در خردادماه سال ۱۳۵۸ تشکیلاتی برای رسیدگی به تخلفات روحانیون تحت عنوان دادگاه ویژه روحانیت تاسیس شد، در طول مدت سی و هفت سالی که از شروع فعالیتش میگذرد، بسیاری از روحانیون منتقد جمهوری اسلامی را محاکمه کرده و برای آنها عقوبت سختی آفریده است. از جمله مهمترین آنان آیتالله سیدحسین کاظمینی بروجردی، آیتالله سیدمحمّدکاظم شریعتمداری، آیتالله حسینعلی منتظری، عبدالحمید معصومی تهرانی، عبدالله نوری،محسن کدیور، حسن یوسفی اشکوری، سیدمهدی هاشمی (برادر رییس دفتر آیتالله منتظری)، هادی قابل، هادی خامنهای، مجید جعفری تبار و محمدرضا نکونام هستند. این دادگاه همچنین مهدی خزعلی، فرزند آیتالله ابوالقاسم خزعلی که پزشکی غیر روحانی است، را نیز احضار و زندانی نموده است.
دوگانه برخوردهای دادگاه ویژه روحانیت آنجا آشکار میشود که در تابستان ۱۳۸۷ یکی از پروندههای مرتبط با فساد اخلاقی روحانیت افشا شد. مدرک افشا شده، فیلمی از «روابط جنسی حسن گلستانی، روحانی و رئیس ستاد اقامه نماز تویسرکان» بود. انتساب این فیلم نه تنها از سوی هیچ مرجعی تکذیب نشد بلکه سخنگوی وقت قوه قضاییه در این مورد اعلام کرد: «پروندهای برای او در دادگاه ویژه روحانیت تشکیل شده است.» چند ماه قبل از این تاریخ سایت تابناک گزارشی منتشر کرد که «دادگاه ویژه روحانیت وی را خلع لباس کرده و به تبعید و صد ضربه شلاق محکوم نموده است.»
اما آنچه در لیست پرشمار این قربانیان نیامده، افراد کمتر شناخته شدهای از بین روحانیون هستند که در سراسر کشور تاکنون به دلایل مختلفی سر و کارشان به دادگاه ویژه روحانیت افتاده و متاسفانه کمتر نامی از ایشان در رسانهها منتشر شده است.
اخباری دیگری هم هست که دادگاه ویژه روحانیت، به شکل پیچیدهای از انتشارشان جلوگیری نموده است. اخباری که با تخلفات برخی از روحانیون همکار سیستم مرتبط بوده و دادگاه ویژه به اشکال مختلفی بر آنها سرپوش نهاده یا در برخورد با آنها نوعی از تسامح را اعمال نموده است. «آمدنیوز» بر اساس رسالت مطبوعاتی خویش، به انتشار بخشی از نامه افشاگرانه «ناصر طلوعی هشترودی» میپردازد.
ناصر طلوعی هشترودی یکی از متهمان دادگاه ویژه روحانیت است که با یک اتهام مالی زندانی شده و دارای شاکی خصوصی است. وی از خردادماه ۱۳۸۶ در زندان بوده و علیرغم اتمام دوره محکومیت پنج سالهاش تا لحظه انتشار این گزارش، بیش از نه سال را در زندان سپری کرده است. مقامات دادگاه ویژه به دلیل عدم داشتن ضمانت از آزادی وی خودداری کردهاند.
او با ارسال نامهای به تضییع حقوق خود اعتراض و گوشهای از برخوردهای دوگانه با زندانیان بند ویژه روحانیت زندان اوین را افشا نموده است. طلوعی در بخشی نامه خود آورده: «رسیدگی به پارتی و سفارش در دادسرای ویژه روحانیت بهصورت جدی و ویژه دنبال میشود و در اینباره به چند نمونه اشاره مینمایم: آقای نمازی با چنان پروندهای [خیلی] زود آزاد میشود. از جمله [اتهامات او] زنای به عنف و اخذ رشوه و جلب غیرقانونی [است.] ایشان در [دادگاه ویژه جنایی شعبه] ولی عصر، سه راه آذری بوده است [ولی] چون پدری در [مجلس]خبرگان دارد، آزاد میشود. آقای امین زاده در مکتب القران به دو طفل تجاوز میکند. [ولی] چون پدری دادیار در [دادگاه] ویژه قم دارد آزاد میشود.»
«آمدنیوز» در بررسیهای خود درباره فرزند آیتالله نمازی عضو مجلس خبرگان رهبری به سوابق خود آیتالله در طول دوران جمهوری اسلامی رسید. نمازی پدر در سالهای اول انقلاب تحت عناوین «قاضی و حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی غرب کشور طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ در شهرهای کرمانشاه، قصرشیرین، سر پل ذهاب و ریاست همزمان دادگاه نظامی سازمان قضایی نیروهای مسلح غرب کشور» فعالیت نموده است.
آیتالله نمازی سپس به عنوان «نماینده آیت الله خمینی در اطلاعات کل سپاه، مسئول دفتر تایید ضوابط شرعی نمایندگی آیت الله خمینی در سپاه، مسئول بخش آمار و بررسی شورای مدیریت حوزه علمیه قم، عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضویت همزمان در هیئت مدیره مرکز جهانی علوم اسلامی و هیئت مدیره حوزههای علمیه خارج کشور با حکم آیتالله خامنهای طی سالهای ۷۱ تا ۸۰، رئیس سازمان آموزشهای عقیدتی – سیاسی کل سپاه با حکم آیتالله خامنهای در فاصله سالهای ۶۸ تا ۸۰، نماینده مجلس خبرگان رهبری در دوره دوم و سوم از استان بوشهر و از استان تهران در دوره چهارم، دادستان کل کشور در سالهای ۸۰ تا ۸۳، نماینده رهبری و امام جمعه کاشان از سال ۸۵ تا کنون و ریاست حوزه علمیه کاشان» عهدهدار سمت بوده است. قاعدتا مجموعه تحت مدیریت وی میتواند برای لاپوشانی فرزند آیتالله و آزادی او نهایت استفاده را برده و چه بسا پروندهها را نیز از بین ببرد.
این زندانی بند ویژه روحانیت زندان اوین در ادامه نامه خود به اسامی افراد زندانی دیگری که مشمول تخفیفات خاص در دوران محکومیت شدهاند اشاره نموده و افزوده است: «مهدی بیات از دست ماموران [دادگاه] ویژه فرار میکند و بعد از دستگیری آنچنانی بارها به مرخصی میرود چون پدری در تشکیلات دارد. آقای ادیب یزدی با پروندهای که با مجریان صداوسیما داشت زودتر از ۳ ماه آزاد میشود. آیت الله زابلی با چند پرونده [در] کمتر از یکماه آزاد می شود.»
مرتضی ادیب یزدی یکی از شاگردان درس خارج فقه آیتالله خامنهای و فارغالتحصیل رشته ادبیات از دانشگاه تهران بوده است. او همزمان علوم حوزوی را تا مقطع دروس خارج فقه و اصول، گذرانده است. وی پس از انقلاب، مسئول آموزش اداره زندانها بود و سپس به عنوان رئیس دانشکده شهید باهنر منصوب شد. ادیب یزدی مدتی را نیز در کسوت امام جمعه شهرستان خمین حضور داشته و در عقیدتی ـ سیاسی وزارت دفاع نیز فعالیت نموده است. وی چند سالی را در دفتر نمایندگی ولیفقیه در سپاه گذراند. تا اینکه در سال ۱۳۷۹ با حکم دکتر لاریجانی به عنوان رئیس مجتمع فرهنگی و امام جماعت مسجد بلال صداوسیما انتخاب شد و فعالیت خود را در این مجتمع آغاز کرد.
با حکم علی لاریجانی پای او به برنامههای تلویزیونی نیز باز شد. وی هم اکنون نیز علیرغم گذراندن یک دوره محکومیت، به عنوان مشاور رئیس صداوسیما مشغول فعالیت میباشد. سایت پارسینه همچنین خبر داده بود: «دختر حجت الاسلام ادیب یزدی عروس مهندس ضرغامی رئیس سابق سازمان صداوسیما است.»
آیت الله زابلی نیز از جمله اساتید اخلاق حوزه محسوب میشود که در نامه «ناصر طلوعی هشترودی» از وی نام برده شده است. زابلی از هواداران سعید جلیلی در جریان انتخابات ریاست جمهوری بوده و از او حمایت نموده و گفته بود: «آقای جلیلی را با جان و مال در این انتخابات یاریاش کنید و من هم در حد توان ایشان را یاری میکنم. در فضای فعلی کاندیدایی بهتر از ایشان نمیشناسم.» از آیت الله زابلی اظهارات جالبی هم موجود است که میتوانید اینجا و اینجابخوانید.
ناصر طلوعی هشترودی زندانی بند ویژه روحانیت در بخشی از این نامه، متهمان دیگری را معرفی نموده است. وی در نامه خود آورده است: «میثم سلیمانی با اینکه به کلاهبرداری اعتراف کرده بود به ۴ ماه حبس محکوم شد [ولی] یکماه هم در زندان نماند و با سفارش علی فلاح [فلاحیان] رئیس سابق اطلاعات کشور و آقای سیدمرتضی میرکتولی عضوهیات رئیسه جامعه مدرسین علمیه قم آزاد می شود.»
طلوعی در ادامه می افزاید: «آقای [محمدعلی] محسن زاده با کیفرخواست اعدام از قم به تهران میآید و بعد از ۳ ماه آزاد میشود چون [وی] از [اعضای] شورای مدیریت [حوزه علمیه بوده] و عمو و برادر وی از ائمه جمعه کشور است. در صورتی که نفر دوم همین پرونده در حبس به سر میبرد. آقای نیازی با ۱۰ ها کیلو مواد مخدر و با تجهیزات کامل نظامی غیرقانونی دستگیر میشود و به راحتی آزاد میشود. چون مورد حمایت برادر خود در دیوان عالی کشور میباشد.همهی این پروندهها عموما در دادسرای شعبه ۱ دادیاری که آقای نصرت آبادی معاون دادستان هست و در دادگاه شعبه ۲ توسط آقای اکبری رسیدگی می شوند.»
ناصر طلوعی هشترودی که با اتهام مالی در بند ویژه روحانیت است، در ادامه نامه به عدم اعطای مرخصی – که در کل دوران زندان خود با آن مواجه بوده – اشاره کرده و ضمن اشاره به نداشتن رانت و پارتی، وضعیت خود را چنین تشریح کرده است: «ولی من هیچکدام اینها را ندارم و با یک پرونده مالی که تمام پرونده اندازه درآمد یک روز آقایان سفارش شده نمیباشد و ۶ سال است که زندان و جریمهام تمام شده است، نه آزاد می شوم و نه مرخصی میدهند و در فوت یکی از عزیزترین کسانم – برادر خانم عزیزم – حاضر شدم حتی با دستبند و پابند بروم ولی نبردند و این اواخر با این همه اعتصاب غذا گفتند خانوادهات بیایند تا مرخصی بدهیم ولی با کمال ناباوری به خانوادهام اعلام کردند که ما نگفتهایم و در مقابل خانوادهام باعث [ریختن] آبرویم شدند. در کجای دنیا پدری را بهخاطر بدهی مالی از دیدن فرزندانش محروم نمودهاند؟ به جز من (ناصر طلوعی هسترودی) در [بند ویژه] روحانیت ویژه تهران. اگر این ظلم و بیعدالتی نیست پس چیست؟»
او در پایان نامه خود خطاب به رهبر جمهوری اسلامی تظلم خواهی نموده و افزوده: «خواهشمندم رهبری دخالت بفرماید به داد این طلبه جانباز و فرهنگی و مظلوم رسیدگی شود.»