خامنهای در سخنرانی ابتدای سال جدید خود با انتقاد از پیامدهای برجام و طرح «برجام ۲ و ۳ و ۴ و الی غیرذلک»، تصریح میکند: «معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسیای که به حکم اسلام و به حکم برجستگیهای نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفنظر کند.»
شخص اول نظام از «مسئله فلسطین»، «حمایت از مقاومت در منطقه»، «دشمنی با رژیم صهیونیستی» و طرحهای موشکی سپاه بهعنوان مسائلی یاد میکند که آمریکا میکوشد جمهوری اسلامی از آنها صرفنظر کند.
او درعینحال میافزاید: «قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است، چرا سپاه تشکیل شده، چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود؛ مطلب به اینجاها میرسد… کمکم کار را به اینجا میرسانند که اینکه شما میگویید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و قوهی قضائیه باید برطبق احکام اسلام و شریعت اسلامی باشد، اینها برخلاف آزادی است و لیبرالیسم اینها را قبول ندارد؛ کمکم به اینجاها میرسد. اگر عقبنشینی کردیم، عقبنشینی به این نقطهها منتهی خواهد شد که بگویند شورای نگهبان چه نقشی در جامعه دارد و چرا باید شورای نگهبان بهخاطر مخالفت با شرع قوانین را بردارد؟»
آیتالله خامنهای تاکید میکند که «این همان چیزی است که بنده بارها عرض کردهام که این، تغییر سیرت جمهوری اسلامی است. ممکن است صورت جمهوری اسلامی محفوظ بماند اما از محتوای خود بهکلی تهی بشود؛ دشمن این را میخواهد.»
حق با رأس هرم نظام سیاسی ایران است؛ او مکرر نسبت به استحاله نظام مبتنی شده بر ولایت مطلقه فقیه، هشدار داده؛ چنانکه ـ بهعنوان نمونه ـ در تیرماه ۱۳۹۳ تاکید کرد: «موضوع هستهای بهانه است؛ مسئله هستهای هم نباشد، یک بهانه دیگری میآورند: مسئله حقوق بشر هست، مسئله حقوق زنان هست، مسائل گوناگون فراوان را میسازند.»
او در زمستان ۱۳۹۳ نیز خطاب به «مسئولان» گفت که «هرچه شما عقب بروید، آنها جلو مىآیند.»
آیتالله خامنهای نمیخواهد که اگر به ناچار ـ و بهویژه متأثر از تحریمهای سنگین ـ از برخی خطوط قرمز در موضوع انرژی اتمی پا پس نهاده، ناگزیر از پذیرش تغییرات در داخل کشور شود.