شنبه , ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » معماران و مهندسان مکتب”خمینی ستیزی” قدم اول را با رد صلاحیت آیت الله خمینی جوان برداشتند

معماران و مهندسان مکتب”خمینی ستیزی” قدم اول را با رد صلاحیت آیت الله خمینی جوان برداشتند

 

معماران و مهندسان مکتب”خمینی ستیزی” قدم اول را با رد صلاحیت آیت الله خمینی جوان برداشتند و اکنون – پس از شکست سنگین مفتضحانه در دو انتخابات مجلس شورا و مجلس خبرگان – در صدد حذف آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی از صفحه شطرنج سیاست ایران اند!

زمینه سازی نهایی ببرای راه اندازی “فتنه اکبر” بر علیه اکبر هاشمی رفسنجانی با بهانه یابی از سخنرانی علی خامنه ای در جمع مداحان کلید خورده است

پیام فضلی نژاد – عنصر پروپاگاندیست و شاگردمکتب کیهان حسین شریعتمداری- حسن شایانفر، کودتا برعلیه هاشمی رفسنجانی را با کودتا برعلیه آیت الله حسینعلی منتظری مقایسه کرد، و گفت این جنگی است که به طور ناگزیر برای کنار زدن هاشمی رفسنجانی در روزها و هفته های آینده به راه خواهد افتاد.

sardabir

هاشمي يك “سياستمدار فئودال” است
پایگاه موسوم به “نسيم آنلاين” وابسته به اطلاعات سازمان بسیج با پوشش دادن به صحبتهای پیام فضلی نژاد در دیدار نوروزی با سردبیران نشریات دانشجویی مطالب بیسر و ته اما بسیار بحرانزائی را به شرح زیر نوشت:

12919854_1124323894278597_7555314931647945145_n

اکبرهاشمی رفسنجانی، منتظری دوم است و باید برچیده شود

البته برچیدن “منتظری دو” یعنی هاشمی رفسنجانی امری چالش برانگیز است، اما نخبگان کشور خودرا برای این لحظه باید آماده کنند! این نزاع محتوم و ناگزیر است

پیام فضلی نژاد -سردبیر مجله عصر اندیشه – میگوید: چندی پیش گفتم که “نخبگان باید جامعه را آماده برخورد با چالشهاى منتظرى دوم کنند؛ نزاعی که به زودى رخ خواهد داد و هاشمى با آگاهى به آن شتاب داده است.” برخی همکاران و دوستان اعتراض کردند که این تحلیل زودهنگام است، اما به زعم من اگر برمبنای روش مدیریت رهبری در بحرانها و برمبنای تجربیات ٢٥ سال گذشته نگاه کنیم، می بینیم رهبری گام به گام خطر گفتمانی جریان سرمایه داری رانتی و نئوفئودالیسم ایرانی را هشدار داده اند و امروز نیز یک مرز روشن درباره آخرین دیدگاه آقای هاشمی ترسیم کردند که گمان میکنم ٢ نتیجه صریح بیشتر ندارد؛ یا آقای هاشمی نادان است و یا خائن. دربرابر این مرز شفاف چه باید کرد؟ به نظر من کاری که از امثال ما بر می آید، روایت تحلیلی و مقایسه تطبیقی حوادث تاریخ انقلاب به دور از هرگونه محافظه کاری است؛ چون دوران محافظه کاری به هر شکل و شمایلی و با هر توجیه و مصلحتی به پایان رسیده است، اما متاسفانه در حالی که رهبری نمونه زنده انقلابی اصیل هستند، ما همچنان در پیچ و خم های محافظه کاری اسیر شده ایم.

آقای هاشمی از منظر روان شناسی سیاسی یک “فئودال” است و این تحلیل نه تنها از بررسی زندگی شخصی ایشان از دوره طفولیت تا امروز، بلکه از لابه لای صفحات کتاب خاطرات وی نیز به دست می آید که مشروح آن را در مستندی که به زودی پخش می شود، توضیح داده ام. ایشان بر مبنای همین روحیه و رویه فئودالی به ساخت قدرت نگاه میکند و آنچه در نگاه وی اصالت دارد، صرفا قبضه کردن قدرت است، نه ابزار و روش آن. بنابراین، طبیعی است که یک سیاستمدار فئودال منفعت گرا، روزی چپ باشد و روزی راست، روزی مصلحت گرا باشد و روزی آرمان گرا، چون در نگاه او قدرت است که مشروعیت و حتی مقبولیت می آورد، نه اینکه مشروعیت و مقبولیت منشاء قدرت باشد.