آيتالله العظمي جوادي آملي در ديدار رئيس سازمان سينمايي:
آيتالله العظمي جوادي آملي در دیدار با ايوبي معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ضمن تجلیل از فیلم سینمایی محمد رسوالالله(ص) این فیلم را پاسخ محكمي به شبهات و تحريفات مطرح شده توسط افرادی مانند سلمان رشدي عنوان کرد.
آيتالله العظمي جوادي آملي در اين ديدار با تأكيد بر اين نكته كه هنر به ويژه سينما بايد محل تجلي حق و حقيقت باشد؛ اظهار داشتند: بايد توجه داشت كه سينما، يك رسانه مجازي نيست؛ هرجا كه فكر و انديشه و هنر در جريان است، فضا، فضاي حقيقت است بنابراين همه ما در فضاي حقيقت زندگي ميكنيم، كساني كه از برخي هنرها و رسانهها به «مجازي» ياد ميكنند، اگر راه انديشه را راه مستقيم ميدانستند، هرگز از اين فضا به فضاي مجازي ياد نميكردند. آيتالله جوادي آملي با اشاره به تأثيرگذاري بسيار رسانه سينما در نهادينهسازي فرهنگ وحياني افزودند: قرآن كريم زبان مشترك همه انسانهاي جهان را كاملاً بيان ميكند و ميفرمايد من همه جهان را با يك عنصر مشترك آفريدهام و آن «حق» است؛ يعني مصالح ساختماني همه جهان حق و حقيقت است و هاضمه جهان، باطل را قبول نميكند. از طبيعت كه به مرحله بالاتر يعني مرحله فطرت برسيم ديگر دروغ، فريب، خيانت و ترك وفاي عهد را هيچكس نميپذيرد. اين حرف از سخنان بينالمللي اسلام است كه انسان با انسان بيايمان ميتواند زندگي كند، اما با انسان بي اَيمان يعني كسي كه وفاي به عهد ندارد و به پيمان خود وفادار نيست، نميتواند زندگي كند. زبان مشترك بشر، زباني است كه اين پيمان را تحكيم ميكند و سينما اين قدرت را دارد كه ايمان و وفاي به عهد را در جامعه متعالي كند و اين را همه افراد جهان ميپذيرند. بنابراين زبان سينما بايد زبان مشترك همه جهانيان يعني زبان فطرت باشد. آيتالله العظمي جوادي آملي در ادامه، فرهنگ اصيل و غني كشور را يادآور شدند و اذعان داشتند: فرهنگ غني كشور به وسيله زبان مشترك بين همه افراد جهان قابل انتقال به ديگر تمدنهاست؛ اكنون بسياري از سخنان اسلام را جهان به راحتي ميپذيرد، مانند وفاي به عهد و حفظ حريم شخصي افراد، اگر اين زبان مشترك به يك زبان معقول تبديل شود و ما بتوانيم اين معقول را هنرمندانه محسوس كنيم، جامعه استقبال ميكند و هنر اين قدرت را دارد تا در جامعه تأثير بگذارد و جامعه را به جامعهاي كه دروغ نميگويد، خيانت و اختلاس نميكند و فريب نميدهد و حتي بالاتر از آن، تبديل كند. وي در بخش ديگري از سخنان خود ضمن ابراز اميدواري جهت ساخت فصلهاي بعدي فيلم سينمايي محمد رسول الله خاطرنشان كردند: آموزههاي پيامبر مربوط به زبان مشترك همه افراد جهان است، فيلم محمد رسول الله(ص)، پاسخي محكم به شبهات و تحريفات مطرح شده توسط سلمان رشدي و امثال اوست؛ چرا كه تنها ابزاري كه ميتواند با زبان زنده، پاسخ سلمان رشديها را بدهد، همين هنر است كه اميدواريم قسمتهاي مربوط به جواني و بعثت پيامبر نيز ساخته و اكران شود تا جهانيان بيش از پيش با ابعاد حقيقي وجود مبارك پيامبر اسلام آشنا شوند. برخي تنگنظريها در محدوده سينما كاري از پيش نميبرد، آن وسعت نظر پيامبر(ص) بود كه باعث شد مسيحياني كه جهت عبادت با اجازه پيامبر وارد مسجد مدينه شدند پس از مدتي ناقوس خود را كنار بگذارند و به اسلام متمايل شوند. در مقام مثال سينماي غرب مانند برخي از آهنگهاست كه انسان را به خواب فرو ميبرد، اما برخي از آهنگها انسان را بيدار ميكند؛ ممكن است آهنگي كه جلوي خواب انسان را ميگيرد در ابتدا براي او ناخوشايند باشد، اما بعد از مدتي انسان از اين بيداري و هشياري خرسند خواهد شد، سينماي ما بايد همانند اينگونه آهنگها باشد كه خوابيدهها را بيدار ميكند.
ما در اين جهان مانند افراد خوابي هستيم كه خواب ميبينيم، اما خواب ما تعبيري دارد كه پس از اين جهان چه خبر است؟! از كجا آمدهايم و به كجا ميرويم؟! هر رؤيايي يك تعبيري دارد كه معبّر ميتواند آن را بفهمد، بايد از ظاهر خواب عبور كرد و به باطن آن پي برد. هنر اگر توانست ما را به آن مقصد اصلي برساند و معبّر ما باشد و ما خوابيدهها را بيدار كند و هنر معقول باشد، خواهد توانست جامعه را احيا كند. اگر محتوا غني باشد، اما خط خوانا نباشد، كسي رغبت نميكند به محتوا توجه كند، اما اگر خط زيبا بود، انسان رغبت ميكند تا محتوا را نيز بررسي كند، بنابراين هنر حرف اول را ميزند، چراكه به همه حواس عنايت ميكند. سينما همه حواس را تأمين ميكند، اين رسانه حيف است كه مانند هنر غرب فقط خيال انسان را تأمين كند. ما بايد مرز هنر حقيقي را از هنر سطحي كاملاً جدا كنيم، هنرمندان بايد در پي هنر كوثري باشند و توجه داشته باشند كه فرق جوهري هنر حقيقي و هنر كاذب اين است كه هنر كاذب انسان را ميخواباند، اما هنر حقيقي انسان خوابيده را بيدار و هشيار ميكند و در جامعه تأثير مثبت ميگذارد.