تولد فرزند کعبه مبارکباد
هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا
از 10سالگي تا 63 سالگي، يك خط مستمري وجود دارد در شرح حال زندگي اميرالمؤمنين و آن خط ايثار و از خودگذشتگي است؛ در تمام قضايايي كه در طول اين تاريخ 50 ساله بر اميرالمؤمنين گذشته، شما نشانه ايثار را مشاهده ميكنيد از اول تا آخر، حقيقتاً اين درس است براي ما. بايد درس بگيريم از اميرالمؤمنين، صرف محبت علي كافي نيست، صرف شناختن فضيلت علي كافي نيست، بودند كساني كه در دلشان به فضيلت عليبنابيطالب اعتراف داشتند شايد از ما هم كه 1400 سال فاصله داريم با آن روزگار بيشتر، همانها يا بعضيشان در دل، علي را به عنوان يك انسان معصوم و پاكيزه، دوست هم ميداشتند، اما رفتارشان، رفتار ديگري بود، چون همين خصوصيت را نداشتند، همين ايثار را، همين رها كردن منيت را، همين كار نكردن براي «خود» را، هنوز در حصار «خود» گرفتار بودند و علي امتيازش اين بود كه در حصار «خود» گرفتار نبود. «من»، براي او هيچ مطرح نبود، آنچه براي او مطرح بود وظيفه بود و هدف بود و جهاد فيسبيلالله بود و خدا بود.
بعد از آني كه دوران پيغمبر به سر آمد و رسول اكرم رحلت كردند، به نظر من سختترين دورانهاي زندگي اميرالمؤمنين در اين 30 سال بعد از رحلت پيغمبر، شروع شد؛ سختترين دورانهاي اميرالمؤمنين آن روزها بود. آن روزي كه پيغمبر عزيز و بزرگوار بود و ميرفتند در سايه او مجاهدت ميكردند، مبارزه ميكردند كه روزهاي شيريني بود، روزهاي خوبي بود. روزهاي تلخ، روزهاي بعد از رحلت پيغمبر است كه روزهايي است كه گاهگاه قطعات فتنه، افق ديدها را آنچنان مظلم ميكرد كه قدم از قدم نميتوانستند بردارند آن كساني كه ميخواستند درست قدم بردارند. در يك چنين شرايطي، اميرالمؤمنين بزرگترين امتحانات ايثار را داد. اولاً در هنگام رحلت پيامبر، اميرالمؤمنين مشغول انجام وظيفه شد. نه اينكه نميدانست اجتماعي وجود دارد يا ممكن است وجود داشته باشد كه سرنوشت قدرت و حكومت را در جهان اسلام آن اجتماع تعيين خواهد كرد. مسئله براي اين نبود براي اميرالمؤمنين، براي او آنچه مطرح نيست «خود» است. بعد از آني كه مسئله خلافت استقرار پيدا كرد و مردم با ابيبكر بيعت كردند و همه چيز تمام شد، اميرالمؤمنين كناره گرفت. هيچ جمله، كلمه و بياني كه حاكي از معارضه اميرالمؤمنين با دستگاه حكومت باشد از او شنيده نشد. آن روزهاي اول چرا؛ تلاش ميكرد شايد بتواند آن چيزي كه به عقيده او حق است و بايد انجام گيرد را به كرسي بنشاند. بعد كه ديد نه، مردم بيعت كردهاند و قضيه تمام شد و ابيبكر شد خليفه مسلمين، اينجا اميرالمؤمنين به عنوان يك انساني كه ولو معترض است، هيچگونه از قبل او براي اين دستگاه ضرري و خطري و تهديدي وجود ندارد، در تاريخ اسلام شناخته ميشود. اميرالمؤمنين در اين دوران ـ كه خيلي هم نبود، مدت كوتاهي اين دوران طول كشيد شايد چند ماهي ـ فرمود: «لقد علمتم اين احق الناس بها من غيري» ميدانيد كه من از همه مردم به خلافت شايستهتر هستم. اين را خود شما هم ميدانيد، «و والله لا سلمن» و سوگند به خدا دست روي دست خواهم گذاشت و تسليم خواهم شد، «ما سلمت امور المسلمين» تا وقتي كه احساس ميكنم امور مسلمين با سلامت در جريان است، تا وقتي كه ميبينم كسي مورد ظلم قرار نميگيرد. «و لم يكن فيها جور الا علي خاصه» تا وقتي كه به مردم ظلم نميشود و در جامعه ظلم و جوري وجود ندارد، فقط من مظلوم واقع شدم در جامعه، تا اين جور است، من هيچ كاري به كار كسي ندارم، هيچ مزاحمتي، هيچ اعتراضي نخواهم كرد.
بعد از مدت كوتاهي شايد چند ماهي بيشتر نگذشته بود كه ارتداد گروههايي شروع شد، شايد تحريكاتي هم بود. بعضي از قبايل عرب احساس كردند كه حالا پيغمبر نيست، رهبر اسلام نيست، خوب است كه يك ايرادي، اشكالي درست كنند و تعارضي بكنند و جنگ و دعوايي راه بيندازند و شايد هم منافقين تحريكشان ميكردند. بالاخره جريان «رده» پيش آمد ـ يعني ارتداد عدهاي از مسلمين ـ جنگهاي رده شروع شد. اينجا كه وضع اين طور شد اميرالمؤمنين ديد نه اينجا ديگر جاي كنار نشستن هم نيست، بايد وارد ميدان شد به دفاع از حكومت. در اينجا ميفرمايد: «فامسكت يدي» من بعد از آني كه قضيه خلافت پيش آمد و ابيبكر خليفه مسلمين شد، من دست كشيدم، نشستم كنار. اين حالت كنارهگزيني بود، «حتي رايت راجعه الناس قد رجعت يريد محو الاسلام» ديدم عدهاي از مردم دارند از اسلام بر ميگردند، ميخواهند اسلام را از بين ببرند، اينجا ديگر وارد ميدان شدم. اميرالمؤمنين وارد ميدان شد به صورت فعال؛ در همه قضاياي مهم اجتماعي اميرالمؤمنين بود.
خود آن حضرت از حضور خودش در دوران 25 ساله خلافت خلفاي سهگانه تعبير ميكند به وزارت. بعد از آني كه آمدند اميرالمؤمنين را بعد از قتل عثمان به خلافت انتخاب كنند، فرمود: «من وزير باشم بهتر است از اين است كه امير باشم، همچناني كه در گذشته بودم، بگذاريد وزير باشم.» يعني مقام و موقعيت و جايگاه 25 ساله خودش را جايگاه وزارت ميداند. يعني در امور، دائماً در خدمت اهداف و در موضع، كمك به مسئولاني كه بودند و خلفايي كه در رأس امور بودند. اين هم ايثار فوقالعاده بزرگي بود كه انسان واقعاً گيج ميشود وقتي فكرش را ميكند كه چقدر گذشت در كار اميرالمؤمنين وجود دارد.
منبع: انسان 250 ساله ـ بيانات رهبري درباره زندگي سياسي ـ مبارزاتي ائمه معصومين(ع)
به گزارش مشرق، یکی از سؤالاتی که درباره ولادت امام علی علیهالسلام پرسیده می شود این است که «علت به دنیا آمدن امام علی (ع) در کعبه چه بوده است؟» که در ادامه به آن می پردازیم.
در منابع متعدد آمده است که عباس بن عبدالمطّلب و عدهای دیگر در مقابل خانه کعبه در مسجد الحرام نشسته بودند که ناگهان فاطمه بنت اسد که درد زایمان فرزند او را ناراحت کرده بود، پدیدار گشت و نزد خانه آمد و گفت: پروردگار من ایمان دارم به تو و به همه پیامبران و کتابهایی که از سوی تو آمده و گفتار جدم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و به او که این خانه کعبه را بنا کرد، پروردگارا به حق همان کسی که این خانه را بنا کرد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.
ناگهان دیدند قسمت پشت خانه کعبه شکافته شد و فاطمه به داخل خانه رفت و از دیدگاه ما پنهان گردید و دیوار خانه نیز مانند نخست به هم پیوست، ما که چنین دیدیم خواستیم قفل در را باز کنیم، ولی در باز نشد.
این مطلب به سرعت در شهر پیچید، سه روز از این ماجرا گذشت و چون روز چهارم شد فاطمه از همان مکان بیرون آمد و علی ـ علیهالسّلام ـ را در دست داشت و به مردم گفت: خدای تعالی مرا به زنان پیش از خود برتری بخشید، و من در خانه خدا رفتم و از روزی و میوه بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون آیم، هاتفی ندا کرد ای فاطمه نام این مولود را علی بگذار که خدای علیّ اعلی میفرماید: من نام او را از نام خود جدا کردم و او کسی است که بتها را در خانه من میشکند. (محلاتی، سید هاشم، زندگانی حضرت امیرالمؤمنین،ج1،ص28، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه)
ب. جریان ولادت حضرت در منابع اهل سنّت
1. حاکم نیشابوری در مستدرک، ج 3، ص 550، حکومت 6044 میگوید: در اخبار متواتر (اخباری که یقین آور است) آمده که فاطمه بنت اسد، امیر مؤمنان علی ـ علیهالسّلام ـ را در درون کعبه به دنیا آورد. (الغدیر، نشر مرکز الغدیر، ج6، ص35 للدراسات الاسلامیه، 1416 ق)
2. حافظ گنجی شافعی در کفایة المطالب، ص 407، آورده است:
امیر مؤمنان علی ـ علیهالسّلام ـ شب جمعه در 13 ماه رجب در خانه خدا به دنیا آمد، و هیچ کسی قبل از او و بعد از او در خانه خدا به دنیا نیامده است. (همان)
3. شهاب الدین محمود آلوسی صاحب تفسیر روح المعانی، در کتاب: سرح الخریدة الغیبة فی شرح القصیدة العینیّه، تألیف عبدالباقی افندی عمری، در ذیل یکی از اشعار او میگوید: این مسأله که امیرمؤمنان علی ـ علیهالسّلام ـ در خانه خدا به دنیا آمد مسأله مشهور و معروف است و در کتابهای شیعه و سنی نقل شده است. (همان)
بنابراین جریان تولد امیرمؤمنان حقیقتی است که نه تنها شیعه بلکه برادران اهل سنّت نیز به آن اذعان دارند که در کتاب شریف «الغدیر» به تفصیل آورده شده است.
ج. جلوهای از اسرار ولادت حضرت در کعبه
امّا اسرار این قضیه که چرا حضرت امیرمؤمنان در خانه خدا به دنیا آمده، در برخی منابع درباره آن مطالبی مطرح شده که در اینجا بیان میشود:
1. برخی از بزرگان اهل سنّت پس از بیان جریان تولد حضرت امیر ـ علیهالسّلام ـ در کعبه گفتهاند: این کرامت و بزرگی برای علی ـ علیهالسّلام ـ است که در خانه خدا به دنیا آمده و تجلیل برای محل تولد او شمرده میشود. (همان، ج 6، ص 36 و 37)
2. آلوسی که قبلا نیز از او یاد شد (یکی از بزرگان اهل سنّت است) بعد از نقل جریان تولد حضرت در کعبه تعبیر لطیفی دارد که عین عبارت او آورده میشود که گفته است: «سبحان من یضع الاشیاء فی مواضعها و هو احکم الحاکمین». یعنی منزه است خداوندی که هر چیزی را در جایگاهش قرار میدهد و او بالاترین حکم کنندگان است. (همان)
آلوسی در ادامه گفته است:
گویا علی ـ علیهالسّلام ـ نیز خواست تا در مورد خانه کعبه که موجب این افتخار برای او شده بود و در دل او متولد گشته بود جبران کند و به همین جهت بتها را از روی خانه به زیر افکند، زیرا در پارهای از اخبار آمده که خانه خدا به درگاه حق تعالی شکایت کرده و گفت: پروردگارا تا چه وقت در اطراف من این بتها را پرستش کنند؟ و خدای تعالی به او وعده داد که آن مکان مقدس را از آن بتها تطهیر کند. (همان)
3. شیخ صدوق نیز در این باره گفته است: این که حضرت امیر ـ علیهالسّلام ـ در کعبه به دنیا آمده، بزرگداشتی بود از جانب خدای متعال و اکرامی بود که نسبت به مقام شامخ و با عظمتش عنایت فرمود. (الارشاد، باب1، ص2، ترجمه سیدهاشم محلاتی، نشر انتشارات علمیه الاسلامیه)
4. از صعصعة بن صوحان روایت شده که در واپسین لحظات زندگی علی ـ علیهالسّلام ـ از حضرتش پرسید: تو برتری یا حضرت عیسی بن مریم؟ علی ـ علیهالسّلام ـ فرمود: مادر عیسی در بیت المقدس بود، هنگامی که وقت ولادت عیسی فرا رسید، مریم ندائی شنید که بیرون شو، این جا عبادتگاه است نه زایشگاه، اما مادر من فاطمه بنت اسد، هنگامی که زایمانش نزدیک شد در حرم بود، دیوار کعبه شکافته شد و من آنجا متولد شدم و هیچ کسی دارای چنین فضیلتی نیست نه پیش از من و نه پس از من. (قزوینی، سیدکاظم، علی از ولادت تا شهادت، ص1، قم، نشر علمیه، 1397 ق)
5. و برخی دیگر گفتهاند: … پیداست که خانه کعبه درب، داشته که از آن وارد شود. امّا این جا در خانه باز نشد، بلکه دیوار کعبه شکافته شد تا دلیلی روشنتر و آشکارتر بر یک اعجاز باشد و برای این که بعدها نتوانند جریان را تصادفی و اتفاقی به حساب بیاورند، و جالب این جاست، با این که در خلال چندین قرن کعبه تجدید بنا شده است، هنوز هم اثر آن شکاف روی دیوار خانه وجود دارد و موضع شکاف را با نقره پر کردهاند و در قسمتی که معروف به مستجار است، این اثر به طور آشکار دیده میشود و همیشه جمعیت انبوهی از حاجیها به این قسمت پناه میبرند و مشغول گریه و زاری و نیاز به درگاه خداوندند و حاجت میخواهند. (همان)
جمع بندی و نتیجه
از مجموعه مطالبی که در این پاسخ اشاره شد، چند نتیجه به طور یقین مشخص میشود:
اولاً: مسأله به دنیا آمدن امیرمؤمنان ـ علیهالسّلام ـ در خانه خدا و کعبه معظمه جزء مسلمات تاریخ است که نه تنها در منابع شیعه بلکه در منابع معتبر برادران اهل سنّت فراوان نقل شده که علامه امینی در الغدیر همه آن منابع را جمعآوری کرده است که قبلا اشاره شد.
و هم چنین نه تنها به گفته علمای شیعه بلکه به گفته بزرگان اهل سنّت جریان تولد امام علی ـ علیهالسّلام ـ در میان خانه خدا (کعبه) با روایات متواتر (روایاتی که موجب یقین میشود) ثابت شده است.
ثانیاً: گرچه همه اسرار این قضیه به طور کامل برای هیچ کسی معلوم نخواهد بود، امّا از مجموع سخنان بزرگان شیعه و سنی به خوبی معلوم میشود که این مسأله (در کعبه به دنیا آمدن) در واقع یک نوع اعجاز و کرامت برای حضرت امیر مؤمنان است و جزء خصایص و نعمتهای الهی است که به گفته بزرگان اهل سنّت مانند آلوسی و حاکم نیشابوری و دیگران تنها نصیب حضرت امیرمؤمنان شده است و هیچ کسی نه قبل از علی و نه بعد از آن حضرت در کعبه به دنیا نیامده است.
لذا از کلامی که از آن دو عالم بزرگ (آلوسی و حاکم نیشابوری) قبلاً نقل شد: یکی شان این مسأله را به کرامت علی ـ علیهالسّلام ـ و تجلیل محل تولد او یاد نمود و دیگر به این نکته اشاره کرده بود که در کعبه به دنیا آمدن فیضی بزرگ بود که شایسته بود علی ـ علیهالسّلام ـ بدان فیض عظمی بار یابد.
و جالبتر از همه آن که آن گونه که در کلام خود امیرمؤمنان که قبلا بیان شد، حضرت عیسی ـ علیهالسّلام ـ با این که یک پیامبر اولوالعزم بود، به هنگام تولدش به مادر او دستور داده شد از مسجد بیتالمقدس بیرون شود، چون آن جا عبادتگاه است نه زایشگاه، امّا به هنگام تولد امیر مؤمنان، مادرش فاطمه بنت اسد به داخل کعبه و عبادتگاه رهنمون شده و از طریق شکافته شدن دیوار کعبه به صورت اعجازگونه به داخل آن راه داده میشود.
امّا این که در کعبه تولد و در مسجد شهادت نصیب آن حضرت میشود، گویای مقام و منزلت بسیار بالای آن حضرت است.
منبع:مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم