرده سخن بگوید اما از آنجا که به دلایل اخلاقی و قانونی نمیتوانست دلایل ردصلاحیت را رسما اعلام کند، بهانهای شد تا نوک پیکان اردوگاهی که فتنه 88 از آنجا برخاست، بار دیگر شورای نگهبان را نشانه بگیرد.
این در حالی بود که دلایل ردصلاحیت به هنگام حضور خانم خالقی و همسرش در شورای نگهبان به وی اعلام شده بود و نامبردگان نیز بدون هیچگونه اعتراضی شورا را ترک میکنند و جالب اینکه تا به امروز مینو خالقی هیچگونه اعتراضی رسمی به ردصلاحیت خود نداشته است و صرفا با هوچیگری و مظلومنمایی سعی نموده فضای احساسی را به نفع خود رقم بزند.
این مظلومنمایی ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش تصاویر کشف حجابشده منتسب به مینو خالقی در خارج از کشور در یک کانال تلگرامی انتشار یافت که در یکی از آنها، وی در حال سخنگفتن با یک مرد نامحرم غیرایرانی و احتمالا چینی است. فضای تصاویر دیگر نیز نشاندهنده این است که تصاویر در اماکن عمومی و نه محفل خصوصی گرفته شده است. خالقی بلافاصله در بیانیهای رسمی تصاویر مذکور را جعلی و انتساب این تصاویر به خود را بیشرمانه خواند و خواستار برخورد مراجع ذیصلاح با برهم زنندگان امنیت روانی جامعه و مرتکبین جرم افترا(!) جهت حفظ شئون جامعه اسلامی شد.
بیانیه خالقی کافی بود تا پروپاگاندای رسانهای اردوگاه اصلاحطلبان به صورت یکپارچه در دفاع از وی وارد گود شوند و فریاد فغانشان از هتک حرمت آبروی یک زن مومن به آسمان برسد.
وزیر کشور نیز پس از انتشار تصاویر مذکور در نامهای به معاون خود، خواستار شناسایی سریع عاملان انتشار تصاویر خصوصی منتسب به خالقی که منجر به شکستن حریم خصوصی نامبرده (!) و جریحهدار شدن افکار عمومی(!) گردیده است شد.
با بازداشت ادمین کانالی که گفته میشود این عکسها را انتشار داده بار دیگر این هجمه وسیعتر شد و قدیسنمایی از یک زن در این رسانهها ضریب دو چندان یافت.
در این بین نیز رئیس جمهور و عارف بیکار ننشسته و با دعوت رسمی از وی برای حضور در نشستهای منتخبان مجلس دهم سناریو را تکمیل کردند و عملا وی را نماینده مردم جا زدند. جالب اینکه رسانههای اصلاحطلب حضور نامبرده را در نشست روحانی به گونهای انعکاس دادند که اصل نشست در حاشیه این فرد قرار گرفت.
در تمام فضاسازیهای دولت و حامیانش که باید آن را بازسازی شده سناریوی رسانهای اصلاحات در ماجرای کنفرانس برلین دانست، جای پاسخ به چند شبهه خالی است:
1ـ تصاویر منتسب به خانم خالقی قبل از اینکه در کانال قیچی انتشار یابد، در جریان رقابتهای درونگروهی اصلاحطلبان اصفهان افشا شده بود و ظاهرا از همان طریق به دست دستگاههای نظارتی رسیده است. همچنین خانم مسیح علینژاد ضد انقلاب فراری نیز در سناریوی «آزادی یواشکی» این تصاویر را بازنشر داده بود. بنابراین اگر فرض بگیریم آبرویی از یک زن رفته، ابتدا همفکران اصلاحطلب وی این آبرو را بردهاند. آیا آن زمان هتک حرمت یک زن مومنه مهم نبود که این رسانهها زبان به اعتراض بگشایند؟
2ـ از آنجا که خانم خالقی رسما انتساب تصاویر به خود را تکذیب کرده، پس تصاویری که هیچ ارتباطی به ایشان ندارد چگونه باعث بردن آبرو و هتک حرمت وی شده است.
3ـ این افراد و دولتمردان اگر واقعا دنبال حفظ آبروی یک مسلمان و هتک حرمت وی بودند، کافی بود با استناد به بیانیه رسمی خالقی، هر گونه ارتباط تصاویر ادعایی با نامبرده را تکذیب کنند تا هم از نامبرده اعاده حیثیت کرده و هم اینکه افکار عمومی را از جریحهدارشدن نجات دهند.
4ـ آیا در دیدگاه اصلاحطلبان و حامیان دولت، آبروی یک فرد مهمتر از آبروی نظام است که به بهانه دفاع از وی، آبروی انقلاب را به حراج بگذارند و انواع تهمتها را نثار نظام و نهادهای آن کنند؟
واکاوی نوع مواجهه دولت و اردوگاه اصلاحات در قضیه مینو خالقی حاکی از آن است که این جریان سعی دارند با برزگ کردن مسائل فرعی و حاشیهای همچون بازدداشت ادمین یک کانال و داستانسرایی در این رابطه، بر جرم بزرگ خالقی در اغوای مردم، دروغگویی و به سخرهگرفتن چندماهه نهادهای رسمی نظام همچون وزارت کشور و شورای نگهبان سرپوش بگذارند