فضولی مجدد فضولات تکفیری “فرقه مفسد فرق و ادیانی” برعلیه میراث و شخصیتِ آیت الله العظمی سیدروح الله الموسوی المصطفوی الخمینی المتخلص به هندی، در سال 1395 به بهانه لجن پراکنی علیه تصوف و صوفیه!!
نکته جالب در این است که زیندگانِ موذیِ اتاق فکرِ تکفیریهایِ “فرقه مفسد فِرَق و ادیانی”، بازهم خود را از سربیچارگی ناچار میبینند که همان صفحه زنگ زده سالهای قبل را روی گرامافون فنر دررفته بگذارند و با استفاده از همان روشهای نخ نمای تکفیری، نسبت به میراث آیت الله العظمی سیدروح الله الموسوی المصطفوی الخمینی جفتک پرانی نمایند!
شیوه رسوا و رنگ باخته خمینی زدایی این خمینی ستیزان تکفیری، ناکارآمدی کامل خودرا نشان داده است. بویژه با “ردّ مفتضحانه صلاحیت آیت اللهِ علّامه خمینی جوان” میزان دشمنی و عداوت و خصومت و معاندت باند “تکفیری های مزدور و جیره خواری” که در فضای عنکبوت بسته و پراز خفاش اداره تکفیری موسوم به “فرق و ادیان” گردهم آمده اند کاملا آشکار شده است، بطوری که امروز کار به جایی کشیده که حتی ریگهای صحاری برهوت هم از میزان حقد و عقده مثال زدنی این خمینی ستیزان با میراث آیت الله العظمی سیدروح الله الموسوی المصطفوی الخمینی المتخلص به هندی وقوف و آگاهی کامل یافته اند!
امروز برهمه کس واضح و لائح شده که دیگر نمیتوان به بهانه مخالفت با صوفیه و مکتب فقر و درویشی و طریقت تصوف و عرفان اسلامی به وهن اسلام و اهانت به آیت الله العظمی سیدروح الله الموسوی المصطفوی الخمینی المتخلص به هندی و استادان ایشان مانند آیت الله جلیل القدر موحد شاه آبادی مبادرت کرد! ولی این مقوله ای است که درک و فهمش از میزان ضریب هوشی قریب به صفر زیندگان موذی تکفیری “اداره تکفیری فرق و ادیان” وابسته به قرارگاه ثارالله و قرارگاه های موازی و وابسته و تحت امر آن بسیار فراتر است، و شعور این کج خیالان دژکام به این درجه از شناخت قد نمیدهد!!
۱۳۹۵ یکشنبه ۱۵ فروردین در حالی که صوفیان عارف نما سعی در صوفی خواندن مرحوم شاه آبادی و حضرت امام خمینی(ره) دارند اما بسیاری از اسناد تاریخی این ادعای پوچ را رد می کند.
فرقه نیوز-بخش تصوف-سجاد تنها: صوفیان عارف نما برای توجیه سلوک پوشالی خود و جذب افراد مختلف جامعه، بزرگان و چهره های شاخص عرفانی را به خود نسبت می دهند و به تحریف شخصیت آنها پرداخته تا از این طریق علاوه بر فرقه ای کردن آنها مهر تاییدی به عرفان ساختگی خود بزنند.
در این بین امام خمینی(ره) با توجه به شخصیت عرفانی بی نظیرش مورد توجه خاص فرقه های مختلف قرار گرفته است و به نوعی برچسب فرقه گرایی به ایشان زده شده است[1] صوفیان عارف نما برای توجیه به اسارت گرفتن مرید و اظهار نظرهای خاص خود به تحریف شخصیت امام پرداخته اند و اظهار کردند: مرحوم شاه آبادی شیخ طریقتی امام خمینی[2]… وی معتقد بوده است که مطالب عرفانی باید برای تمام اقشار جامعه بازگو شود و به طعنه می گفتند که باید از این کفریات به گوش اینها هم بخورد[3]
این ادعا در حالیست که تفکرات این اشخاص کاملا با هم متفاوت است و برای اثبات این موضوع کافیست به تاریخ رجوع کرد تا متوجه شویم زمان رژیم پهلوی که صوفیان عارف نما شعار جاوید شاه سر می دادند مرحوم شاه آبادی با شهامت و شجاعت عارفانه خود، خطاب به رژیم پهلوی بیان می کرد:من میخواهم خریّت این چاروادار را ثابت کنم و آن این است که او تصور میکند این منبر است که حرف میزند. او باید بفهمد که من حرف میزنم نه منبر[4]
زمانی که صوفیان عارف نما به خاطر پیوند شوم خود با رژیم پهلوی شعار جدایی دین از سیاست سر می دادند مرحوم شاه آبادی و حضرت امام خمینی(ره) ، حتی طهارت و صوم و صلوة و زکوة و حج نیز بر سیاست مشتمل می دانستند و بیان می کردند دین اسلام دین سیاسی است[5]
صوفیان عارف نما که همیشه چشم به حمایت مالی و رسانه ای استکبار داشته و دارند و بیان می کردند “امرشاه مطاع است”[6] و صالحعلیشاه یکی از اقطاب و چهره های شاخص فرقه سیاسی صوفیه قالیچه به رضاخان هدیه می داد[7] و با نائب رئیس آلمان ارتباط دوستانه برقرار می کرد[8] در همان زمان مرحوم شاه آبادی بر علیه رژیم شوم پهلوی و استکبار سخنرانی انجام می دهد و بیان می کند: خدایا تو شاهد و گواه باش که این مرتبه که این جمله را بگویم در این ده شب (دهه عاشورا) سی مرتبه تکرار کردهام و اتمام حجت نمودهام و برای علمای نجف، علمای قم، اصفهان و مشهد و تمام نقاطی که میدانستم و توانستم هم نامه نوشتهام و امشب هم برای آخرین مرتبه در این مجلس میگویم وآن این است که رضاخان، دست نشانده انگلیس است و هدفش اعدام قرآن و اسلام است.[9]
پی نوشت: [1] تصوف و عرفان از دیدگاه علمای متاخر شیعه،انتشارات ضامن آهو،صفحه260،چاپ1388
[2] همان
[3] همان
[4] حسین مکّی، تاریخ بیست ساله ایران، ج ۴، ص ۲۰، انتشارات علمی، چاپ ششم، ۱۳۸۰ه. ش، صفحه ۶۵
[5] همان
[6] میزان المعرفه و برهان الحقیقه: ۳۱-۴۱
[7] برگرفته از نابغه علم و عرفان، سلطان حسین تابنده، صفحه ۴۳۴، انتشارات حقیقت
[8] باب ولایت ۲۱۸-۲۱۹
[9] عارف کامل، صفحه ۴۰
درپایان شمه ای از لجن پراکنیهای سایتهای وابسته به اداره های تکفیری فرق و ادیان در قم و خراسان و تهران و سایر نقاط را تاپایان سال 1394 خورشیدی برای ثبت در تاریخ منعکس مینمائیم: دریغا که برای یک جرعه ساندیس و یک لقمه ساندویچ این مزدوران حقیر – امثال محمدرضا انهاری ها و همپالکیهای تکفیری بسیجی آنها در اداره فرق و ادیان- تن به این همه خفت و خواری میدهند.
ماله کشی مشاوران تابنده بر روی گاف قطب دراویش/ خنده معنادار یوسف مردانی
به روز شده در: ۱۴:۰۸ – ۱۳۹۵ یکشنبه ۸ فروردین
در این جلسه قطب 88 ساله دراویش در سخنرانی خود به موضوع نواب اربعه اشاره و در گافی بزرگ جنید بغدادی را یکی از این افراد معرفی کرد. نکته این ماجرا خندیدن یوسف مردانی (شیخ صوفیه شهر کرج) به این گاف بزرگ بود.
به گزارش فرقه نیوز، جلسه سخنرانی قطب دراویش که 6 فروردین (جمعه) با حضور بزرگان این فرقه در خانقاه امیرسلیمانی تهران برگزار شد با حاشیه های خنده داری همراه بود.
در این جلسه قطب 88 ساله دراویش در سخنرانی خود به موضوع نواب اربعه اشاره و در گافی بزرگ جنید بغدادی را یکی از این افراد معرفی کرد. نکته این ماجرا خندیدن یوسف مردانی (شیخ صوفیه شهر کرج) به این گاف بزرگ بود.
به دنبال این ماجرا رسانه های وابسته به دراویش به دستور مشاوران نورعلی تابنده در یک اقدام هماهنگ با تغییر سخنان نورعلی تابنده به ماله کشی این گاف بزرگ پرداختند.
گفتنی است طبق منابع و شجره ساختگی این فرقه، جنید بغدادی در زمان غیبت به عنوان قطب معرفی شده است و معرفی جنیدبغدادی به عنوان شیخ توسط مشاوران جدید تابنده نشان دهنده عدم آگاهی این افراد به تفکرات به ظاهر عرفانی این فرقه است.
رفتار دور از ادب شیخ صوفیه شهر کرج
به روز شده در: ۰۰:۵۸ – ۱۳۹۵ جمعه ۶ فروردین
مراسم فرقه دراویش در شهر کرج که ساعاتی پیش در این شهر و با حضور فقرای این فرقه برگزار شد با حاشیه های بسیار زیادی همراه بود.
به گزارش فرقه نیوز، مراسم فرقه دراویش در شهر کرج که ساعاتی پیش در این شهر و با حضور فقرای این فرقه برگزار شد با حاشیه های بسیار زیادی همراه بود.
در ابتدای این جلسه دو تن از فقرای شهرستانی این فرقه پس از نزدیک شدن این شیخ صوفیه در حالی که به احترام ورود وی از جای خود برخاسته بودند به یوسف مردانی سلام کردند که با واکنش تند و غیر متعارف وی روبرو شدند.
در حالی که همگان منتظر پاسخ سلام یوسف مردانی بودند؛ این شیخ سیاسی به خاطر سلام کردن این دو فقیر شهرستانی توقف کرد و با صدای بلند نسبت به این موضوع به طرز عجیبی اعتراض کرد.
این رفتار یوسف مردانی که باعث فراری شدن این دو فرد از جلسه شده بود تعجب افراد حاضر در جلسه را برانگیخت.
یوسف مردانی بعد از این ماجرا به توجیه رفتار خود پرداخت و گفت: سلام کردن لازم نیست وقتی شما سلام میکنید جواب سلام بر من واجب می شود و من نمیتوانم جواب سلام بدهم چون مجبور می شوم با همه سلام تعارف کنم!!
شاید این رفتار یوسف مردانی برای فقرای جدید این فرقه عجیب باشد اما برای افرادی که پای سخنان نورعلی تابنده قطب این فرقه هم نشسته اند جای تعجب ندارد چرا که قطب این فرقه هم تاکنون چندین نفر را با رفتار عجیب، از خود رانده است.
به گزارش ادیان نیوز،
تاریخ انتشار: 22 اسفند 1394 – 12:19
بعد از آنکه یکی از فقرای فرقه سیاسی صوفیه پرچم امام حسین (ع) را به آتش کشید، در اقدامی بیسابقه، یکی از فقرای قدیمی این فرقه سیاسی به نام (ح. خ) به کتاب الهی جسارت کرد و آن را پاره کرد!
این شخص هتاک چند سال قبل به خاطر ناسزاگویی به ساحت مقدس اهلبیت توسط قاضی جعفرزاده به شصت ضربه شلاق محکوم شده بود یکی از قدیمیترین صوفیه چرمهین می باشد.
متاسفانه فرقه سیاسی صوفیه با تحریف عقاید فقرای این فرقه علاوه بر استفاده ابزاری از مریدان برای ایجاد تشنج و اغتشاش در مواقع حساس، کار را به جای رسانده که امروزه، تری جونز ایرانی ماه عسل عرفان سیاسی فرقه گنابادیه شده است! / سجاد تنها
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ادیان نت-
- ۱۳۹۵/۱/۱ – ۶:۵۲
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در حالی که در روزهای آخر سال مردم و مسئولین کشوری بابت چهارشنبه سوری نگران هستند، نورعلی تابنده قطب فرقه ضاله نعمت اللهی گنابادی در اقدامی نسنجیده و غیرمنطقی با شرکت کردن در مراسم چهارشنبه سوری دراویش، که در جلوی درب منزل نورعلی تابنده برگزار شده بود باز هم با تفسیر به رأی خود چهارشنبه سوری و پریدن از روی آتش را مستند به آیات و روایات کرد و گفت: «اگر نیتتون و نیتمون قرآن باشه ما به استناد یک آیه قرآن که میفرماید: «ان منکم الا واردها[مریم/۷۱] یعنی همهتون وارد آن میشوید یعنی وارد آتش. حتی پرسیدند از پیغمبر که تو هم وارد میشوی، پیغمبر فرمود: بله من هم وارد میشوم، منتهی من روی آن میپرم یعنی آتش اول سرد میشه بعد میپرم… اینه که این جزء آیه قرآنه منتهی رسم بوده که قبل از اسلام هم در ایران بوده است، اگر خلاف اسلام میدیدند حذف میکردند و این کار را نکردند و تا حالا مانده است».[۱]
اما از نورعلی تابنده باید پرسید بر چه مبنا و استدلالی آتش بازی و پریدن از روی آتش را در چهارشنبه سوری را مستند به این آیه میکند در حالی که علامه طباطبایی در مورد این آیه میفرماید: «ورود، در این آیه به معنای نزدیک شدن و اشراف پیدا کردن است یعنی همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثناء برای حسابرسی یا برای مشاهده سرنوشت نهایی بدکاران به کنار جهنم میآیند، سپس خداوند پرهیزگاران را رهایی میبخشد و ستمگران را در آن رها میکند».[۲]
حضرت آیت الله جوادی آملی هم در مورد این آیه میفرماید: «اگر ورود به معنای دخول باشد ورود همگان به جهنم محذوری ندارد برای اینکه جهنم جای آتش است نه خود آتش، پس در اینجا دخول در جهنم برای عذاب نیست مثل ورود موسی کلیم و مومنان به دریا که برای عذاب نبود.»[۳]
حال باید گفت اگر پریدن از روی آتش سبب توجه انسان به عذاب آتش روز جهنم میشود، آیا شایسته نبود در طول ۱۴۰۰ سال از عمر اسلام، ائمه اطهار و علماء و اولیاء و مومنان دست به این کار بزنند و آن را عملی مقدس جلوه دهند، یا اینکه اصلا نعوذ بالله به فکر آنها نرسیده و فقط به فکر أقطاب صوفیه رسیده، و این در حالی است که پریدن از روی آتش را ما نه در کلام و نه در عمل هیچ یک از آن بزرگواران نمیبینیم.
اما تعجب از کسی است که خود را قطب فرقه نعمت اللهی گنابادی معرفی میکند و با تأیید چهارشنبه سوری و حضورش مشوق این دست از رسومات است، در حالی که تمام عقلاء و بزرگان آن را عملی خلاف دین، قانون میدانند، و مردم را از آن نهی میکنند چون نه تنها درآن نشانی از فرهنگ دینی دیده نمیشود، بلکه ایجاد صداهای مهیب و ناراحت کننده، مزاحمت، تلفات جانی و مالی، قطع عضوهای فراوان، ناامن شدن فضا برای مردم که هر کدام از اینها حق الناس است دیده میشود.
با این اقدام قطب صوفیان گنابادی، مساله تفسیر به رای صوفیه که برخی آن را تهمتی به صوفیه می دانند، دوباره اثبات شد و سوء استفاده صوفیه از مضامین دینی و تایید کارهای خود با آیات قرآن بر همگان آشکار گردد.
صوت انتساب چهارشنبه سوری به آیات قرآن توسط قطب صوفیه
پینوشت:
[۱]. سخنرانی نورعلی تابنده، ۲۵ /۱۲/ ۱۳۹۴ [۲]. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمد باقر موسوی همدانی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ج ۱۴، ص ۱۲۲، ذیل آیه مربوطه [۳]. درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، مسجد اعظم، ۱۶/ ۹/ ۱۳۸۸