موضوع تعدی امریکایی ها به اموال بلوکه شده ایران همچنان مورد توجه روزنامه های اصولگرا و اصلاح طلب قرار دارد. اصولگرایان در پی انتقاد از دولت هستند و اصلاح طلبان در پی مقصر نشان دادن دولت قبل در این ماجرا هستند. البته جالب اینکه هرچند دو روز بیشتر به انتخابات دور دوم نمانده، حال و هوای روزنامه ها انتخاباتی نیست.
به گزارش«تابناک»، اگر از چند ماه مانده به انتخابات هفتم اسفند حال و هوای کشور انتخاباتی بود و هرچه به روز انتخابات نزدیک می شدیم؛ فضا انتخاباتی تر می شد، اما این فضا در دور دوم انتخابات وجود ندارد. این در حالی است که شاید انتخابات دور دوم، سرنوشت اکثریت را در مجلس مشخص خواهد کرد. به همین دلیل، اهمیت این انتخابات بیش از پیش مهمتر جلوه می نماید.
با این حال، روزنامه های اصلاح طلب قانون، شرق و اعتماد با پرداختن به این موضوع، درصددند دولت قبلی را مقصر جلوه دهند. روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «آتو احمدی نژاد دست امریکایی ها»، قانون در گزارشی با تیتر «دیوان عالی علیه دیوان عالی» و اعتماد درگزارشی با عنوان«دستور کار دو میلیاردی» به همین موضوع پرداخته اند.
در همین زمینه قانون نوشته: « نامه دادستان كل كشور به وزارت خارجه براي بازگرداندن اموال ايران مصادره اموال ايران نقض حاکمیت و استقلال قضایی سایر دولتهاست، در چارچوب فرآیندهای حقوق داخلی (کشور آمریکا) اين برداشت صورت گرفته است.
بلوكه كردن اموال ايران مغایر با قوانین بین المللی است
اموال ما در امريكا، امانت بودند محکمه ای با صلاحیت رسيدگي به نقض قوانين بين الملل در داخل كشور ها وجود ندارد. محاکمه یک کشور، خودسرانه و یک طرفه علیه دولت یا اتباع يك کشور، قانونی جز قانون جنگل نیست.
دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا، جمهوری اسلاميایران را به پرداخت دو میلیارد دلار به خانوادههای قربانیان تروریسم به عنوان غرامت محکوم کرد. ماجرا از آنجا آغاز شد که در دولت قبل بخشی از پولهای نقد ایران در حساب سیتی بانک آمریکا سپرده گذاری شد و پس از اطلاع خانواده یکی از کشتهشدگان بمبگذاری بیروت و خانواده سایر قربانیان این اتفاق از وجود داراییهای بانک مرکزی ایران در بانک آمریکا آنهاخواستار دریافت غرامت از محل این اموال شدند.
این بازماندگان، خانوادههای گروگان های آمریکایی در تهران در سال 1980 و برخی قربانیان حوادث تروریستی هستند که گفته میشود ایران با آنها در ارتباط بوده است. از جمله در اکتبر سال 1983؛ انفجاری در بیروت در مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی رخ ميدهد و 241 تفنگدار به همراه تعدادی از عناصر ارشد سازمان جاسوسی آمریکا کشته میشوند؛ با اینکه جنبش جهاد اسلاميمسئولیت این انفجار را ميپذیرد، ولی آمریکاییها ایران را مسئول این انفجار میدانند و در نهايت سالها بعد پروندهای در دادگاه فدرال آمریکا به جریان میافتد که موضوع آن پرداخت غرامت به خانوادههای انفجار بیروت بود؛ دادگاهی که در نهایت حکم خود را مبنی بر پرداخت 2 میلیارد و 650 میلیون دلار به بازماندگان این واقعه، اعلام كرد.
در طول این مدت، چنین ادعایی همواره از سوی ایران رد شد و از سوی دیگر نیز محل مشخصی برای پرداخت این غرامت مشخص نشده بود؛ اما آمریکاییها دست روی دست نگذاشتند. سال 2012 کنگره آمریکا قانونی را با عنوان «کاهش تهدیدهای حقوق بشر ایران و سوریه» به تصویب رساند که بر اساس آن برداشت از حسابهای بانک مرکزی ایران و پرداخت غرامت به قربانیان انفجارهای تروریستی که به گفته آمریکاییها ایران در آن دست داشته، قانونی شد».
اما روزنامه های اصولگرا نیز بی کار ننشسته اند و آنها هم به شدت به سیاست های دولت تاخته اند. روزنامه های جوان، کیهان، وطن امروز تیترهای یک خود را به این موضوع اختصاص داده اند.
کیهان: امریکا دیگر با چه زبانی بگوید قابل اعتماد نیست!
جوان:دولت برای پس گرفتن 2 میلیارد دلار کارگروه تشکیل داد
وطن امروز:دزدی خیابانی
کیهان در همین زمینه نوشته: «در حالی که دولت آمریکا تمام قد به دفاع از حکم مصادره اموال ایرانی از سوی دیوان عالی این کشور میپردازد، برخی دولتمردان قصد دارند تا با تبرئه دولت و کنگره آمریکا، تنها نهاد قضائیه این کشور را مقصر صدور حکم اخیر معرفی کنند! »
همچنین روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «ناگفته های مد پشت پرده کیهان » می نویسد: « حاجحسن شایانفر، مدیر دفتر پژوهشهای کیهان در گفتوگویی تفصیلی با خبرگزاری فارس، به بیان خاطرات خود از اهالی فرهنگ و رسانه در دهههای گذشته پرداخته؛ روایتهایی که البته همواره ردپای آنها در سرمقالهها و گزارشهای کیهان مشهود است؛ اما او اینبار به برخی از مراودات و گفتوگوها با اهالی فرهنگ و هنر نیز اشاره کرده و همچنین تحلیلی را که نسبت به فعالیتهای فرهنگی پیش و پس از انقلاب دارد، بیان کرده است؛ تحلیلی با این مضمون که رسانههایی مانند کیهان و فارس نقش «پلیس بد» را ایفا میکنند تا اپوزیسیون انقلاب به سمت روحانی و خاتمی برود و نتیجه این حرکت به کاسه انقلاب اسلامی برود. »
روزنامه ایران نیز در گزارشی به موضوع فوتبال و اختلاف میان فدراسیون و صدا و سیما پرداخته است. این روزنامه در این گزارش با عنوان «کارت قرمز فوتبال به تلویزیون» می نویسد: « جلسه پشت جلسه، نامهنگاریهای زیاد و پر سر و صدا. گاهی هم مصاحبهها و اظهار نظرهایی با رنگ و بوی افشاگرانه و تهدیدآمیز؛ این سیر کشمکشهای دو- سه سال گذشته فوتبال با صدا و سیما بوده است. البته پروسهای که به بنبست کامل رسیده و به نظر میرسد کورسوی امیدی هم برای باز شدن این گره کور وجود ندارد. این مهم را میتوان از صحبتهای اخیر سیفی، مدیرکل بازرگانی صدا و سیما و به تبع آن اطلاعیه قاطع فدراسیون فوتبال که دیروز منتشر شد، فهمید.
آتش زیر خاکستر موضوع مهم حق پخش تلویزیونی فوتبال با صحبتهای سیفی شعلهور شد. مدیرکل بازرگانی صدا و سیما با بیان اینکه صدا و سیما برابر قانون نمیتواند حق پخش تلویزیونی به بخش خصوصی و سایر بخشها پرداخت کند، گفت: «با این حال سازمان کمال همکاری را برای درآمدزایی باشگاهها و فدراسیون فوتبال داشته است. سازمان صدا و سیما در بخش سامانههای پیامکی و همچنین تبلیغات محیطی برای اینکه فوتبال درآمد داشته باشد، کمکهای زیادی کرده است.» این فرد مسئول در سازمان صدا و سیما به بیان جملات کلی بسنده نکرد و سراغ آمار و ارقام هم رفت: «فقط در بخش سامانه پیامکی ۹۰۹۰ مربوط به هواداری تیم ملی در سال ۹۳ حدود ۴۲۰ میلیارد ریال برای فدراسیون فوتبال آگهی رایگان پخش کرده است. درخصوص سامانه ۳۰۹۰ هم که امسال ایجاد شده با پخش تبلیغات آن در رادیو و تلویزیون حدود ۳۵۰ میلیارد ریال درآمد برای باشگاهها فراهم شده است درحالی که فقط ۱۰ درصد از مجموع این درآمد به صدا و سیما رسیده و ۹۰ درصد آن به باشگاهها از جمله استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی پرداخت شده است. همچنین فدراسیون فوتبال از محل تبلیغات محیطی در سال ۹۰ درآمدی بالغ بر ۱۸۰ میلیارد ریال داشته که این رقم اکنون به ۷۵۰ میلیارد ریال رسیده است. به طور قطع بخش زیادی از درآمدهای محیطی فدراسیون فوتبال مرهون پخشهای زنده و تبلیغات آن در تلویزیون است.»
آمار و ارقام ارائه شده در حالی مطرح شد که فدراسیونیها در جلسات ابتدایی با مسئولان صدا و سیما و رئیس وقت، تخفیف قابل ملاحظهای به طرف مذاکره دادند. رقم حق پخش که چیزی حدود 160 میلیارد تومان محاسبه و ارزیابی شده بود، سرانجام به 5/22 میلیارد تومان رسید و بر سر آن توافق شد. البته همین رقم هم هیچگاه راهی از خزانه صدا و سیما به مجرای فوتبال نیافت (در دوره رئیس جدید سازمان). در این مدت جلسات زیادی بین اهالی فوتبال و فدراسیوننشینها با مسئولان صدا و سیما برگزار شد و حتی پای مسئولان رده بالا و تصمیمساز فدراسیون به مجمع تشخیص مصلحت نظام و دریافت کمک از آنجا هم باز شد اما توفیقی نصیب فوتبال نشد! در واقع تمام این فعل و انفعالها و حمایت نهادهای مختلف از فوتبال، نشان از جنگ نابرابر با صدا و سیما داشت. »
روزنامه قانون نیز در کاریکاتور زیر به اظهارت حداد عادل مبنی بر پیروزی جزئی اصلاح طلبان در انتخابات تهران واکنش نشان داده است.